آلزایمر سیاسی پیاده نظام شبیخون فرهنگی

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، از 11 شهریور 1399 زمان زیادی نگذشته است؛ جلسه مجازی رهبر معظم انقلاب در جمع رؤسای آموزش و پرورش که ایشان در آن جلسه اینگونه فرمودند: « یک نکته‌ که نکته‌ اصلی است، طرح این سؤال و پاسخ به این سؤال است که چه منطقی پشت سر آموزش و پرورش، این دستگاه عظیم، قرار دارد؟ نه ‌فقط در کشور ما؛ در همه‌ کشورهای دنیا. اینکه یک تشکیلات به این عظمت درست می‌کنند، یک لشکر فرهنگی در واقع به وجود می‌آید از دانش‌آموز و معلّم و کارمندان گوناگون و مدیران مختلف، منطق این کار چیست؟ می‌دانیم پاسخ مجملش را. منطق، انسان‌سازی است؛ یعنی مادّه‌ خامی که کودکِ مثلاً شش‌ ساله و هفت‌ ساله است، وارد این کارخانه می‌شود و دوازده سال در این کارخانه زیر و رو می‌شود و یک محصولی، یک برون‌دادی باید از این کارخانه خارج بشود؛ آن برون‌داد چیست؟ انسان شایسته؛...»

از این جلسه زمان زیادی نگذشته بود که فضای مجازی از خبر حذف عکس دختران از جلد کتاب ریاضی سوم دبستان و عکس العمل شخصیت ها، سلبریتی ها و فعالان مجازی پر شد.

این اقدام آموزش و پرورش بازخوردهای متفاوتی را در میان اهالی رسانه، فضای مجازی و در بین شخصیت ها و سلبریتی ها به دنبال داشت که در ابتدا آموزش و پروش دلیل این اقدام را شلوغ بودن طرح دانست که خود این توجیه هم واکنش هایی را به همراه داشت.

لیدرهای رسانه ای چنین اتفاقاتی می توان در چند دسته بررسی کرد؛ برخی اهالی رسانه با رهبری سیاسیون اصلاح طلب، توئیتر و دیگر پیام رسان ها را به کمک طلبیده و فریاد آزادی طلبی و روشنفکری‌شان به آسمان بلند شده است؛ از جمله این افراد می توان به تاجزاده، پای ثابت جنجال سازی اشاره کرد که انقلاب را با طالبان هم‌ردیف دانسته و حذف عکس دختران از کتاب درسی را زمینه ساز پایان جمهوریت و احیاء عصر خلافت برشمرده است!

جریان دومی هم در این بازار رسانه ای حضور داشت که گویی که انگار کارش پر و بال دادن به این دست از اتفاقات است و این ها همان سلبریتی ها هستند؛ جریانی که بدون تفکر و بی توجه به نتایج کار خود بر آتش حوادث می دمند بدون اینکه تحلیل درستی از موضوع داشته باشند.

گروه سوم، نسبت این به موضوع نگاهی نو و در مقابل جریان اول، دارند و حذف این عکس را در واقع حذف حجاب می دانند نه پاک کردن یک عکس و این زاویه دید ابتدا در توئیت حجت الاسلام حمید رسایی مطرح شد؛ وی در توئیتر خود نوشت: «پذیرش چنین بهانه‌ای که نقاشی شلوغ بود، تصویر دختران حذف شد، نشانه حماقت است. شاید کسانی در آموزش و پرورش با پذیرش این بهانه‌ مشکلی نداشته باشند ولی ما مشکل داریم آنچه از روی جلد کتاب ریاضی حذف شده تصویر دختران نیست بلکه تصویر حجاب آن هاست با یک تیر دو نشان زدند: بهانه برای تخریب و حذف حجاب».

در خصوص جریان اول و امثال تاجزاده باید گفت؛ انگار آلزایمر سیاسی آقایان باز عود کرده و فراموش کرده اند دولتی که بر سر کار است را خود با وعده های 100 روزه و امثالهم بر سرکار آورده اند و این اتفاق در آموزش و پرورش همین دولت رخ داده است؛ بنابراین اگر دولت متبوع‌شان کشور را به سمت طالبانیسم پیش برده است این خود امثال تاجزاده اند که باید به دلیل فریب افکار عمومی و سرکار آوردن یک دولت متحجر محاکمه شوند و به جای نشستن در جای مدعی سر به زیر افکنده از پیشگاه مردم عذرخواهی کنند.

از سوی دیگر به نظر می رسد چنین افرادی با تحریف واقعیات و بزرگ جلوه دان مسائلی از این دست و زدن آن به نام انقلاب سعی دارند از آن به عنوان سرپوشی بر اشتباهات خود در دو دولت اخیر بهره ببرند.

به نظر می رسد باز بوی انتخابات به مشام برخی خورده و با توجه به اینکه توشه خود را برای برد در انتخابات پیش رو خالی می بینند، بار دیگر دست به دامن حقوق زنان شده اند شاید آبروی نداشته ای که طی دو دوره زجرآور به باد داده اند برگردانند، اما افسوس که آب رفته به جوی برنمی گردد.

پرداختن به سلبریتی ها به عنوان جریان دوم کمی آزار دهنده است چراکه انسان پس از مطالعه در این خصوص احساس خسران می کند و وقت خود را تلف شده می یابد؛ به نظر می رسد ولع زیاد برخی از سلبریتی ها برای دیده شدن و میل به شهرت در بین افکار عمومی آن ها را به وادی دخالت در هر کاری و اظهار نظرهای غیر کارشناسی و غیر مسؤولانه کشانده است؛ باید به این دسته از افراد که حذف یک عکس را ظلم به زنان و دختران به شمار می آورند آن کتاب های درسی را نشان داد که از قضا فقط عکس دختران بر روی آن ها نقش بسته است اما باید دانست با یک عکس حقوق زنان احقاق نمی شود اما شاید با پادویی سلبریتی ها اهداف سیاسی برخی جریانات بدست بیاید.

این واکنش ها در حالی است که یک سلبریتی می تواند به عنوان یک قهرمان ملی شناخته شود و قدم های بزرگی در جهت اعتلای فرهنگ جامعه بردارد، اما افسوس که اکثر سلبریتی های ما خلاف این عمل می کنند.

این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت جریان رسانه ای معاند پای حقوق زنان که به میان می آید سراغ طیف خاصی از زنان می رود و در مقابل زنانی را که به ارزش های اسلامی و انقلابی پایبندند، حتی اگر قله های علمی و ورزشی دنیا را فتح کرده باشند سانسور می کند؛ نمونه این زنان نخبه خانم مریم کوچکی نژاد استاد دانشگاه نورث وسترن و دانشگاه شریف است که جزء 40 استاد و محقق زیر 40 سال و تأثیر گذار دنیا به شمار می آید و در این دست رسانه ها خبری از این زن نخبه دیده نمی شود.

در خصوص جریان سوم باید گفت نگاه این جریان نگاه قابل تأملی است و با توجه به تذکرات رهبر معظم انقلاب در خصوص اجرای خزنده  2030 در آموزش و پرورش و خبرهای رسیده در تایید نگرانی های معظم له، حذف عکس دختران با هدف حذف حجاب امری محتمل است و مؤید آن حذف دروسی همچون حسین فهمیده از کتب درسی است؛ درسی که با سند 2030 در تقابل است و با این پیشینه که از آموزش و پرورش سراغ داریم، حذف این عکس حساسیت بر انگیز است.

با این حال وزیر آموزش و پرورش با عذر خواهی از چنین اقدامی آن را کج سلیقگی دانست، اما کاش علت عذر خواهی خود را واضح تر بیان می کرد؛ کاش برای همگان روشن می شد که این عذر خواهی به دلیل حذف حجاب دختران است یا حذف خود دختران؟!

در این مقال روی سخن نه با سلبریتی هاست نه با جریانات سیاسی که نان به نرخ روز می خورند و همیشه سعی می کنند از آب گل آلود ماهی بگیرند، بلکه سخن ما با جریان انقلابی و فعالان رسانه ای منتسب به انقلاب است؛ جریان انقلابی در عین حالی که باید نسبت حرکت های خزنده ای مانند اجرای پنهانی 2030 حساس باشد اما از سوی دیگر حذف یک عکس نباید سبب شود که جوان انقلابی ما عنان از کف داده و موضوعات اصلی را که برخی با جنجال سازی قصد به حاشیه راندن آن ها را دارند به فراموشی بسپرد.

یک وجه محتمل دیگر جنجال آفرینی ها اتفاقات احتمالی پیش روست؛ با تجربه هایی که از اتفاقاتی نظیر برجام و حواشی آن و امتیازات بی شمار آن برای طرف مقابل داریم، بعید نیست دولت در این مواقع قصد رقم زدن کارهایی را داشته باشد که افکار عمومی یا جریانات سیاسی مقابل، آن ها را نمی پذیرند بنابراین بهترین راهکار را برای پیشبرد اهداف خود شلوغ کردن و حاشیه سازی می بیند؛ بنابراین شایسته است فعالان رسانه ای انقلابی به رصد دقیق جریان مقابل بپردازد و عکس العمل های مناسب را پیش بینی کند.

این جنجال سازی ها وجه سومی هم دارد و آن اینکه سابقه نشان می دهد هر بار که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی ها و پیام های خود به مطلب مهمی و راهبردی می پردازند برخی سعی می کنند با جنجال سازی کاری کنند تا این نکات به حاشیه رود و افکار عمومی از آن غفلت کنند و یا حتی موضع گیری هایی در جهت مقابله با آن شکل بگیرد؛ با این اوصاف جریان انقلابی باید با افزایش بصیرت و عقلانیت به مقابله با جریان تحریف بپردازد و اسیر نیرنگ بدخواهان نشود.

یک روی دیگر سخن با مسؤولان آموزش و پرورش است؛ و آن اینکه بعید است عکس العمل های احتمالی حذف یک عکس را پیش بینی نکرده باشند، چراکه در گذشته اتفاقاتی نظیر این را در ماجرای حذف برخی دروس و عکس العمل های مختلف نسبت به آن را تجربه کرده اند، بنابراین شلوغ بودن عکس و دیگر توجیهات پذیرفته نیست، چراکه می توانستند عکس یک دختر و یک پسر را حذف کنند.

بنابراین آموزش و پرورش باید به جای جنجال سازی به وظیفه اصلی خود که همان پرورش انسان شایسته است عمل کند و این دغدغه اجرای پنهان و پیدای سند 2030 را که با تغییرات معنادار در برخی کتب و منابع درسی و نیز رویکرد برنامه ای و اجرایی برخی مدارس شکل گرفته، برای همیشه از ذهن رهبر معظم انقلاب و افکار عمومی برطرف کند./139/ی702/ف

رضا رفیعی مهر