هنر قرآن، هنر تولیدی است
به گزارش خبرگزاری رسا، سید میقم میرتاجالدین طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: نقل است که قرآن زبانی هنری داشته و از منظر زیباییشناسی، یک اثر هنری به شمار میآید. برای اثبات این مدعا، ظرایف و لطایف فراوان قرآنی نظیر رعایت سبکهای زیبای ادبی و عبارتپردازی بیهمانند آن را شاهد میآورند، اما میتوان از زاویهای دیگر نیز به هنر قرآن اشاراتی داشت.
طبق تعبیر برخی اندیشمندان، هنر بر دوگونه است: «هنر ارائه» و «هنر تولید». هنر ارائه بدین معناست که هنرمند در مواجهه با یک پدیده، زیبایی موجود در آن را یا با زبان تصویر مانند نقاشی و پیکرتراشی و نمایش یا با زبان قلم و نوشتار ارائه میکند. «هنر تولید» نیز یعنی هنرمند در مواجهه با یک پدیده، احساسات خود را به منظور هماهنگسازی ارزشها منعکس میسازد. در حقیقت هنرمند دست به تولید میزند. تولیدی که محصول برخورد نظام حساسیتهای ویژه هنرمند با آن پدیده است و مخاطب را با مقاصد خود همراه میکند.
با این نگاه، آیا خداوند متعال در ذیل داستانهای متعدد و گوناگونی که طرح میکند، به دنبال ارائه زیباییها و زشتیهای موجود در آن پدیده است که فایده چندانی جز سرگرمی و فراهمآوری لذت لحظهای و توسعه احساس ندارد یا در واقع دست به تولید یک نگاه ویژه زده و به عبارتی به دنبال آن است عینک مورد توجه خود را بر چشم بینندگان و خوانندگان گذاشته و در نتیجه هماهنگی ارزشی میان مقاصد خود و مخاطبان ایجاد نماید و به تعالی حواس و احساسات و عبرتآموزی کمک کند؟
به نظر آنچه در قرآن به ویژه در ذیل داستانها جریان دارد، هنر تولیدی است. یعنی خداوند متعال به صرف سرگرمی و برای ایجاد هیجان، شادی و غم لحظهای داستان نمیگوید، کاری که رسانه بارها با تمام زیرمجموعههای صوتی، بصری و کتبی خود انجام میدهد. بلکه شیوه داستانگویی قرآن به نحوی است که مخاطب را با ارزشهای مورد نظر خود همراه و زمینه را برای سنجش زیبایی، زشتی، خوبی و بدی به دست خود مخاطب، فراهم میکند. این هنر تولیدی وجدان مخاطب را ارتقا و برای سنجش او معیارهایی را به دست میدهد که این معیارها هماهنگ با نظام ارزشی توحیدی مورد نظر خداوند متعال است. اکنون با این توصیف، میتوان به طرح داستان آدم و حوا، هابیل و قابیل، داستان یوسف پیامبر و... نگاهی دوباره انداخت و قدم به قدم هنر تولیدی را در آیات نورانی قرآن مشاهده کرد و به وضوح هماهنگسازی نظام ارزشی خداوند با مخاطب را آن هم بدون شعار و با پرهیز از کلیشههای مرسوم در داستانگوییهای رایج دریافت. شاید اگر ما به دنبال الگویی برای ساختن هنر دینی هستیم، این نحوه داستانگویی قرآن قابل اعتنا باشد.