در زمینه فیلمسازی چشم انداز نداریم
اشاره: وزارت ارشاد امروز به هرکسی که بخواهد فیلم بسازد، مجوز میدهد اما به محض اینکه نوبت به هنرمندان انقلابی میرسد در دادن مجوز تعلل میکند و جلوی پای آنها سنگ میاندازد. برای چاپ یک کتاب مفید و انقلابی همه جور مانعتراشی میکنند. برای اینکه این مشکلات حل شود، چه باید کرد و چه نهاد نظارتی و تصمیمگیر در این موضوعات دخیل است.
با توجه به حواشی پیش آمده پیرامون سریال پایتخت خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا در گفتوگو با حجت الاسلام علی قهرمانی کارشناس رسانه به بحث درباره ابعاد مختلف سینمایی این آثار پرداخت.
رسا- سری جدید مجموعهی تلویزیونی پایتخت را چگونه ارزیابی میکنید؟
متاسفانه امروز اکثر کارهای صداوسیما سرگرمکننده هستند و گاهی سخیف میشوند و به عبارتی بدآموزی دارند، پایتخت شش مصداق بارز آن است. در پایتخت پنج شخصیت بهتاش بهگونهای به تصویر کشیده شده بود که کسی از مخیلهاش هم الگوبرداری از این جوان عبور نمیکرد و رذائل اخلاقی او با بار منفی زیادی همراه بود. در سری پنجم این مجموعه علیرغم اینکه متأسفانه برخی جوانان کشور رفتاری همچون او داشتند اما دائم در ذهن مخاطب نسبت به او و کارهایش انتقاد و اشکال وارد بود٬ اما در پایتخت شش قضیه کاملا برعکس بود.
درواقع پایتخت شش نه تنها مخاطب را از این رفتار نهی نمیکرد بلکه رفتارهای ضدارزشی را بهعنوان یک امر محبوب بهنمایش میگذاشت و مخاطب را به الگوگیری ترغیب میکرد. در سری ششم این سریال توهین به والدین٬ نوع پوشش٬ مدل مو و نگهداری حیوان خانگی به هیچ وجه تقبیح نمیشد.
رسا- ریشه و دلیل اصلی ساخت و تولید چنین آثاری چیست؟
مشکل ما در زمینه فیلمسازی و این قبیل مسائل این است که چشمانداز نداریم و بههمین دلیل با تغییر افراد، به طور ناگهانی کل سیاست تغییر میکند. در سایر کشورها اصلا شرایط اینگونه نیست. به عنوان نمونه؛ سریال کاپیتان آمریکا چه زمانی که سرباز آمریکا بود و چه حالا که دشمن آمریکا شده باوجود تغییر داستان اما راهبرد همان راهبرد حفظ عزت و کرامت و به قول خودشان غرور آمریکایی میباشد.
درست در نقطهی مقابل آن در ایران میبینیم درحالیکه عوامل پایتخت پنج بهدنبال زندهکردن غرور و عزت ملی بودند، در سری جدید به طور مرتب در حال القای حس ناامیدی، بدبختی و بیچارگی به جامعه اسلامی هستند. دختران ما را در قالب دو دختر جوان به نام سارا و نیکا بهنمایش میگذارند که دائم در حال چرخیدن در اینستاگرام و علاقهمند به یادگیری زبان انگلیسی هستند.
ما در تولید آثار تلویزیونی برنامه نداریم
ولی به همان هم دسترسی ندارند. پسران جوان ما را همچون بهتاش عاشق رسیدن به فوتبال نشان میدهند که در این مسیر خانوادهها مخالف این کار آنها هستند. علت دیگر وضع موجود برنامهنداشتن و فقدان نظم راهبردی است.
این کمبود موجب میشود یک پسر جوان که همزمان با چند دختر در ارتباط است، به عنوان نماد جوان امروزی ایرانی معرفی شود و ارزشها فراموش و ضدارزشها بُلد شوند. میتوان گفت که ریشه این مسائل به وجود ضعف مدیریت در میان مدیران فرهنگی برمیگردد.
بنده نمیگویم که همانند آمریکا همه کمپانیها باید وابسته به ارتش و سازمانهای امنیتی باشد که اگر هم قرار شد کسی نقد شود، فقط چند سناتور و فرمانده ارتش باشند اما رئیس جمهور و کلیت سیستم تجلیل شود ولی حداقل باید سیستم بهگونهای باشد که افراد سراغ ساخت فیلمهای راهبردی بروند و با فیلمهای دمدستی و کلیشهای مخالفت شود.
باید فکری به حال وزارت ارشاد کرد
وزارت ارشاد امروز به هرکسی که بخواهد فیلم بسازد مجوز میدهد اما به محض اینکه نوبت به هنرمندان انقلابی میرسد مجوز نمیدهد و جلوی پای آنها سنگ میاندازد. برای چاپ یک کتاب مفید و انقلابی همه جور مانعتراشی میکنند اما فیلمهای خارجی و کتابهای بیمحتوای خارجی که ترجمه میشوند به راحتی در دسترس عموم قرار میگیرند.آیا این چیزی غیر از نفوذ است؟ امروز فارغ از ضعف مدیریت مسئله دیگر ما نفوذ شناختی است. در اصل افراد فهم غلط از موضوع دارند و تصور میکنند که رسالت رسانه فقط سرگرم کردن است. /882/ 403/
خبرنگار: مهدی براتی