هر کس به قدر تقوا وطهارتش از قرآن بهره می برد
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از مهر، مرحوم علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی در کتاب شریف نور ملکوت قرآن، ج ۲ در بحث چهارم با عنوان «قرآن روشن کننده همه چیز است و قابل نسخ نیست» با استشهاد به حدیثی از امام باقر(ع) در باب روایات وارده در عظمت قرآن مطالبی بیان می دارد که در روز شهادت جانگداز امام پنجم تقدیم می گردد.
علامه طهرانی می نویسد: قرآن کتابی است عمیق، دارای درجات و مراتب. هرکس به قدر فهم خود از آن توشه می گیرد. و در عین آنکه ظاهرش قابل ادراک برای عموم است، باطنش دارای منازل و مراحلی است که هرکس تا منزلی و تا مرحله ای پیش می رود؛ و از آنجا به بعد دیگر نمی تواند به منازل بالاتر قرآن دست یابد؛ و معانی عمیقه و بواطن آن را بفهمد. و علاوه فهم باطن و حقیقت قرآن احتیاج به تزکیه و طهارت دارد. آنطور نیست که فقط با مطالعه بتوان به حقیقت و عمق قرآن رسید.
در تفسیر آیه: لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ
فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ* وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ* إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ* فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ* لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ* تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ. آیات ۷۵ تا ۸۰، از سوره ۵۶: الواقعة
«پس سوگند اکید یاد می کنم به محل ها و مکان های نزول و سقوط ستارگان (یا آیات قرآن و یا حرکت و مواجهه اولیای مقرّب خداوند در برابر حضرت حقّ) و این قسمی است که اگر بدانید، بسیار عظیم است؛ که حقّا و حتما این کتابی است خواندنی و گرامی و رفیع المنزله و بلندپایه، که در کتاب پنهان و لوح محفوظ سرّ حقّ میباشد. و کسی نمی تواند به آن برسد و آن را مسّ کند مگر پاکیزهشدگان و طهارت یافتگان و از سوی پروردگاری که پرورنده و آفریننده عالمین است نازل گردیده است.»
بنابراین کسی که می خواهد به حقیقت قرآن و معانی عمیقه و اسرار باطنیّه آن برسد، باید به حقیقت طهارت مطلق رسیده باشد. به تبعیّت از قرآن و پیروی از منهاج و ممشای آن حرکت کرده، از عالم نفس امّاره عبور نموده، دیدگانش به جمال حضرت ازلی افتاده، و به مقام توحید مطلق واصل شده باشد. یعنی خود قرآن و عمل به آن، رفته رفته و درجه به درجه او را بالا برده و به اعلی درجه فائز گردانیده است.
علم به قرآن موجب عمل، و آن عمل موجب علم بیشتر، و آن علم بیشتر مورث عمل بالاتر، و آن عمل بالاتر مورث علم عالی تر؛ و هلمّ جرّا همینطور هریک از مراتب علم و عمل در مرتبه دانی، مورث علم و عمل در مرتبه عالی شده؛ تا وی را به علم مطلق و عمل مطلق برسانند. یعنی علمی که لا یتناهی باشد، و عملی که طاهر محض بوده و خلوص مطلق داشته و شائبهای از أنانیّت و هوی و گرایش به ماسوی الله در آن مشاهده نشود.
اینجا مقام فناء فی الله است که برای عامل به قرآن پیدا می شود. در اینجا حقیقت کتاب الله، مشهود و ملموس و محسوس میگردد و با چشم خدائی نظر بر کتابش میافتد و با گوش خدائی سخنانش را می شنود و با زبان خدائی قرآنش را می خواند. اینجا بنده دیگر ربّ نیست و ادّعای ربوبیّت ندارد. اینجا بنده است؛ محو است؛ اطلاق است. در اینجا جز ذات اقدس حضرت احدیّت چیزی نیست.
قطره دریاست اگر با دریاست ورنه قطره قطره و دریا ریاست
این مقام اختصاص به مقرّبان درگاه حقّ، و روندگان واصل، و سوختگان آشفته و شوریده دارد. وگرنه سائر مردم، هرکس به اندازه فهم و قدرت عقل و همچنین به مقدار تقوا و طهارتی را که حاصل کرده است؛ به همان مقدار از علوم قرآن بهره برداری دارد. هرکس کسب تقوا و طهارت کند، عقلش قوی تر و به درجه بهتری از قرآن رهنمائی می شود.
درجات و مراتب آیات قرآن و منازل بهشت
ایشان تاکید می کند: درجات و مراتب فهم قرآن، مانند درجات ساختمان و پلّه های نردبانی است که وصول به هریک از آنها مستلزم عبور و گذر از درجه و پلّه قبلی است و پلّه قبلی معدّ و ممدّ وصول به پلّه بالاتر و هکذا إلی أن یصل إلی السّطح؛ فهو نور علی نور.
کلینی با إسناد خود، از جابر، از حضرت امام محمّد باقر(ع) روایت می کند که آن حضرت گفتند: "یجیء القرءان یوم القیمة فی أحسن منظور إلیه صورة، فیمرّ بالمسلمین فیقولون: هذا الرّجل منّا؛ فیجاوزهم إلی النّبیّین، فیقولون: هو منّا؛ فیجاوزهم إلی الملائکة المقرّبین، فیقولون: هو منّا؛ حتّی ینتهی إلی ربّ العزّة عزّ و جلّ. فیقول: یا ربّ! فلان بن فلان؛ أظمأت هواجره، و أسهرت لیله فی دار الدّنیا! و فلان بن فلان؛ لم أظمئ هواجره، و لم أسهر لیله! فیقول تبارک و تعالی: أدخلهم الجنّة علی منازلهم! فیقوم، فیتّبعونه. فیقول للمؤمن: اقرأ، و ارقه! قال: فیقرأ و یرقی حتّی یبلغ کلّ رجل منهم منزلته الّتی هی له؛ فینزلها." اصول کافی ج ۱، ص ۶۰۱
«قرآن در روز قیامت می آید درحالیکه از جهت شمائل و حسن صورت، دارای بهترین و زیباترین منظر است. آنگاه از جلوی مسلمانان عبور می کند و آنها می گویند: این مرد از ماست! پس از نزد آنها می گذرد تا به نزد پیامبران می رسد و آنها می گویند: این مرد از ماست! و سپس از نزد آنها نیز می گذرد تا به نزد فرشتگان مقرّب می رسد و آنها می گویند: این مرد از ماست! و پس از آن نیز از نزد آنها می گذرد تا می رسد به پروردگار عزّت عزّ و جلّ.
در این حال می گوید: ای پروردگار من! فلان پسر فلان؛ من روزهای گرم تابستان او را به خواندن قرآن مشغول کردم و شبهای او را به خواندن قرآن به بیداری پایان دادم! (در زمانی که در دار دنیا زندگی داشت.) و امّا فلان پسر فلان؛ من هیچ یک از روزهای گرم او را به خواندن قرآن سپری ننمودم و شبهای او را به خواندن قرآن نگذراندم!
خداوند تبارک و تعالی خطاب می کند به قرآن که: اینک تو آنها را بر حسب درجات و مراتبشان، در بهشت در منازل خاصّ خودشان داخل کن! در این حال قرآن به پا می خیزد و مردم مؤمن قاری قرآن به دنبال او راه می افتند؛ و به مؤمن می گوید: بخوان و بالا برو!
حضرت فرمودند: پس مؤمن می خواند و بالا می رود؛ تا هرکس از مؤمنینی که قرآن خوانده بود، به منزل خودش که طبق آیات قرآن برای او معیّن شده است می رسد. در این صورت آن مؤمن قاری قرآن، در آن منزل فرود می آید.»
از این روایت مبارکه به دست می آید که: اوّلا: منازل بهشت، در درجات و مراتب مختلفی قرار دارد؛ و تعدادشان بسیار است و لا أقلّ به تعداد آیات قرآن که از شش هزار و دویست و سی و شش آیه بیشتر ذکر ننموده اند، بالغ می گردد.
و ثانیا: این منازل در عرض هم نیست، بلکه در طول یکدیگر است؛ و وصول به مرتبه عالیتر، مستلزم عبور از مرتبه دانی آن است.
و ثالثا: این منازل طبق آیات قرآن ترتیب یافته و هرکس فهم و علم و درایتش و تلاوتش از روی تدبّر در آیات قرآن بیشتر باشد، به منزل عالی تر که بالاتر و رفیع تر است، میرسد. بنابراین بهشت و مراتب آن را خداوند برای عاملان به قرآن و عالمان با عمل به آن معیّن فرموده است.
بنابراین بر مؤمن واجب و لازم است تا هنگامی که به حقیقت قرآن نرسیده است و از معانی باطنیّه آن اطّلاع پیدا ننموده است، دست از خواندن و دقّت کردن و تدبّر و تأمّل و تفکّر در آیات قرآن بر ندارد و از تزکیه و طهارت نفس و عبادت موصله و عمل منتجه بر کنار نرود؛ تا آنکه مراد خود را بیابد./۱۳۲۵//۱۰۲/خ