یادداشت؛
پیامدهای حقوقی INSTEX
INSTEX سازوکار مالی اروپایی آثار و پیامدهای سیاسی و فنی فراوانی دارد که علت تامه به وجود آمدن آن پیامدها «روزنههای حقوقی» آن است.
به گزارش خبرگزاری رسا، INSTEX سازوکار مالی اروپایی آثار و پیامدهای سیاسی و فنی فراوانی دارد که علت تامه به وجود آمدن آن پیامدها «روزنههای حقوقی» است که در متن بیانیه سه کشور اروپایی تحت عنوان «INSTEX» رونمایی شده است.
۱- مطابق اصول کلی حقوقی، توافق زمانی صورت میگیرد که ایجاب (پیشنهاد) بدون هر شرط دیگری توسط طرف مقابل قبول شود و اگر ایجاب (پیشنهاد) به صورت مشروط پذیرفته شود، یک ایجاب (پیشنهاد) جدید به وجود آمده است و ایجاب سابق ملغی شده است.
کنوانسیون ۱۹۶۹ وین (بهعنوان قانون معاهدات بینالمللی)، در مواد ۱۹ تا ۲۳ خود به این مسئله اشاره کرده است و آنگونه که در ادامه خواهد آمد متن بیانیه سه کشور اروپایی (INSTEX) شرایطی را به وجود آورده است که نتیجه آن تحمیل پیامدهای جدید حقوقی به طرف ایرانی علاوه بر متن توافق هستهای است.
بعد از خروج ایالاتمتحده امریکا، طرف ایرانی استمرار اجرای تعهدات برجامی خود را مشروط به «اقدام عملی طرف اروپایی برای ایجاد یک سازوکارمالی جهت ایجاد و توسعه روابط اقتصادی و تجاری ایران با سایر کشورها» کرد و امروز کشورهای اروپاییها روی شرط ایران شرط گذاشته و با طرح درخواستهای جدید در قالب INSTEX، ایجاب طرف ایرانی را ملغی و یک ایجاب جدید را به وجود آوردهاند.
به بیان سادهتر، اروپا هیچ کدام از تعهدات قبل و بعد از خروج امریکا را اجرایی نکرده است و بعد از گذشت سه سال از تعلل در اجرای وظایف برجامی خود، شرط بدعتآمیزی را پیش روی طرف ایرانی گذاشته است؛ به واقع طرف اروپایی نه تنها شروط موجود در متن برجام (تعهدات برجامی) را که در قالب تعهدات دهگانه در پیوست ۲ برجام موجود است، اجرایی نکرده است بلکه شروط ثانویه ایران در روز خروج امریکا از برجام مبنی بر «اقدام عملی طرف اروپایی برای ایجاد یک سازوکارمالی جهت ایجاد و توسعه روابط اقتصادی و تجاری ایران با سایر کشورها» را نیز کماکان طرد کرده است و در یک اقدام تهاجمی همچنان در جهت تحمیل «تعهدات مالایطاق» به طرف ایرانی متمرکز شده است.
اروپاییها شروط دوگانه ایران الف- در متن برجام و ب- در دوره پساخروج امریکا از برجام را نادیده گرفته و شروطی جدید با ادبیات «دستوری» و با قید «فوریت» در قالب بیانیه (INSTEX) طراحی کردهاند که خود یک ایجاب جدید بوده و ملغی کننده ایجاب طرف ایرانی است و در واقع وظایف جدیدی (علاوه بر وظایف گسترده برجامی) برای طرف ایرانی احصا میکند.
۲- یک اشتباه استراتژیکی که بعد از خروج ایالاتمتحده از برجام به شکل گسترده در داخل دنبال شد، این مسئله بود که وظایف برجامی اروپا تنها در گزارهای به نام «SPV» تخصیص پیدا کرد در حالی که ۱- SPV تنها یکی از اقدامات گسترده اروپایی برای نشان دادن حسن نیت و مقدمهای برای انجام تعهدات موجود در متن برجام بود و ۲- اروپاییها بر اساس متن برجام متعهد شدهاند مجموعهای از تعهدات گسترده دهگانه را تحت عناوینی مانند «برداشته شدن تحریمها»، «رفع موانع بانکی ـ. اقتصادی جهت سرمایهگذاری اشخاص حقیقی و حقوقی اروپایی در ایران» و چه در مرحله «رفع حل و فصل اختلافات در نظام حقوقی برجام» و «حسن اجرای تعهدات دو طرف بر اساس اصل حسن نیت» اجرایی کنند.
یا در مقدمه و مفاد عمومی برجام و در بخشهایی از پیوستهای پنجگانه برجام به مسئولیتهای «ویژه و محوری» اتحادیه اروپا اشاره شده است که بی توجهی مطلق این اتحادیه به آن هزینههای حقوقی-اقتصادی و سیاسی ناشی از عدم اجرای تعهدات ۱+۵ را برای جمهوری اسلامی ایران به صورت تصاعدی افزایش داده است.
در پیوست شماره ۲ برجام که اختصاص به «تعهدات طرف مقابل در قبال برداشته شدن تحریمهای ضدایرانی» دارد اروپاییها نقش تعیینکنندهای در۱۰بخش مهم از جمله «تدابیر مربوط به امور مالی، بانکی و بیمه»، «بخشهای نفت، گاز و پتروشیمی»، «طلا، سایر فلزات گرانبها، اسکناس و سکه»، «بخشهای کشتیرانی، کشتیسازی و حمل و نقل» و «تدابیر مرتبط با اشاعه هستهای» دارند که اجرای حداقلی حتی بخشی از آنها توسط اروپا میتوانست بخشی از منافع ایرانی را در طول سه سال گذشته تأمین کند.
اروپا حتی وظایف حداقلی خود را نیز در قبال تعهداتی که به طرف ایرانی داده است اجرایی نکرده است در حالی که در ماده ۲۹از متن برجام از ضرورت خودداری اتحادیه اروپا و دولتهای عضو آن جهت «اعمال سیاستهایی عادیسازی روابط اقتصادی تجاری ایران با کشورها» به صراحت سخن به میان آمده است در حالی که اروپا به گفته آقای محمدجواد ظریف (در گفتوگوی اسفندماه سال ۹۶ با روزنامه اعتماد) ناقض برجام بوده است.
اروپا حتی در مواردی همانند امریکا و برخلاف روح و متن برجام به تحریم جمهوری اسلامی ایران نیز اقدام کرده است؛ به عنوان نمونه برخلاف تعهدات دهگانه اتحادیه اروپا در پیوست۲برجام، درمهر سال۹۵ «شرکت ملی نفتکش از طرف دادگاهی در اتحادیه اروپا تحریم میشود» که بر اساس این حکم هیچ دادگاهی در اتحادیه اروپا حق فسخ این حکم را تا ۳۰ سال آینده ندارد و بیمههای اروپایی نیز حق بیمه کردن نفتکشهای ایرانی را ندارند.
یا در ۶تیرماه۹۶اتحادیه اروپا فهرست اسامی ۲۳ شخص حقیقی و ۱۴ شخص حقوقی را در رابطه با «تحریمهای موشکی بالستیک / منع اشاعه سلاحهای هستهای»ایران مطابق با اصلاحیههای شورای امنیت سازمان ملل متحد، اعمال و به روز میکند که برخلاف ماده۲۹مقدمه ومفاد مندرج در پیوست۲برجام میباشد.
بر این اساس که اروپاییها اجرای تعهدات منزج و مبرهن خود در برجام مشروط به تصویب و پذیرش لوایح FATF کردهاند نقض برجام است، بهطوری که «موضوع» و «هدف» INSTEX در تناقض با مفاد برجام است و نقض آشکار آن به شمار میآید.
۳- شروط جدید اروپاییها در قالب (INSTEX) اصل استقلال را نیز دچار خدشه میکند. آنجایی که برای واردات دارو و غذا به ایران شروطی جدید علاوه بر شروط موجود در متن تعیین میکنند و با هدف «تعدیل عزت نفس ملی» و «تضعیف روحیه خودباوری» و «تحقیرجامعه ایرانی» صورت گرفته است. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات