معیارهای تحقق عدالت سیاسی از منظر شهید صدر
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، محمد حسین جمشیدی عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس در کرسی ترویجی با عنوان معیارهای تحقق عدالت سیاسی از منظر شهید صدر که امروز در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، گفت: طبیعی است که عدالت از مهمترین مسائل، در همه عرصه های جوامع انسانی نقش ویژه ای دارد و مهمترین نقش آن در بُعد عدالت سیاسی است که نه تنها شرایط زندگی مدنی افراد را ممکن میکند و حقوق آنها را در عرصه حیات جمعی تسریع میبخشد بلکه حقوقشان را در سایر بخش های عدالت نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
وی افزود: شهید صدر شخصیتی است که در حوزه عدالت، مباحث گوناگونی را ارائه کرده است. بر اساس دیدگاه شهید صدر مفروض اول این است که عدالت سیاسی در این نگاه در قالب منظومه ای فراگیر در چهارچوب جهان بینی اسلامی دیده میشود و از این جهت عدالت سیاسی در قالب عدل عام یا کلی بر جهان هستی حاکم است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس ابراز داشت: مفروض دوم این است که در این بحث به معیارهای تحقق عدالت سیاسی پرداخته خواهد شد زیرا فرض ما بر این است که عدالت خود نیاز به معیار و ملاک نداشته، بلکه خود عدالت، ملاک و معیار است، همینطور در روایات متعدد آمده است که عدل، خود به تنهایی میزان و معیار است.
وی اظهار داشت: مفروض سوم این است که عدالت به عنوان امری عینی و نفس الامری است به این معنا که عدل به عنوان امری گفتمانی و برساخته دیده نمیشود زیرا معمولاً دو نگاه به عدالت وجود دارد؛ یکی نگاه فلاسفه غربی مانند کانت که عدالت را در قالب امری برساخته، توافقی و قراردادی میبینند که برساخته خرد انسانی است و در نگاه دیگر عدل به مثابه امری عینی و نفس الامری است که نگاه اغلب حکیمان و فلاسفه مسلمان است، به این معنا که عدل را وجهی در عالم عینی میبینند، به عنوان امری ماقبل تجربه، ماقبل توافق و فطری که قابلیت ادراک عقلی نیز دارد، به همین جهت ما عدالت را به معنای دوم در نظر میگیریم که ساخته و حاصل توافق انسانها نیست.
جمشیدی بیان داشت: در بحث عدالت، باید بین ماهیت و جوهره عدالت از یک سو و تعریف عدالت از سوی دیگر تمایز قائل شد. جوهره و ماهیت عدالت در این بحث به معنای جامعه دو چهره ای است که یک چهره آن برابری و چهره دیگر آن استحقاق است یا به تعبیر دیگر برابری مبتنی بر استحقاق و شایستگی است که حاصل آن توازن و وسطیّت است. سوم مفهوم سیاسی عدالت است، در اینجا سیاست را به معنای تدبیر مشترک سرنوشت جمعی انسانها و مشارکت در آن در نظر میگیریم که هم از نوع کُنش مدیریتی و تدبیر است، هم در عرصه عمومی و همگانی است و هم به نوعی به همه افراد انسانی تعلق میگیرد.
وی افزود: برای اینکه مفهوم عدالت سیاسی را متوجه شویم باید رابطه عدالت و سیاست را در نظر بگیریم. این رابطه را به دو صورت میتوان مطرح کرد؛ یکی اینکه سیاست وصف عدالت باشد که در این نگاه، عدلی خواهیم داشت که سیاسی است و سیاسی بودن ویژگی و خصلت عدالت است. دوم اینکه عدالت، وصفی برای سیاست باشد که در این حالت سیاستِ عدل خواهیم داشت. در اینجا سیاستِ عدل مورد بحث جلسه نیست.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس ابراز داشت: اگر سیاست را به عنوان وصف عدالت در نظر بگیریم با توجه به نگاه اندیشمندان این وصف به دو صورت میتوان بررسی کرد. وصف اول نگاه توضیحی است که در آن سیاست به توضیح عدالت میپردازد و در این نگاه الگوهای متعددی مطرح شده است به عنوان نثال چهار الگوی نگرش ارسطو یا الگوی همکاری، الگوی روسویی و کانتی یا نگرش قرارداد، الگوی انصاف و الگوی مبادله است.
وی در پاین خاطرنشان کرد: در بُعد توضیحی وقتی میگوییم سیاست مبیّن عدالت است معمولاً این گونه در نظر گرفته میشود که سیاست به نوعی همان عدالت است یا عدالت به نوعی همان سیاست است. در بین اندیشمندان مسلمان به عنوان نمونه امام خمینی(ره) همین بحث را مطرح میکند که گویی عدالت و سیاست در نگاه ایشان یکی میشوند همچنان که نگاه شهید صدر در کتابش حوزه امور عمومی و اجتماعی انسان ها را به سه عرصه یا سه سیاست تقسیم میکند؛ اول سیاست اعلی دوم سیاست اقتصادی و سوم سیاست قضایی./966/پ۲۰۲/ب۱