یک تیر و چند نشان جبهه مقاومت
به گزارش خبرگزاری رسا، حمله موشکی انصارا... به یکی از ایستگاه های مهم توزیع نفت در جده عربستان و در فاصله 650 کیلومتری از مرزهای این کشور، امری مهم و راهبردی در وضعیت کنونی منطقه و جهان است. به ویژه آن که خبر سفر پنهانی نتانیاهو به شهر نئوم در شمال غرب عربستان و دیدار مشترک با بن سلمان و پمپئو در همین شب اتفاق افتاده است. به نظر می رسد جبهه مقاومت با این موشک ها که به نام «قدس2» هم مزین شده چند نشان را با هم زده است. اولا، اطلاع خود از این جلسه را به رخ دستگاه های امنیتی سه دولت رسانده است. ثانیا، نگرانی سعودیها و شخص بن سلمان درباره واکنش داخلی در عربستان و جبهه مقاومت در ادامه مسیر عادی سازی روابط با صهیونیست ها را به صورت عملی به وی یادآوری و گوشزد کرده که اگر آن مسیر توسط مهمترین کشور عربی جهان اسلام ادامه یابد چه اتفاقاتی در پیش خواهد بود. البته باید توجه شود که محتمل است انصاربن سلمان بخواهد با استفاده از طناب نتانیاهو خود را از گزند های احتمالی برخورد بایدن در امان بدارد. به ویژه آن که بایدن همانند اوباما معتقد به حمایت از شکل سنتی انتقال قدرت در خاندان سعودی بوده و منتقد جدی بن سلمان در موضوع قتل خاشقچی است. در همین موضوع احتمال درخواست برای اتحاد دشمنان منطقه ای ایران در دوره ای که گزینه برجام دوباره روی میز قرار گرفته نیز مطرح است تا در صورت برداشته شدن فشار از روی ایران، این دولت ها در مقابل قلب مقاومت همچنان به رفتار های مخرب خود ادامه دهند و به اصطلاح بی پناه هم نمانند. به صورت کلی هر کدام از این احتمالات با اخطار عملی جبهه مقاومت مواجه شده تا بن سلمان را در شرایط سخت تصمیم گیری قرار دهد.
از طرف دیگر این قدرت نمایی در روزهایی که آمریکایی ها ناو یواساس نیمیتز را از منطقه خارج کرده، بمب افکن های بی52 را به منطقه آورده اند و در رسانه هایشان از بررسی گزینه های جنگ علیه ایران سخن می گویند، دست توانمند جبهه مقاومت را نشان داده است. دستی که می تواند بالاتر از پاتریوت آمریکایی موشک های ساخته شده زیر تحریم شدید یمن را 650 کیلومتر آن طرف تر با بالاترین دقت به هدف بزند. دستی که چند روز پیش موشک های نسل اول جبهه مقاومت را به جنوب تل آویو رسانده بود که آن رژیم عملا هیچ واکنشی به طرف فلسطینی نشان نداد. گرچه با حمله به ساختمان های خالی از اعضای جبهه مقاومت در سوریه و دروغ پردازی راجع به حمله به نیروهای مستشاری ایران خواست کمی از این بی آبرویی بکاهد.
دست مقاومت پس از چند ماه سکوت، حالا دوباره قدرت خود را نمایان کرده و به طرف آمریکایی هشدار می دهد حمله به ایران چه دامنه ای از آتش را در منطقه روشن خواهد کرد. این دست توانمند علاوه بر آن که سایه جنگ را از سر ایران دور می سازد، کارت های کشورمان را در هر مذاکره ای با دولت آینده آمریکا نیز افزایش خواهد داد. چراکه واقعیت قدرت ایران و دست های متعدد جبهه مقاومت در سراسر منطقه، امری است که بایدن باید آن را بپذیرد و براساس آن راهبردهای مهار و کنترل ایران را از منظر خود تنظیم کند. راهبردی که به طورقطع یکی از اصلی ترین محورهای آن ،حذف همین دست ها خواهد بود.
هدف سومی که جبهه مقاومت با این موشک ها توانسته بزند به اصل درگیری بین یمن و سعودی برمی گردد. جنگی که پس از شش سال حالا به سمت نیروهای مردمی و انصارا... چرخیده است. پیروزی اخیر این نیروها در پایگاه راهبردی ماس و حرکت به سمت مارب که اصلی ترین پایگاه حامیان ائتلاف سعودی است، این کشور را در وضعیت بغرنج میدانی قرار داده است. این وضعیت بد به علاوه از دست رفتن اصلی ترین متحد سعودی در کاخ سفید و نگرانی فزاینده این کشور در از دست دادن حمایت نظامی آمریکا و کشورهای غربی به معنای پایان یافتن رویای استعمار یمن برای بن سلمان خواهد بود. و حالا با شروع مجدد حمله به عمق خاک عربستان و هدف قرار دادن قلب اقتصاد این کشور، این یمنی ها هستند که ابتکار موضوع را به دست گرفته اند و عملا در هر مذاکره صلحی تعیین کننده شرایط خواهند بود.
به صورت کلی باید در نظر داشت که باوجود تمامی اظهارات تند و شدید محور غربی-عبری-عربی، این محور مقاومت است که دست برتر در منطقه را دارد. به هر میزان که جبهه مقاومت از توانمندی های خود در چارچوب عقلانیت و ملزومات استفاده کند، طرف مقابل به عقب پس زده خواهد شد. مهم آن است که عرصههای سیاسی، اقتصادی و رسانه ای در کنار این راهبردها مورد توجه واقع شده و به شکل ید واحده به طرف مقابل سیلی بزند. امری که متاسفانه هم اینک با غفلت برخی مسئولان داخلی کشورمان تبدیل به نقطه ضعف شده است.