روایت فتح مختار
اینگونه هم نیست که وقتی یک اثر هنری توانست از حصار دل و ذهن هنرمند بیرون بجهد، حتما میتواند مرزهای دیگر را بشکافد و به دل و جان مخاطبان وسیع هم بنشیند. یک محصول هنری باید واجد مولفههایی از عشق و ایمانی مشترک بین عموم مخاطبانش باشد تا بتواند از مرزهای زمانی و مکانی گذر کند یا اینکه وامدار دنیای مشترکی از احساسات و عواطف مخاطبانش باشد.
«مختارنامه» سریالی است که اواخر دهه 80 ساخته شد و ازجمله آثار هنری است که عمده جذابیتش به همین وامداریاش به حماسه تاریخی عاشورا برمیگردد. یادم میآید برادرم که در عراق کار میکرد، تعریف میکرد از روزی که بازیگران مختارنامه به عراق رفته بودند. مردم چه شور و هلهلهای کردند وقتی آنها را میدیدند که انگار شخصیتهای واقعی دهه 60 هجری شمسی را دیدهاند. مطمئنا سریال «مختارنامه» به مرز جغرافیایی ایران محصور نشده است و در کشورهای منطقه یا حتی فراتر از آن هم طرفداران خودش را دارد. در این گزارش سراغ شخصیتهای فرهنگی در کشورهای منطقه رفتیم تا برایمان از پخش سریال «مختارنامه» در کشورهایشان بگویند.
آدم ناملی، ترکیه:اهل سنت ترکیه هم مخاطبان «مختارنامه» هستند
ترکیه بهعنوان یکی از کشورهایی که دارای تعداد بسیار زیادی کانال تلویزیونی خصوصی است، از بزرگترین بازارهای رسانهای دنیا محسوب میشود. سریالهای ساخت این کشور نیز در جهان و بهخصوص خاورمیانه توانستهاند بینندگان بسیاری را به خود جذب کنند. با این حال، سریال ایرانی مختارنامه به کارگردانی داود میرباقری (پیرامون زندگی و قیام مختار ثقفی که پس از حادثه عاشورا به خونخواهی حضرت امام حسین(ع) برمیخیزد)، در ترکیه پخش مناسبی را تجربه نکرده و بینندگان کمی توانستند به تماشای این سریال بنشینند.
این سریال در ترکیه عمدتا از سوی شیعیان و علویان آن هم بهصورت سیدی و دیویدی یا از طریق اینترنت تماشا شده است. مجموعه تلویزیونی مختارنامه در ترکیه از سوی سه کانال تلویزیونی کوچک به نامهای On4، قدس تیوی و جمتیوی که از سوی شیعیان و علویان مدیریت میشود و همچنین از سوی کانال تلویزیونی Kanal7 که متعلق به اهلسنت بوده و به نسبت کانالهای شیعیان و علویان بینندگان بیشتری دارد نیز با نام «مختار؛ فدایی حضرت حسین(ع)» پخش شده است.
با وجود این، اگر نگاهی به فضای رسانهای و تلویزیونی ترکیه داشته باشیم، متوجه میشویم این مجموعه تلویزیونی نتوانسته پخش مناسبی در این کشور داشته و مخاطبان ترکیهای امکان مشاهده آن را داشته باشند. حال اگر پخش مختارنامه را با پخش فیلم سینمایی حضرت محمد(ص) به کارگردانی مجید مجیدی که در ترکیه بحثهای زیادی را دامن زده و در سینماها و کانالهای مختلف پخش شد، مقایسه کنیم، میتوانیم میزان موفقیت یا عدم موفقیت سریال مختارنامه را متوجه شویم.
با وجود اینکه مختارنامه از نظر پخش در ترکیه موفقیت مناسبی نداشت، اما توانسته روی مخاطبانی که آن را تماشا کردهاند تاثیرات خوبی گذاشته و بازخورد مناسبی کسب کند. خصوصا این سریال در ماه محرم بهطور متناوب از سوی شیعیان این کشور با عشق و علاقه مجددا تماشا میشود. بینندگان با این سریال مظلومیت امام حسین(ع) و یارانش در کربلا را بیشتر درک کرده و آبی بر قلبهای برافروخته آنها پاشیده میشود.
محمدحبیب حمدان، فعال رسانهای لبنانی:مختارنامه به خانههای لبنانیها نفوذ کرده است
مردم لبنان از این سریال استقبال شدیدی کردند، بهطوری که این سریال چندین بار در تلویزیونهای مختلف لبنانی بازپخش شد. حقیقتا به تصویر کشیدن جزئی از آن چیزی که در کربلا اتفاق افتاده است، نظر مردم لبنان را به خود جلب کرد. لبنانیها این اثر را یکی از شاهکارهای سینمایی ایران میدانند، چون از بعد هنری و بعد دینی و احساسی توانسته وارد خانههای مردم شود.
همچنین این سریال توانست اطلاعات تاریخی مردم لبنان را نسبت به حوادث تاریخی که در آن زمان اتفاق افتاده بود، بالا ببرد و آنها را با شخصیتی مثل مختار که کمابیش با آن آشنایی داشتند، بیشتر آشنا کند. لبنانیها با سریالهای مذهبی و دینی ایران آشنایی کامل دارند؛ سریالهایی مانند مریم مقدس و مردان آنجلس توانست معرف خوبی از هنر سینمای ایران در جامعه لبنان باشد.
خصوصا سریال مریم مقدس که توجه مخاطبان مسیحی را نیز به خود جلب کرد. در این چند سال هم در ایام محرم سریال «مختارنامه» توانسته نظر خیلی از مخاطبان را به خود جلب کند. ما هم معتقدیم نام و یاد شهدای کربلا نباید از بین برود و هر سال پرشورتر از سال قبل این مراسم را برگزار میکنیم. محرم برای همه مسلمانان است در همه دنیا و حالا سریال «مختارنامه» هم که بخشی از این واقعه است، همین را به ما میگوید که باید یاد امام حسین(ع) را حفظ کنیم.
ریحانه کریمی، افغانستانی ما مختار را دوست داریم، ما مردم ایران را دوست داریم
ایران برای ما وطن است، بیشتر از اینکه وطن دوم باشد، وطن اولمان است، دوستش داریم، مردمش را دوست داریم. همان حسی که به افغانستان داریم به ایران هم داریم، با شادیشان شاد میشویم و غمشان غمگین. زمانی که سریال مختارنامه شروع شد، من ایران بودم. اما دوستان و فامیل و برخی اعضای خانواده در افغانستان بودند، همزمان پخش نمیشد، اما وقتی تعریفهای ما را شنیدند، به دنبال این بودند که حتما سریال را ببینند، تا اینکه یکی از شبکههای افغانستان شروع به پخش سریال کرد.
معمولا در افغانستان، مردم چون با فارسی ایران آشنا هستند، مشکلی در درک سریال پیدا نمیکنند و احتیاجی به ترجمه ندارند. استقبالشان هم از سریال بسیار زیاد بود و هر سال هنگام محرم خودشان سیدیهای سریال را برای پخش در مراسم ماه محرم گرفتهاند. همه اینهایی که گفتم، از تعریفهایی است که دوستانم از این موضوع داشتهاند، اما حالا میخواهم خاطرهای تعریف کنم که شاید برای خیلیها شنیدنی باشد. یکی از اقوام ما علاقه زیادی به سریال مختارنامه داشت، شاید بگویم تا به حال 20 بار این سریال را دیده است، اما کار دیگری هم انجام داد؛ او به ایران آمد تا بتواند عوامل این سریال را ببیند و بالاخره هم به آرزویش رسید و توانست برخی بازیگران را ببیند.
کار دیگری که او انجام داد، اینکه همزمان با ایام اربعین به عراق رفت و با چاپ کردن عکسهای بازیگران مختارنامه و همچنین نوشتن شعار «یالثارات الحسین» و اهدای آن به زائرانی که برای پیادهروی به عراق آمده بودند، دین خودش را به امام حسین(ع) ادا کرد. همیشه میگوید من در زندگی هر چه دارم، از امام حسین(ع) است؛ خانوادهام، پسرم که مریض شد و امام حسین(ع) دوباره او را به من برگرداند. هر کاری هم که انجام دهم، کم است.» این وضعیت تعداد زیادی از هموطنان من است، ما مختار را دوست داریم، ما مردم ایران را دوست داریم... ما ایران را دوست داریم.
حسین شیخیان، فعال پاکستانی:مختارنامه در شبهقاره هند استقبال میشود
بنده در شبهقاره فعالیت دارم و رفتوآمد میکنم. در هند، پاکستان و بنگلادش، از سریالهای ایرانی مثل «یوسف پیامبر»، «اصحاب کهف» و «مختارنامه» استقبال بالایی میشود. دو یا سه سال قبل سفری به هندوستان داشتم، اطراف مسجد جامع دهلی، سیدی فروشهایی که در آنجا بودند، سیدیهایی موسیقی و از این قبیل چیزها میفروختند، با اینکه اهل سنت هم بودند. سیدیهای سریال «مختارنامه» را که دوبله شده به زبان اردو است، در بساطشان بود. یا سریال «یوسف پیامبر» و دیگر سریالهای مذهبی که در ایران ساخته شده، یکی از گزینههای مهم سیدیفروشهای این کشور است.
در بنگلادش تا آنجاکه اطلاع دارم، یکسری طلبهها که در قم سکونت دارند، تیمی را جمع کرده و بهصورت خودجوش، این کار را شروع کردهاند و این سریال را دوبله میکنند و سریال مختارنامه را بهصورت سیدی بین شیعیان بنگلادش پخش میکنند. این سریال در شبکههای کابلی هم پخش میشد. در پاکستان هم به صورت سیدی و در شبکههای کابلی پخش میشد و دوبله ابتدایی آن هم توسط این مجموعههای خودجوش صورت میگرفت و بسیاری هم استقبال کردند و این استقبال بعد از گذشت چند سال از اولین پخش همچنان ادامه دارد.
روزنامه بحرینی:اشارات عرفانی در «مختارنامه»
یک روزنامهنگار بحرینی در روزنامه «الوسط» درباره این سریال نوشته است: «طرح دراماتیک برخی مسائل از طریق کارهای تاریخی فرقی با سریالها و فیلمهای سینمایی که دیگران در غرب و جهان عرب دنبال میکنند، ندارد؛ ارائه مطالبی تاریخی که مسلما از ظرف اجتماعی و سیاسی معاصر خود خالی نیست، اما در ایران طرح این مطالب تاریخی با جراتی بیشتر با رنگ و بوی سیاسی و تاریخی مطرح میشود؛ مطالبی که همچنان در داغترین جایگاه خود در میان تنشهای قومی و مذهبی قرار دارد.
در این مسیر تصادفی نیست اگر «مختارنامه» را نمونه سریال تاریخی ایرانی و در قله این مسیر در عرصه هنری و محتوایی بدانیم؛ سریالی که شاهد استقبال گسترده در جهان عرب و در کشورهای آسیای میانه بوده و حتی تاثیراتی سیاسی در برخی کشورها چون عراق داشته است، بهگونهایکه ابتدای سال 2013 در این کشور «جیشالمختار» به رهبری یک رجل دینی اشاره کرد که نشانه تاثیرات این سریال تاکنون است.
سوالات بسیاری درباره این سریال مطرح است که از جمله آنها این است که آیا این سریال روایت ایرانی تاریخ است و مغایر با آنچه جهان عرب میشناسد؟ آیا این سریال با اعراب منصفانه برخورد کرده یا نژادپرستانه؟ آیا این اشکالات موجود مبنیبر تفاوت نگاه آن با نگاه عربها، واقعی است یا خیالی که بهدلیل تولید این سریال در خارج از جهان عرب ایجاد شده است و بدون نگاه موضوعی به این کار دراماتیک این اشکالات گرفته شده است که به گفته میرباقری «این کارهای تاریخی را میتوان با کارهای تاریخی ساخت هالیوود مقایسه کرد.»
نویسنده سپس سراغ پاسخ دادن به سوالات مطروحه خود میرود و با بیان اینکه باید برای پاسخ به این پرسشها بین سناریو و تحقیقات آن تفاوت قائل بود، مینویسد: «در این صورت میتوان گفت اگر بیننده عرب از این قرائت ایرانی ناراحت است، به مسیر حوادث تاریخی برمیگردد که منابع تاریخی «مختارنامه» بوده و از جمله آنها کتابهای مهمی چون تاریخ طبری، مروجالذهب مسعودی و الکامل ابناثیر هستند.» وی میافزاید: «همچنین از این طریق میتوان نگاه طبقه فرهنگی و هنرمند ایرانی به اعراب را تشخیص داد و در کنار آن متوجه رنگ و بوی میراث فارسی و اشارات عرفانی حاضر در سناریوی مختارنامه شد.»
نویسنده با اشاره به داستان تاریخی قیام مختار ادامه میدهد: «درباره شخصیت مختار سخنهای بسیاری گفته شده است که بیشتر به نیتخوانی برمیگردد و نه عمل او که عبارت بود از قصاص قاتلان امام حسین(ع) و اهلبیت ایشان در واقعه کربلا. سریال مختارنامه همچنین اعتبار اعراب را به او برگردانده است، برخلاف سریالها و فیلمهای غربی و صهیونیستی که مسیری جز بدگویی طی نکردهاند.»
جوانان عربستانی:بیدارکننده اذهان جوانان در مقابل تفکر وهابی
دو ماه بعد از نمایش «مختارنامه» در تلویزیون ایران، شیعیان عربستان با ارسال پیامکهایی، آغاز پخش این سریال را به همدیگر تبریک گفتند. آنها اعتقاد داشتند سریال «مختارنامه» بیدارکننده اذهان جوانان مسلمان در برابر تاریخستیزان سلفی و وهابی خواهد بود.
در همان ایام، مساجد و حسینیههای مناطق مختلف عربستان شاهد گفتوگوهای مسلمانان و شیعیان این کشور درخصوص پخش این سریال و روشنگری درخصوص قیام مختار ثقفی و مظلومیت اهلبیت(ع) بود. از طرف دیگر، گروههایی از جوانان عربستانی با ضبط این سریال، ترجمه زیرنویس آن را همزمان با پخش از صداوسیمای ایران آغاز کردند و از جمهوری اسلامی هم خواستار پخش همزمان این سریال به زبان عربی شدند. این جوانان اعتقاد داشتند سریال «مختارنامه» الگویی مناسب برای حقایق تاریخ واقعی مسلمانان خواهد شد و مانند زلزله بر سر جاهلانی که ریشه در سفیانیها دارند، خراب میشود.
سرانجام در روزهای 24 و 25 بهمنماه سال 1390 اولین قسمت عربی سریال مختار از شبکه بینالمللی آیفیلم روی ماهوارههای عربست، نایلست و هاتبرد پخش شد و بینندگان کشورهای مختلف عربی، صدها پیام تشکر را برای وبسایت شبکه بینالمللی فیلم و سریال عربی ارسال کردند، نیروهای امنیتی در عربستان سعودی تمام موسسات تکثیر DVDدر آن کشور را زیر نظر گرفتند و بهصورت منظم به گشتزنی پرداختند تا مانع تکثیر انبوه اولین قسمت از نسخه عربی سریال مختار ثقفی شوند. بعضی از نهادهای مذهبی وابسته به جریان سلفی، پیش از پخش این سریال نسبت به آن گارد منفی داشتند. آنها از نمایش تاریخ اعراب هراس داشتند، چون میترسیدند چهرهای جاهل و خیانتکار از این قوم نمایش داده شود و در ضمن نگران ترویج قرائت ایرانی از متون اسلامی بودند که به گفته خودشان، جهان اسلام را به سمت تشیع میبرد./1360/