ارزش اجتماعی هیأتهای عزاداری
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا، سیدحسین اکبرپور
فوتبال، درمانگر دردهای اجتماعی، آری یا خیر؟
موسسه «CIES» که یک مرجع در تجزیه و تحلیل جمعیتی بازار کار بازیکنان فوتبال، تجزیه و تحلیل فنی عملکرد بازیکنان و برآورد علمی ارزشهای انتقال آنان معرفی شده است، در جدول بالاترین ارقام انتقال بازیکنان پنج لیگ بزرگ جهان که در تاریخ دوازده ژوئن ۲۰۱۹ به روز کرده است، رقم انتقال تنها یک بازیکن فوتبال را مبلغ ۲۵۲ میلیون یورو اعلام کرده است! جالب توجه است که ۲۷ نفر بالای این جدول همگی ارزش بالای ۱۰۰ میلیون و بقیه بالای ۶۰ میلیون یورو داشته اند!
اکنون مجال چرتکه انداختن و محاسبه دقیق برای فهم معادل ریالی این ارقام نیست، اما اجمالا میتوان با در نظر گرفتن هر یورو معادل حداقل ده هزار تومان، به مقدار تقریبی چند صد میلیارد و بلکه چند تریلیون تومان رسید!
از ذکر آمار هزینههایی که برای برگزاری این مسابقات میشود صرفنظر میکنیم و فقط به این مقدار بسنده میکنیم که طبق گزارشات منتشر شده، ساخت یا بازسازی ورزشگاههای سه میزبان آخر جام جهانی یعنی آفریقای جنوبی، برزیل و روسیه بیش از یازده میلیارد یورو هزینه داشت. بگذریم از این که طبق همین گزارشات، بعدها بیشتر صندلیهای این ورزشگاهها خالی ماند و آنگونه که انتظار میرفت هزینههای صرف شده بازنگشت.
سوال اصلی در قبال این همه خرج مشخصا «چرا؟» است
بنابر ادعای خود غربیها، یکی از اهداف برگزاری مسابقات ورزشی، ایجاد «همبستگی» و «همدلی اجتماعی» بین مردم است. برگزاری یک مسابقه فوتبال در هفته موجب جمع شدن مردم شهر به دور هم و در یک مکان واحد میشود که ضمن تماشای یک فعالیت ورزشی سالم این فرصت را پیدا میکنند که به دور از اضطرابها و تنشهای هر روزه زندگی شخصی و کاری و درسی، احساسات خود را حول یک موضوع مشترک با همشهریها یا با هممیهنان خود به اشتراک بگذارند، راجع به آن صحبت کنند و از نظرات یکدیگر آگاه شوند. در این بین مردم فرصت این را داشته اند که همدیگر را ببینند و خود را در ترازوی جمع دوباره میزان کنند. آمار جرم و جنایت پایین بیاید و از این طریق هزینهها کاهش و کنترل جامعه راحتتر شود.
این نگاهی است که انسان غربی برای درمان برخی ناهنجاریهای فردی و اجتماعی خود به یک پدیده ورزشی دارد.
اما آیا با این اوصاف واقعا فوتبال توانسته است پاسخگوی دردها و کاهش دهنده مشکلات مردم و تسکین دهنده آلام روحی باشد؟ اگر این طور است پس چرا به کرّات مشاهده میشود که خود این ورزش و دور هم جمع شدنهای تماشاگران منجر به زد و خورد میشود؟ شرط بندیهای آن و بازارهای سیاه حواشی آن آیا منجر به بهبودی اوضاع اجتماعی میشود یا خود سببی دیگر برای به هم خوردن تعادل اجتماعی است؟ آیا اخباری که هر از گاهی از فسادهای درونی و ساختاری مربوط به این عرصه منتشر میشود، خاصیت درمانی دارد؟
آیا میتوان گفت که هزینههای میلیاردی که در کشورهای فقیر یا در حال توسعه برای این رشته ورزشی یا فعالیت حرفهای یا هر اسمی که لایق آن است، میشود و بنابر گزارشات موجود، هزینههای صرف شده بازدهی مورد انتظار را ندارد، سرمایه گذاری مناسبی است برای رشد و تعالی فرد و جامعه؟ آیا غرب توانسته است از پس این پدیده به نام فوتبال، آرامش و پیشرفت فرد و جامعه را به ارمغان آورده و تولید ثروت مادی و معنوی کند؟
نسخهای دیگر
در ایام ماه محرم طبق سنت هر ساله که از زمان معصومان(ع) تاکنون استمرار داشته است، شاهد برپایی مراسم و مجالس حسینی هستیم.
چنین مجالسی در طول صدها سال و در تمام سرزمینهای اسلامی از دورترین روستاها تا مراکز بزرگ شهری برپا میشود و در خلال آن مردم شهر و روستا یا مردم یک منطقه از شهرهای بزرگ یا اعضای یک خانواده دور هم جمع شده و در حضور یک کارشناس دینی، با ابعاد معرفتی یک واقعه جریان ساز بشری روبرو میشوند. در این مجالس تعاملات متعددی بین مردم اتفاق میافتد. مسئولیت پذیری نوجوانان و برعهده گرفتن کارهای متعدد، بروز احساسات مشترک برخاسته از فطرت پاک انسان، شنیدن سخنان حکمت آمیز، صحبت در مورد آن، یکصدا و هماهنگ صدا دادن در مصیبتهای انسان کامل و ... نمونههایی از کنشهای اجتماعی سالم بین آحاد است.
یک نفر خوشامد میگوید، یکی چای درست میکند، دیگری پذیرایی میکند، کسی کفشها را مرتب میکند، فرد دیگر مراقب نظافت مجلس است و .... مجالس حسینی، دارای روح و ضربان زندگی است. در این مجالس تنوع فعالیتها مشاهده میشود. تنوع ابراز احساسات دیده میشود. تنوع رسانه وجود دارد. بارش معارف انسانی وجود دارد. انتقال فرهنگ و ارزشهای والای فطری به نسل بعدی اتفاق میافتد و همه این اتفاقات رودررو و چهره به چهره و در کنار هم روی میدهد.
چه بسا افراد یا طایفههایی که مدتهای طولانی یکدیگر را نمیدیدند در این مجالس با هم روبرو شده و اسباب رفع کدورتها فراهم شود. چه افراد نیازمندی که در این مدت از برکات مادی و معنوی سفرههای حسنی بهره مند میشوند!
کدام درمان یا توصیهای بهتر از این، برای یک جامعه و آحاد آن میتوان در نظر گرفت؟
حتی اگر نگاه فقط مادی هم داشته باشیم باز هم مجالس عزاداری اهل بیت(ع) و مخصوصا هیئات حسینی تاثیر بسیار زیادی در ایجاد این ارزش اجتماعی یعنی «همبستگی» بین مردم دارد.
وقتی همبستگی ایجاد شد، جرم و جنایت کاهش مییابد، مردم با هم یک دل میشوند، مشکلات همدیگر را بهتر درک میکنند، به هم احترام میگذارند، توقع احترام از دیگران خواهند داشت، مشکلات دیگران را مشکلات خودشان خواهند دید و سعی در برطرف کردن آن خواهند کرد، همان طور که چیزهای خوب را برای خودشان میخواهند برای هم نوعانشان نیز خواهند خواست؛ و همه این اتفاقات خوب بدون دخالت دولت و برخاسته از یک سنت دینی فطری است. هزینهای بر بیت المال تحمیل نمیکند که هیچ، خودش برطرف کننده هزینههای بسیاری از جامعه و دولت است.
معتقدیم که مجالس اباعبدالله الحسین(ع) به خودی خود مطلوب است و در کنار این مطلوبیت ذاتی، خاصیت درمانگری و حفظ فرد و جامعه را نیز دارد، اما به هیچ وجه در مقام مقایسه با فوتبال نیستیم.
غرب برای یک برنامه ناقص تک بعدی هزینههای میلیاردی و تریلیاردی میکنند، نتیجه مطلوبشان را هم در بیشتر اوقات نمیگیرند، اما در جوامع اسلامی با یک محرم و صفر که هرچند از لحاظ محتوا و شکل و هدف غیر قابل مقایسه با مثال آغازین و در سطحی بس والاتر است، و با مدیریت خود مردم و بانیان این مجالس و از همه مهمتر با کمک خدای متعال و عنایت امام حسین ع، بسیاری از مشکلات مردم و جامعه حل میشود.
به نظر میرسد که به این کارکرد دو ماه محرم و صفر آن طور که لازم است پرداخته نشده و به همین خاطر گاهی مشاهده میشود که ناجوانمردانه یا از روی ناآگاهی محل هجمه یا شبهه قرار میگیرد./918/ی702/س