یادداشت؛
در استقبال از آمدن آقای رییسی
کشور ما به قوه قضائیهای باصلابت نیاز دارد و انتخاب حجتالاسلام رییسی با روحیهای انقلابی، این نوید را میدهد که کارها رو به صلاح خواهد رفت.
به گزارش خبرگزاری رسا، مرتضی نجفی قدسی فعال رسانهای در یادداشتی به موضوع ریاست حجت الاسلام رییسی بر قوه قضائیه پرداخته است.
متن یاداشت به این شرح است:
"فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا " (سوره کهف، آیه ۶۵)
"پس بندهای از بندگان ما را یافتند که از جانب خود رحمتی عظیم به او عطا کرده بودیم واز نزد خود علمی فراوان به او آموخته بودیم. "
هماکنون که زمزمه آمدن حجتالاسلام والمسلمین رئیسی برای به دست گرفتن مسئولیت بسیار سنگین و حساس قوه قضائیه مطرح شده است و از طرفی دشمنان در گذشته و حال تلاش زیادی در ترور شخصیت ایشان داشته و دارند، بر خود احساس وظیفه میکنم که محاسن و محامد این انسان مخلص و پاکباخته را تا آنجا که میشناسم، بیان کنم تا مبادا افرادی تحت تاثیر القائات بدخواهان و دشمنان ملت و کشور ما قرار گیرند وحقایق را وارونه جلوه دهند.
حجتالاسلام رئیسی ازدیدگاه بنده که بیش از سی سال است سعادت آشنایی با ایشان را دارم، از روحانیون بسیار مخلص، مهذب، باتقوی، باهوش و اهل بصیرت است که برای تمامی این اوصاف، سخن بسیار است و امیدوارم بتوانم در این مقال کوتاه به برخی از آنها اشاره کنم.
صفا و سادهزیستی ایشان، حب شدید به اهل بیت (علیهمالسلام)، سلامت نفس و صداقت، تواضع و فروتنی، توجه به عبادت و دعا و قرآن و مردمی بودن از دیگر صفات بارزی است که در ایشان به وضوح دیده میشود.
در زمانی که بعد از سالها خدمت در قوه قضائیه، رهبری معظم انقلاب، منصب تولیت آستان قدس رضوی را به ایشان سپردند، تصمیم داشتم در معرفی جامع شخصیت ایشان و این انتخاب شایسته یادداشتی بنویسم ولیکن تامل کردم و با توجه به اقبالی که به ایشان در آن مقطع شد، دیگر نیازی به گفتن این مطالب احساس نکردم، اما از زمان انتخابات ریاست جمهوری تاکنون نوک تیز حملات دشمن پیوسته به سوی ایشان سرازیر بوده است و این نشاندهنده آن است که این شخصیت میتواند اثرگذار باشد و همانطور که سردار سلیمانی در مواجهه با دشمنان، خوش درخشیده است، این چهره نیز میتواند در مقابله با جبهه دشمن به مثابه یک سردار بزرگ، یاور رهبر و حامی ملت باشد.
از آخرین ملاقاتم با ایشان حدود دو ماه میگذرد که در حرم امام رضا (ع) بعد از نماز صبح به طور تصادفی ایشان را زیارت کردم و دقایقی به دفترشان رفتم و از این که زمزمه آمدن ایشان برای ریاست قوه قضائیه مطرح شده بود، نظرشان را جویا شدم که ایشان گفت: "اگر به انتخاب خود من باشد، من شخصا هیچ کاری را برخدمت در آستان مقدس حضرت امام رضا (ع) ترجیح نمیدهم، اما باید صبر کنیم، ببینیم تکلیف چه میشود و ما تابع هستیم" من هم عرض کردم؛ بله، آستان قدس رضوی آن هم برای شما که پیوسته عاشق زیارت بودید، بهترین جاست ولیکن برای منصب قوه قضائیه نیز که بسیار مهم است، کسی باتجربهتر از شما شاید نباشد و شما از صفر تا صد این مجموعه را میشناسید و تمام مختصات آن را میدانید و هر فرد جدیدالورودی بیاید سالها طول میکشد تا به ارکان این قوه تسلط یابد. این آشنایی شما با تمام طول وعرض این قوه، امتیاز بزرگی است که هر کس ندارد و مطمئنا بهترین انتخاب است.
پس از این دیدار، حجتالاسلام رئیسی مشغول تلاوت قرآن شد، من هم چند قدمی که رفتم، برگشتم و گفتم: حیفم میآید که از این منظره زیبای در حال تلاوت قرآن شما عکس نگیرم و با اجازه ایشان با موبایلم چند عکس یادگاری گرفتم،، اما فکر نمیکردم به همین زودی این عکسها آن هم در این مقاله منتشر شود!
یکی از امتیازات مهم حجتالاسلام رئیسی آن است که در طول سالیان درازی که در بخشهای مختلف و مهم قضائی مسئولیت داشتند، کسی نتوانست ایشان را بخرد! خطری که متاسفانه در کمین بسیای از قاضیها و مسئولان قضایی هست و افراد ذینفوذ و یا ثروتمندان سعی میکنند به انحاء مختلف، سلامت مسئولان قضایی را خدشهدار کنند، ولیکن حجتالاسلام رئیسی کسی است که در طول این سالها با طهارت نفس و پاکی زندگی کرد و پیوسته در حفظ سلامت خود میکوشید و من این نکته را بارها به ایشان عرض کرده بودم که اگر کسی بتواند در قوه قضائیه به سلامت، خدمت کند و وامدار کسی نشود و به همان حقوق خود قناعت کند، حقیقتا موید الهی است و بنده مخلص خدا محسوب میشود.
مردمدار بودن از صفات بارز ایشان است و اهتمام حجتالاسلام رئیسی به امامت جماعت مسجدی در تهران در طول دوران مسئولیتهای قضایی، خود نمونه واضحی از مردمداری ایشان بود و غرض ایشان آن بود که اولا آن وظیفه آخوندیاش که به طور شاخص، نماز و منبر است از ایشان منقطع نشود و ثانیا مردمی که در تشکیلات قضایی شاید دستشان به ایشان نرسد، در مسجد بتوانند به ایشان عرض حالی بکنند و وی بتواند گرهی از کار مردم بگشاید و من خودم بارها شاهد بودم که افراد بسیاری برای پیگیری مسائل قضاییشان در دادگاهها، به مسجد برای ملاقات آقای رئیسی میآمدند و ایشان با حوصله هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء به امور مراجعان رسیدگی میکرد و یا آنها را راهنمایی مینمود و اینها همه مردمی بودن ایشان را نشان میداد، با این که از لحاظ امنیتی شاید رفت و آمد ایشان به مسجد به صلاح نبود، چون هیچ کنترلی هم نمیشد و زن و مرد ایشان را میدیدند و تا هنگام سوار شدن ماشین مردم در اطراف ایشان بودند و هر لحظه ممکن بود خطری ناگوار اتفاق بیفتد که بحمدالله خدا حفظ کرد. اما ایشان یکی از اهداف اصلیاش بر امامت مسجد، حفظ ارتباط مردمیاش بود و گاهی با زبان شیرین حتی بگو و بخندی هم با مردم و یا مراجعین میکرد که برای من بسیار جای تعجب داشت و عرض میکردم؛ شما با این حجم سنگین کارهای قضایی و سر و کار داشتن با پروندههایی که بسا اعصاب برای آدم باقی نمیگذارد، چطور حوصله بذلهگویی و بگو و بخند هم دارید! که این هم از نشانههای مومن است که "بشره فیوجهه و حزنه فی قلبه" یعنی انسانهای مومن، شادابی در سیمایشان دیده میشود در حالی که قلبشان محزون است.
بنده چندین سفر توفیق آن را داشتم که در ایام زیارتی حضرت اباعبدالله (ع) در اربعین و یا عرفه و یا دیگر مواقع، همسفر جناب حجتالاسلام رئیسی باشم که در تمامی این سفرها رفتار و سلوک ایشان و آن عشق به اهل بیت علیهمالسلام را میدیدم و اهتمام بسیار ایشان به عبادت و زیارت برایم شوقانگیز بود و خاطرات زیادی هست که مجال گفتن نیست، اما تقید ایشان به روضهخوانی در این سفرها برایم جالب بود و کاری نداشت که حالا چند نفر مستمع او هستند، حتی برای یکی، دو نفر هم روضه میخواند و در حقیقت روضهخوانی برایش موضوعیت و اهمیت داشت.
خاطره جالبی در بازگشت از کربلا و دیدن بحر نجف دارم که در یکی از همین سفرها که شامگاه اربعین میخواستیم از کربلا به نجف برگردیم و وسیله هم نبود، ستاد بازسازی یک ماشین ون را آماده کرد که ما را به نجف برساند و تعدادی دیگر از جوانها هم سوار شدند و ماشین پر شد. همین که راه افتادیم، راننده عراقی گفت راه کربلا تا نجف به علت ازدحام جمعیت عملا مسدود است و من میخواهم شما را از راه نظامی ببرم و ما شنیده بودیم که در زمان صدام برای نقل و انتقال تجهیزات نظامی، یک جاده خاکی باریکی را با فاصله از جاده اصلی ایجاد کرده بودند و او میخواست ما را از آن جاده ببرد. حرکت آغاز شد و پس از طی مسافتی حدود سی کیلومتر، راننده ناگهان متوجه شد که از جاده نظامی خارج شده است و دیگر هیچ ماشینی را ما در آن مسیر نمیدیدیم و خودش هم نگران شده بود که نکند به سمت الرمادی برود که هنوز در دست داعش بود و خاصه این گم کردن جاده و سرگردانی و امکان خطر شاید همه ما را ترسانده بود، چون سلاح هم نداشتیم و در آن شرایط دیدم جناب رئیسی بسیار راحت و با آرامش، بذلهگویی هم میکرد و سعی داشت به جمع روحیه بدهد تا این که در آن تاریکی شب همانطور که بیجهت میرفتیم و راننده میگفت بنزین هم در حال اتمام است، ناگهان چراغ قوهای سوسو زد و به ما نزدیک شد و ماموری عراقی بود که شبانه و مخفیانه، پاسداری میدادند تا مبادا از بیابانهای الرمادی گروههای جنایتکار داعش به کربلا نزدیک شوند و با تعجب پرسید شما اینجا چه میکنید؟!
راننده گفت: اینها زائران ایرانی هستند و من جاده نظامی را گم کردم و او گفت قدری دور شدهاید، اما راهنمایی کرد و بالاخره بعد از طی مسافتی که نمیدانستیم درست میرویم یا نه، بناگاه از یک سراشیبی بسیار هولناکی حدود سی متر از جاده پایین آمدیم و دیدیم اینجا یک دریاست و تنها وسط این دریا یک راه باریک خاکی وجود دارد و دو طرف جاده هم آبها و موج دریا و راننده میگفت این بحر نجف است و چندین متر عمق دارد. به هر حال در آن تاریکی شب از وسط دریا گذشتیم و البته منظره جالب بود و همین که نور چراغ ماشین به جاده خاکی وسط دریا میافتاد، لکلکها برمیخواستند و به پرواز درمیآمدند و با خود گفتم این بحر نجف عجب جاذبه توریستی و گردشگری میتواند داشته باشد که تاکنون از آن غفلت کردهاند!
به هر حال بعد از کلی دعا و نذر و صلوات به سلامت به پشت شهر نجف و آخر دریا رسیدیم که باز ماموران جلوی ما را گرفتند و گفتند هیچ ماشینی از اینجاد تردد نمیکند و شما چگونه آمدید؟! که راننده توضیح داد و ما راه را گم کردیم و، چون بنزین هم رو به اتمام بود، امکان بازگشت هم نبود و مجبور شدیم همین راه را ادامه دهیم و بالاخره بعد از بررسی گذرنامهها اجازه دادند ما وارد شهر نجف شویم.
اما چرا دشمنان از حجتالاسلام رئیسی واهمه دارند و بعضی هم در داخل نگران میشوند! همه اینها بیانگر آن است که این شخصیت اثرگذار است و امید آن هست که از رهگذر قوه قضائیه مبارزهای جدی با فساد انجام شود و همه میدانند تا این مبارزه به طور گسترده و اساسی از این نهاد بسیار مهم و اثرگذار آغاز نشود، مملکت اصلاح نخواهد شد. البته تاکنون اقدامات زیادی در این جهت صورت گرفته،، اما کافی نیست و انشاالله باید طوری شود که مظلومان همیشه قوه قضائیه را پناهگاه خود حس کنند و قوه قضائیه نیز در احقاق حقوق مردم جلوتر عمل کند و آن وقت فسادهای اداری دستگاهها هم کاهش مییابد و هر کس باید بداند اگر در مسئولیت دولتی خود پا را از منافع ملت خطا بگذارد، باید جوابگو باشد و مورد مواخذه قرار گیرد. کسانی که بدون هیچ تخصص بانکی در مصدر مشاورت و سپس معاونت ارزی بانک مرکزی قرار میگیرند و باتصمیمات نادرست خود موجب کاهش ارزش پول ملی میشوند و فقر عمومی توزیع میکنند، باید در پیشگاه ملت محاکمه شوند تا سیهروی شود هر که در او غش باشد!
کشور ما در این شرایط به قوه قضائیهای باصلابت نیاز دارد تا از اعلام و اعدام مفسدین اقتصادی نهراسد و انشاءالله با بکارگیری هرچه بیشتر نیروهای دلسوزو مومن و کارآمد بتوانند رهبری معظم انقلاب را که پرچم مبارزه با فساد را برافراشتهاند، بسیجیوار یاری کنند و نگذارند بیش از این ملت ما از ناحیه کسانی که روحیه خدمتگذاری ندارند، آسیب ببینند و انتخاب حجتالاسلام رئیسی با تجربه بسیار زیاد و با روحیهای انقلابی و با صلابت این نوید را میدهد که انشاءالله کارها با سرعت بیشتری رو به صلاح خواهد رفت. "و رفعناه مکانا علیا"
/۱۰۱/۹۶۹/م
متن یاداشت به این شرح است:
"فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا " (سوره کهف، آیه ۶۵)
"پس بندهای از بندگان ما را یافتند که از جانب خود رحمتی عظیم به او عطا کرده بودیم واز نزد خود علمی فراوان به او آموخته بودیم. "
هماکنون که زمزمه آمدن حجتالاسلام والمسلمین رئیسی برای به دست گرفتن مسئولیت بسیار سنگین و حساس قوه قضائیه مطرح شده است و از طرفی دشمنان در گذشته و حال تلاش زیادی در ترور شخصیت ایشان داشته و دارند، بر خود احساس وظیفه میکنم که محاسن و محامد این انسان مخلص و پاکباخته را تا آنجا که میشناسم، بیان کنم تا مبادا افرادی تحت تاثیر القائات بدخواهان و دشمنان ملت و کشور ما قرار گیرند وحقایق را وارونه جلوه دهند.
حجتالاسلام رئیسی ازدیدگاه بنده که بیش از سی سال است سعادت آشنایی با ایشان را دارم، از روحانیون بسیار مخلص، مهذب، باتقوی، باهوش و اهل بصیرت است که برای تمامی این اوصاف، سخن بسیار است و امیدوارم بتوانم در این مقال کوتاه به برخی از آنها اشاره کنم.
صفا و سادهزیستی ایشان، حب شدید به اهل بیت (علیهمالسلام)، سلامت نفس و صداقت، تواضع و فروتنی، توجه به عبادت و دعا و قرآن و مردمی بودن از دیگر صفات بارزی است که در ایشان به وضوح دیده میشود.
در زمانی که بعد از سالها خدمت در قوه قضائیه، رهبری معظم انقلاب، منصب تولیت آستان قدس رضوی را به ایشان سپردند، تصمیم داشتم در معرفی جامع شخصیت ایشان و این انتخاب شایسته یادداشتی بنویسم ولیکن تامل کردم و با توجه به اقبالی که به ایشان در آن مقطع شد، دیگر نیازی به گفتن این مطالب احساس نکردم، اما از زمان انتخابات ریاست جمهوری تاکنون نوک تیز حملات دشمن پیوسته به سوی ایشان سرازیر بوده است و این نشاندهنده آن است که این شخصیت میتواند اثرگذار باشد و همانطور که سردار سلیمانی در مواجهه با دشمنان، خوش درخشیده است، این چهره نیز میتواند در مقابله با جبهه دشمن به مثابه یک سردار بزرگ، یاور رهبر و حامی ملت باشد.
از آخرین ملاقاتم با ایشان حدود دو ماه میگذرد که در حرم امام رضا (ع) بعد از نماز صبح به طور تصادفی ایشان را زیارت کردم و دقایقی به دفترشان رفتم و از این که زمزمه آمدن ایشان برای ریاست قوه قضائیه مطرح شده بود، نظرشان را جویا شدم که ایشان گفت: "اگر به انتخاب خود من باشد، من شخصا هیچ کاری را برخدمت در آستان مقدس حضرت امام رضا (ع) ترجیح نمیدهم، اما باید صبر کنیم، ببینیم تکلیف چه میشود و ما تابع هستیم" من هم عرض کردم؛ بله، آستان قدس رضوی آن هم برای شما که پیوسته عاشق زیارت بودید، بهترین جاست ولیکن برای منصب قوه قضائیه نیز که بسیار مهم است، کسی باتجربهتر از شما شاید نباشد و شما از صفر تا صد این مجموعه را میشناسید و تمام مختصات آن را میدانید و هر فرد جدیدالورودی بیاید سالها طول میکشد تا به ارکان این قوه تسلط یابد. این آشنایی شما با تمام طول وعرض این قوه، امتیاز بزرگی است که هر کس ندارد و مطمئنا بهترین انتخاب است.
پس از این دیدار، حجتالاسلام رئیسی مشغول تلاوت قرآن شد، من هم چند قدمی که رفتم، برگشتم و گفتم: حیفم میآید که از این منظره زیبای در حال تلاوت قرآن شما عکس نگیرم و با اجازه ایشان با موبایلم چند عکس یادگاری گرفتم،، اما فکر نمیکردم به همین زودی این عکسها آن هم در این مقاله منتشر شود!
یکی از امتیازات مهم حجتالاسلام رئیسی آن است که در طول سالیان درازی که در بخشهای مختلف و مهم قضائی مسئولیت داشتند، کسی نتوانست ایشان را بخرد! خطری که متاسفانه در کمین بسیای از قاضیها و مسئولان قضایی هست و افراد ذینفوذ و یا ثروتمندان سعی میکنند به انحاء مختلف، سلامت مسئولان قضایی را خدشهدار کنند، ولیکن حجتالاسلام رئیسی کسی است که در طول این سالها با طهارت نفس و پاکی زندگی کرد و پیوسته در حفظ سلامت خود میکوشید و من این نکته را بارها به ایشان عرض کرده بودم که اگر کسی بتواند در قوه قضائیه به سلامت، خدمت کند و وامدار کسی نشود و به همان حقوق خود قناعت کند، حقیقتا موید الهی است و بنده مخلص خدا محسوب میشود.
مردمدار بودن از صفات بارز ایشان است و اهتمام حجتالاسلام رئیسی به امامت جماعت مسجدی در تهران در طول دوران مسئولیتهای قضایی، خود نمونه واضحی از مردمداری ایشان بود و غرض ایشان آن بود که اولا آن وظیفه آخوندیاش که به طور شاخص، نماز و منبر است از ایشان منقطع نشود و ثانیا مردمی که در تشکیلات قضایی شاید دستشان به ایشان نرسد، در مسجد بتوانند به ایشان عرض حالی بکنند و وی بتواند گرهی از کار مردم بگشاید و من خودم بارها شاهد بودم که افراد بسیاری برای پیگیری مسائل قضاییشان در دادگاهها، به مسجد برای ملاقات آقای رئیسی میآمدند و ایشان با حوصله هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء به امور مراجعان رسیدگی میکرد و یا آنها را راهنمایی مینمود و اینها همه مردمی بودن ایشان را نشان میداد، با این که از لحاظ امنیتی شاید رفت و آمد ایشان به مسجد به صلاح نبود، چون هیچ کنترلی هم نمیشد و زن و مرد ایشان را میدیدند و تا هنگام سوار شدن ماشین مردم در اطراف ایشان بودند و هر لحظه ممکن بود خطری ناگوار اتفاق بیفتد که بحمدالله خدا حفظ کرد. اما ایشان یکی از اهداف اصلیاش بر امامت مسجد، حفظ ارتباط مردمیاش بود و گاهی با زبان شیرین حتی بگو و بخندی هم با مردم و یا مراجعین میکرد که برای من بسیار جای تعجب داشت و عرض میکردم؛ شما با این حجم سنگین کارهای قضایی و سر و کار داشتن با پروندههایی که بسا اعصاب برای آدم باقی نمیگذارد، چطور حوصله بذلهگویی و بگو و بخند هم دارید! که این هم از نشانههای مومن است که "بشره فیوجهه و حزنه فی قلبه" یعنی انسانهای مومن، شادابی در سیمایشان دیده میشود در حالی که قلبشان محزون است.
بنده چندین سفر توفیق آن را داشتم که در ایام زیارتی حضرت اباعبدالله (ع) در اربعین و یا عرفه و یا دیگر مواقع، همسفر جناب حجتالاسلام رئیسی باشم که در تمامی این سفرها رفتار و سلوک ایشان و آن عشق به اهل بیت علیهمالسلام را میدیدم و اهتمام بسیار ایشان به عبادت و زیارت برایم شوقانگیز بود و خاطرات زیادی هست که مجال گفتن نیست، اما تقید ایشان به روضهخوانی در این سفرها برایم جالب بود و کاری نداشت که حالا چند نفر مستمع او هستند، حتی برای یکی، دو نفر هم روضه میخواند و در حقیقت روضهخوانی برایش موضوعیت و اهمیت داشت.
خاطره جالبی در بازگشت از کربلا و دیدن بحر نجف دارم که در یکی از همین سفرها که شامگاه اربعین میخواستیم از کربلا به نجف برگردیم و وسیله هم نبود، ستاد بازسازی یک ماشین ون را آماده کرد که ما را به نجف برساند و تعدادی دیگر از جوانها هم سوار شدند و ماشین پر شد. همین که راه افتادیم، راننده عراقی گفت راه کربلا تا نجف به علت ازدحام جمعیت عملا مسدود است و من میخواهم شما را از راه نظامی ببرم و ما شنیده بودیم که در زمان صدام برای نقل و انتقال تجهیزات نظامی، یک جاده خاکی باریکی را با فاصله از جاده اصلی ایجاد کرده بودند و او میخواست ما را از آن جاده ببرد. حرکت آغاز شد و پس از طی مسافتی حدود سی کیلومتر، راننده ناگهان متوجه شد که از جاده نظامی خارج شده است و دیگر هیچ ماشینی را ما در آن مسیر نمیدیدیم و خودش هم نگران شده بود که نکند به سمت الرمادی برود که هنوز در دست داعش بود و خاصه این گم کردن جاده و سرگردانی و امکان خطر شاید همه ما را ترسانده بود، چون سلاح هم نداشتیم و در آن شرایط دیدم جناب رئیسی بسیار راحت و با آرامش، بذلهگویی هم میکرد و سعی داشت به جمع روحیه بدهد تا این که در آن تاریکی شب همانطور که بیجهت میرفتیم و راننده میگفت بنزین هم در حال اتمام است، ناگهان چراغ قوهای سوسو زد و به ما نزدیک شد و ماموری عراقی بود که شبانه و مخفیانه، پاسداری میدادند تا مبادا از بیابانهای الرمادی گروههای جنایتکار داعش به کربلا نزدیک شوند و با تعجب پرسید شما اینجا چه میکنید؟!
راننده گفت: اینها زائران ایرانی هستند و من جاده نظامی را گم کردم و او گفت قدری دور شدهاید، اما راهنمایی کرد و بالاخره بعد از طی مسافتی که نمیدانستیم درست میرویم یا نه، بناگاه از یک سراشیبی بسیار هولناکی حدود سی متر از جاده پایین آمدیم و دیدیم اینجا یک دریاست و تنها وسط این دریا یک راه باریک خاکی وجود دارد و دو طرف جاده هم آبها و موج دریا و راننده میگفت این بحر نجف است و چندین متر عمق دارد. به هر حال در آن تاریکی شب از وسط دریا گذشتیم و البته منظره جالب بود و همین که نور چراغ ماشین به جاده خاکی وسط دریا میافتاد، لکلکها برمیخواستند و به پرواز درمیآمدند و با خود گفتم این بحر نجف عجب جاذبه توریستی و گردشگری میتواند داشته باشد که تاکنون از آن غفلت کردهاند!
به هر حال بعد از کلی دعا و نذر و صلوات به سلامت به پشت شهر نجف و آخر دریا رسیدیم که باز ماموران جلوی ما را گرفتند و گفتند هیچ ماشینی از اینجاد تردد نمیکند و شما چگونه آمدید؟! که راننده توضیح داد و ما راه را گم کردیم و، چون بنزین هم رو به اتمام بود، امکان بازگشت هم نبود و مجبور شدیم همین راه را ادامه دهیم و بالاخره بعد از بررسی گذرنامهها اجازه دادند ما وارد شهر نجف شویم.
اما چرا دشمنان از حجتالاسلام رئیسی واهمه دارند و بعضی هم در داخل نگران میشوند! همه اینها بیانگر آن است که این شخصیت اثرگذار است و امید آن هست که از رهگذر قوه قضائیه مبارزهای جدی با فساد انجام شود و همه میدانند تا این مبارزه به طور گسترده و اساسی از این نهاد بسیار مهم و اثرگذار آغاز نشود، مملکت اصلاح نخواهد شد. البته تاکنون اقدامات زیادی در این جهت صورت گرفته،، اما کافی نیست و انشاالله باید طوری شود که مظلومان همیشه قوه قضائیه را پناهگاه خود حس کنند و قوه قضائیه نیز در احقاق حقوق مردم جلوتر عمل کند و آن وقت فسادهای اداری دستگاهها هم کاهش مییابد و هر کس باید بداند اگر در مسئولیت دولتی خود پا را از منافع ملت خطا بگذارد، باید جوابگو باشد و مورد مواخذه قرار گیرد. کسانی که بدون هیچ تخصص بانکی در مصدر مشاورت و سپس معاونت ارزی بانک مرکزی قرار میگیرند و باتصمیمات نادرست خود موجب کاهش ارزش پول ملی میشوند و فقر عمومی توزیع میکنند، باید در پیشگاه ملت محاکمه شوند تا سیهروی شود هر که در او غش باشد!
کشور ما در این شرایط به قوه قضائیهای باصلابت نیاز دارد تا از اعلام و اعدام مفسدین اقتصادی نهراسد و انشاءالله با بکارگیری هرچه بیشتر نیروهای دلسوزو مومن و کارآمد بتوانند رهبری معظم انقلاب را که پرچم مبارزه با فساد را برافراشتهاند، بسیجیوار یاری کنند و نگذارند بیش از این ملت ما از ناحیه کسانی که روحیه خدمتگذاری ندارند، آسیب ببینند و انتخاب حجتالاسلام رئیسی با تجربه بسیار زیاد و با روحیهای انقلابی و با صلابت این نوید را میدهد که انشاءالله کارها با سرعت بیشتری رو به صلاح خواهد رفت. "و رفعناه مکانا علیا"
/۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: فارس
ارسال نظرات