حجتالاسلام عبدالله خواجوی و حضور در فرقه جدایی طلب پیشهوری
به گزارش خبرگزاري رسا، جنگ جهانی دوم در اردیبهشت سال 1324 با سقوط برلین توسط ارتش سرخ به پایان رسید. شوروی که وعده کرده بود حداکثر تا شش ماه پس از پایان جنگ، ارتش سرخ را از ایران خارج سازد، در انجام آن تعلل میکرد. در شهریور همان سال فرقه دموکرات آذربایجان توسط سید جعفر پیشهوری و با اشاره استالین و با حمایت ارتش سرخ تشکیل گردید. اعضای کمیته ایالتی حزب توده در آذربایجان نیز به فرقه دموکرات گرویدند.
فرقه دموکرات در 21 آذر 1324 با یورش به چند پادگان نظامی کنترل شهر را به دست گرفت و اعلام خود مختاری کرد. چون استالین و ارتش سرخ صحنهگردان اعلام استقلال آذربایجان بودند، این اقدام از سوی حزب توده مورد تأیید قرار گرفت. پس از آنکه احمد قوام به نخستوزیری رسید، در ابتدا برای روی خوش نشان دادن به شوروی، سه عضو رهبری حزب توده را در کابینه خود شرکت داد. مدت کوتاهی بعد عازم مسکو شد و با استالین ملاقات و مذاکره کرد و در قراردادی که با سادچیکف امضاء کرد با برانگیختن طمع شورویها به کسب امتیاز نفت شمال، برای خروج ارتش سرخ از ایران زمان تعیین کرد. پس از خروج ارتش سرخ از ایران، حکومت فرقه در آذر 1325 فروپاشید.
آنچه در بالا خواندید مختصری از تشکیل و فروپاشی فرقه دمکرات آذربایجان به ریاست جعفر پیشهوری و رهبری اتحاد جماهیر شوروی بود. در این میان برخی ناگفتهها وجود دارد که اکنون بعد از گذشت بیش از هفتاد سال از لابلای خاطرات بروز میکند. یکی از کسانی که خاطراتی در این زمینه داشت و متأسفانه دار فانی را وداع گفت مرحوم حجتالاسلام شیخ عبدالله خواجوی از علمای تبریز بود.
یکی از پژوهشگران تاریخ معاصر در دههی هفتاد شمسی به خدمت ایشان رسیده و مطالبی را از آن مرحوم نقل میکند که در خور توجه و در نوع خود جالب و شنیدنی است. بیان ایشان را با کمی دخل و تصرف نوشتاری در زیر ملاحظه مینمایید:
«مرحوم حجتالاسلام شیخ عبدالله خواجوی روحانی سرشناسی بود در تبریز. تاریخ تولدش به قبل از نهضت مشروطه میرسد. ایشان در نوجوانی با مرحوم ستارخان و باقرخان همکاری میکرد و در قیام حجتالاسلام شیخ محمد خیابانی مدافع وی بود.
در جریان قدرت یافتن فرقه دمکرات آذربایجان به رهبری جعفر پیشهوری، حجتالاسلام خواجوی از طرف علمای تبریز مأموریت مییابد تا به نحو ممکن در فرقه نفوذ کرده، جلوی برخی کارهای افراطی این فرقه را که به ضرر اسلام و مسلمین در منطقه آذربایجان بود، بگیرد. از علماء به صورت محرمانه حکمی دریافت میکند تا به عنوان سندی بر مأموریت در نزد خود نگه دارد. سپس به نزد سید جعفر پیشهوری رفته، به او میگوید: آیا شما در تشکیلات خود یک روحانی که برخی امور را هماهنگ کند و مردم نیز به آن دلگرم شده و فرقه وجهه ضد مذهبی پیدا نکند نیاز ندارید؟
پیشهوری جواب مثبت میدهد و شیخ عبدالله خواجوی میگوید: «من روحانی شما. برای من یک حکم مشاور بنویسید تا بتوانم آزادانه از طرف شما فعالیت نمایم.»
حکم صادر شده و حجتالاسلام خواجوی به محض شنیدن یا مشاهده فشار و یا حرکتی علیه دین، روحانیت و مردم در مناطق آذربایجان، اردبیل و زنجان، به محل مراجعه و با سیاست و زیرکی خاص خود قضیه را حل و فصل میکرد.
با فروپاشی فرقه در آذر 1325 و فرار و یا دستگیری بسیاری از سردمداران آن، آقای خواجوی نیز به عنوان مشاور مذهبی فرقه به شهربانی احضار و مورد بازجویی قرار میگیرد. در همین وقت حکم مأموریت خود از طرف علمای تبریز را به مسئولین شهربانی نشان داده و آزاد میگردد.
حجتالاسلام عبدالله خواجوی در دههی 70 شمسی و در حالی که از مرز 90 سال گذشته بود، دار فانی را وداع گفت.»
/1360/
منبع:مرکز بررسی اسناد ایران