نگاه دشمنان امروز با ایران سر حکومت اسلامی است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آيت الله محمد جواد فاضل لنکراني امروز در ابتدای درس خارج فقه صلاة مسافر به صورت زنده در فضای مجازی تدریس می شود، به مناسبت میلاد با سعادت امام حسن مجتبی(ع) نکاتی را پیرامون حکومت اسلامی بیان کرد.
متن این سخنان بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطیبه الطاهرین المعصومین
و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین
نیمه ماه مبارک رمضان و میلاد با سعادت امام حسن مجتبی علیه السلام را به محضر مبارک امام زمان (عج) و همه مسلمانان و همه شیعیان و همه محبین آن حضرت تبریک عرض میکنیم و امیدواریم ان شاء الله از برکت این ولادت همه ما بهرهمند شویم. یکی دو نکته مهم را اشاره میکنم و آن بعضی از تعبیراتی است که در کلمات امام حسن مجتبی علیه السلام وارد شده راجع به اصل مسئله حکومت.
در خطبهای که حضرت در مسجد کوفه (که در حضور معاویه بوده) فرمودند اقسم بالله لو أن الناس بایعوا أبی حین فارقهم رسول الله لاعطتهم السماء قطرها و الارض برکتها ، قسم به خدا اگر مردم بعد از ارتحال جدّم رسول خدا با پدرم امیرالمؤمنین بیعت میکردند و حکومت امیرالمؤمنی را میپذیرفتند لاعطتهم السماء قطرها آسمان رحمتهای گستردهی خودش را به مردم اعطا میکرد و زمین برکات خودش را ظاهر میکرد، این کنایه از اینست که ابواب رحمت در آسمان و زمین به روی مردم باز میشد و نباید البته اینطور معنا کنیم که باران بیشتر میبارد و زمین بیشتر میروید! این کنایه از ابواب رحمت الهی است، ابواب هدایت و عنایت الهی به بشر است، یعنی اگر حکومت حکومت صالحهای باشد این چنین خواهد شد که آسمان و زمین ظرف برای هدایت بشر میشوند، اینها از عوامل مؤثر در سعادت بشر میشوند و این خیلی مطلب مهمی است. باز این کلمات حضرت را در این بُعد به نظر من اگر کنار هم بگذاریم خیلی نکات خوبی در این مسئله که اصلاً حکومت فقط باید حکومت الهی باشد یعنی حکومت بر بشر و کسانی که به اذن خدای تبارک و تعالی صلاحیت حکومت بر این بشر را دارند و این از نقاط قوت دین اسلام است. من قبلاً این مطلب را در یک جایی مطرح کردم ولو اینکه این نیاز به تحقیق و تتبع بیشتری دارد، یکی از ابعاد جامعیّت اسلام این است که در اسلام حکومت وجود دارد، ما در ادیان گذشته به حسب ظاهر به حسب اطلاعاتی اجمالی عرض میکنم، چیزی به نام حکومت نداشتیم! و از ممیزات خاتمیت نبوت پیامبر ما و آخر بودن دین اسلام این است که این دین مسئله حکومت را هم روشن کرد.
بشر حق ندارد کسی را بر خودش حاکم قرار بدهد، اینکه میگوئیم حق ندارد، یعنی به میل شخصی و روی هوا و هوس خودش بخواهد یک کسی را مسلط بر مال و جان و ناموس و همه امور قرار بدهد، نمیتواند، البته نقش مردم در تشکیل حکومت اسلامی هم یکی از نکات قوی و قوّتهایی بود که امام رضوان الله تعالی علیه مطرح و پیاده کردند و امروز ما این را داریم، ولی این هم باز باید به این عنوان باشد که ما میخواهیم اسلام را حاکم کنیم. اگر اسلام حاکم نباشد بعد میبینید که شما در این بحرانهایی که به وجود میآید مثل این قضیه کرونا در جایی که پر ادعاترین ادعاها راجع به حقوق بشر را دارند به توحش خودشان برمیگردند! اما دیدید در ایران این بیماری حادث شد مردم با آن روح دینی که داشتند و با آن اعتقادات مذهبی چگونه در مقابل این بیماری ایستادگی کردند، چگونه همیاری و همدلی کردند تا اینکه ان شاء الله آرام آرام از کشور برطرف شود.
یکی از نکات مهم در کلمات امام مجتبی علیه السلام این است که به مردم فرمود از آن زمانی که شما ولایت و حکومت پدرم را قبول نکردید این نکته بسیار مهمی است باب رحمت الهی بسته شد. باب رحمت الهی به این است که یک حاکمی که خدا او را قبول دارد و مورد تأیید خدای تبارک و تعالی است بیاید و حکومت کند.
عرض کردم این لاعطتهم السماء قطرها و الارض برکتها فقط در رحمت مادی و بارش باران و روییدن زمین و گیاهان نیست بلکه کنایه است، یعنی آسمان و زمین مستعد میشود همه امور برای هدایت بشر و حضرت در یک جای دیگری فرمودند یا عجباً من قوم لا حیاء لهم و لا دین، نسبت در ادامهاش به اهل کوفه میفرمایند إنی اقدر عن اعبد الله عزوجل وحدی من اگر به خودم باشد قدرت بر اینکه خدا را عبادت کنم وظیفهی شخصیام را انجام بدهم دارم وایم الله لئن سلمت الامر لمعاویة لا ترون فرحاً ابداً مع بنی امیه بدانید قسم به خدا اگر من حکومت را تحویل معاویه بدهم شما دیگر شادی نخواهید دید و لیسومونکم سوء العذاب بدترین شکنجه ها را معاویه نسبت به شما اعمال خواهد کرد ولو وجدت اعواناً ما سلمت له الامر من اگر اعوان و یارانی پیدا میکردم هرگز حکومت را به معاویه تحویل نمیدادم و صلح نمیکردم،لأن الخلافة محرمةٌ علی بنی امیة خلافت بر آنها حرام است.
اینجا این طرف قضیه یعنی ما در دیدگاه دینی یک خلافت واجبه داریم و یک خلافت محرمه داریم، هر خلافتی که منتهی به خدای تبارک و تعالی بشود واجب میشود، مشروع میشود، هر خلافتی که منتهی به غیر خدا بشود محرم میشود. البته باز مسئله نقش مردم در جای خودش محفوظ است آن هم در همین چهارچوب دینی مطرح میشود در بعضی از کلمات هست که رسول خدا به امیرالمؤمنین فرمودند یا علی بعد از من اگر مردم سراغ تو آمدند خلافت را بپذیر، اما اگر نیامدند تو به سمت آنها نرو، اسلام نمیگوید حتماً این حکومت را بالاکراه و به قهر و غلبه مردم باید بپذیرند، نه! مردم تا حکومت را نپذیرند این حکومت اصلاً تحقق پیدا نمیکند.
من نمیخواهم وارد بحثهای مقبولیت و مشروعیت بشوم، اما عرض میکنم از نکات مهم در زندگی امام مجتبی علیه السلام توجه دادن به اصل حکومت اسلامی است، کسی توهم نکند که کجا اسلام حکومت دارد، اصل این حکومت هست و این باید باشد ولو در یک مرتبهی ضعیفهای در زمان غیبت کبری باید باشد معنا ندارد بگوئیم هزاران سال این مسأله به این مهمی را اسلام گفته باید کنار برود، این فکر که ما در زمان غیبت نباید حکومت داشته باشیم و برخی از روایات را هم بعضیها خواستند از آن چنین مطلبی را استفاده کنند که هیچ دلالت بر این معنا ندارد اصلاً با روح دین ، با جوهر دین و حقیقت دین ما سازگاری ندارد، همه اختلافها، همه شهادتهایی که برای ائمه ما به وجود آمد سرِ مسئله حکومت بود، حکام وقت میدیدند اگر یک مقدار اینها میدان پیدا کنند مردم به اینها توجه پیدا میکنند و همه امور و حکومت در اختیار اینها قرار میگیرد، همه دعواها سرهمین بوده، حالا ما بگوئیم از زمانی که غیبت شروع شد این مسئله باید کنار برود و مردم دست روی دست بگذارند تا وقتی که ظهور حضرت (عج) شد تا حضرت حکومت تشکیل بدهند، نه! هر زمانی آن کسی که فقیه جامع الشرایط است شرایط آماده باشد، کما اینکه در انقلاب اسلامی ما بحمدالله چنین مردمی، چنین ملتی، در تاریخ اسلام نظیر ندارند واقعاً همینطور است.
ببینید امام حسن علیه السلام راجع به مردم زمان خودش چه فرمود؟ فرمود اللهم فانزل علیهم اللهم انی قد دعوت و انذرت و امرت و نهیت ، خدایا تو شاهد باش من اینها را برای حکومت اسلامی دعوت کردم، برای حکومت صحیح و مشروع انذارشان کردم، امر به معروف و نهی از منکر کردم، اما اینها از اجابت دعوت کننده غافلین، و عن نصرته قاعدین نیامدند من را یاری کنند، و عن طاعته مقصرین، و لاعدائه ناصرین یعنی نه تنها من را یاری نکردند بلکه دشمنان من را یاری کردند ، اللهم فانزل علیهم رجزک و بأسک و عذابک، الذی لا یرد عن القوم الظالمین. حضرت آنها را نفرین کرد. قضیه چیست؟ آن حقیقت ولایت معنویه که از خدای تبارک و تعالی به عنوان امامت، آن جهتش را که داشتند، کسی که جرأت نداشت از ایشان سلب کند آن را خدا به اینها اعطا کرده بود ، ولی آنچه سبب شد و آنچه اینها مرحوم شدند اصل تشکیل حکومت اسلامی بود که این ضعف دینی مردم، مردمی که خیلیهایشان پیامبر را دیده بودند در زمان پیامبر حضور داشتند اما ضعف دینی داشتند، این ضعف دینی سبب شد که امام حسن علیه السلام چارهای جز صلح نداشته باشد. حالا این بحث صلح خودش یک فرصت مفصلی و تحقیقی لازم دارد تقاضا میکنم شما فضلای بزرگوار حتماً ببینید این از قسمتهایی است که در تاریخ اسلام دانستنش برای هر طلبهای لازم است چرا امام حسن علیه السلام صلح کرد؟ اسبابش وعللش چه بود؟ در کلمات خود حضرت وجود دارد. چه مظلومیتی را به بار آورد که امام مجتبی علیه السلام که همین اصحاب پیامبر دیده بودند که پیامبر چه عنایت خاصی به او دارد، دیده بودند امیرالمؤمنین چه عنایت خاصی به او دارد اما آن تعابیر را که انسان توان ندارد آن را حتی نقل کند... حضرت میفرمود این که تو میگوئی من نیستم من معزّ المؤمنین هستم، بنشین تا برایت روشن کنم و روشن میفرمودند.
علی کل حال واقعاً باید ملت ایران را در پذیرش این حکومت و در تحقق این حکومت اسلامی جزء افتخارات این ملت تا ابد ثبت خواهد شد، این مسئلهای است که روشن است همان طوری که جزء ننگ و عار بودن مردم در زمان امام حسن مجتبی این بود که خودشان سبب شدند که راهی نباشد جز اینکه حضرت تحویل به معاویه بدهد و عرض کردم این جمله اول که باب عنایات الهیه سماویاً و ارضیاً بسته شود.
امیدواریم که ان شاء الله این حکومت اسلامی استمرار پیدا کند و با این دشمنیهایی که تا حالا بوده، مشکلات اقتصادی، مشکلات فرهنگی، مشکلات اجتماعی، سیاسی، نگذاشتند در این مدت با یک خیال راحتی اسلام حضور پیدا کند. دشمنان نمیخواهند چنین حکومتی باشد، اساس نگاه دشمنان امروز با ایران سر همین حکومت اسلامی است، بحث هستهای و موشکی بحثهای جنبی و حاشیهای است، اساس این است، اینها میدانند حکومت اسلامی اگر تشکیل شود مانعی برای حکومت ظالمین میشود. امیدواریم این حکومت استمرار پیدا کند و با دعای امام مجتبی علیه السلام ملت ایران هر چه بیشتر از اسلام و احکام اسلام و معارف اسلامی بهرهمند بشوند ان شاء الله./998/ج