شاخصههای خانواده برتر
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا،خانواده از ارکان مهم تشکیل دهنده جامعه است و طبیعتا جامعهای، آرمانی و متعالی خواهد بود که متشکّل از خانوادههای اصیل و متعالی باشد.
خانواده متعالی شاخصههای متفاوتی خواهد داشت. در فرهنگها و آیینهای مختلف ملاکهای خانواده خوب با یکدیگر فرق میکند. خانوادهای که متأثر از فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام باشد ویژگیهای خاص خودش را دارد. ایمان، اخلاق و تقوا را میتوان به عنوان ارکان اصلی چنین خانوادهای برشمرد.
ایمان و تقوا، نقش خدا باوری را پر رنگ میکند؛ چرا که اصولا این دو، بدون خداباوری معنا ندارند و از طرفی لازم و ملزوم یکدیگر هستند. تا ایمان به خدا نباشد، تقوای حقیقی عملی نخواهد شد. با رعایت تقوا است که حریمها حفظ میشود. اخلاق محوری هم به نوعی معلول تقوا است. هر چند کسانی که اعتقادی به خدا ندارند ممکن است که اخلاقی خوش داشته باشند و در بعضی موارد تقوا داشته باشند، ولی تا زمانی که ایمان به خدا نباشد تقوا و اخلاق رنگ الهی به خود نمیگیرد.
ظلم نکردن زن و شوهر به یکدیگر و حفظ احترام متقابل، رعایت حقوق فرزندان، احترام فرزندان به پدر و مادر، تبعیت زن از شوهر در چهارچوبی که شرع مقدس معین کرده، همگی از نتایج مهم تقوا است که از ویژگیهای یک خانواده نمونه به حساب میآید و با سیره عملی اهل بیت هماهنگی پیدا میکند.
وظیفه شناسی اعضای خانواده
یکی از نکات مهمی که در استحکام و گرم کردن کانون خانواده میتواند نقش بسزایی داشته باشد این است که هر یک از اعضاء خانواده نسبت به وظایف خودشان آشنایی داشته باشند و به آن عمل کنند؛ زن بداند که چه وظایفی در قبال شوهرش دارد و مرد هم به همین صورت نسبت به وظایفش در مقابل همسر واقف باشد و سعی کند که آنها را انجام دهد. فرزندان احترام پدر و مادر را داشته باشند و تا جایی که مخالفت خدا صورت نگیرد مطیع آنها باشند. پدر و مادر هم بدانند که چه حقوقی از فرزندان بر عهده آنها میباشد و در ادای آن حقوق کوتاهی نکنند.
قناعت، شاخصهای برای استحکام خانواده
خانواده برتر ابعاد مختلفی میتواند داشته باشد. یکی از آنها قناعت کردن است که در حفظ بنیان خانواده بسیار مهم است. قناعت گنجی ارزشمند است که به فرموده امیر مؤمنان علیهالسلام تمام نشدنی است (القناعه مال لا ینفد). یکی از معانی که در روایات درباره حیات طیبه گفته شده، به قناعت معنا شده است.
اصولا قناعت پیشگی در زندگی مادی باعث میشود که انسان کمتر غصه مادیات را بخورد و چه بسا روحیه شکرگزاری را در وجود انسان تقویت کند؛ چرا که یکی از عوامل اصلی ناسپاسی انسان نسبت به خداوند روحیه طمع و عدم قناعت است. در آموزههای دینی توصیه شده که انسان در امور مادی به پایینتر از خودش نگاه کند. طبیعی است چنین دیدی میتواند انسان را شاکر خداوند قرار دهد و او را از حرص و طمع باز دارد.
حرص و طمع آرامش روانی را از انسان سلب میکند و وقتی این مسئله در درون خانواده ریشهدار شود طبیعتا آرامش روانی خانواده را به هم میریزد و تبعات منفی را میتواند به همراه داشته باشد.
یکی از تبعات منفی و خطرناک حرص و عدم قناعت، توسل به مال حرام است. طبیعتا اگر حرص در وجود انسان نهادینه شود و نتواند به آن چه که دارد قانع باشد و از طرفی توانایی نداشته باشد که آن را از حلال بدست آورد ممکن است که به سمت مال حرام سوق داده شود.
گاهی اوقات مرد قناعت دارد ولی این زن است که با نداشتن قناعت و توقعات بیمورد سبب میشود که شوهرش آلوده به مال حرام شود؛ چرا که یکی از دلایلی که مرد به سمت کسب درآمد حرام میرود، درخواستهای بیش از حد و بعضا نامتعارفی است که از طرف همسرش متحمل میشود.
نقش حرص در حسادت
یکی دیگر از تبعات حرص، حسادت ورزی به کسانی است که اوضاع مالی بهتری دارند و خود این حسادت ممکن است که کار را به غیبت، افتراء و بدبینی به دیگران بکشاند.
گذشت، شاه کلیدی مهم برای استحکام خانواده
گذشت همسران نسبت به یکدیگر یکی از موارد مهمی است که در استحکام کانون خانواده ایفای نقش میکند. زن و شوهر باید مانند لباس عیوب همدیگر را بپوشانند؛ همچنانکه خداوند در قرآن میفرماید: «هنّ لباس لکم و انتم لباس لهنّ» (بقره/187)
لباس از يک سو انسان را از سرما و گرما و خطر برخورد اشياء به بدن حفظ مىكند و از سوى ديگر عيوب او را مىپوشاند و از سوى سوم زينتى است براى تن آدمى؛ اين تشبيه كه در آيه فوق آمده اشاره به همه اين نكات است.
دو همسر يكديگر را از انحرافات حفظ مىكنند، عيوب هم را مىپوشانند وسيله راحت و آرامش يكديگرند و هر يک زينت ديگرى محسوب مىشود.
اين تعبير نهايت ارتباط معنوى مرد و زن و نزديكى آنها را به يكديگر و نيز مساوات آنها را در اين زمينه كاملا روشن مىسازد، زيرا همان تعبير كه درباره مردان آمده درباره زنان هم آمده است بدون هيچ تغيير. (تفسیر نمونه/ج1/ص650)
ریشه بسیاری از اختلافات خانوادگی و طلاقهایی که صورت میگیرد ناشی از همین عدم گذشت است که زن و مرد از خود نشان نمیدهند و سبب تلخکامی زندگی میشود. اختلاف سلیقه و تفاوتهای اخلاقی یک امر طبیعی است و زن و شوهر نباید توقع داشته باشند که طرف مقابلشان واجد تمام خصوصیات مورد علاقه آنها باشد و مشخص است که چنین چیزی نشدنی است و باید با این اختلافات کنار آمد وگرنه هر لحظه ممکن است که بنیان خانواده متزلزل شود.
از طرفی انسان مصون از خطا و اشتباه نیست و ممکن است که عمل نادرستی از او سر بزند؛ از اینرو تا جایی که جا دارد زن و شوهر باید در این موارد گذشت داشته باشند تا استحکام کانون خانواده را با مشکل مواجه نسازند. میتوان ادعا کرد که شاه کلید بسیاری از اختلافات خانوادگی که برخی از آنها منجر به طلاق نیز میشود عدم گذشت زوجین است.
یکی دیگر از تبعات عدم گذشت که صفا و صمیمیت خانواده را مخدوش میکند و خوشحالی شیطان را به همراه دارد مشاجرات زن و شوهر است.
در کتاب لئالی الاخبار از پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم نقل شده است: «اذا اخَتَصَمَتْ هِیَ وَ زَوجُها فیالبَیتِ فَلَهُ فی کُلِّ زاویَهٍ مِن زوایَا البَیتِ شَیطانٌ یُصفِّقُ و یَقولُ: فَرَّحَ اللهُ مَن فَرَّحَنی؛ زمانی که زن با همسرش در منزل مرافعه و مشاجره میکند، در همان زمان در هر یک از زوایای منزل یک شیطان مشغول کف زدن و شادمانی است و میگوید: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و خوشحال کرده است!» /999/ی۷۰۲/س
بابک شکورزاده