۲۲ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۰
کد خبر: ۵۳۱۳۹۷
یادداشت؛

روی دیگر راهبرد جدید آمریکا

برفرض محال که ایران دوباره پای میز مذاکره حاضر شود و به توافقاتی دست یابد،‌ از کجا معلوم که کشوری که بدعهدی جزو ذات اوست و اصولاً وعده واهی دادن، بخشی از سیاست‌هایش است، به تعهدات جدیدش پایبند بماند و آن‌ها را هم مانند دفعات مکرر گذشته نقض نکند؟!
دشمنی آمریکا با ایران

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه «حمایت»، این روزنامه در یادداشتی از « محمد‌حسن قدیری‌ابیانه» نوشت:

روز گذشته راهبرد جامع «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا در قبال ایران منتشر شد و کاخ سفید همان‌گونه که بارها پیش از این مطرح کرده بود، موضوع «تأثیرگذاری جمهوری اسلامی در منطقه»، «توان موشکی» و «سپاه پاسداران» را در صدر اصول بنیادی استراتژی خود برای تقابل با ایران اسلامی قرار داد. این در حالی است که کاخ سفید، قدرت منطقه‌ای و توان موشکی کشورمان را ناقض «روح برجام» تلقی کرده و به بهانه آن می‌کوشد که از زیر بار تعهدات خود در توافق هسته‌ای شانه خالی کند. به‌عبارت‌دیگر، تصمیمات جدید آمریکا در قالب استراتژی جدید برجامی و نیز ادامه بدعملی این کشور در انجام تعهداتش، در راستای توقف رشد مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی به شمار می‌آید تا به‌مرور، ایران را به‌زعم خود تسلیم خواسته‌های نامشروع خود کنند. لذا توجه به نکات ذیل، ضروری به نظر می‌رسد.

1. دولت ترامپ می‌گوید که می‌خواهد ایران را به‌اصطلاح «محدودتر» کند که این امر، در نتیجه تغییر معادلات منطقه‌ای به نفع کشورمان است. در اولین بند اصول بنیادی راهبرد ترامپ ادعاشده که «راهبرد جدید آمریکا در قبال ایران، بر خنثی‌سازی نفوذ بی‌ثبات کننده ایران و مهار رویکرد تهاجمی آن به‌ویژه حمایت این کشور از تروریسم و گروه‌های شبه‌نظامی استوار است»؛ درصورتی‌که برخلاف خواست کاخ سفید، تأثیرگذاری ایران در غرب آسیا موجب شده که سایه شوم تروریسم تکفیری که ساخته‌وپرداخته دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا و غرب است، رو به افول رود و به همان اندازه از تفوق دیپلماسی آمریکایی در خاورمیانه کاسته شود.

نکته طنز ماجرا اینجاست که در بحبوحه تشکیل ائتلاف به‌اصطلاح بین‌المللی برای مبارزه با داعش به سرکردگی آمریکا، مسئولین این کشور درخواست مشارکت ایران در این ائتلاف خودخوانده را مطرح کرده بودند که با مخالفت صریح جمهوری اسلامی روبه‌رو شد. از سوی دیگر، رئیس‌جمهور وقت فرانسه و برخی کشورهای اروپایی، تلویحاً یا تصریحاً بر نقش مؤثر ایران در سرکوب تروریست‌ها تأکید کرده بودند و اینکه مقامات آمریکایی چنین حقایق روشنی را با وقاحت انکار می‌کنند، از تدارک پاپوش جدید توسط واشنگتن برای تداوم بدعهدی‌ها در انجام تعهدات برجامی خود حکایت دارد.

2. در راهبرد جدید کاخ سفید تأکید شده «ما به‌منظور ایجاد سدی در برابر اقدامات خرابکارانه ایران و احیای یک موازنه قوای استوار در منطقه بار دیگر ائتلاف‌های سنتی و شراکت‌های منطقه‌ای خود را احیا خواهیم کرد.» ترامپ باید به یاد داشته باشد که دولتمردان قبلی آمریکایی نتوانستند از احیای موازنه قوا و ایجاد شراکت‌های منطقه‌ای در کنار بکارگیری گزینه نظامی برای مقابله با ایران طرفی ببندند و خود او هم بی‌شک در این مسیر ناکام خواهد ماند. این بدان معنا نیست که دولت‌های آمریکایی مایل نبودند که اقدام جدی علیه انقلاب اسلامی را در دستور کار خود قرار دهند، بلکه به این دلیل است که نتوانستند و قدرت روزافزون جمهوری اسلامی اجازه چنین ماجراجویی‌هایی را به آن‌ها نداد.

3. آمریکایی‌ها به خود اجازه می‌دهند که از محمل «روح برجام»،‌ این‌همه تعابیر نامتعارف و وارونه را از مفاهیم روشن و غیرقابل خدشه نظیر مبارزه با تروریسم و حق مشروع یک کشور در برخورداری از توان دفاعی و تهاجمی استخراج کنند و بر پایه این درک غلط، استدلال می‌کنند که باید با ایران مقابله کرد تا با این حربه، تحریم‌های گسترده‌ای را علیه انقلاب اسلامی اعمال کنند. گویا رئیس‌جمهور متوهم آمریکا و استراتژیست‌های دولتش فراموش کرده‌اند که دست‌یابی ایران به تکنولوژی پیشرفته ساخت موشک‌های بالستیک دوربرد و نقطه‌زن و همچنین، فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای در اوج تحریم‌ها به دست آمد و در هیچ زمینه‌ای به این اندازه،‌ تحت تحریم‌های ظالمانه و نامشروع آمریکا و غرب نبودیم. بنابراین، اگر بنا باشد که بازهم چرخ لنگ تحریم‌ها به گردش درآید، با استفاده از تجربه‌های گذشته، این تهدید جدید نیز به‌سرعت به فرصت تبدیل‌شده و عزم مردم و مسئولین کشورمان را در مقابله با تحریم‌ها یقیناً افزایش خواهد داد.

4. با مرور ماه‌ها و سال‌های منتهی به توافق هسته‌ای، به هیچ اظهارنظری از مقامات کشورهای 1+5 برنمی‌خوریم که طی آن از حل مسئله هسته‌ای ایران و دست‌یابی به یک «توافق خوب» به‌علاوه موضوع موشکی، حقوق بشر یا نفوذ منطقه‌ای ایران سخن به میان آمده باشد و این موارد به‌صورت مجزا و منهای مناقشه هسته‌ای طرح می‌شد. زمانی هم که توافق به دست آمد،‌ همه دنیا آن را با نام «توافق هسته‌ای بین ایران و 1+5» شناختند ولی مدت کوتاهی نگذشت که دغل‌کاری غرب، مشخص و خواسته‌های دیگری را ذیل برجام مطرح کردند. درواقع، منظور آن‌ها از توافق که با نیرنگ و فریب درصدد نیل به آن هستند، این است که همه مطالبات و آرزوهای بربادرفته خود را از طریق توافق هسته‌ای و با مستمسک «روح برجام» برآورده کنند. این رویکرد زیاده‌خواهانه آمریکایی‌ها از روز اول مذاکرات وجود داشت و تاکنون هم ادامه دارد و به‌طورقطع، پس‌ازاین نیز تداوم خواهد داشت.

به فرموده رهبر معظم انقلاب، «ما هم می‌گوییم توافق خوب، آمریکایی‌ها هم می‌گویند توافق خوب؛ منتها ما که می‌گوییم توافق خوب، منظورمان توافق منصفانه و عادلانه است؛ آن‌ها که می‌گویند توافق خوب، توافق تمامت‌خواهانه است. اندکی در مذاکرات پیش رفته بودیم که زیاده‌خواهی‌های حضرات شروع شد؛ هرروز یک‌حرفی، یک بهانه‌ای؛ شش ماه تبدیل به یک سال شد، طولانی‌تر شد، مذاکرات شکل‌های گوناگونی پیدا کرد، چانه‌زنی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها مذاکرات را طولانی کرد، تهدید کردند، تهدید به تحریم بیشتر، حتی تهدید برای بکارگیری نظامی‌گری؛ این تهدیدها را کردند؛ روی میز و زیر میز و این حرف‌هایی که شنیده‌اید. این رفتار این حضرات تا امروز بوده.» (2/ مرداد/ 94)

5. مذاکره مجدد در خصوص برجام، یکی دیگر از سیاست‌های چندگانه واشنگتن از اعمال فشار، تحریم‌‌‌ها و اعلام استراتژی جدید است. برفرض محال که ایران دوباره پای میز مذاکره حاضر شود و به توافقاتی دست یابد،‌ از کجا معلوم که کشوری که بدعهدی جزو ذات اوست و اصولاً وعده واهی دادن، بخشی از سیاست‌هایش است، به تعهدات جدیدش پایبند بماند و آن‌ها را هم مانند دفعات مکرر گذشته نقض نکند ؟! نه‌تنها مردم و مسئولان در قبال خلف وعده و خدعه‌گری آمریکا هوشیارتر شده‌اند، بلکه همه دنیا نیز می‌دانند که منظور این کشور از توافق، یعنی تضمین منافع، تحمیل خواسته‌ها و فراموش کردن تعهدات و الزامات خود؛‌ کما اینکه در ماجرای خروج آمریکا از معاهده اقلیمی پاریس، ثابت شد که این کشور تا زمانی به توافقات بین‌المللی پایبند است که منافعش تأمین‌شده باشد وگرنه، به‌راحتی آب خوردن از آن خارج‌شده و اعتراضات گسترده جهانی به نقض عهد خود را هم به هیچ می‌انگارد.

و بالاخره باید گفت کشوری با تمدن چندصد ساله نمی‌تواند بر کشوری برخوردار از تمدن چند هزارساله اسلامی – ایرانی پیروز شود و علت اینکه آمریکایی‌ها هنوز هم از اشتباهات فاحش در مواجهه با جمهوری اسلامی رنج می‌برند و درک درستی از ایران ندارند را باید در ضعف فکری و البته تمامت‌خواهی مستکبرانه آن‌ها جستجو کرد. استراتژی جدید کاخ سفید هم تأکیدی روشن بر واقعیت ذکرشده و ماهیت غیرقابل‌اعتماد و بدعهد آمریکاست که با اتخاذ سیاست فرار روبه‌جلو درنهایت، به مخدوش شدن مضاعف چهره بین‌المللی این کشور و حقانیت جمهوری اسلامی منجر خواهد شد./۱۳۲۵//۱۰۳/خ

ارسال نظرات