عاملان غیر دینی در ایجاد "بدبینی به حجاب"
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا، مهدی قیاسی
نفرت از برخی احکام دینی حاصل ترویج غیر اصولی و غیر معقول و امر به معروفهای غیرمحترمانه و خلاف دستورات دینی است. آری! امر به معروف غیر دینی هم داریم؛ برخی از شئون و مصادیق آن را در اوایل انقلاب میخوانیم، آنگاه که اکبر گنجی معروف میشود به اکبر پونس، چون به اسم امر به معروف و نهی از منکر پونس در سرِ خانم بی حجاب و بد حجاب فرو میکرد و موجب نفرت از دین میشد و نفرت و انزجار از دین را در جامعه ایجاد میکرد. در نتیجه افراد به حکمت حجاب که موجب آرامش آنهاست به درستی فکر نمیکنند و حس نفرت بر منطق آنها غلبه میکند.
در این سالها اکبر پونسها مسئولیت خود را به خوبی انجام دادهاند و در تولید نفرت نسبت به واژگانی همچون حجاب و امر به معروف و نهی از منکر که ضامن سلامت جامعه هستند، موفق بوده اند.
نفرت نسبت به حجاب و امر به معروف با ترویج حجاب و امر به معروف به روشهای غیر دینی و غیر اسلامی بهوجود می آید تا افرادی در یک کارکرد آن برای مثال در انتخاباتها با شعار آزادی حجاب و مبارزه با گشت ارشاد روی کار بیایند در حالی که نفرت از این ارزشها را خودشان ایجاد نموده اند تا در موقعیتهای مورد نیاز از این نفرت رای برای رفقا و دوستاتشان و طیف سیاسی مطلوبشان جمع کنند و آنگاه که محصولات این عملکرد کثیف و ضد دینی آنها در موقعیت رسوا شدن قرار میگیرد پناهنده شدن به غرب و آمریکا را بر میگزینند.
شهید آیت الله بهشتی میفرمایند: وقتی اسلام در پوشش زن و مرد و صحبت کردن و رفتار آنها سختگیری میکند، این تنگ نظری نیست، بلکه وسعت نظر است. اسلام نمیخواهد معنویت انسان در زبالهدانی جنسیت قربانی شود.
اسلام بهترین نسخه را برای حضور و فعالیت اجتماعی زنان پیچیده است که یک زن بتواند بدون اینکه به اون نظر جنسی داشته باشند با آرامش فکر؛ ایده و نظرات و مدیریت خود را اعمال نماید و ابزار و وسیلهی ذهنهای مریض نشود و خارج از زباله دانی مریضهای جنسی با آرامش فعالیت سالم خود را انجام دهد و پلههای ترقی را در کمال آرامش و امنیت و تنها بخاطر فکر و مدیریت خود طی نماید.
این جامعهی سالم و فضای سالم و آرامش بخش در سایهی امر به معروفهای غیر اسلامی که بر خلاف منطق و دستورات اسلامی مبنی بر متانت و اخلاق خوب صورت میگیرد تشکیل نمیشود و فضای لجبازی و عصبانیت و افعال غیر منطقی که عدم تفکر در احکام را در پی دارد در این جامعه شکل میگیرد.
از دیدگاه امام خامنهای اسلام برای مرد و زن، این بینش را قائل است که این دو موجود، از لحاظ حقوق اساسی جامعه، ارزشهای معنوی، هدفهای بزرگ، برخورداری از معنویات و در زمینهی علم و سلوک الیالله، هیچ تفاوتی با هم ندارند. هیچکس در نظام اسلامی نگفته است که در محیطهای گوناگون جامعه، زنان و مردان هیچ تلاقی با یکدیگر نداشته باشند. امّا درعین حال، زن و مرد را موظف کرده که از اختلاط به صورت بیبندوبار، بطور جدّی پرهیز کنند. از این منظر درواقع اسلام حجابی از حیا و شرم در میان زن و مرد- که البته فطری انسان هم هست- قرار داده است. بر همین اساس معظّمٌله معتقدند که؛ «حالت عفّت و عصمت زنانه و حفاظ و حجابی که زن را از مرد در معاشرت جدا میکند و زن را شخصیّت انسانی میدهد و به او میدان کار، مبارزه، مطالعه و اندیشیدن میدهد و او را از وسیلهای برای التذاذ فقط خارج میکند. به او ارزش میدهد، شخصیّت میدهد» (۱۲/ اردیبهشت /۶۳).
از نظر ایشان اسلام معتقد است که مرد و زن باید یک مرزبندی میان خودشان در همه جا داشته باشند و میان زن و مرد مسلمان حجاب و مرزی معیّن شده است. بر این اساس اگر این حسّاسیّت اسلام نسبت به روابط و نوع اختلاط مرد و زن رعایت بشود، همهی کارهایی که مردان میتوانند در عرصهی اجتماعی انجام بدهند، زنان هم – اگر قدرت جسمانی و شوق و فرصتش را داشته باشند- میتوانند انجام بدهند. از دیدگاه رهبر معظّم انقلاب؛ «اگر بخواهیم در جامعه فحشا و فساد جنسی رواج پیدا نکند، بهتر از علاج، پیشگیری است و بهترین پیشگیریها ایجاد همین محدودیّتها در روابط زن و مرد است که البّته به معنای کار نکردن زن نیست، شاغل نبودن زن نیست، به معنای درس نخواندن زن یا فعّالیّت اجتماعی نکردن یا توی کوچه و بازار نیامدن نیست، نخیر» (۱۵/ دی /۶۵).
از نظر امام خامنهای؛ «حجاب برای زن به معنای ذلّت نیست، بلکه به معنای عصمت و حفظ زن است و نه فقط عصمت و حفظ زن، بلکه عصمت و حفاظت زن و مرد هردو» (۱۷/ مرداد /۶۵). ایشان معتقدند که اسلام در باب حجاب پوشش را معیّن نکرده بلکه مقصود را معیّن کرده است؛ مقصود این است که دیدار زن و مرد و ملاقات طبیعی آنها به صورت روزمره تبدیل به یک عامل تحریک نشود و این هدف اسلام است.
به طور طبیعی اگر از این زاویه به بحث حجاب بنگریم؛ حجاب مایهی تشخّص و آزادی زن است؛ و برخلاف تبلیغات ظاهربینانهی مادّیگرایان، مایهی اسارت زن نیست. از این منظر؛ «حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذاری زن است، سنگین شدن کفّهی آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسألهی حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهای الهی است» (۲۳/ اردیبهشت/۹۱).
این واقعیت حجاب است که غرب و غرب دوستان داخلی از تفکر کردن زنان ایرانی بر روی حقیقت حجاب ترس دارند. زیرا لیبرالها زن را ابزار میخواهند تا به وسیلهی این ابزار به منافع خود دست پیدا کنند. از این رو سربازان غرب در ایران خود را موظف میدانند با ایجاد حس نفرت و لجبازی نسبت به احکام، عملکرد اشتباه و به دور از منطق در مقابل احکام و دستورات دینی را به ارمغان بیاورند که دودش تنها در چشم زن ایرانی میرود.
اما خواهر من! ناراحتی شما از چه کسی است؟ از آن مبلغ حجاب که بر خلاف اصول اسلامی و به اسم اسلام موجب نفرت شما از اسلام شد؟ که برخی از اینها همچون مثالی که ذکر شد اغراضی ضد اسلامی در پشت عملی که به اسم مفاهیم دینی انجام میدهند دارند.
اسلام به ذات خود ندارد عیبی، هر عیب که هست، در مسلمانی ماست
عملکرد یک مسلمان به اسم اسلام سبب نشود مصالحی را که خیر شما در آن است را ترک و مفاسدی که شر و دود آن در چشم شما میرود را انجام دهید، زیرا آنکه در اینجا سود میبرد یا ضرر میکند خود شما هستید.
اگر یک نفر شما را میزند که برای مثال تا نماز بخوانید! یا میداند این عمل او غیر اسلامیست و موجب نفرت شما از دین است که در ابتدای متن به این قبیل افراد و اغراضشان اشاره شد و یا نمیدانند و اسلام را بد فهمیدهاند و اسلام به طور کامل برای آنها بیان نشده است. در هر دو صورت عقل و منطق حکم میکند بر اساس عملکرد اشتباه یک سری افراد، ما بخاطر نفرت و عصبانیت و لجبازی با این افراد خودمان را از مصالح احکامی که سودش برای خودمان میباشد محروم نکنیم./918/ی702/س