موانع رسیدن به کمال
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی در یکی از درس های اخلاق خود به بررسی موانع رسیدن به کمال می پردازد که بخشی از سخنان این استاد فقید تقدیم خوانندگان خبرگزاری رسا می شود.
شیطان در کمین انسان
خداوند پس از آنکه ارکان سه گانه کمال ادب را مطرح می کند، بلافاصله می فرماید:«وَ إِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیطانِ نَزغٌ فَاستَعِذ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ؛و هرگاه شیطان تو را تحریک کرد، به خدا پناه ببر که او شنوا و آگاه است.
اوّلاً «نَزغ» در لغت به معنای تحریک کردن و تکان دادن شدید است که گاهی آن را وسوسه معنا میکنند؛ البتّه برگشت همه اینها به یک چیز است و آن هم تحریک درونی شیطان در جهت خارج کردن انسان از مسیر ادب الهی است.
ثانیاً باید ببینیم که این آیه با دستورهای قبلی چه ارتباطی دارد؛ یعنی آیا این آیه فقط با دستور سوم که اعراض از جاهلان است ارتباط دارد و یا با هر سه دستور اعمّ از عفو متجاوز، امر به عرف دوستان و اعراض از جاهلان مرتبط است؟
ابزاری که شیطان از آنها برای منحرف کردن انسان استفاده میکند، مختلفاند. در جائی ممکن است از ابزار خشم و غضب استفاده کند؛ خصوصاً در مورد گروه اوّل که معاند مسیء هستند مثلاً هنگامی که شخصی با عمل خصمانه به حقّ من تجاوز کند و من توان این را داشته باشم که از او انتقام بگیرم.
اینجاست که شیطان از طریق غضب مرا تحریک و وسوسه می کند تا او را نبخشم و از خود بیخود شوم. در این موقعیت شیطان، چنان به وسیله خشم انسان را تحریک میکند و آتش غضبش را شعلهور میسازد که ممکن است شخص کنترل رفتار خود را از دست بدهد و کاری کند که خودش هم فکر آن را نمی کند.
گاهی شیطان ابزار دیگری را به کار میگیرد و مثلاً از در خیرخواهی وارد میشود و انسان را غافل میکند مثلاً وقتی محبّت به شخص جلوی چشم انسان را بگیرد، شیطان او را غافل میکند و نمی گذارد که دوستش را امر به معروف کند و او را بسازد؛ او باید دوست خود را به کاری که خداپسندانه و عقل پسند است دعوت کند، امّا شیطان کاری میکند که او نُصح محبّ را ترک کند و از خیرخواهی او دست بردارد.
این تحریکات شیطانی باعث میشود که انسان از مسیر ادب الهی خارج و مرتکب کار بدی شود؛ پس می توان گفت که طبق نظر صحیح، این دستور استعاذه به دنبال تمام دستوراتی است که خدای متعال فرموده است.
جایگاه استعاذه در برابر وسوسه های شیطان
خداوند به انسان دستور میدهد که در معاشرت هایش با کمال ادب برخورد کند؛ امّا این دستور اگر بخواهد به صورت یک روش رفتاری در بیاید باید بارها تکرار شود که زمان زیادی می برد، آفت و خطر اصلی هم از جانب شیطان همیشه متوجّه ماست حال باید چه کنیم؟
خدای متعال راهحلّ این مشکل را در استعاذه و پناه بردن به خود معرّفی میکند و میفرماید: «فَاستَعِذ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ»در این موقعیتهای خطرناک، از خداوند طلب پناهندگی کن. این معنای «استعاذه» است.
مطلبی که از این عبارت بهدست میآید این است که انسان بهتنهایی نمیتواند شر شیطان را از خود دفع کند؛ بلکه این کار، فقط کار خداوند است و تنها او میتواند این شرّ را دفع کند.
به عبارت دیگر انسان هیچگاه نمی تواند از شر شیطان خلاص شود؛ نه به تنهایی و نه با کمک دیگران؛ این قلّه فقط با امداد الهی فتح می شود پس باید به خدا پناه برد و با اعانت او بر وسوسه هایشیطان غلبه کرد.
چقدر این دستور زیباست که خدا به پیغمبرش می گوید اینطور مرا بخوان و بگو: «رَبِّ إِنِّی مَغلُوبٌ فَانتَصِر خداوندا! من زمین خورده هستم، دستم را بگیر و مرا یاری کن!» باید از خداوند طلب پناهندگی کرد تا از این معرکه نجات یافت./1324/ت۳۰۲/ج