طرح دو برهان قرآنی و پاسخ به سوالات پیرامون آن
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حضرت آیتالله سبحانی ظهر امروز در هشتمین جلسه از دوره اندیشه اسلامی بحث رفض و قبول در دراسات فلسفی در مدرسه علمیه عالی نواب به تکمیل نظر قرآن در مسائل عقلی در فصل دوم پرداخت.
حضرت آیت الله سبحانی با اشاره به مباحث جلسه پیشین بیان داشت: قرآن برای ما سرمشق است و همان براهینی عقلی که استفاده میکنیم، قرآن هم استفاده میکند و عجیب اینکه از برهان واحد دو صفت را اثبات میکند و آن صفات خالقیت و ربوبیت است.
وی افزود: گفتیم که صفات خالقیت و ربوبیت جدای از هم است اما قرآن کریم با استفاده از برهان انسجام حاکم بر جهان به هر دو مطلب اشاره میکند که خداوند خالق است و خالق دیگری جز او نیست و نیزکارگردان عالم است و کارگردان دیگری جز او نیست.
این مرجع تقلید ادامه داد: وهابیها توحید ربوبی را به معنای توحید در خالقیت گرفته و دچار اشتباه شده اند در حالی که این دو غیر هم است.
چه منعی بر وجود دو خالق در جهان است؟
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم بیان داشت: می گویند چه مانعی دارد که این جهان دو خالق داشته باشد در حالی که با هم همکاری کنند و در این صورت، دیگر فسادی رخ نمیدهد!
وی در پاسخ گفت: دو خالق مانند دو معلم نیستند که با هم تبادل افکار کنند، بلکه دو خالق مستقل از هم هستند که هرکدام تدبیرشان تابع ذات خودشان است، مثل دو پادشاه نیستند که مذاکره کنند که در این صورت ناقص هستند که نیاز به همفکری دارند.
این مرجع تقلید ادامه داد: بنابراین روش قرآن روش استدلالی است و مثل همان مسئلهای که اسمش را فلسفه گذاشتهاند قرآن به عنوان مسائل عقیدتی آورده است که بر این اساس مدعای ما یعنی اینکه، در هر مکتبی حقیقتی را که موافق با کتاب و سنت متواتر و عقل است بپردازیم، ثابت میشود.
برهان سوم/ تصور منافقین و آگاهی خدا نسبت به عالم
حضرت آیت الله سبحانی بیان داشت: در باب طرح مسائل عقلی در قرآن پیش از این دو مسئله در جلسه قبل بررسی شد که امروز در ادامه به مطلب دیگر می پردازیم. یکی از حقایقی که قرآن مطرح میکند این است که خداوند در همه عالم حاضر است، اما این را بگونهای صحیح مطرح میکند که خیال نکنیم حلولی است و با برهان بیان میکند.
وی با قرائت «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» بیان داشت: منافقین تصور میکردند که خداوند از کارهای آنها آگاه نیست اما قرآن میفرماید خداوند همه جا با شما است.
این مرجع تقلید «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» را علت و «مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ» را در این آیه معلول دانست و گفت: چون خدا از آنچه در آسمان و زمین است آگاه است نتیجه این میشود که اگر سه نفر هستید، چهارمی خدا است.
استاد سطح خارج حوزه علمیه قم بیان داشت: می گویند چگونه میشود که خدایی که جسم ندارد و جسمانی نیست و بر این اساس محل ندارد در همه جا حاضر است؟
وی افزود: وجود مکانی «له الفقر» نیست بلکه «عین الفقر» است، چیزی هم که فقر داشته باشد غنی نیست یعنی ذاتا غنی است و بعدا فقر بر او عارض شده، اما ممکن عین فقر است و قیام به خدای سبحان دارد. وقتی ذات ما قائم به خداوند است پس او به ما احاطه دارد، البته احاطه قیّومی نه احاطه مکانی.
این مرجع تقلید ادامه داد: مثال خلاقِ متعال مثل نفس است و صوری که در ذهنش میآفریند، یعنی در عین حالی که نفس نیست اما جدا از نفس نیز نیست و نفس بر آن صور احاطه دارد و یک لحظه اگر غفلت کند آن صور معدوم میشود. بنابراین مکانی نیست بلکه قیّومی است و اگر رابطه موجودات با خداوند قطع شود ظلمت عالم را فرا میگیرد.
تخت خدا! نظر کفر وهابی ها
حضرت آیت الله سبحانی بیان داشت: وهابیها میگویند خداوند تختی دارد و ذاتی دارد و تختش از ذاتش چهار انگشت کمتر است. این تخت هم عینا مانند تختهای چوبی است که موقع حرکت صدایی میدهد و خداوند از آنجا عالم است به آنچه در جهان میگذرد.
وی افزود: در اینجا می پرسیم که معنایی که برای خدا، جهت و مکان و حلول قائل نیست و نسبت خدا به عالم را نسبت معنی اسمی به معنای حرفی میداند، مناسبتر است یا معنایی که برای خداوند تختی چوبی قائل میشود که صدا هم میدهد؟
این مرجع تقلید ادامه داد: معلوم است که اولی، و دومی کفر است زیرا خدا را جسم کرده و تخت بشری برای او قائل شده است، بنابراین باید مکتب اهلبیت را ارجمند بشماریم و اگر ثامنالحجج به ایران نیامده بود ما هم فریب این افکار را میخوردیم.
برهان چهارم/ فرق اسم و وصف
حضرت آیت الله سبحانی در ادامه بیان براهین قرآنی به مورد چهارم اشاره کرد و گفت: کسانی که میخواهند از مسائل عقلی دوری گزینند این آیات را چگونه معنا میکنند در حالی که در این آیات خداوند 18 صفت برای خود بیان می کند و برای معنیکردن آنها قطعا نیاز به اقامه برهان عقلی است وگرنه این آیات فقط لقلقه زبان خواهد بود.
وی با اشاره به آیات 22 تا 24 سوره حشر که شامل اسامی و صفات خداوند است گفت: فرق اسم و وصف این است که اسم قابلحمل است و صفت قابلحمل نیست. آیه اول اسماء را میگوید و آیه دوم حاکمیت خداوند را میگوید که حاکمی غیرفاسد است، آیه سوم نیز خالقیت خداوند را بحث میکند.
این مرجع تقلید در پایان گفت: بنابراین لزوم بحثهای عقلی مشخص شد، بنابراین اگر ما را به پذیرش دربست مکتبی بشری فرا بخوانند این دعوت را قبول نمی کنیم اما میتوانیم آنها را بررسی کنیم و شبهات را پاسخ دهیم./933/پ202/ب1