۰۹ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۵
کد خبر: ۵۳۵۸۲۳
یادداشت؛

انگار هیچ‌چیز سر جایش نیست

هیچ چیز انگار سر جایش نیست. جای ظلم کردن‌ها و دوست داشتن‌ها هم عوض شده. یکی به خیال لطف، ظلم می‌کند. سگ‌ها و گربه‌ها، قلاده به گردن دارند و هم‌خانه آدم‌ها می‌شوند. آنهایی که قاعدتا باید همخانه باشند، رها می‌شوند.
یادداشت

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از فارس، حسن حسن‌زاده از خبرنگاران جوان کشور متنی را درباره محبت انسان‌ها به حیوانات منتشر کرده است که در ادامه می‌خوانید: نیکی و توجه به حیوانات یکی از شاخصه های سلامت روانی فرد و حتی در ابعاد بزرگتر، ویژگی یک جامعه سالم و دغدغه مند است. جامعه ای که حتی حیوانات هم در آن از امکانات و مواهب موجود سهم و حقی دارند. جامعه ای که بزرگترین حق حیوانات یعنی حق حیات و زندگی در محیط طبیعی شان را از آنها سلب نمی کند. اگر جایی قلمرو حیاتش با نوعی از حیوان در هم بیامیزد، با مهربانی برایش کمی جا باز میکند و بی آنکه لگد حماقت نثارش کند، وعده ای برایش درست همانجا که باید زیست کند، کنار می گذارد.

این روزها اما همه چیز انگار در هم آمیخته. بد ترکیب شده. اصلا گره کور خورده. دوست داشتن ها سر جایش نیست. عوضی ها و بدلی ها بیشتر در بوق و کرنا می شوند. سگ ها و گربه ها، قلاده به گردن دارند و همخانه آدمها می شوند. آنهایی که قاعدتا باید همخانه باشند، رها می شوند. گور خواب و کارتن خواب و بی‌خواب می شوند. هیچ چیز انگار سر جایش نیست. جای ظلم کردن ها و دوست داشتن ها هم عوض شده. یکی به خیال لطف، ظلم می کند. عشق و احساس در جای حقیقی اش حد و مرز می خورد. شبیه بده بستان می شود. بستان کاری ها جای دیگری مطالبه می شود و بدهی های احساسی هم جای دیگری تسویه می شود.

اینطور که بشود، یعنی یک جای کار می لنگد. یعنی همین احساس محبت به حیوان ها هم کجکی است. یعنی سر ایستگاهی سوزن بان حواسش نبوده و قطار به مسیر اشتباهی رفته. همه چیز که سر جایش باشد، احساس ها هم واقعی می شود. صاف میشود. سر جایش خرج می شود. آنوقت حیوانات به محیط طبیعی شان بر می گردنند و همانجا محبت رهگذران را جرعه جرعه سر می کشند. همانجا طبیعت برای شان اشک می ریزد. انسان ها تنها نمی شوند و حیوانات هم تنهایی در آغوش سرد بیگانه نمی میرند./۱۳۲۵//۱۰۳/خ

ارسال نظرات