۱۴ آذر ۱۳۹۷ - ۰۲:۲۰
کد خبر: ۵۸۷۵۵۹
یادداشت؛

۱۶ آذر شاخص و معیار استکبارستیزی جنبش دانشجویی

تظاهرات خونین ضدآمریکایی دانشجویان دانشگاه تهران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ اگر چه واجد تمامی ویژگی‌های یک جنبش اجتماعی قشری نبود، اما خیلی سریع به‌عنوان نقطه عطف و نماد هویت جنبش دانشجویی با رویکرد استکبارستیزی مبدل شد.
16 آذر روز دانشجو

به گزارش خبرگزاری رسا، در شرایطی که تا پیش از سال ۱۳۳۲ اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان کشور را قشر متوسط به بالای کشور تشکیل داده و هیچ حرکت اسلامی در محیط دانشگاه متصور نبود و تحرکات سیاسی موجود رنگ کاملاً غیرمذهبی داشته و عمدتاً وابسته به اردوگاه شرق و کمونیسم بود، تظاهرات خونین ضدامریکایی دانشجویان دانشگاه تهران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ اگر چه واجد تمامی ویژگی‌های یک جنبش اجتماعی قشری نبود، اما در آسمان حیات جنبش دانشجویی مانند خورشید نورافشانی کرده و خیلی سریع به‌عنوان نقطه عطف و نماد هویت جنبش دانشجویی با رویکرد استکبارستیزی مبدل شده و به سمت یک جنبش اجتماعی به حرکت در آمد. 

در حقیقت جنبش دانشجویی که تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به این دلیل که عمده عمر خود را صرف تقابل و مبارزه با نظام سیاسی کرده بود، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ضمن حفظ مواضع: «مستقل بودن»، «مردمی بودن»، «عدالت‌خواهی» و «استکبارستیزی» وارد عرصه تعامل و همراهی با نظام و مشارکت سیاسی شد، اما به دلیل حضور سنگین و تحرکات فتنه گون گروهک‌ها و جریانات سیاسی وابسته به غرب و شرق در دانشگاه‌ها (که محیط دانشگاه را به ستاد جنگ و خاکریز براندازی تبدیل کرده بودند که نهایتاً به تعطیلی دانشگاه‌ها و انقلاب فرهنگی منجر شد) اسیر امواج سهمگین این جریانات شده و خیلی زود مسیر قهقرا و انحطاط ارزشی را در پیش گرفت. 

توقع به‌حق مردم، نظام و رهبری از اقشار و به‌ویژه قشر دانشجو، تأیید و پایمردی بر اصول و ارزش‌ها و دستاورد‌های نظام اسلامی و پافشاری و مطالبه دائمی: «استقلال‌طلبی»، «استکبارستیزی» و «عدالت‌خواهی» از مسئولان و دولتمردان است: «من بار‌ها گفته‌ام که از آن روزی باید ترسید که جوان ما و دانشجوی ما، در دانشگاه انگیزه طرح مسئله، طرح سؤال، طرح درخواست نداشته باشد. همه‌ی ملت ما باید این باشد که این روحیه مطالبه، خواستن و مدعا داشتن در زمینه‌های گوناگون را در نسل جوان کشورمان -بخصوص جوان علمی- گسترش دهیم. (رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ۱۸ مهرماه ۱۳۶۸)

طی سال‌های پس از جنگ نیز جنبش دانشجویی در موج و گرداب جریانات و جناح‌های سیاسی داخلی اسیر شده و امتحان سختی را پشت سر گذاشته و به بلندگو و تابلو اعلانات احزاب سیاسی داخلی تبدیل شده و با ورود در میدان سیاست‌زدگی و «تحریف» و «تضعیف» جایگاه رفیع جنبش دانشجویی، از هویت واقعی و تاریخی خود، فاصله گرفت و در حالی که عنوان اسلامی را یدک می‌کشید، به جای استکبارستیزی و عدالت‌ورزی آشکارا به ضدیت با مبانی دینی و ارزشی در محیط دانشگاهی پرداخت، در حالی که یکی از شاخصه‌های بارز ۱۶ آذر ۱۳۳۲، بی‌شک بصیرت، تشخیص و تحلیل درست و ایفای نقش صحیح جریان دانشجویی در راستای مصالح ملی در آن برهه از زمان بوده است.

مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد (۲۵ اردیبهشت ۸۶) می‌فرمایند: «در پایان چند توصیه به دانشجویان عزیز بکنم: در محیط دانشگاه، محیط دانشجویی، نقد منصفانه و متقابلاً نقدپذیری متواضعانه هر دو لازم است. جوان، آن هم دانشجو، در محیط علمی باید ذهنش و زبانش باز باشد؛ نقد کند؛ البته منصفانه باشد. نقد را با عیبجویی و با عصبانیت و با بهانه‏‌گیری نباید اشتباه کرد؛ اما نقادی باید کرد. در عین حال نقدپذیر هم باید بود. دیگران هم اگر از ما به عنوان دانشجو، به عنوان تشکل دانشجویی نقد کردند، بپذیریم؛ یعنی تحمل کنیم؛ بپذیریم به معنای تحمل کردن است. یک توصیه‏ دیگر: در محیط دانشگاه، تحمل و مدارای سیاسی لازم است. تشکل‌های دانشجویی نسبت به هم مدارای سیاسی داشته باشند؛ تحمل سیاسی داشته باشند. درگیر کردن مجموعه‌های دانشجویی با هم، نقشه‏ خطرناکی است که کشیده شده است؛ این نقشه را کشیده‏‌اند. باید مراقب باشید. می‌خواهند تشکل‌های دانشجویی را به جان هم بیندازند. ما همین اواخر شاهد بودیم که در چندتا دانشگاه داشتند این کار را می‌کردند.

البته دانشجویان عاقل و با شعور و بلوغِ سیاسی نگذاشتند این اتفاق بیفتد. اما نقشه این است. راه مواجهه‏‌اش هم همین است که مجموعه‌های دانشجویی، افراد دانشجویی و تشکل‌های دانشجویی، حالت مدارا و تحمل داشته باشند. یک توصیه‏ دیگر، مسئله‏ حفظ اصول و روحیه‏ آرمانگرایی است. شما محافظه‏‌کار نشوید. ممکن است گذشت سن، بعضی‏ها را محافظه‏‌کار کند؛ اما موتور حرکت، جوانی است. جوان ما نباید محافظه‏‌کار شود. جوان باید آرمانگرا باشد. از آرمان‌ها کوتاه نیایید. آرمان‌ها را بخواهید، قله‌ها را بطلبید، تا یقین بکنیم که به نیمه راه لااقل خواهیم رسید. البته اگر قله را بطلبید، بنده یقین می‌کنم به خود قله هم خواهید رسید. روحیه‏ آرمانگرایی را که از جمله‏ مصادیق روحیه‏ آرمانگرایی، تمسک به اصول و مبانی فکری است، از دست ندهید. توصیه‏ بعدی، مسئله‏ خودسازی اعتقادی و علمی؛ و اعتقادی و عملی است، که بعضی از دانشجویان عزیز هم اینجا تذکر دادند. 

«علیکم انفسکم»؛ آن نگاه اسلام به انسان در خطاب فردی را همیشه در نظر داشته باشید. خودتان را حفظ کنید؛ «علیکم انفسکم». جاده‏‌ای که انسان را به خدا و نورانیت می‌رساند، جاده‏ ترک محرمات و بجا آوردن واجبات است. واجبات را اهمیت بدهید، گناهان را پرهیز کنید؛ تهذیب یعنی این. چون دل‌های شما جوان است، نورانی است، آلودگی بحمدالله در دل‌ها و روح‌های شما نیست، خدای متعال کمک خواهد کرد؛ تفضل خواهد کرد.

توصیه‏ بعدی، مسئله‏ درس خواندن و پرداختن علمی است. حقیقتاً درس بخوانید. حقیقتاً باید در محیط‌های دانشجویی، جست‌وجوی دانش باشد. آدم می‏بیند در بعضی از محیط‌های دانشجویی، دانشجو به معنای واقعی دانش جو نیست؛ یعنی در جست و جوی دانش نیست؛ یک چیز حفظی و سر هم بندی است؛ نگذارید این جوری شود. حقیقتاً جوینده‏ دانش باشید و دانش را فقط خواندنِ متن و فراگرفتن متون ندانید. الان در جمع اساتید، قبل از اینجا، مطرح می‏کردم؛ دانشجو بایستی پرسشگر، متعمق، اِشکال کننده‏ به استاد، جست‌وجو کننده‏ از زوایا و گوشه کنار‌های بحث علمی بار بیاید.»

و در بیانی دیگر از حضرت امام خامنه‌ای (۱۶ آذر ۹۶): «آن چیزی که ما از محیط دانشجویی مان انتظار داریم، پیشرفت علم، پیشرفت اندیشه سیاسی، عمق اندیشه دینی و ایمان دینی، عمق معرفت دینی و روشن بینی دینی، دست یافتن به قلمرو‌های جدید؛ هم در زمینه علم، هم در زمینه سیاست، هم در زمینه معرفت دینی در محیط دانشجویی است؛ البته به کمک راهنمایان هر بخشی. شما برای کار علمی باید استاد داشته باشید، برای کار معرفت دینی باید استاد داشته باشید، برای کار سیاست هم همینجور است. کار را شما می‌کنید؛ او راهنمایی می‌کند. دانشگاه ما و محیط دانشجویی ما بایستی در همه این عرصه‌ها پیشرفت‌های حقیقی و چشمگیری کند و این پیشرفت‌ها را ان شاءالله خواهد کرد.» 

با پیروزی انقلاب اسلامی و به‌ویژه پس از جنگ تحمیلی در باره کارکرد سیاسی جنبش دانشجویی علاوه بر دیدگاه‌های اپوزیسیونی و ضد نظام، حداقل دو دیدگاه بارزِ درون‌نظام در برابر دیدگاه انقلابی صف‌آرایی کرده‌است: دیدگاه نخست مربوط به اردوگاه قاسطین و مروجان اشرافیت سیاسی است که هر گونه فعالیت سیاسی جنبش دانشجویی را بر خلاف مشی اشرافی‌گری خود و بر هم زننده امنیت اشرافیت دانسته و با آن مخالفت می‌کنند و معتقدند دانشجو باید فقط به تحصیل و تولید علم بپردازد.

نقطه مقابل نگاه مروجان اشرافیت؛ اردوگاه سست‌کمربند‌ها و بخشی از اصلاح‌طلبان هستند که به جنبش دانشجویی نگاهی صد درصد مخالف دیدگاه اشرافیون و صد درصد سیاست زده و ابزاری و در خدمت امیال و اهداف حزبی داشته و قویاً به دنبال نفوذ، سازماندهی و مدیریت جنبش دانشجویی در چارچوب توجیه، تحمیل و تحقق خواسته‌ها و امیال حزبی خود بر نظام هستند. در برابر این دو دیدگاه متنافر و متناقض، دیدگاه ناب و انقلابی حضرات امامین انقلاب قرار دارد که دانشجو را به‌عنوان بزرگ‌ترین و مطمئن‌ترین تکیه‌گاه و حافظ سلامت انقلاب از یورش‌های حزبی و افسران جنگ نرم در مبارزه با استکبار و مدافع اصول و آرمان‌های نظام می‌داند. 

در جشن ٤۰ سالگی انقلاب اسلامی تجربه اعوجاجات و دسته‌بندی‌ها و سوءاستفاده‌های صورت گرفته از جنبش دانشجویی به دانشجویان انقلابی آموخته است که غربالگری و پالایش دائمی جنبش دانشجویی از نفوذی‌های خارجی و داخلی یک ضرورت حتمی و انکارناپذیر است که جنبش دانشجویی را می‌تواند در مسیر اهداف تاریخی خود ثابت قدم نگه دارد./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: روزنامه جوان

ارسال نظرات