۲۵ آذر ۱۳۹۹ - ۱۶:۰۹
کد خبر: ۶۶۹۱۷۹
حجت الاسلام ابوترابی:

حل معضل جمعیت، ورود و مطالبه گری حوزه را می طلبد

حل معضل جمعیت، ورود و مطالبه گری حوزه را می طلبد
حجت الاسلام ابوترابی گفت: رهبر معظم انقلاب بیش از 60 بار به مسأله جمعیت تأکید کردند و از نهادها و از جمله حوزه مطالباتی داشتند اما این سطح از مطالبه در حوزه دیده نمی شود.

اشاره، نیروی انسانی به  خصوص نیروی جوان به عنوان تأثیرگذارترین عامل در توسعه کشورها همواره مورد تأکید است و کشورهای در حال توسعه می توانند با استفاده از  نیروی انسانی کارآمد و بهره گیری از این نیروی ارزشمند، ضعف خود را در خصوص تکنولوژی و..جبران کنند.

با این وجود این قدرت فوق العاده بوسیله سیاست های جمعیتی غلط مورد تهدید واقع شده است و کاهش جمعیت و نرخ باروری پایین آینده ای مبهم برای توسعه کشور پیش روی همگان ترسیم کرده، پیش بینی می شود کشور ما در 30 سال آینده به کشوری پیر تبدیل شود.

بنابراین باید مجموعه نهادهای مرتبط وارد عمل شده تا از پس این تهدید خطیر برآیندو یکی از این نهادها که می تواند با فرهنگ سازی درست به مقابله ب کاهش جمعیت برود حوزه های علمیه است از این رو بر برای تبیین نقش حوزه های علمیه  در این رابطه خبرنگار سرویس اندیشه خبرگزاری رسا به سراغ حجت الاسلام ابوترابی استاد حوزه و دانشگاهرفته است تا نظرات وی را جویا شود.

رسا_ ریشه معضل کاهش جمعیت را در کجا باید جستجو کرد؟

حوزه علمیه در دو حیطه می تواند در رابطه با معضل کاهش جمعیت نقش ایفا کند یکی بعد معرفتی و پژوهشی در ابعاد نگرش دینی  و دوم نقش نقش تبلیغی  و ترویجی  کاهش جمعیت یکی از بحران های موجودی است که جمهوری اسلام در مقطع کنونی با آن روبروست

بحران جمعیتی ایران در گروه های جمعیت شناسی در تمام جهان به عنوان سریعترین کاهش جمعیت در دنیاست و همه اندیشمندان جهان در مورد این سقوط جمعیتی که در ایران رخ داده است اتفاق نظر دارند.

بحران جمعیت کنونی در کشوری اتفاق افتاده است که از مهمترین نقش های فرهنگ سازی در آن روحانیون حوزه های علمیه تشیع هستند؛ فیلیپ لانگمن کتابی تحت عنوان بحران جمعیتی ایران دارد که در آن به این نکته اشاره می کند که شدیدترین افت جمعیت در ایران اتفاق افتاده است.

وی از این ابراز تعجب می کند که این اتفاق در زمان زعامت روحانیت رخ داده است و سوالی که او مطرح این است که من نمی دانم ایرانی ها چطور می خواهند از این معضل خارج شوند.

از سوی دیگر مسأله کاهش جمعیت جنبه های دیگری هم دارد؛ کاهش جمعیت در ذهن، قلب، جان و شناخت مردم جای گرفته و در مورد آن نظام سازی خاصی شکل گرفت و قریب به سه دهه برطبل کاهش جمعیت کوبیده شد و البته به نوعی سبک زندگی مردم آن را اقتضا می کرد.

در شرایط کنونی که میل به تحدید نسل تبدیل به یک سبک زندگی شده است و یک نظام فکری بر این مبنا شکل گرفته است و تغییر چنین اندیشه نهادینه شده ای که در وجود مردم رسوخ کرده ، نیازمند یک جهاد و کار عظیم فرهنگی دارد که بخش مهمی از این در بعد معرفتی و تبلیغی بر عهده حوزه های علمیه است.

رسا_ نظریه کاهش جمعیت در غرب چیست و این تئوری از کجا شکل گرفت؟

کاهش جمعیت در غرب دارای مبانی و یک فلسفه بود و اولین نظریه کاهش جمعیت یعنی نظریه مالتوس مبنی بر این بود که سرعت رشد جمعیت دارای تصاعد هندسی و سرعت رشد محصولات کشاورزی است، بنابراین آفرینش قدرت و تاب آوری لازم را برای برطرف کردن نیاز جمعیتی با این سرعت رشد را ندارد و بعد از این نظریه هم کاتبی چون اومانیسم ، فردی گرایی، کثرت گرایی و امثال این ها مبنای کاهش جمعیت شد.

در حال حاضر هم که بیش 50 کشور سیاست های افزایش جمعیت را در پیش گرفته اند، سعی دارند فقر تئوریک افزایش جمعیت را به گونه ای جبران کنند و کشورهای غربی و توسعه یافته که به دنبال افزایش جمعیت هستند سعی می کنند با مشوق های اقتصادی مردم به افزایش نسل تشویق کنند اما با وجود این مشوق ها این کشور ها هنوز به سطح جایگزین در اکثر کشور های غربی هم نرسیده اند.

مشکلی که در کشورهای غربی وجود دارد این است که آن ها در جهان بینی خود مبانی نظری و دید صحیح نسبت به جهان هستی و مبدأ و معاد ندارند و در این ضعف باقی خواهند بود.

رسا_ دین اسلام درخصوص جمعیت و افزایش آن چه می گوید و غرب چگونه گفتمان خود را در کشور ما بر گفتمان اسلامی غالب کرد؟

اما در تئوری دینی ما ابعاد معرفت دینی در موضوع جمعیت به وفور یافت می شود اما متأسفانه نظریه جمعیتی اسلام و قرآن تبیین نشده است و به عبارت دیگر فلسفه جمعیتی از دیدگاه اسلام تشریح نشده است.

این نکته را باید در نظر داشت که کاهش جمعیت در ایران مبتنی بر مبانی جدیدی استوار شده است و ما باید به سراغ ای مبانی برویم و این را بدانیم که مشوق های سطحی و صرفا اقتصادی راهگشا نخواهد بود.

یکی از این مبانی راحت طلبی است؛ زمانیکه «شعار فرزند کمتر زندگی بهتر» مطرح شد طبیعی بود که پس از آن لذت طلبی نیز مطرح شود و همین اتفاق نیز افتاد و شعار بعدی این شد که « فرزندکمتر رفاه بیشتر»؛ بنابراین دروازه های ذهن جامعه ایرانی به روی فلسفه لیبرال و تمدن غربی گشوده شد و امروزه بخش قابل توجهی از مردم فرزند دوم حتی در برخی مواقع حتی یک فرزند را مزاحم زندگی خود تلقی می کنند وهدف زندگی را بی دغدغه و استرس بودن و آرامش و امثال این ها می دانند.

فیلیپ جنکینز در یک تحلیل جامعه شناسی، فلسفی وضعیت ایران را بررسی می کند و شعار فرهنگ کمتر زندگی بهتر را کالبد شکافی می کند؛ ابتدا به واقعیت های آماری ایران در بعد جمعیت و چالش های جمعیتی اشاره می کند و آن را دارای نابسامان ترین افت جمعیت در دنیا معرفی می کند و این را برای آمریکا خبر مسرت بخشی می شمارد و بعد از این بشارت به تحلیل علمی می پردازد.

جنکینز می گوید: وقتی ما توانستیم شعار فرزند کمتر ، زندگی  بهتر را به عنوان یک هدف در زندگی تعریف کنیم طبیعی خواهد بود که جوانان ایرانی نه تنها فرزند کمتر ، بلکه تک فرزندی را نشانه خواهند رفت به طوری که وجود فرزند به عنوان مانعی برای زندگی راحت تلقی خواهد شد.

او معتقد است که حتی به این هم اکتفا نخواهد شد و راه برای ما باز می شود تا ازدواج سنتی و بر مبنای شریعت نیز محدود شود وخانواده ها از هم فروپاشیده شود وآینده ایران بشارت از ظهور انواع جدیدی از مدل های خانواده است و طبقاتی از همجنسگرایان در آن سر خواهند آورد.

در عین حال که واقعیت های  روان شناسی بخش زیادی از این تحلیل را تأیید می کند و یک کارشناس آمریکایی جامعه ایرانی  را رصد علمی کرده است، اما با وجودی که مبانی نظری ما دراین خصوص از آیات و روایات ما سیراب شده است، از این امر مهم غفلت کرده ایم.

رسا_ چه عواملی باعث شد تا سیاست مقطعی کاهش جمعیت در دهه شصت و 70 تا کنون ادامه پیدا کند و حوزه در اجرای این سیاست ها چه نقشی داشت؟

آنچه که رسالت حوزه علمیه را سنگین می کند این است که در بحث کاهش جمعیت حوزه تمام قد حاضر شد و از آن حمایت کرد و در نتیجه در حالی که قرار بود نرخ رشد جمعیت از 7/6  به عدد 4 در دهه 90 برسد، اما وقتی وارد فرهنگ سازی شدیم کار به گونه ای پیش رفت که ما در سال 85 به زیر سطح جایگزین و در سال 1390 به نرخ 7/1  رسیدیم و این به معنی سقوط 450 درصدی رشد موالید است و حوزه علمیه در این مسأله نقش داشت.

در شکل گیری این نرخ نزولی عوامل پشت پرده داخلی و خارجی نقش داشتند و برخی محقق شدن کاهش جمعیت را بدون تأییدیه از دین و حوزه های علمیه ممکن نمی دانستند، بنابراین از این ظرفیت حوزه های علمیه بهره بردند.

شما کمتر کسی به یاد داشته باشد که بر روی بیلبوردها و بر در و دیوار این روایت: « قِلَّةُ الْعِيَالِ أَحَدُ الْيَسَارَيْنِ؛ كمى عائله يكى از دو آسايش است» نقش بسته بود، در حالی که این روایت هم به لحاظ دلالت و هم به لحاظ سند ضعیف شمرده می شود و به این ترتیب به گونه ای برای مردم جا افتادکه گویا نظر دین و معصومین (ع) و رویکرد اسلام این است که هرچه تعداد فرزندان کمتر باشد بهتر است و فرزند بیشتر یک پدیده ضد ارزش معرفی شد.

در بعد فقهی استفتائاتی در رابطه با روش های جلوگیری از بارداری مطرح می شد و این استفتائات در بخش های کارشناسی موضوع مخدوش بود و حوزه های ما در این بخش قصور به خرج دادند؛ به عنوان مثال وازکتومی یا بستن لوله های حامل اسپرم در مردان به گونه ای برای فقها تبیین شده بود که انگار نه مسح و نظری لازم است و نه پیامد عقیمی را به دنبال دارد در حالی که در وازکتومی نگاه به بخشی از بدن لازم می آید که نگاه به حرام است.

برخی در حوزه علمیه تصور می کردند که وازکتومی ایجاد گرهی در یک رگ است و هر موقع که بخواهند آن را باز می کنند در حالی که چنین نبود وموجب عقیم شدن مردان می شد؛ بدین ترتیب افرادی با نیات مشکوک سعی کردن با تبیین غلط موضوع سعی کردند فقها را فریب داده و به اهداف خود برسند.

طبق آمار در حدود 2 میلیون زن و مرد ایرانی عقیم شدند و این کار به دست شبکه بهداشت ما صورت گرفت، در حالی که عقیم سازی در شرع مقدس اسلام به جز شرایط خاص حرام است اما حوزه های ما با صدور فتوا بر آن مهر تأیید زدند.

در کنار این حوزه ها در بعد تبلیغی و ترویجی هم به کمک طرح کاهش جمعیت آمدند و باید اعتراف کنیم که شناخت درستی از سیاست های جمعیتی اسلام نداشته ایم و مبانی آن از قرآن و روایات استخراج نشده بود که اگر چنین بود در دهه 70 که به نرخ باربری 4 رسیدیم باید سیاست های غلط جمعیتی را متوقف می کردیم و در آن ها تجدید نظر می کردیم.

همان طور که در شروع سیاست کاهش جمعیت حوزه تمام قد حاضر شد در مقطع و بحران کنونی هم باید وارد شود اما متأسفانه چنین جدیتی را در حوزه امروز شاهد نیستیم.

رسا_ آثار و پیامدهای سیاست های غلط جمعیتی در کشور چیست؟

حوزه علمیه به عنوان حافظ مرزهای عقیدتی امت و معمار سبک زندگی صحیح بر اساس داده های وحیانی باید متوجه این مسأله باشد که کاهش جمعیت به طور لزوم تنها به کاهش تعداد فرزندان منجر نمی شود بلکه تحقیقات علمی که در این رابطه صورت گرفته است این مطلب را اثبات می کند که جامعه ای که تعداد فرزندان کمی در آن متولد می شوند آن جامعه غیر دینی تر خواهد بود و به تعبیر داشمندان غربی حتی پدر و مادرانی که به تک فرزندی و یا بی فرزندی روی آورده اند کمتر به کلیسا و مسجد مراجعه می کنند.

بنابراین گرایش به داشتن فرزند کمتر یا بی فرزندی خانواده ها را به سمت لذت جویی، ایجاد زندگی های غیر بنیاد گرا، سست شدن بنیان خانواده ها و شکل گیری انواع روابط برای ارضاء نیازهای جنسی می کشاند.

همه این موارد با کنترل بی ضابطه جمعیت در کشور ما در حال شکل گیری است و جامعه ما تا مرز انقلاب جنسی پیش رفته است و خانواده ها به سمت فروپاشی رفته اند و شاهد تنزل آمارهای مربوط به رشد فرهنگی هستیم.

ما در آمارتک فرزندی در خانواده ها رشد 500 درصدی را شاهد هستیم و در آمار طلاق به نسبت یک سوم تا یک چهارم کل ازدواج ها رسیده ایم؛ در حال حاضر شتاب افزایش تجرد در کشور ما جز بالاترین شتاب ها در جهان است، با این حال به سادگی از کنار این آمار می گذریم و آن ها را نشنیده می گیریم.

ما در حال حاضر از جمعیت 13 میلیونی جوان در شرف ازدواج  برخورداریم اما آمار ازدواج بسیار نگران کننده است به طوری که قبل این دولت و مشکلات اقتصادی کنونی آمار 12 درصد بود و در شرایط کنونی به حدود 6 درصد رسیده است، به این معنی که حدود 600 هزار نفر و 300 هزار زوج از این 13 میلیون ازدواج کرده اند و این آمار برای ما بسیار خطرناک است.

با این وصف ما با بالاترین سرعت در بین کشورهای جوان به سمت افزایش تجرد پیش می رویم  این درحالی است که روایات بسیاری در منع تجرد و پیامد های اخلاقی آن به ما رسیده است و این روایات فساد عظیم یا درد بی درمان را نتیجه تجرد دانسته اند.

بنابراین تجرد و فساد عظیم حاصل از آن  به نوعی حاصل نگاه منفی به کودک و فرزندآوری است؛ دیدگاهی که فرزند را هیولا معرفی می کند و آن را مانعی برای لذت جویی و آزادی به حساب می آورد و در مقابل هرآنچه که زمینه ساز لذت بشر است ارزش شمرده می شود.

رسا_مسأله سقط جنین یکی از معضلات کنونی در کشور و دنیاست، علل بالا رفتن آمار سقط جنین چیست؟

مسأله  مهم دیگری که به خاطر آن مورد مؤاخذ مردم ، آیندگان و خداوند متعال قرار خواهیم گرفت بحث سقط جنین و نرخ بالای آن در کشور است.

آمار سقط جنین در خوشبینانه ترین شرایط چیزی حدو 14 برابر آمار تصادفات است، به عبارت دیگر سالانه در حدود 300 هزار سقط قتل جنین در ایران کمترین آماری است که بیان می شود و این آمار رسمی وزارت بهداشت است و همه می دانیم این وزارتخانه آمارها را به صورت قدر متیقن اعلام می کند و الا این آمار  تا 600 هزار سقط جنین هم گفته شده است و از این 300 هزار سقط تنها 15 هزار مورد آن دارای مجوز است.

وقتی وجود فرزند منفی شمرده می شود وقتی مدام گفته می شود که وجود یک فرزند کافی است و بیشتر از آن خیانت شمرده شود و حتی در تیزرهای تبلیغاتی تلویزیون بیش از دو دهه حضور کودکان ممنوع می شود و وقتی دانش آموزان ما موظف بودند خانواده های با بیش از 2 نفر را با نوشتن انشاء به طنز بکشند و مسخره کنند، طبیعی است در چنین فضایی خانمی که باردار شود از بیم تمسخرها به سراغ سقط جنین برود.

اگر معیار آمار سقط جنین در ایران همان آمار وزارت بهداشت هم در نظر بگیریم باز دوبرابرآمریکاست؛ با این اوضاع ما و حوزه علمیه و مسؤولین ما چطور می توانیم نسبت به چنین اخبار _به تعبیرمقام معظم رهبری_ دهشتناکی بی تفاوت باشیم، چرا که سقط جنین در این وسعت بی تردید پیامدهای اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت و نقمت و عذاب الهی را برما نازل خواهد کرد.

رسا_در مورد مسأله سقط جنین چه مک کاریهایی صورت گرفته و چه کارهایی باید صورت بگیرد

کم کاری حوزه های علمیه دربرخورد با فاجعه سقط جنین را می توان در دو بعد بررسی کرد؛ از یک سو حوزه  در بیان احکام فقهی سقط و پیامدهای آن کم کاری کرده است و نسبت به فرهنگ سازی وارائه فرهنگ صحیح دینی در این رابطه اقدام خاصی انجام نداده است.

از سوی دیگر در بعد تقنینی هم کوتاهی کرده ایم چرا که کسانی که می خواهند اقدام به سقط کنند با داشتن یک سونوگرافی بسیار ساده می توانند نسبت به آن اقدام کنند و مانع جدی بر سر راه آن ها نیست.

 یکی از مواردی که برای آن مجوز سقط داده می شود مبتلایان به سندروم داون هستند؛ کودکان مبتلا به سندروم داون 10 الی 15 درصد ضریب هوشی پائینتری نسبت به سایر کودکان دارند، به طورکامل بی آزارند و جز کودکان تربیت پذیر به شمار می آیند اما این افراد نمی توانند خانواده تشکیل بدهند و شاغل شوند.

با این حال نزدیک به دو دهه است که غربالگری داون در کشور صورت می گیرد و با ایجاد رعب و وحشت از تولد چنین فرزندانی همه زنان را مجبور می کنند که این غربالگری را انجام دهند و آزمایش هایی تجویز می شود که ضرورت آن به لحاظ پزشکی محل سخن است و از سوی دیگر تعداد مبتلایان بسیار اندک هستند اما این رعب و وحشت در بین همه مادران ایجاد می شود.

اگر بخواهیم به لحاظ فقهی مسأله را مورد بحث قرار دهیم باید بگوئیم، هیچ فقیهی اجازه نمی دهد جان یک انسان به خاطر کوچکترین نقص با سقط جنین گرفته شود؛ با این وصف پزشکی قانونی چطور می تواند برای جنینی که سندروم داون مبتلاست مجوز سقط صادر کند؟ چه کسی اجازه می دهد که جنینی که احتمال فلج آن می رود کشته شود؟

خداوند یکی از دلایل عذاب نکردن امت را وجود کودکان و شیرخواران معرفی می کندو یا در حدیث دیگری داریم وقتی مردم به خاطر خشکسالی و مشکلات ناشی از آن به درگاه الهی ندبه می کنند خداوند خطاب به آسمان می فرماید «امطری علی الخلق» و به زمین امر می کند «انبتی لالخلق» وهمه این لطف و کرم خود را محض خاطر یک طفل کوچک _ لطفل الصغیر_ می داند؛ بنابراین توضیح و تبیین این مفاهیم بلند معرفتی با حوزه علمیه است.

رسا_ عملکرد حوزه علمیه را  در رابطه با تشریح مبانی نظری اسلام در حوزه جمعیت چطور ارزیابی می کنید؟

یکی دیگر از رسالت های حوزه علمیه در خصوص جمعیت تشریح مبانی نظری اسلام در رابطه با مسائل جمعیتی است؛ باید دانست مسأله جمعیت فقط به عنوان جمعیت شناسی و شاخه ای از رشته جامعه شناسی محدود نمی شود و با حدود 10 رشته دیگر همچون روان شناسی، حقوق،پزشکی، سیاسی و ... در ارتباط است و در عموم این رشته ها در متون دینی مباحث بسیار ارزشمندی وجود دارد که متأسفانه از این موارد غفلت کرده ایم.

ما وقتی می خواهیم در این رابطه از قرآن مثالی بیاوریم تنها آیه املاق در نظر ما می آید در حالی که در بعد سیاسی آیاتی داریم « أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنينَ» و در جایی دیگر قرآن سرسخت ترین دشمنان ما را نفوذی هایی معرفی می کن که در صفوف مسلمین نفوذ می کنند و هدف آن ها از بین بردن نسل است «سَعى فِي الأَرضِ لِيُفسِدَ فيها وَيُهلِكَ الحَرثَ وَالنَّسلَ ».

ده ها آیه در بحث خانواده و تربیت و با محوریت موضوع جمعیت در قرآن وجود دارد و صدها حدیث به صورت مستقیم و هزاران حدیث به صورت غیر مستقیم ابعاد نظریه جمعیتی اسلام را مورد بحث قرار داده و تبیین کرده اند اما با این وجود بر سفره علمی این بحث نان خشکی هم پیدا نمی شود چرا که حوزه به آن نپرداخته است.

همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند بحث جمعیت و مشکلات آن با شعار قابل حل نیست و باید جامعه نخبگان کشور را اقناع کرد و گره ها را از ذهن مردم گشود و بخش بزرگی از این رسالت بر عهده حوزه های علمیه است.

در بعد فقهی و احکام هم بسیار جای کار وجود دارد؛ مسائل و احکام  مربوط به جلوگیری سقط، غربالگری و...و بحث حکم ثانوی در مسأله افزایش جمعیت، باید مورد بحث و بررسی دقیق تری قرار گیرد.

رشد جمعیت در جامعه ایرانی زیر سطح جایگزین است و در استان های غیر مرزی که به طور عمده شیعه هستند این رشد در حدود نصف سطح جایگزین است؛ البته برادران اهل سنت ما بخشی از این فقر جمعیتی ما را جبران کرده اند و ما با محاسبه آن ها به عدد 7/1 می رسیم.

با این شرایط سوالی که حوزه های علمیه یاید از خود بپرسد این است که آیا زمان صدور حکم ثانوی برای افزایش جمعیت نرسیده است؟ به طور قطع حوزه باید نسبت به تشکیل یک گروه تخصصی اقدام کند و معضل کاهش جمعیت را بررسی کند و به سمع و نظر فقهای شجاع و بصیر ما برساند و در این مقطع اگر مردم ماببیند که فقها با قاطعیت و شفافیت تکلیفی را برای آن ها معین کرده اند به طور قطع تبعیت خواهند کرد و از این بحران عبور خواهیم کرد.

اما اگر درتله جمعیتی گرفتار شویم که در شرایط کنونی به آن بسیار نزدیک هستیم خلاصی از آن برای ما بسیار دشوار و حتی غیر ممکن خواهد بود.

رسا_ عملکرد حوزه در عرصه مطالبه گری در رابطه با کاهش جمعیت را چگونه ارزیابی می کنید؟

یکی از وظایف اصلی حوزه در بحران جمعیت مطالبه است؛ مطالبه از دولت ، مجلس و همه کسانی که در این امر دخیل هستند؛ متأسفانه نمایندگانی که از قم در مجلس حضور داشته اند در مسائلی همچون تصویب طرح جامع جمعیت کوتاهی کردند و در مواردی حتی نقش منفی داشته اند.

رهبر معظم انقلاب بیش از 60 بار به مسأله جمعیت تأکید کردند و از همه نهاد و از جمله حوزه علمیه دراین رابطه مطالباتی داشتند اما در عمل ما این جوش و خروش و دغدغه را در رابطه با این موضوع مهم کمتر در حوزه علمیه مشاهده می کنیم اما امیدواریم قبل از آنکه فرصت ها از بین برود به خودمان بیائیم و مدیون خون شهدا نمانیم.

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۵ آذر ۱۳۹۹ - ۱۶:۴۵
خوب بود ولی کمی طولانی
0
1
abbasi
Iran, Islamic Republic of
۲۶ آذر ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۲
بهترین راه کار این است که حوزه علمیه تعدد زوجات را رواج تا هم زنان بی سرپرست صاحب شوهر شوند که طبق آمار بالای شش میلیون نفر زیز پنجاه سال هستند و هم هر کدام اگر یک بچه بیاورند باز به رشد جمعیت کمک می کنند
0
1