موانع استقلال علمی در کشور و راهکارهای پیش رو
اشاره: رهبر معظم انقلاب در دیدار شرکتکنندگان در نهمین همایش ملی «نخبگان فردا»(۱۳۹۴/۰۷/۲۲) فرمودند «نسل جوان دورهی ما یعنی شماها، میتوانید این افتخار را برای خودتان به ثبت برسانید که شما نسل جوانی بودید که توانستید کشور را به مراحل بزرگ پیشرفت علمی برسانید؛ این افتخار، خیلی افتخار بزرگی است. نسل جوانِ امروز، میتواند این افتخار را برای خودش جلب بکند که به جای اینکه به شکل تبعی دنبالهی دیگران باشد، عزّتمندانه توانسته پایههای استقلال علمی و پیشرفت علمی را در این کشور محکم کند و کار کند و تلاش کند. این افتخار میتواند برای نسل جوان دورهی ما و دورههای اوّلیّهی انقلاب باشد».
از راهکارهایی که برخی کارشناسان در زمینه ایجاد استقلال علمی در کشور مطرح می کنند می توان به «تبیین و تعریف جایگاه علم و علمآموزی»، «یافتن استعدادهای علمی»، «استفاده از دانشهای موجود در جهان» اشاره کرد.
به هر حال به گفته برخی کارشناسان هنوز ابتدای راه ایجاد استقلال علمی در کشور هستیم؛ برای همین باید در این عرصه تلاش فراوان کرد و نظر کارشناسان را درباره چگونگی ایجاد استقلاب علمی در کشور جویا شد و همه آنها را به ورطه عمل کشید.
این دغدغه سبب شد تا خبرنگار خبرگزاری رسا با حجت الاسلاموالمسلمین امیر جهانیفرد، عضو هیأت علمی جامعة المصطفی و مدیر گروه تبلیغ و مطالعات اسلامی پژوهشکده باقرالعلوم(ع) درباره بحث استقلال علمی در کشور گفتوگو کند.
وی معتقد است، اگر ما چند سال به جوانان خودمان اعتماد کنیم خواهیم دید که بسیاری از زمینه های استقلال علمی در کشور را توسعه میدهیم؛ حالا اعتماد به جوان که با دو تا سخنرانی که نمیتوانیم بگوییم که من اعتماد به جوانان کردم، وقتی میگویم که من به جوانان اعتماد کردم یعنی ساختارهای حمایتی و فرهنگیمان را برای این جوان بگذاریم تا در جهت ایجاد استقلال علمی تلاش کند.
متن کامل این گفتوگو در زیر تقدیم خوانندگان محترم می شود.
رساـ موانع استقلال علمی در کشور را بررسی کنید؟
اولاً خود استقلال علمی را به اعتقادم باید مورد بررسی قرار داد؛ برخی اعتقادشان بر این است، یا حداقل در عمل این را نشان میدهند، از مؤسسات گرفته تا افراد، اعتقادشان بر این است که اگر خودشان تولید علمی داشته باشند، چون خودشان تولید کردهاند این استقلال علمی میشود، خوب اعتقاد من این نیست که اگر ما مقالاتی را در داخل یا پایاننامهها یا کتابهایی را در داخل تولید کردیم استقلال علمی میشود، نمیخواهم بگویم که هیچ استقلالی در این نیست، این بخشی از استقلال علمی است، آنچه مهم است و میبینید که یک نفر مانند رهبری به صورت جدی در آن میدمد و میگوید که باید به سمت تولید علوم اسلامی برویم، تولید علوم اسلامی مبتنی بر شیوههای اسلامی میتواند استقلال علمی کشور را به صورت تام و تمام به دنبال خودش داشته باشد، اگر تولیدات ما، نوشتههای ما از مقالات علمی گرفته تا سایر محصولات علمی دیگر مانند پایاننامه و کتاب و اختراعات مبتنی بر شیوه تولید دانش بومی باشد این استقلال علمی است
یعنی اینکه تولید دانش و محصولات علمی فرآیند کاملی را طی میکنند تا به محصول میرسند، شما اگر بروید و یک دستگاه تولیدی را از بیرون کشور بیاورید و محصول تولید کنید، این بخشی از استقلال است، میگویند که دستگاه تولیدیاش را آوردهای ولی هنوز وابستهای چون اگر این دستگاه خراب شود و این دستگاه کم و کاستی پیدا کند باز شما وابسته به خارج از کشور هستی، ولی اینکه عرض میکنم از مرحله مسألهیابی، از همان مرحله اول تولید دانش تا نهاییترین بحث پژوهش یعنی تدوین گزارش علمی، صفر تا صد این در کشور تولید میشود، اگر آقا میفرماید که تولید علوم اسلامی، به اعتقاد بنده این مد نظرش هست
یعنی شیوه را خودمان تولید کنیم، بر اساس این شیوه خودمان شروع به تدوین گزارشات علمی کنیم، بر اساس تدوین این گزارشات علمی باید شروع کنیم به محصولات پژوهشی و بعد بگوییم که ما مستقل شدهایم یا فرآیند استقلال را طی میکنیم، لذا اعتقاد من بر این است که استقلال به این معنای تام و تمام است؛ اگر چه زمانبر است اما اگر قرار است که استقلال علمی شکل بگیرد ما باید این فرآیند را طی کنیم و به این نتیجه برسیم
رساـ چه موانعی به این استقلال ضربه میزند؟
یکی از اصلیترین عوامل و موانعی که باعث ضربه به این استقلال علمی میشود نبود خودباوری است، اینکه میبینید آقا میفرماید که بزرگترین دستاورد انقلاب این است که به ما گفت ما میتوانیم، بزرگترین هدیهای که مرحوم امام به ملت ایران داد گفت که شما خودتان میتوانید ما باید سر پای خودمان بایستیم، ما مشکل جدیمان در عرصه تولید دانش یا استقلال علمی این است که پژوهشگران ما هنوز به این نتیجه که ما میتوانیم نرسیدهاند، اگر هم میگویند که ما میتوانیم، میگویند ما میتوانیم بر اساس روشهای خارجی و غربی به برخی از محصولات برسیم، باید ما میتوانیم را توسعه و تعمیق داد؛ ما باید به این هویت اصلی خودمان برسیم، به این هویت انقلابی خودمان برسیم و بگوییم که ما میتوانیم بیاییم هم روش تولید دانش را خودمان بومی کنیم و هم محصولات تولیدی را بومی کنیم، نیازهای جامعه خودمان و نیازهای بیرونی را هم برطرف کنیم.
استعدادهایی که الان مد نظر ماست و امکاناتی که در اختیار ماست، چگونگی استفادهاش را ما باید عالمانه بگوییم، این گفته نشده است؛ این نوع نگاه نیست، لذا به اعتقاد من اصلیترین مانعی که باعث شده است استقلال علمی کشور هنوز که هنوز است مانند فضای سیاسی کشور مستقل نشود عدم خود باوری است؛ عدم خود باوری است که در نوع پژوهشگران، دانشمندان، فرهیختگان یا دانشوران ما وجود دارد، اگر این برطرف شود صد در صد ما امکان رشد برایمان فراهمتر خواهد شد.
یکی دیگر از عوامل عدم استقلال عدم وجود ساختارهای حمایتی است؛ ما به صورت جدی پژوهشکدههایمان، مراکز حمایت از تولید دانشمان، آموزش دانشمان، تربیت متخصصین دانشمندمان، مجموعه اینها مجموعه شفاف و درست حسابی نیست که برای همه واضح باشد، برای همه وضوح داشته باشد، بتوانند سیاستهای حمایتی خودشان را وسط بیاورند و حمایت کنند، اینطور نیست، معمولاً پژوهشکدهها، آموزشکدهها و عرصههای به کارگیری یا تجاریسازی علوم چیز پیچیدهای است، یعنی الان شما بنیاد نخبگان را دارید، معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری را دارید، قسمتهای مختلف را دارید، اینها حمایت را پیچیده کرده است؛ ساختار وقتی برای حمایت شفاف نباشد صد در صد ما در استقلال علمیمان گیر میافتیم
یکی از جدیترین مسائل و عواملی که در جهت عدم استقلال مانعتراشی میکند این است که ما ساختار حمایتیمان متناسب با دانشمندان جوانمان نیست، اگر ساختار حمایتیمان متناسب با دانشمندان جوانمان باشد، به جوانمان در عرصه تولید دانش اعتماد کنیم، در عرصه استقلال علمی اعتماد کنیم، صد در صد دانش را بومی میکنیم، صد در صد آن اسلیمی سازی علوم را به صورت جدیتر پیش میرویم، چطور ما تجربه کردهایم در عرصه نظامی به جوانانمان اعتماد کردیم، پیروز شدیم، به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کردیم، الان چطور در عرصه نظامی، دفاع از حرم اهل بیت، به جوانانمان اعتماد کردیم و اینطور داریم با کمترین بضاعت دستاوردها و موفقیتهای خوبی را کسب میکنیم، صد در صد در عرصه دانش هم همینطور است؛ یعنی صد در صد در عرصه استقلال علمی اگر ما اعتماد به جوانمان داشته باشیم مطمئناً هم سرعت استقلالمان بیشتر است و هم عمق و گستره استقلالمان بیشتر خواهد شد؛ اما ساختاری که الان از مراکز علمی، از تولید دانش، به کار گیری دانش استفاده میشود و مبتنی بر آن فرآیند تولید و به کار گیری دانش را مدیریت میکند ساختاری نیست که جوانگرا باشد، ساختاری نیست که جوانان را حمایت کند.
مثلاً جوانی به یک درجاتی از علم و مدارکش رسیده است، حالا این باید در مراحل آزمون و خطای خودش پیش برود تا بتواند از این حمایت این ساختارها استفاده کند، به اعتقاد من همین چندتا اگر فراهم شود موانع دیگر را هم میشود نگاه کرد و دید، اما این چندتا موانع اصلی و مهم هستند.
رساـ نهادهای آموزشی برای رسیدن به استقلال علمی بومی در کشور نیازمند چه نگاه معرفتی هستند؟
یکی از جدیترین مواردی که میتواند استقلال علمی را سریعتر کند و گسترش دهد و اصلاً شکل دهد نگاه به مدیریت دانش است، ما مراکز آموزشیمان یک قطعهای از مراکز مدیریت دانش هستند، میدانید که مراکز آموزشی در مرحله دوم فضای علمی قرار میگیرند، یعنی مرحله اول مراکز پژوهشی، مراکز تولید دانش میشود، در مرحله دوم دانش آموزش دانش میشود، یعنی بعد از اینکه شما تولید دانش انجام دادید در مرحله آموزش دانش میآیید، هم در مرحله تولید دانش و هم در مرحله آموزش و هم در مرحله به کار گیری دانش یعنی تجاریسازی دانش، یا به کارگیریاش در عرصه واقعی زندگی، یکی از چیزهایی که به اعتقاد من باید شاخص قرار بگیرد و وسط کار بیاید این است که ما باید زمینه ما میتوانیم را فراهم کنیم، زمینه ما میتوانیم در عرصه تولید دانش این است که اعتماد به شیوههای مختلف و جدید در عرصه تولید دانش و آموزش دانش اعتماد شود.
شیوههای جدیدی در آموزش و پژوهش دارد، شیوههای جدیدی در به کار گیری دانش دارد، ما این شیوههای جدید را اعتماد نمیکنیم، اگر قرار است که استقلال علمی پیدا کنیم باید آن ساختار قبلی شکسته شود، ساختار وابسته، ساختار انحصاری است، ساختار قبلی، سرفصلهایی که ما در مراکز آموزشیمان دیدهایم، ساختار ارزشیابی که در مراکز آموزشیمان دیدهایم، نوع نگاهی که در تدوین متونمان در مراکز آموزشی دیدهایم، در اینها نوع نگاه وابسته و انحصاری بوده است، نوع نگاه وابسته بوده است؛ یعنی ما به غربیها اعتماد کردهایم، به بیرون از کشور اعتماد کردهایم و این کار را کردهایم.
اگر قرار است که کار جدید و استقلال علمی شکل بگیرد، تقویت شود، گسترش یابد و سرعت بیشتری پیدا کند حتماً حتماً باید به شیوههای جدید اعتماد کرد؛ حتماً حتماً باید زمینههایی را فراهم کرد که وقتی جوان یا دانشمند من میآید و میگوید که شیوه جدیدی در تولید دانش و آموزش دانش و ارزیابی دانش دارم امکان بروز و ظهور برایش داشته باشیم، سرفصلها همینطور، نوع دیدن رشتهها همینطور، شما رشتههای علمی که در کشورمان تدوین میشود و آموزش داده میشود، یکی از مشکلات جدی که خود مسئولین کشور هم میگویند این است که دانش آموختگان ما بیکار هستند، غالب بیکارانمان دانش آموخته دانشگاه هستند، چرا این اتفاق میافتد؟ این جوانی که در سطح دانشگاه میآید و به یادگیری شروع میکند، این که نمیدانسته است نیازمندیهای اجتماعی چیست؟ آنکه در شوراهای علمی نشسته است و رشتههای علمی را و سرفصلهای دانشگاه را تصویب میکند باید نگاه جدید و جدی داشته باشد
مشکل جدی ما این است که دانشهایمان هم از آنجا تصویب میشود و میآید، سرفصلها را آنها میبینند، در صورتی که شما وقتی خارج از کشور میروید خود آنها هم متناسب با نیازمندیهای داخل کشور خودشان رشتهها را متفاوت میبینند، ما هم میتوانیم این کار را بکنیم و این توانمندی را داریم.
لذا من فکر میکنم که چه در مراکز پژوهشی، چه در مراکز آموزشی و چه در مراکز به کارگیری دانش ما باید زمینه تغییر را ایجاد کنیم، تغییر در مدیریت دانش و تغییر در عرصههای تولید و آموزش دانش را به روشهای جدید امکان بدهیم که بیایند ولو اینکه یک زمان محدودی را ولی این امکان باید برایشان فراهم شود؛ اگر این امکان فراهم شود صد در صد ما میتوانیم نوع نگاهی که مراکز آموزشیمان دارند را متفاوت کنیم.
علاوه بر این این هم در نوع نگاه معرفتشناسانه و معرفتی اینها دخیل است، هم اینکه ما یک سری از شیوههایی که داریم شیوههای مبتنی بر نگاههای معرفتی خود ماست، اگر زمینه شکلگیری روشهای جدید تولید دانش و آموزش دانش فراهم شود نگاههای معرفتی صد در صد روشهای مبتنی بر توحید، شیوههای مبتنی بر ولایت شکل خواهد گرفت و امکان بروز و ظهور پیدا خواهد کرد و میتواند شکل دهد.
رساـ استقلال علمی چه نسبتی با فرهنگ دارد و فرهنگ چه نقشی در تحقق استقلال علمی دارد؟
یکی از جدیترین چیزهایی که رهبر معظم انقلاب و کارشناسان دیگر هم نظرشان است، این است که فرهنگ فضای تنفسی جامعه است، اگر فرهنگ، فرهنگ ما میتوانیم باشد، اگر فرهنگ این باشد که ما به تولیدات داخلیمان اعتماد کنیم، اگر فرهنگ به این باشد که ما در جامعه مشکل داریم، اما جوان من میتواند این مشکل را حل کند و عرصه را به این جوان بدهیم، یعنی نوع نگاهمان، نوع فرهنگی که تولید میکنیم ما میتوانیم است، نوع فرهنگ ما اعتماد به داخل است، نوع فرهنگ ما جولان دادن و زمینه دادن به جوان باشد، صد در صد ما امکان تنفس برای استقلال علمی داریم، اما اگر فرهنگ این نباشد، فرهنگ وابسته است؛ نوع نگاه مردم ما این باشد که هیچ اعتمادی به جوان خودم نکنم، هیچ فرصتی برای آزمون و خطا و رشد ندهم، صد در صد امکان تنفس ندارد؛ یعنی شما استقلال علمی را میخواهید، با همان شیوه سابق میخواهید، با آن شیوه سابق نمیتوانید پیش بروید، صد در صد شما فرهنگ را باید تغییر دهید؛ فرهنگ و استقلال علمی به صورت جدی رابطه تنگاتنگی با هم دارند، همان قدری که ما در ساحت علمی مستقل میشویم، همان قدر فرهنگمان باورتر میشود
چون دانشمند من میتواند تولیدات جدیدتر، متقنتر، کاربردیتر، ارزانتری ایجاد کند، از آن طرف در صحنه به کارگیریاش هم همین اتفاق شکل میگیرد، به همان میزان اعتماد ملی به این تولیدات داخلی بالا میرود، به همان میزان جوان من وارد کار میشود، میتواند قشنگ تولیدات خود را در عرصههای مختلف داشته باشد، لذا شما میبینید که هر چقدر فرهنگ بارورتر شود استقلال علمی هم بارورتر میشود، هر چقدر استقلال علمی بارورتر شود تأثیرات کاملاً مستقلی در عرصه فرهنگ دارد؛ لذا به اعتقاد من نسبتشان کاملاً در هم تنیده است؛ وابسته به هم هستند، کاملاً متأثر از همدیگر هستند، همانقدر که ما در فرهنگمان، فرهنگ انقلابی شکل میگیرد، فرهنگ ما میتوانیم شکل میگیرد، فرهنگ تکیه بر ظرفیت داخل شکل میگیرد، همان قدر ما در استقلال علمیمان هم میتوانیم رشد داشته باشیم.
رساـ به نظر حضرتعالی هم اکنون درکشور چه مقدار به استقلال علمی نزدیک شدهایم؟
اگر بخواهم صریح صحبت کنم متأسفانه شما گلایهمندی رهبر معظم انقلاب را در دو نوبت از شورای انقلاب فرهنگی ببینید، وقتی گلایهمندی رهبر معظم انقلاب از شورای انقلاب فرهنگی شکل میگیرد یعنی فضای فرهنگی که در جامعه شکل میگیرد را نمیپسندد و این عدم رشد متناسب فرهنگ در فضای کشور صد در صد استقلال علمی را هم به چالش کشانده است؛ ما الان متأسفانه متأسفانه هنوز از این مرحله گذر نکردهایم که ما میتوانیم را در عرصه تولید دانش تدوین کتابهای کاملاً بومی و مستقل بر اساس تفکرات اسلامی، تفکرات ایران، تفکرات داخلی کشور، نتوانستیم آنقدر که باید و شاید تولید کنیم، لذا هنوز که هنوز است متفکرین غربی به لحاظ نگاه و نوشتار سرفصلهای متون آموزشی ما را پر میکنند، هنوز که هنوز است فرهیختگان دانشگاه که پیش حضرت آقا میروند حرف از پژوهشهای خودشان میزنند، نوع نگاهی که به پژوهشهای خودشان دارند، نوع نیازسنجی که دارند، نوع به کارگیری استعدادهایی که دارند، نگاه غربی است.
به اعتقاد بنده اگر بخواهیم عدد بدهیم 10، 15یا 20 درصد استقلال پیدا کردهایم و هنوز 80 درصد وابسته است؛ یک چیزی که باعث این فضا شده است و هنوز ما را در استقلال آن طور که باید و شاید راه نیانداخته است، یکی از مشکلات ما این است که میگویند دانش بی طرف است، در حالی که دانش بیطرف نیست.
دانش را میگویند که ذاتاً دانش است و برای خود دانش رشد میکند، اینطور نیست، شما تولیدات آنها را ببینید که مبتنی بر نگاه خودشان رشد میکند، مبتنی بر نیازمندیهای خودشان رشد میکند، مبتنی بر تأمین منافع خودشان رشد میکند، لذا از مواد شیمیایی استفاده میکنند، بمب میسازند، بمبهایی که میسازند در برخی از کشورها استفاده میکنند، داروسازیشان را جهت میدهند، هم در ساخت بمبهای شیمیایی و هم در ساخت داروهایی برای درمان مبتلایان و گرفتاران و مجروحین این بمبها؛ یعنی همانقدر که داروشناسانشان، کارشناسان موادشان در مواد شیمیایی کار میکنند همانقدر شرکت به او پول میدهد که پژوهش کن برای اینکه اگر کسی با گاز خردل مشکل پیدا کرد و شیمیایی شد چگونه باید درمان شود؟ لذا میبینید که برای تأمین منافع خودشان تولید میکنند؛ هم در عرصه ساخت سلاحهایشان و هم در عرصه ساخت داروهایشان و خیلی چیزهای دیگرشان؛ من اعتقادم بر این است که آقا فرمود که سلاح هستهای حرام است و ما نمیخواهیم بسازیم یک ظرفیت عظیمی را ایجاد کرد، یکی از چیزهایی را که ایجاد کرد این است که جهت دانش را ما تنظیم میکنیم، وقتی من میگویم که رهبر معظم انقلاب به عنوان رهبری میگوید که پژوهشگران ما، تولید کنندگان ما، دانشمندان ما در عرصه هستهای نباید به سمت ساخت سلاحهای جمعی بروند، باید به سمت استفادههای صلح آمیز از این دانش بروند، خوب دانش را جهت میدهد.
لذا به اعتقاد من یکی از جملات خطرناکی که استقلال کشور را دچار چالش کرده است این است که دانش یا مقاله آی اس آیی که در آمریکا و در غرب، در کشورهای مستکبر تولید میشود به ما ضربه نمیزند، برای چشمپزشکی این کار را کرده است؛ شما میبینید برای چه این کار را کرده است؛ اصلاً نوع نگاهشان تأمین منافع خودشان است؛ خودش یک بیماری ایجاد میکند و خودش داروهایش را هم ایجاد میکند، آن بیماری را گسترش میدهد و داروهایش را هم به فروش میرساند، ما این نگاه را نداریم، هیچکدام از پزشکان ما نمیرود که خودش بیماری تولید کند و خودش شروع کند.
لذا کاملاً جهت دانشمان متفاوت میشود، لذا فکر میکنم که میشود دانش مستقلی، و در این عرصه میشود تلاشهایی کرد که حداقل سرعت استقلال علمی کشور را بیشتر کنیم.
رساـ وابستگی مطلق به علوم غربی چه آسیبهایی دارد؟
من معتقدم که الان یکی از جدیترین نقشههایی که آمریکاییها میکشند، این است که در برخی کشورها به صورت نظامی حاکمیت خود را اعمال میکنند، در برخی از کشورها با آموزش کارشناسان، آموزش سیاستمداران، با آموزش قدرتمندان و اعتبار بخشی علمی به آنها کشور را غارت میکنند، من خواهشم این است که شما به آفریقا نگاه کنید که یک زمانی با بردهداری داشتند از منابع آفریقا استفاده میکردند، الان سیاه پوستانی را در آمریکا بردهاند و متخصص کردهاند، آماده کردهاند یا در عرصه پزشکی، دانشگاه، قدرتشان، با فکر غربی اینها را ورود دادهاند، شما میزان غارتگری، میزان سوء استفادههای مالی، میزان منافعی که الان آمریکاییها از آفریقا دارند را با زمان بردهداریشان بسنجید، اصلاً قابل سنجش نیست، جالب است هنوز که هنوز است کشورهای فقیر، عقب مانده هنوز کشورهای آفریقایی هستند، با اینکه بیشترین منابع را دارند، با اینکه قدرتمندانشان به اعتقاد خودشان در آمریکا به اصطلاح دموکراسی یاد گرفتهاند، دانش سیاست یاد گرفتهاند، دانش قدرت یاد گرفتهاند، یا برخی از دانشمندان دیگرشان
لذا اعتقاد جدی بنده بر این است که دانش غربی به هر نحوی که باشد زمینهای برای نفوذ آنها را فراهم میکند، مگر اینکه ما بتوانیم جهت و شیوهاش را تغییر بدهیم؛ با تغییر جهت؛ آن هم چقدر از آن را از آنها بگیریم؟ من اعتقادم بر این است که خیلی قسمت کمی دارد، یعنی اگر ما چند سال به جوانان خودمان اعتماد کنیم میبینیم که خیلی چیزها را توسعه میدهیم، حالا اعتماد به جوان که با دو تا سخنرانی که نمیتوانیم بگوییم که من اعتماد به جوانان کردم، وقتی میگویم که من به جوانان اعتماد کردم یعنی ساختارهای حمایتیمان را برای این جوان بگذاریم، ساختارهای فرهنگیمان را برای این جوان بگذاریم، نه اینکه از جوانان حمایت میکنیم و تمام شد؛ بالاخره باید زمینهای باشد، ده، پنج، شش سال پژوهش کند، یک جایی شکست بخورد و کمکش کنیم، یک جایی موفق شود، بعد میبینید که ما در چه عرصههایی میتوانیم به موفقیت دست پیدا کنیم.
رساـ تعریف شما از جهاد علمی چیست؟ آیا جهاد علمی میتواند به روند استقلال علمی شتاب ببخشد؟
به اعتقاد بنده که صد در صد میتواند؛ جهاد علمی اگر بخواهم جهاد را تعریف کنم، جهاد به اعتقاد بنده یعنی تلاش فراوان در جهت تحقق حاکمیت الله در سطح فرد و اجتماع است؛ این نوع نگاه، جهاد را در عرصههای مختلف زندگی گسترش میدهد، بخصوص در عرصه دانش؛ اگر ما مؤمنین مجاهدی داشته باشیم که وسط بیایند و با تمام داشتههایشان در عرصه تولید دانش و به کار گیری دانش یا آموزش دانش تلاش کنند صد در صد حاکمیت الله در سطح فرد و جامعه شکل میگیرد، اما تلاش فراوان باید وسط بیاید.
لذا در عرصه دانش به اعتقادم اصلیترین، بزنگاهترین، اصلاً نقطه عطف شکلگیری انقلابها، ادامه انقلابها و استقرار انقلابهایی مانند انقلاب اسلامی باید جهاد در عرصه علمی باشد و شاید شاهراه اساسی همین باشد که بد نیست بدانید که هم در دانشگاهها و هم در حوزهها نسل جوان، یعنی نسل سوم و چهارم انقلاب به صورت جدی میتوان حرکتهای جهادی را در عرصه تولید دانش و استقلال دانش دید؛ صد در صد این نگاه جهادی شتاب میبخشد و الان شتاب میبخشد و محصول این حداقل پنج شش یا ده سال دیگر خود را نمایان میکند، اگر میبینید که دشمنان ما الان از هر عرصهای برای ضربه زدن به ما استفاده میکنند صرف این است که آنها شتاب ما را رصد میکنند، تولید دانشهای انقلابی، تولید شیوههای انقلابی دانش را میبینند و جهاد را در عرصههای مختلف میبینند، جاهای مختلف در حال خروج از رکود هستند و سرعت را با همین جهاد علمی شکل میدهند.
رساـ با سپاس از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید. /۸۴۱/گ۴۰۲/س