چهل روز متوالى از عاشورا تا اربعین در واقع مراسم سالانه و رسمى اعلام انزجار از ظالمان تاریخ است و در این اعتراض عمومى، امام حسین(ع) سمبل شجاعت، پایمردى و آزادگى و یزید نماینده و مظهر جور و فجور است، لذا اجتماع بزرگ اربعین حسینی نشان میدهد یاد امام حسین(ع) صدرنشین محفل دلهاست و افکار عمومى بیش از هر حادثه مهم دیگرى تحت تأثیر حادثه کربلاست.
این چهل روز فرصت مناسبى است تا مردم، عشق به امام حسین و کینه و تنفر از قاتلان او را در دل خود بپرورانند و این کینه را با پوست و گوشت خود و فرزندانشان در آمیزند و عظمت گرمى حماسه عاشورا را به هر عصر و نسلى برسانند و شور عاشورا را هر سال تازهتر از سال گذشته برپا کنند تا کلاس درس عاشورا هر سال با شکوه تر از سال پیش برپا شود.
راهپیمایی اربعین حسینی، تجلی وحدت و همدلی امت اسلامی
بیشک راهپیمایی عظیم اربعین به مثابۀ سرمایۀ اجتماعی در تحقق وحدت اسلامی است که بازتولید کنگرۀ عظیم حج ابراهیمی در مقیاسی متفاوت و با محوریت گفتمان شیعی در راستای خوداگاهی دینی، ترسیم دقیق زندگی در ساحت امت واحده را رقم میزند؛ از این رو اربعین اشتراکات اعتقادی، ارزشی و آرمانی در ساحت حیات مؤمنانه را به اوج میرساند و جذب حدأکثری در ارتباطات میان فرهنگی تشیع با سایر مؤمنان از بلاد مختلف اسلامی و حتی جذب اقشار مختلف ممالک غیر اسلامی را به همراه دارد و روح جمعگرایی و نفی اومانیسم و فردگرایی را ارتقاء میبخشد.
اربعین؛ نماد صلح طلبی امت اسلامی
گفتنی است خروش میلیونی شیعیان و حتی برادران اهل سنت و حضور آزادیخواهان و ظلمستیزان از دیگر ادیان توحیدی در راهپیمایی اربعین حسینی حاکی از این مسألۀ مهم و کلیدی است که امام حسین(ع) نه برای جنگ طلبی، بلکه برای تحقق اهدافی همچون عدالت و صلحجویی قیام کرده است، لذا راهپیمایی عظیم اربعین، ترسیم بخشی به واقعهای تاریخی است که آیندهشناسی جهانی را با مولفۀ صلح طلبی و قیام علیه ظلم را به منصۀ ظهور میرساند که به نوبۀ خود میتواند به عنوان منشور وحدت میان مذاهب اسلامی مورد توجه قرار گیرد.
البته صلح طلبی نه به معنی تسلیم در برابر ارزشهای جاهلانه، بلکه به معنی ایستادگی در برابر هنجارشکنیهای جاهلی است، لذا حمایت از ارزشهای انسانی، صلح طلبی و اتحاد جوامع اسلامی مهمترین پیام راهپیمایی اربعین حسینی است که زمینهساز صلح جهانی است.
شکست راهبرد اسلام هراسی؛ ارمغان راهپیمایی اربعین حسینی
بی جهت نیست که آمریکا و متحدانش به ویژه رژیم آل سعود و گروههای تکفیری هم چون داعش با اجتماع عظیم اربعین حسینی به علت وجود عناصر وحدت بخش در گفتمان معنایی آن ابراز مخالفت میکنند، زیرا قدرتهای استکباری از یک سو نه با صلح، بلکه با جنگ مدعی تکامل بشریاند، حال آنکه حضرت سیدالشهداء(ع) نه باجنگ طلبی، بلکه در راستای روشنگری از تباهی و فساد حکومت استبدادی زید، حتی خانوادۀ خود را به کربلا برد تا اینگونه پیام صلح طلبی و اصلاح طلبی را در امت اسلامی آشکار کند.
از این جهت رویکرد رسانههای معاند اسلام بر محور اختلاف افکنی میان مسلمانان باز تعریف شده است؛ بدین نحو که علاوه بر بایکوت خبری این راهپیمایی عظیم، با اتخاذ مواضع ضد اسلامی و تفرقه افکنانه، بار دیگر رسوایی روز افزون خود، در اسلام ستیزی و حتی مخالفت با ارزشهای انسانی را برای همگان آشکار میکند.
اخیرا مشاهده میشود بنگاههای سخنپراکنی با راهبرد نخنمای «تفرقه بینداز و حکومت کن» به عنوان مهمترین سیاست شیطانی، در راستای نفی آثار و برکات اربعین در مؤلفههای میان فرهنگی، حرکت کرده و با برجستهسازی مقولهای صوری به نام مرزهای جغرافیایی و دیگر مباحث از این دست، در پی القای جنگ فرقهای و قومی حرکت میکنند، لذا میبینیم رسانه های غربی از عشق و علاقۀ جوانان ملل اسلامی برای حضور در راهپیمایی اربعین حسینی اظهار تعجب میکنند و با غفلت عامدانه از مشترکات بینظیر مذهبی، اجتماعی فرهنگی و تمدنی میان جوامع اسلامی، کم رنگ شدن مرزها میان کشورهای اسلامی و تقویت تعاملات و مناسبات آن جوامع را امری عجیب میپندارند.
این توطئه دولتهای غربی در حالی است که جوامع غربی خود برای تقویت تعاملات منطقهای در راستای برداشته شدن مرزهای جغرافیایی حرکت کرده و حمایت از امنیت، اقتصاد و فرهنگ جوامع غربی، به عنوان اصول ذاتی کشورهای اتحادیه اروپا مورد تأکید دولتهای اروپایی قرار گرفته است، اما بر خلاف خیال باطل رسانههای معاند غربی در اسلامهراسی، ظرفیت اربعین در راستای تقویت بیداری اسلامی و استکبارستیزی به تبعیت از گفتمان انقلاب اسلامی عمل خواهد کرد؛ به ویژه آنکه ماهیت پلیدی دولتهای استکباری هم چون آمریکا، انگلیس و دیگر متحدان کاخ سفید برای مردم منطقه در بحرین، یمن، عراق، سوریه، لبنان و دیگر کشورهای اسلامی آشکار شده است.
شکوه ارتباطات میان فرهنگی در سایۀ اربعین حسینی
از منظر همۀ اندیشمندان و فرهیختگان جهان، تعاملات میان فرهنگی جوامع بشری از جمله شاخصههای حقیقی جهانی شدن و جهانیسازی به معنای واقعی است؛ از این رو ارتقای همگرایی فراملیتی و فرادینی در میان آحاد مردم مقولهای ارزشی محسوب میشود که میتواند در تعمیق مناسبات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی موثر واقع شود.
با این تفاسیر باید تأکید کرد اجتماع میلیونی اربعین حسینی با شکوه بی حد و حصر خود، بیانگرکارکرد والای آن مناسک از یک سو و عشق و محبت امت اسلامی و حتی دیگر جوامع بشری به آموزههای ناب اهل بیت(ع) است؛ به نحوی که کنگرۀ عظیم اربعین حسینی تجدید پیمان همۀ مسلمانان با امام حسین(ع) به شمار میآید که در حقیقت ابعاد و زوایای بیداری مسلمانان و جوامع انسانی در ظلمستیزی را آشکار میکند. اینگونه است که راهپیمایی عظیم اربعین از جمله مهمترین مصادیق بارز تعاملات میان فرهنگی میان جهان اسلام و دیگر جوامع بشری به شمار میرود که با برداشته شدن مرزهای جغرافیایی، قلوب انسانهای آزاده را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک میکند.
تحقق این مهم از آن جهت است که اربعین از ظرفیت عظیم تولید معنا و نماددار شدن معانی انسانی در میان همۀ ادیان آسمانی، در گذشته، حال و آینده برخوردار است به نحوی که باید کنگرۀ عظیم اربعین حسینی را انقلاب ارتباطی در جهان معاصر به شمار آورد، زیرا ارتباطات به تاریخ، جغرافیا و آیندهنگری میپردازد و اربعین تعبیر حقیقی تاریخ عاشورا و تبیین جغرافیای معرفتی کربلا برای ترسیم آینده نگری در عصر ظهور تلقی میشود.
این مولفۀ کلیدی در حالی رقم میخورد که استانداردهای تمدن غربی بر مدار تقلیل معارف بشری به ساختارهایی صرفاً اجتماعی محدود شده است، اما فرهنگ اربعین و آثار جامعه شناسانۀ آن بر محور بازگشت به حوزۀ فرهنگی اسلام نبوی قابل تعریف است؛ لذا فرهنگ اربعین به شدت پویاست و سازو کار پویایی فرهنگ اربعین بر محور ارتباطات متمرکز شده است، به نحوی که فرهنگ وجه ثباتی اربعین است و ارتباطات وجه پویایی آن محسوب میشود./۸۱۶/د۱۰۳/ب۲