تقدم مسؤولان بر مردم در زمینه امر به معروف و نهی از منکر
به گزارش خبرگزاری رسا، امر به معروف و نهی از منکر هم مانند هر دستور و امر واجب دیگری شرایطی دارد. همان طور که نماز، روزه، جهاد، کمک به نیازمندان، سفر کردن، غذا خوردن و سایر اعمال و رفتارها در قالب سبک زندگی دینی تعریف مشخصی داشته و آداب و شرایط به خصوصی دارد، امر به معروف و نهی از منکر هم دارای قاعده، اصول و دستورالعملی است که اگر رعایت نشود، نهتنها فرد آمر به معروف و ناهی از منکر به نتیجه مطلوب خود نخواهد رسید، بلکه در قاعده اسلامی نیز عمل او دارای اشکال خواهد بود.
طاهره همیز، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس دینی گفت: اگر مردم نسبت به گناه و خطایی در جامعه بیتوجه باشند، آسیب و پیامد آن زندگی همه را مختل میکند. چه مسئولان مرتکب خطا شوند و چه مردم عادی، در هر صورت امر به معروف و نهی از منکر باید با شرایط و ویژگیهای آن صورت بگیرد. در غیر این صورت کسی نمیتواند در مقابل پیامدهای ترویج منکر اعتراض کند. چون ترک این مسئولیت فتنهای راه میاندازد و همه مردم را درگیر خواهد کرد.
عواقب نادیده گرفتن یک امر واجب
در آموزههای دینی در مورد امر به معروف و نهی از منکر بسیار توصیه و تأکید شده است. دلیل این همه تأکید و تذکر درباره این مسئولیت چیست؟ درواقع میخواهیم بدانیم فراموش کردن و انجام ندادن امر به معروف و نهی از منکر چه عواقبی در پی دارد؟
خداوند در آیه 25 سوره انفال به طور مشخص و به صراحت به عواقب شوم و دامنگیر ترک امر به معروف و نهی از منکر اشاره فرموده است: «وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ؛ و بترسید از بلایی که چون آید تنها مخصوص ستمکاران شما نباشد (بلکه ظالمان و مظلومان همه را فراگیرد) و بدانید که عقاب خدا بسیار سخت است.» این آیه نسبت به فتنهای بزرگ هشدار میدهد که اگر در حوزه سیاست و اجتماع به وظایف خود عمل نکنیم، بلایی بزرگ دامن همه ما را خواهد گرفت.
تقدم مسئولان بر مردم
زمینههای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ما بیشتر در زمینههای اقتصادی مانند پولشویی، ربا، اختلاس و برداشتهای به ناحق از بیتالمال صورت میگیرد. البته در کنار این موارد شاهد گسترش بدحجابی و همچنین بداخلاقیهای سیاسی و اجتماعی هم هستیم. در این شرایط به نظر میرسد مسئولان جامعه بیشتر از عامه مردم باید عامل امر به معروف و نهی از منکر و در معرض این فریضه الهی باشند.
درست است. امر به معروف و نهی از منکر بیش از همه بر عهده مسئولان جامعه اسلامی قرار دارد. تا زمانی که مسئولان خودشان عامل به معروف بوده و از انواع منکرات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی پرهیز نداشته باشند نمیتوان انتظار داشت اساس جامعه بر پایه عدل و حق قرار بگیرد.
قطره آبی در برابر دریا
آیا در شرایطی که گروهی از مسئولان جامعه، عامل به معروف نبوده و از منکر پرهیز نداشته باشند، میتوان از مردم عادی انتظار عامل بودن به امر به معروف و نهی از منکر را داشت؟
باید توجه شود که هر کسی، به تنهایی، در برابر خدای یکتا مسئول است و باید در دادگاه عدل الهی پاسخگو باشد. درست است که مسئولیت مسئولان و حاکمان بیشتر از افرادی است که مسئولیت سنگین اجتماعی و سیاسی را بر عهده ندارند، اما این مطلب به آن معنا نیست که مردم عادی بتوانند از مسئولیت خودسر باز بزنند. چنانکه امر به معروف و نهی از منکر مسئولیتی بر عهده تمام افراد جامعه است. هر فردی در عین حال که باید عامل به معروف بوده و از منکر دوری کند، باید وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را انجام دهد، حتی اگر گروهی از مسئولان و صاحبان قدرت در جامعه مرتکب خطا و گناهان اقتصادی و فرهنگی شوند.
اهمیت این فریضه الهی به اندازهای است که حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام درباره آن میفرمایند: «و ما اعمال البر کلها و الجهاد فی سبیلالله عند الامر بالمعروف و النهی عن المنکر الا کنفثه فی بحر لجی؛ تمام کارهای نیک و حتی جهاد در راه خدا، در مقابل امر به معروف و نهی از منکر به اندازه قطره آبی در مقابل دریایی پهناور بیش نیست.» حتی در بیان دیگری، قوام شریعت را در گروه انجام این عمل دانسته و میفرمایند: «قوام الشریعه الامر بالمعروف و النهی عن المنکر و إقامه الحدود؛ قوام شریعت به امر به معروف و نهی از منکر و رعایت حدود الهی است.»
پیامدهای ترک امر به معروف و نهی از منکر
چرا ترک کردن این امر الهی دامن همه مردم، اعم از گناهکار و بیگناه، را میگیرد و همه با هم به بلای ترک آن دچار میشوند؟
این مسئولیت امر عظیمی است که ترک کردن آن مانند همان مثال مشهور است که شخصی در کشتی نشسته بود و جای خودش را سوراخ میکرد. اگر بقیه مردم او را از این کار نهی نمیکردند، همه آنها غرق میشدند. چون عملی که او مرتکب میشود بلای جان همه میشد و نهی نکردن دیگران، حتی اگر همه بیگناه بودند، آنها را به مصیبت دچار میکرد.
مصداق امر به معروف و نهی از منکر هم این گونه است. اگر مردم نسبت به گناه و خطایی در جامعه بیتوجه باشند، آسیب و پیامد آن زندگی همه را مختل میکند. چه مسئولان مرتکب خطا شوند و چه مردم عادی، در هر صورت امر به معروف و نهی از منکر باید با شرایط و ویژگیهای آن صورت بگیرد. در غیر این صورت کسی نمیتواند در مقابل پیامدهای ترویج منکر اعتراض کند. چون ترک این مسئولیت فتنهای راه میاندازد و همه مردم را درگیر خواهد کرد.
به هر حال امر به معروف و نهی از منکر مسئولیتی بر عهده انبیای الهی بود. آیا ما هم در این مسئولیت با پیامبران خدا شریک هستیم؟
درست است که این مسئولیت را خداوند بر عهده انبیای الهی علیهم السلام گذاشته بود، اما ما هم با انجام این فریضه اعلام میکنیم که در انجام آن با پیامبران شریک هستیم و راه آنها را ادامه میدهیم. در ابتدای آفرینش که حضرت آدم علیه السلام خلق شد و شیطان از امر خداوند سرپیچی کرده و به آن حضرت سجده نکرد، دو جبهه حق و باطل شکل گرفت. در جبهه حق پیامبران و اولیای الهی قرار گرفته و در جبهه باطل شیطان و اولیای او. هر کسی از ما که مسیر پیامبران و اولیای خدا را برود، طبیعتاً در جبهه حق قرار میگیرد و در غیر این صورت در گروه باطل و اولیای شیطان قرار میگیرد.
انجام دادن یا ندادن امر به معروف و نهی از منکر هم جبهه ما را تعیین کرده و مشخص میکند که در کدام گروه قرار داریم. چون این عملی است که همان طور که در سؤال اشاره کردید، بر عهده انبیای خدا علیهم السلام بوده و ما با پیروی از ایشان، گرایش و جایگاه خود را در نظام آفرینش تعیین خواهیم کرد.
آرامش را از جبهه باطل بگیریم
گاهی این پرسش مطرح میشود که احتمال میدهیم امر به معروف و نهی از منکر تأثیر آنی و فوری نداشته باشد. در این صورت آیا باز هم به این کار اقدام کرد؟
در این مورد خوب است به عمل انبیا و اولیای الهی توجه کنیم. در قیام امام حسین علیه السلام مشاهده میکنیم که هرچند آن حضرت به شهادت رسیدند، هرچند که خانواده ایشان به اسارت گرفته شدند، هرچند پیروزی ظاهری نداشتند اما حداقل اثر این قیام آن بود که آرامش را از گروه باطل گرفت. حداقل دستگاه یزید و یزیدیان با برخوردی جدی و محکم مواجه شدند که حاضر شد جان خود و نزدیکان و عزیزانش را بدهد اما به حرف باطل آنها سرسپرده نشود.
شرایط امر به معروف و نهی از منکر
گاهی افراد اجازه و فرصت امر به معروف و نهی از منکر را به دیگران نمیدهند. به این معنی که آنقدر تصور درست بودن منش و روش و اعتقادهای خودشان را دارند که وقتی فرد مؤمن و آشنا با احکام و اصول دینی قصد راهنمایی او را دارد، فوراً جبهه گرفته و به هیچ وجه راضی نمیشوند از عقیده و روش خلاف و گناه خود دست بردارند. در مقابل این نوع افراد چه باید کرد؟ آیا مردم عادی میتوانند در برابر این عده به زور متوسل شده و با اجبار و مشاجره امر به معروف و نهی از منکر کنند؟
دین اسلام برای هر یک از اعمال و رفتار ما دستورالعملهای ویژهای دارد که امر به معروف و نهی از منکر از آن مستثنا نیست. در کتاب مصباح الشریعه نوشته شده پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله فرمودند: «امر کن به معروف و نهى کن از منکر و صبر کن به آنچه از ناملایمات به تو مىرسد. در انجام این وظیفه مهم تا میتوانى استقامت داشته باش، به قدری که وقتی با افرادى که حرص شدید به دنیا و زینتهاى دنیوى بودند برخورد کردی و دیدی که پیروى سخت از هوى و هوس کرده و در عین حال مغرور و فریفته آراء و افکار خود باشند، در این صورت این وظیفه از عهده تو ساقط شده و بر تو است که متوجه اصلاح امور و تهذیب نفس خودت باشی و از امر به معروف و دعوت و نصیحت و موعظه خوددارى کنى.»
ویژگیهای آمر به معروف و ناهی از منکر
در این حدیث، شرایطی برای فرد از لحاظ عقلی و اخلاقی، علاوه بر شرایط فقهی، تعیین شده که اگر دارای آن شرایط بود میتواند اقدام به امر به معروف و نهی از منکر کند، اما اگر دارای چنین صفات و خصلتهایی نبود باید از این کار پرهیز کند.
طبق این حدیث اولین ویژگی که فرد باید داشته باشد این است که از مرتبه خیال و تصور گذشته باشد و نفسش بر عقلش تسلط نداشته باشد، درواقع رفتارش بر اساس خیال و گمان نباشد. بلکه به درستی بداند حق و صحیح چیست و باطل کدام است. دوم اینکه اسیر هوس و نفس خودش نباشد، چون در این صورت ممکن است عمل او برای نیتی غیر از خدا باشد. سوم آنکه برای معرفی کردن معروف و عمل پسندیده قصد شیطانی نداشته باشد و چهارم آنکه برای انجام امر به معروف و نهی از منکر نیت پاک الهی داشته و از خدا کمک بخواهد تا در رفتارش خلوص نیت داشته باشد.
ویژگیهای مخاطب امر به معروف و نهی از منکر
مخاطب این عمل چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
فردی که مورد امر به معروف و نهی از منکر قرار میگیرد هم باید ویژگیهایی داشته باشد. آن طور که پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمودهاند، چنین فردی نباید حرص شدید به زندگی دنیایی داشته باشد و مسیر زندگیاش طوری نباشد که حاضر نشود هیچ حرف حقی را بشنود. دوم آنکه مخاطب امر به معروف و نهی از منکر هوا و هوس نفسانی نداشته باشد، یعنی اهل هوسرانی نباشد و سوم اینکه چنین شخصی نباید به خودش و خیالات خودش مغرور باشد که تصور کند همه فکر، اعتقاد، اعمال و رفتارش درست است به طوری که برای حرف دیگران هم حرمت و ارزش قائل شود و نظر دیگران را هم بشنود و تحلیل و بررسی کند.
اگر شخصی دارای چنین ویژگیهایی بود میتوان نسبت به امر به معروف و نهی از منکر او اقدام کرد، اما در صورتی که با فردی مواجه شدیم که هیچ یک از این خصلتها را نداشته و به هیچ وجه حاضر به شنیدن پیام حق نشد، به این معنی است که او زمینهای برای دریافت حق ندارد و لازم نیست در برابر چنین فردی انسان تلاش کند و حقایق را در مقابل او ابراز کند.