ملتی که حماسه ۹ دی میآفریند به دشمن باج نمیدهد
به گزارش خبرگزاري رسا، عصر انقلاب اسلامی پُر است از پیشگامی مردم در رویدادهای سرنوشتساز. موعدهایی که مردم حضور دشمن را احساس میکنند و با حرکت عمومی برخاسته از بیداری و بصیرت خود، آن را در هم میکوبند. چنین روزی میشود یومالله. روزهای تجلی ویژه خدای متعال که مردم با نصرت خدا و نصرت حاکمیت دین او مشمول توفیق، رحمت و فضلش میشوند. 9 دی 88 از همین زمره است. حرکتی پُر ثمر و افتخارآمیز از جنس حرکت 19 دی ۵۶.
خیزش مردمی 9 دی 88 بساط فتنهای را در هم پیچید که بسان جنگ احزاب در صدر اسلام، شبکه معاندین و بدخواهان حاکمیت دینی را بر محور براندازی نظام اسلامی دور هم جمع کرده بود. از طیف متظاهر به اصلاحطلبی و نفوذ در داخل تا خاندان خبیث و منحوس پهلوى، سلطنتطلبان، منافقین، اوباما، نتانیاهو، مرکل و تونی بلر در خارج. یک فتنه و توطئه تمامعیار بر مبنای ادعای دروغ تقلب در انتخابات از سوی برخی کاندیداهای شکست خورده، پشتیبانی آمریکایی و اسرائیلی و نوچههای اروپایی و جولان تبلیغاتی امپراطوری رسانهای دروغ. با وجود صبر و بردباری و تکاپو برای شناساندن و افشای توطئه دشمن از سوی نظام، سران فتنه در نقشه دشمن بازی کردند و نظام سلطه را نسبت به سرنگونی نظام امیدوار ساختند.
تبریز؛ یک روز زودتر
معاندین انقلاب با استفاده از فضای غبارآلود ناشی از بیانیههای لجاجتآمیز و دشمنپسند سران فتنه و مدیریت بیرونی جبهه مقابل نظام، طیف وسیعی از اقدامات تخریبی و خرابکارانه را انجام دادند از آشوب و اغتشاش و به آتش کشیدن اموال عمومی تا آتش زدن تصویر امام راحل، اهانت به آرمانها و ارکان نظام و هتک حرکت عاشورای حسینی.
بدخواهان داخلی و خارجی نظام اسلامی اگرچه در فتنه آمریکایی و اسرائیلی 88 چندماهی تهران را به قصد براندازی نظام متلاطم کردند اما رود خروشان مردم در روز نهم دیماه سال 88 آنان را مبهوت و مأیوس کرد. مردم بصیر و مبارز با حضور شکوهمند خود در حمایت از نظام اسلامی، بار دیگر سیلی محکمی بر صورت دشمنان پلید و وقیح کوبیدند و نقشهشان را نقش برآب کردند. در این میان مردم آگاه و انقلابی تبریز با تیزبینی یک روز جلوتر در 8 دی به صحنه آمدند و درسی فراموشنشدنی به شبکه خبیث مقابل انقلاب اسلامی دادند. حادثه عظیمی که به تعبیر مقتدای انقلاب «همین جوانها، همین نسل سوّم انقلاب به راه انداختند؛ آن حادثه عظیم را بهوجود آوردند؛ آن سیلى محکم را بهصورت کسانى نواختند که سعىشان این بود که مسیر حرکت اسلامى را با ایجاد فتنه منحرف بکنند.»
هر یک از آحاد مردم وفادار به انقلاب روز 9 دی یک سنگر مقابل توطئهها و دسیسههای بدخواهان نظام اسلامی بود که تقلا داشتند انتخابات را تهدید علیه نظام سازند و برای ضربه به نظام اسلامی دل بسته بودند اما تودهنی خوردند. بر این اساس، چنین ملتی که با حضور به موقع و هوشمندانه خود برخوردی پشیمانکننده با بدخواهان انقلاب اسلامی دارد، عقلا و منطقا حاضر نیست به دشمن باج دهد و با او کنار بیاید. زیرا خوب واقف است که علت عداوت دشمنان، حریت، استقلالخواهی، عدالتطلبی، استکبارستیزی و اسلامگرایی انقلاب اسلامی است و آنها جز به کنار گذاشتن این عناصر هویتی و مؤلفههای قدرت نظام اسلامی راضی نیستند و کوتاه نمیآیند. بر مبنای همین روحیه انقلابی و حضور حماسی مردم که همواره تیغ دشمن را از دستش گرفته است، پذیرفته نیست که دولت به اصطلاح میانجیگری میان ایران و آمریکا را به رسمیت بشناسد و با وجود لگدمال شدن توافق هستهای از سوی آمریکا و اروپا و عهدشکنی آشکارشان، هنوز امیدوار به رفع تحریمها باشد.
از سوی دیگر، باید توجه داشت که تحریمهای فعلی را شکستخوردگان فتنه 88 سر سفره ملت گذاشتند. ریشه رژیم تحریمهای فعلی ایران، قطعنامه 1929شورای امنیت و زیرساخت حقوقی آن است و برخلاف خط تبلیغی مدعیان اصلاحات، این قطعنامه اساساً نه یک قطعنامه هستهای است و نه با هدف واکنش نشان دادن به سیاستهای هستهای ایران اعمال شده است.
قطعنامه 1929 پیامد فتنه 88
این قطعنامه دقیقاً در سالگرد فتنه 88- 25 خرداد 1389(ژوئن 2010)- با هدف حمایت و هواداری از جریان فتنه و در مقطعی که این جریان رو به افول بود، صادر شد. بدخواهان خبیث نظام اسلامی میخواستند با اعمال تحریمهایی که ریشه آن قطعنامه 1929 امنیت بود، مردم را تحت فشار قرار داده و از این طریق تضعیف و بیثباتی نظام را دنبال کنند. غافل از اینکه ملت پا در رکاب ایران اسلامی همواره با حضور دشمن شکن خود تحقیرشان کرده و به آنها نهیب زده است.
عنوان تحریمهای فلجکننده ساخته مقامات وزارت خارجه و خزانهداری آمریکا نیست بلکه مشخصا مشورت داده شده و ساخته و پرداخته فتنهگران و نمایندگان گسیل شده آنها به خارج از کشور است.
نمایندگان جنبش سبز گفتند تحریم ایران باید بهصورت شوک وارد شود!
جان هانا، از اعضای ارشد موسسه واشنگتن در سیاست خاور نزدیک و مشاور امنیت ملی دیک چنی (معاون جرج بوش) ۲۸ مهرماه ۱۳۸۸ یعنی یک ماه بعد از هتاکی فتنهگران در روز قدس، از ملاقات با شخصیتهای نزدیک به رهبری جنبش سبز خبر میدهد و به روزنامه لسآنجلس تایمز میگوید؛ «مطمئنا پیامی که من از گردهمایی اخیر فعالان ایرانی در اروپا- که در میان آنها بعضی شخصیتهای نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم این بود که تحریم باید اعمال شود و این تحریم باید هرچه شدیدتر باشد، تحریم ضعیف و یا تدریجی فقط به رژیم این امکان را میدهد که با وضعیت جدید خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند برای اینکه تحریم موثر باشد، باید بهصورت شوک وارد شود که فلج کند و نه بهصورت واکسن.» (!)
اولین جرقه تحریم
در همان روز قدس سال 88 که پادوهای مفلوک ضدانقلاب شعار نه غزه نه لبنان سر دادند که روز قبل از راهپیمایی توسط سایت وزارت خارجه اسرائیل رونمایی شده بود و برای راهپیمایی عظیم ملت ایران علیه اشغالگران صهیونیست حاشیه ساختند، رابرت گیتس، وزیر دفاع وقت آمریکا (رئیس اسبق سازمان سیا) ضمن سخنانی گفت؛ «در حال حاضر بهدلیل شکافهای عمیق در ایران پس از انتخابات، تحریم موثرتر از گذشته است. ما در ۳۰ سال گذشته چنین شکافهایی را ندیده بودیم. مخالفان بهتدریج سیاستهای کلان جمهوری اسلامی را هدف گرفتهاند. اکنون باید تحریمها را تشدید کرد.» این همان اولین جرقه تحریمهایی بود که بعدا بهواسطه مشورت فرستادگان سران فتنه به خارج از کشور، نام «تحریمهای فلجکننده» را گرفت تا به گمان دشمنان بتواند ملت آفریننده حماسه 9 دی را به شکست وادارد.
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا نیز در پاسخ به سؤال خبرنگار واشنگتنپست که پرسیده بود قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه ایران چه اثر قابل توجهی دارد؟ گفته بود: این قطعنامه در حمایت از جنبش سبز صادر شده است. (!)
فتنه 88 عامل اصلی تشویق کاخ سفید برای تحریمها
به همین سیاق، روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز سال 95 فاش کرد که فتنه ۸۸ عامل اصلی تشویق کاخ سفید برای تحریمهای کمسابقه علیه ایران بود.
این روزنامه در تحلیلی به قلم مارک لاندر با اشاره به تاریخچه اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران و مذاکرات هستهای، به ارزیابی سفر هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا و مشاوران وی به عمان و تلاشهای آنها برای پیداکردن کانالهایی برای مذاکره با ایران پرداخت و نوشت: کلینتون دنیس راس مشاور ویژه خود را در سال ۲۰۰۹ مکلف کرد با مقامات عمانی درباره چگونگی مذاکره با ایران دیدار و گفتوگو کند. اما چند هفته بعد اعتراضات ضددولتی در ایران کاخ سفید را واداشت تا به جای تعامل با ایران، راهبرد فشار را پیگیری کند. کلینتون در آن زمان با چین و دیگر کشورها در شورای امنیت سازمان ملل برای تحریم ایران لابی کرد.
نیویورک تایمز با اشاره به تردیدهای کلینتون برای مذاکرات، افزود: حامیان کلینتون میگویند بیاعتمادی وی به ایران موجه بود و موفقیت وی در اعمال تحریمها، او را به بهترین نامزد برای مدیریت مرحله بعدی یعنی توافق هستهای تبدیل کرد.
همچنین، جان مک کین، سناتور معروف آمریکایی نیز - خرداد 89- پس از تصویب قطعنامه 1929 در بنیاد ملی دموکراسی گفت: بالاخره قطعنامه تحریمهای بیشتر علیه ایران به تصویب رسید... ما باید در کنار جنبش سبز بایستیم، لازم است که اهداف آنان را اهداف خود بدانیم. منافع آنان منافع ماست و تلاشهایشان، تلاشهای ما.
فتنه 88 گزینه تحریم را به روی میز برگرداند
علاوه بر این، جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید و نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل، در مقطع فتنه 88 گفته بود: این ناآرامیهای ایران در سال 88 بود که گزینه تحریم ایران را که بیش از دو سال از دستور کار خارج شده بود، مجدداً به روی میز برگرداند. کنت کاتزمن، کارشناس ارشد تحریمها نیز که حضور بهعنوان مشاور در کنگره آمریکا را در کارنامه خود دارد - فروردین 89- در مصاحبه با پایگاه اینترنتی شورای روابط خارجی آمریکا گفته بود: موقعیت سیاسی داخلی ایران بهدنبال انتخابات جنجالی ژوئن(بهار سال 88) اکنون عاملی جدید در محاسبات به شمار میرود. اگرچه جنبش اپوزیسیون در چند ماه گذشته تا حدودی خاموش شده است اما این مسئله هنوز یک عامل تعیینکننده است و شما در لایحه کنگره علیه ایران قطعا شاهد آن هستید. به همین قرار، استوارت لوی، معاون وقت وزارت خزانهداری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی در همان مقطع گفته بود: مهمترین اتفاقی که رخ داده این است که آمریکا تصور میکند تحریمها با اوضاع سیاسی آشفته ایران ترکیب خواهد شد و این چیزی است که آمریکا به آن امید بسته است.
نامهنگاری میان اوباما و سران فتنه
مایکل لدین، مشاور پیشین شورای امنیت ملی آمریکا و عضو برجسته مؤسسه آمریکن اینترپرایز نیز - مرداد 94- در یادداشتی در نشریه فوربس نوشت: سناتور چاک شامر نقش مستقیمی در نامهنگاری محرمانه بین دولت اوباما و سران آشوب علیه دولت ایران در سال 1388 و در پی انتخابات ریاست جمهوری داشته است. دولت (آمریکا) تصمیم گرفت پیامی برای گروه موسوی و جنبش سبز بفرستد. سناتور شامر دوستی در والاستریت داشت که با سبزها در ارتباط بود و همان فرد بهعنوان رابط انتخاب شد.
لدین در ادامه نوشته بود: از شامر خواسته شد از طرف دولت این پیام و سؤالات پیوستش را به رهبران سبزها منتقل کند. سؤالات اینهاست: «ما باید چه کاری انجام دهیم؟ چه کاری نباید انجام دهیم؟» پاسخ این پیام در یک یادداشت 8 صفحهای در تاریخ 30 نوامبر 2009 (9 آذر 88) دریافت شد. نویسندگان محتاط بودهاند و متن امضا نشده و من دلایل روشنی دارم که چند نفر در تهران روی آن کار کردهاند. در این نامه تصویری از ایران با عبارتهای بسیار خشنی آمده است که این کشور تحت «حکومت استبدادی»، «رژیمی خشن» و «دیکتاتوری» است که با سرکوب مردم و چپاول منابع عمومی ادامه حیات میدهد. همچنین در این نامه تأکید شده است: «حکومت قابل اصلاح نیست اما نیروهای حامی تغییر در داخل قوی هستند و بهخوبی هدایت میشوند»! در بخشهایی از این نامه که در 9 آذر فرستاده شده، به طرف آمریکایی اطلاع داده میشود که تظاهرات بزرگ بعدی برای 16 آذر روز دانشجو برنامهریزی شده است.
مهدی هاشمی در جستوجوی تحریمهای سنگین علیه ملت ایران
سه سال پس از ارسال این نامه که محتوای آن مرداد 1394 منتشر شد، در پی یک اختلاف میان عناصر خارجنشین ضدانقلاب، نیکآهنگ کوثر یک فایل صوتی از مهدی هاشمی رفسنجانی منتشر کرد. مهدی هاشمی در بخشی از فایل صوتی در اظهاراتی پیرامون فعالیتهایش در معارضه با نظام اسلامی میگوید: ما تقسیم کار کردهایم هر کسی کار خودش رو میکند... وظیفه من بهعنوان مهدی هاشمی این نیست که رسانههای خبری را کنترل کنم. من وظیفهای برایم تعریف شده که آن را انجام میدهم.
نیکآهنگ کوثر در اشاره به روابط خود با مهدی هاشمی میگوید: من و مهدی هاشمی بارها با هم در تماس بودهایم. در یکی از موارد که به من زنگ زد، وقتی فهمید من در حال رفتن به واشنگتن هستم از من خواست تا راجع به بحث تحریم اقتصادی ایران کسانی را در آمریکا ببینم و میخواست بداند در واشنگتن چه کسانی هستند که بشود با ارتباط و تشویقشان تحریمهای سنگینتری را علیه مردم ایران تحمیل کرد. این برای من مسئله عجیبی بود که مهدی هاشمی، پدر و خانوادهاش در ایران باشد و بخواهد این بحث تحریم را از طریق آمریکاییها پیگیری کند و البته با آدمهای مختلفی نیز در این زمینه صحبت کرده بود.
فتنه 88 بهانه سیسادا
در این میان، باید یادآور شد که قانون سیسادا (CISADA) مصوب کنگره آمریکا در سال 2010 نیز برای اولین بار تحریمهای اضافی در حوزه نفتی را بر ایران اعمال کرد. در متن قانون بارها به انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 88 و حوادث پس از آن اشاره شده و آن را مصداق نقض حقوق بشر دانسته و با این بهانه تحریمها را توجیه میکند.
با این اوصاف، روشن است که پشتسر فتنه 88 اگرچه دستگاههای استكبار، صهیونیسم و نوچههای اروپایی و پادوهای مفلوک و فراری آنها صف كشیده بودند اما مردم مصمم و چالاک و بصیر ایران اسلامی در همه اکناف کشور در روز نهم دیماه 88 یکپارچگیشان آشکار شد و نشان دادند با انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی پیوندی ناگسستنی دارند و اگر دسیسه دشمن را احساس کنند، با حضور مثالزدنی و تماشایی، استقامت، روحیه انقلابی و عمل جهادی معادلاتش را به هم میریزند و آنچنان سیلیای به او خواهند زد كه هرگز فراموش نكند.
رویارویی فقط از موضع قدرت اجتماع عظیمی که تحلیلگران خارجی گفتند و نوشتند که از بعد از رحلت امام خمینی(ره)، هیچ اجتماعی با این بزرگی و شور و هیجان وجود نداشته است. اجتماعی که مقتدای انقلاب به سبب آن به ملت مؤمن و مبارز و بصیر و آگاه ایران درود فرستادند.
در این شرایط، واضح و مبرهن است که این ملت با پافشاری بر آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی و به پشتوانه شناخت بیشتر از ماهیت استکبار، دل در گرو وعدههای پوچ آمریکا و غرب ندارد و با روحیه قوی، آماده کار و جهاد در راه سربلندی و پیشرفت ایران اسلامی است. ملت سرافراز ایران اسلامی ایستادگی در برابر استکبار و توطئههای آن را بر خود فرض میداند و جز از موضع قدرت، حاضر به رویارویی با آمریکا و همدستان اروپایی آن نیست، چه رسد به اینکه بخواهد به آنها باج دهد. بر دولت لازم است از این منش و سیاق الگو بگیرد و با قطع امید از به اصطلاح میانجیگریها میان ایران و آمریکا، ساخت درونی نظام و اتکا به داشتههای درونی را سرلوحه کار خود قرار دهد.
راز ماندگاری انقلاب اسلامی اتکای به ایمانهاست. دلهای پر از ایمان همواره دشمنی را که میخواسته از این استمرار و استقامت جلوگیری کند، ناامید ساختهاند. آنها دشمنی و کینهورزی عملی جبهه استکبار و صهیونیسم و دولتهای اروپایی و ارتجاع منطقه با حاکمیت اسلام را بهخاطر دارند و با این هندسه تقابل مماشات نمیکنند. امت پا به رکاب ایران اسلامی در میدان است و این راه را ادامه خواهد داد./1360//101/خ