تشیع انگلیسی درپی خدمت گرفتن افراد برای مقابله با آرمان های انقلاب است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، سرکار خانم، احمدی استاد حوزه علمیه، ظهر امروز در نخستین جلسه کارگاه «تبیین اسلام آمریکایی و تشیع انگلیسی» که به صورت آنلاین در مدرسه علمیه خواهران ثامن الائمه(ع) برگزار شد، گفت: قبل از طرح واژه تشیع انگلیسی، واژه اسلام آمریکایی مطرح شده است.
وی افزود: سید قطب یکی از اندیشمندان مسلمان مصری اولین بار واژه اسلام آمریکایی را مطرح کرد که در مقابل اسلام آمریکایی، اسلام راستین قرار دارد. نخستین بار کلیدواژه اسلام آمریکایی توسط حضرت امام خمینی درسخنرانی سال 1362 که به نقد انجمن حجتیه پرداختند، مطرح شد.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: سپس این کلیدواژه در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب بارها مطرح شده و ایشان اسلام ناب را در مقابل اسلام آمریکایی مطرح و ویژگی هایی برای این دو قرائت از اسلام بیان کردند.
احمدی درباره شاخه های اسلام آمریکایی، عنوان کرد: اسلام متحجر و اسلام سکولار از شاخصه های اسلام آمریکایی است؛ نتیجه اسلام متحجر داشتن قرائت تند، خشن و افراطی نسبت به اسلام و خارج کردن بسیاری از مسلمانان از دایره دین و ایجاد جنگ های و ثمره اسلام سکولار منحصر کردن دین در مباحث فردی و عبادی و در نهایت جداسازی دین از سیاست است.
وی با بیان اینکه تشیع انگلیسی در هدف و نتیجه با اسلام آمریکایی مشترک است، اظهار داشت: تشیع انگلیسی سالهای اخیر در گفتمان انقلاب اسلامی مطرح شده است؛ تلاش و فعالیت های استعمار انگلیس به هدایت و گسترش رفتارهای فرقه گرایانه در شیعه و دیگر اینکه قرار گرفتن انگلیس به عنوان پایگاهی برای جریانهای فرقهگرایی شیعه مهمترین علت نامگذاری تشیع انگلیسی است.
استاد حوزه علمیه با اشاره به اینکه تشیع انگلیسی وصف یک اندیشه است و منظور فرد یا گروهی خاص نیست، اظهار داشت: اهداف دشمنان اسلام از تقویت تشیع انگلیسی تبدیل کردن جاذبه های اسلام ناب به دافعه و به خدمت گرفتن افراد و گروه های شیعی برای مقابله با آرمان های انقلاب و ایجاد مانع برای حرکت های طاغوت ستیزانه اسلام ناب است.
احمدی ادامه داد: این جریان در ابتدا توسط سیدمحمد شیرازی فرزند سید مهدی به نیت گسترش ابعاد سیاسی مذهبی دین اسلام پایه گذاری شد ولی در ادامه فراز و فرودهای فراوانی داشته که به صورت اجمالی بررسی می شود.
استاد حوزه علمیه افزود: بزرگترین چالش زندگی سیدمحمد شیرازی، اعلام مرجعیت او بود که توسط علمای آن زمان رد شد، علت رد مرجعیت توسط مراجع مطرح نداشتن شخصیت برجسته علمی است به گونه ای که آیت الله شیخ یوسف حائری خراسانی(ره) فرمودند «ایشان قطعا مجتهد نیست و لذا تقلید از وی جایز نمی باشد» آیت الله سیدمحمود حسینی شاهرودی(ره) فرمودند «نه نزد ما درس خوانده و نه در حوزه نجف تا به علمش پی برده باشیم. اجتهاد او نزد ما به دلیل شرعی محرز نیست.» آیت الله خویی (ره) فرمودند: «چون شخص مذکور تحصیلاتی در حوزه علمیه نجف اشرف نداشته و از تحقیقات علمی و حوزوی در دسترس نیست، اجتهادش برای ما ثابت نشده است. علامه حجت الاسلام والمسلمین شیخ یوسف خراسانی حایری، دامت برکاته نظر به عدم اجتهاد وی دادهاند و ایشان از اوضاع او از ما آگاه تر است.»/813/پ202/ب1