بررسی نقد رویکرد فرهنگی ـ قرآنی به الهیات
به گزارش خبرگزاری رسا، کرسی علمی- ترویجی “نقد رویکرد فرهنگی- قرآنی به الهیات” توسط گروه کلام پژوهشکده حکمت و دینپژوهی پژوهشگاه و قطب علمی فلسفه دین اسلامی و با حضور اساتید و صاحبنظران این حوزه در قم برگزار شد.
دکتر قاسم اخوان نبوی عضو هیأت علمی گروه کلام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، بعنوان ارائهدهنده این کرسی علمی در ابتدای سخنان خود گفت: یکی از مسائلی که در دینپژوهی قابل طرح است بحث درباره رویکردهایی است که درباره ماهیت الهیات مطرح است این رویکردها به سه قسم؛ گزارهای-معرفتی؛ تجربی- تفسیری و فرهنگی و زبانی قابل تقسیم میباشند قسم اول در دوران قبل از روشنگری رواج داشته است اما قسم دوم و سوم مربوط به دوران بعد از روشنگری میباشد به این معنا که الهیات را تجربی- تفسیری و وابسته به شرایط و شکل زندگی یا به عبارتی فرهنگی- زبانی میدانند این دو رویکرد در حقیقت مبنایی برای دیدگاههای مطرح در الهیات جدید و معاصر میباشند
وی افزود: روشنفکران دینی و نواندیشان نیز غالباً متأثر از این رویکردها میباشند اما این رویکردها با دو مشکل مواجه هستند یکی «ناواقعگرایی» زیرا بر این مبنا گزارهها مستقل از زمینه فرهنگی و تفسیری دارای معنا نمیباشند، و بنابر این با هیچ ملاک بیرونی و عینی نمیتوان صدق و کذب گزارهها را مورد سنجش قرار داد، و صدق و کذب گزارهها در درون همان زمینه خاص معنا پیدا میکند.
بر همین اساس مشکل دومی که به وجود میآید «نسبیتگرایی» است به این معنا که تمام تفسیرهایی که صورت میگیرد با توجه به اینکه مبتنی بر زمینه خاصی میباشند صادق هستند. علاوه بر آنچه که بیان شد مشکل این رویکرد در این است که هیچ ملاکی برای تشخیص صدق و کذب باورها ارائه نمیدهد.
دکتر اخوان نبوی در ادامه ارائه خود، زمینههای شکلگیری رویکرد فرهنگی- زبانی به الهیات را مطرح کرد و گفت: مسئلهایی که به نظر میرسد در الهیات جدید لازم است مورد توجه قرار بگیرد رویکردهایی است که در این الهیات وجود دارد بطور کلی این رویکردها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد.
همانگونه قبلاً نیز بیان شد به نظر میرسد ملاک این تقسیم بندی موضعی است که در الهیات جدید نسبت به عقلگرایی/ایمانگرایی وجود دارد به این معنا که عقلگرایان نگاهی گزارهایی- معرفتی نسبت به آموزههای دینی دارند و از اینرو از نظر معرفتشناسی آموزههای دینی به استدلال عقلی تحویل برده میشود به این معنا که هیچ راهی برای شناخت وجود ندارد مگر از طریق استدلال عقلی علاوه بر آنچه بیان شد بنابر این رویکرد وحی نیز ماهیت گزارهایی دارد و ایمان عبارت است از باور به مجموعه گزارهای که از طرف خدا فرستاده شده است.
وی افزود: در نگاه ایمانگرایان ایمان امری شخصی، ذهنی و درونی است بر این اساس ایمان ماهیت گزارهایی ندارد و مجموعه واکنشهای شناختی-رفتاری که در برابر ظهور خداوند در قالب وحی در تاریخ بشر صورت گرفته گفته میشود.
به عبارت دیگر بر اساس این دیدگاه مضمون وحی مجموعهای از حقایق درباره خداوند نیست بلکه خداوند از راه تأثیر گذاشتن در تاریخ به قلمرو تجربه بشری وارد میگردد و به دو دسته تجربی- تفسیری و فرهنگی-زبانی قابل تقسیم میباشند بر اساس نگاه ایمانگرایان الهیات یک امر ذهنی و درونی است.
بنابر این هیچ راهی برای شناخت الهیات وجود ندارد مگر از طریق تجربههای دینی و اخلاقی که یک امر شخصی و درونی است یا مشارکت در نحوه و شکل زندگی دینداران در این صورت الهیات یک پدیده فرهنگی و زبانی است و از جنبه معرفتی به نحوه و شکل زندگی تحویل برده میشود.
عضو هیأت علمی گروه کلام پژوهشگاه در پایان سخنان خود بیان کرد: از جمله رویکردهایی که در الهیات معاصر مطرح است و مبنایی بر تبیین مسائل الهیاتی قرار گرفته شده است رویکرد فرهنگی- زبانی و تجربی- تفسیری میباشد ریشه و زمینههای به وجود آمدن این دو رویکرد در نقدهایی است که به رویکرد گزارهای- معرفتی به الهیات وارد شده بود و شک و تردید نسبت به تواناییهای عقل برای درک و شناخت خدا اما این دو رویکرد با دو مشکل اساسی مواجه هستند یکی ناواقعگرایی و دیگر مشکل نسبیتگرایی زیرا ملاک صدق و کذب گزارهها را در درون زمینههای خاص فرهنگی- زبانی و تفسیری میدانند.
به عبارت دیگر بر این اساس گزارههای دینی مستقل از زمینه خاص فرهنگی-زبانی نه صادق و نه کاذب هستند و نمیتوان نسبت به صدق و کذب آنها داوری کرد.
در ادامه این کرسی علمی، حجتالاسلام دکتر علیرضا قائمینیا( عضو هیأت علمی گروه معرفتشناسی پژوهشگاه) و دکتر سید محمدعلی دیباجی( عضو هیأت علمی دانشگاه تهران) به نقد مطالب ارائهشده دکتر اخوان نبوی پرداختند که این گزارش بزودی منتشر خواهد شد./1370/ج