خطر جدی که جامعه زنان را تهدید می کند
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از ایران، این روزنامه نوشت" «در حال حاضر به گفته متخصصان در ایران سالانه هشت هزار نفر به سرطان سینه مبتلا میشوند. این در حالی است که بیش از نیمی از مبتلایان به سرطان سینه کمتر از 50 سال سن دارند و یک چهارم این بیماران نیز زیر 40 سال هستند. یعنی در ایران زنان در 20، 30 و 40 سالگی به سرطان سینه مبتلا میشوند. سرطانی که اخیراً جان پروفسور مریم میرزاخانی بانوی نابغه ایرانی را گرفت بسیار روبه افزایش است.»
سازمان بهداشت جهانی سرطان سینه را مهمترین نوع سرطان در زنان گزارش کرده و هنوز هم شایعترین علت مرگ ناشی از سرطان در زنان میانسال کماکان سرطان سینه است. نداشتن آشنایی کافی با این بیماری و اطلاع از روشهای تشخیص زودرس گاهی اوقات موجب میشود بیمار زمانی به پزشک مراجعه کند که بیماری در مراحل پیشرفته قرار گرفته باشد. هر زنی میتواند به آسانی هر گونه تغییر شکل ظاهری اندامش را به پزشک اطلاع دهد و به سلامت و بهبود کیفیت زندگیاش کمک کند. با دکتر آزاده جولایی، متخصص جراحی سینه و مدیرعامل مؤسسه سرطان تهران در این زمینه گفتوگو کردهایم.
فوت پروفسور مریم میرزاخانی بر اثر ابتلا به سرطان سینه این بیماری را این بار خیلی جدیتر از پیش بر سر زبانها انداخت. بنا به این دلیل لازم است درباره سرطانی که جان این نابغه ریاضی را گرفت و 25 درصد جمعیت زنان ایرانی را درگیر میکند، بیشتر بدانیم و اطلاعرسانی کنیم. به عنوان نخستین سؤال، پیشگیری از عود سرطان سینه و افزایش طول عمر با کیفیت چگونه باید اتفاق بیفتد؟
سرطان سینه خطر جدی زنان ما است و متأسفانه زنان جوان را تهدید میکند. همه جای دنیا سرطان سینه شایعترین سرطان زنان است. شیوع آن در جاهای مختلف دنیا متفاوت است به عنوان اصل کلی همه جا در شهر بیشتر از روستا است و در کشورهای پیشرفته بیشتر از جهان سوم است. علت واقعاً مشخص نیست ولی به نظر میرسد عوامل محیطی نقش مهمی را در این قضیه ایفا کنند. اگرچه سرطان سینه در کشورهای پیشرفته شایعتر از کشورهای در حال رشد است ولی تقریباً میتوان گفت همه جا شایعترین سرطان زنان است و همه جا یک چهارم یا 25 درصد موارد سرطان را در زنان شامل میشود. نکته دوم؛ مثل سرطان لنفوم یا لوسمی بچهها این سرطان نیز قابل درمان است. پس سرطانی است که اگر به موقع تشخیص داده و درمان شود میتوان به مریض عمر دوبارهای داد.
اما عوارض بیماری از قبیل تخلیه زیر بغل میتواند آثار سویی را بویژه در روابط زناشویی ایجاد کند؟
در تمام دنیا شایعترین بیماران سرطانی که سالم و فارغ از بیماریاند مریضهای سرطان سینهاند. یک زن؛ مادر، خواهر، همسر و دختر است و خانواده حول محور او میچرخد. این مسأله مربوط به بنیان خانواده است و عوارض این بیماری تمام خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. شوخی نداریم سینه میتواند اختلال جدی در روابط صمیمانه زناشویی ایجاد کند و آزار و رنج بیماری را و به همان نسبت آزاردیدن همسر را بیشتر کند. یکی از بهبودیافتههایی که داوطلب مؤسسه ماست و در 26 سالگی در زمان حاملگی هر دو سینهش مبتلا شده و در نهایت تخلیه سینه انجام شده تعریف میکند: «بچهام به طور اتفاقی یک بار من را حین لباس عوض کردن دید به من گفت «لولو». میدانید این برای مادر یعنی چه؟ یا تعریف میکرد:«من هر شب با خجالت پیش همسرم میرفتم». این درد بزرگی است یا زنی که مجبور میشود به هوای اینکه مریض است و قرار است بمیرد برای همسرش زن دیگری انتخاب کند. خیلی از زنها این درد را میکشند و میتوانیم کمکشان کنیم این درد را تحمل نکنند.
تلقی جامعه ایرانی این است که سرطان سینه فقط مشکل زنانه است؟
نه فقط در ایران که همه جای دنیا سطحی نگاه میشود. چون فکر میکنند این عضو زنانه است و مظهر زنانگی است در نتیجه از دست دادنش مسأله یک زن است.
خود زنان هم همین تصور را دارند و شرم و خجالت باعث میشود برای تشخیص و درمان به موقع اقدام نکنند. آنها بهخاطر ترس از دست دادن سینه و مطرح کردن آن به همسرشان خیلی سخت حاضر میشوند تن به درمان تخلیه سینه بدهند؟
تقریبا 21 سال است با این معضل برخورد میکنم. سازمان بهداشت جهانی شعاری دارد:«جهانی فکر کنیم، منطقهای عمل کنیم». هر معضلی که وجود دارد باید با شرایط کشور خودمان بومیسازی کنیم. فرهنگ اروپا یا امریکا جایی که آزادی مطلق پوشش وجود دارد با فرهنگ و باورهای مذهبی و قومی که در خیلی از کشورهای جهان سوم وجود دارد کاملاً متفاوت است. اینجا هنرماست که چگونه بتوانیم استانداردها را با همدیگر معادل کنیم. در رابطه با سرطان سینه دو مشکل وجود دارد: یکی شرم و حیا است که زن خجالت میکشد پیش پزشک مرد برود. دوم، ترسی که از تخلیه سینه دارد. یکی از مریضها تخلیه سینه را به ذبح زنانگی تشبیه میکرد. ما میدانیم در کشورهای در حال رشد که میزان اشتغال زنان خیلی کمتر از مردان است زنها در شرعیترین فرم با جنبه سکچوال خودشان در قالب ازدواج حق حیات پیدا میکنند. از دست دادن این جنبه میتواند باعث شود همه چیز زندگیاش را از دست دهد آن موقع ناآگاه است دشمنی که به خانهاش آمده را یا باید بکشی یا میکشد. در قرن نوزدهم که این پیشرفتها انجام نشده بود زنان مبتلا به سرطان سینه را جمع میکردند چون معمولاً سینهها زخمی میشوند و بو میگیرند و نمیتوانستند در خانه از آنها مراقبت کنند. تمام این افراد از سرطان میمردند. پس یک بیماری است که اگر درمان نشود 100درصد میکشد.
چکار کنیم که بیمار مبتلا به سرطان سینه زنده بماند؟
مهمترین قسمت درمان مشارکت خود مریض است و آنچه این روزها در دنیا زیاد کار میشود درمان گروهی است. یعنی یکی از اعضای تیم تخصصی بیمار و خانوادهاش هستند. هنوز هم مریض داخل مطب میآید از پشت سر ایما و اشاره میکنند که نگو سرطان دارد. هنرماست که چطور این خبر را با بهترین وضع به بیمار بگوییم و مشارکت او را بخواهیم. پیشنهاد شیمی درمانی انتخاب بین بد و بدتر است من این انتخاب بد را میکنم برای اینکه از عود بیماریام نجات پیدا کنم.
مگر چند درصد زنان علائم سرطان سینه را میشناسند که برای تشخیص و درمان بهنگام اقدام کنند؟
ما از لحاظ واکسیناسیون رتبه اول را داریم. مگر همه زنان ما تحصیلکردهاند؟ یک زن روستایی اگر سراغش هم کسی نرود یک کیلومتر در برف پیاده میرود که بچهاش واکسن بزند. اینها همان مردمی هستند که قبل از انقلاب وقتی جمعیت سپاه دانش برای واکسن کزاز سراغشان میرفت فرار میکردند. چه اتفاقی افتاد که همان خانواده با همان فرهنگ نوزادش را برای واکسن میآورد؟ فقط بهخاطر بالا رفتن آگاهی است. یا چه اتفاقی افتاد که همه دلشان میخواهد شیر مادر دهند؟ فقط اطلاع رسانی. ولی درباره سرطان سینه اطلاعرسانی نشده واقعاً بالا رفتن آگاهی زنان مهمترین نکته در کنترل سرطان سینه است. بروشوری را درست کردیم که عکسهای واقعی علائم سرطان سینه را با اجازه بیماران نشان میدهد. عکسهایی که تجربه سالیان من است. وقتی عکس واقعی را به رزیدنتها نشان میدهیم غیر ممکن است رزیدنتها عکسهای شماتیک را ببینند و بیماری را تشخیص ندهند. البته کانال اطلاعرسانی هم داریم. یکی از محدودیتهای کشور ما باور غلط است. وقتی خانمی توده برایش پیش میآید نخستین مشاورش خانواده، همسایه و دوستش است. همه میخواهند اسم آن چیز بد را نیاورند و میگویند غده شیری و چربی است اگر همه بدانیم هر یافته غیر عادی در سینه یعنی نیاز به مشاوره جراح، این اتفاق نمیافتد. این باور غلط فقط مختص خانم خانه دار، بیسواد یا کم سواد نیست. هر هفته در مطب ما یک مریض مهندس، پزشک و وکیل و کسانی که سطح تحصیلاتشان بالاست ولی آگاهیشان پایین است داریم. چون آگاهی در کشور ما پایین است هنوز هم وقتی خانم 30 سالهای سرطان سینه دارد میگویند ماموگرافی نکنیم چون زیر 40 سال ماموگرافی نمیکنند در صورتی که ماموگرافی برای بیمار سرطانی غربالگری نیست، روش تشخیصی است. این اطلاعات کم است.
شاید این پرسش بسیاری از خانمهای مبتلا به سرطان سینه در کشورمان باشد که طعم تلخ از دست دادن یکی از حساسترین عضو زنانه خود را چشیدهاند که چرا در اغلب موارد برخلاف کشورهای دیگر، زنان مبتلا به سرطان سینه هنگام جراحی سینهشان تخلیه میشوند؟
شما فکر کنید خانمی 35 ساله که سرطان سینه میگیرد آیا نقاطی از زیر بغل که درگیر نیست و با بکارگیری گاما پروبی که قیمت دستگاهش 100 میلیون تومان است سالم بماند بهتر است یا اینکه به خاطر نبود تجهیزات زیر بغل را تخلیه کنیم و بیمار تا سن 85 سالگی ورم دست داشته باشد و مرتب فیزیوتراپی و بستری شود؟ واضح است دومی هزینههای زیادتری دارد. برای همین میگویم سرمایهگذاری در این کار با ارزش است چون هزینه نگهداری از بیماران به حداقل میرسد یعنی خانمی که سینهش حفظ شده و ورم دست ندارد به خانواده برمیگردد و خانواده سالم و نرمال خواهد داشت نه خانواده غمگینی که مشکل افسردگی، افت کاری، اختلال جدی در روابط زناشویی دارد. خانواده غمگین باری که به دولت و سیستم بهداشتی و درمانی وارد میکند بار ارزانی نیست.
به نظر میرسد صحبت کردن درباره علائم سرطان سینه و نشان دادن علائم در قالب تصویرهای شماتیک در رسانهها همچنان تابو است. مثلاً صدا و سیما یا حتی برخی رسانهها نمیتوانند تغییرات ظاهری سینه را واضح نشان دهند.
با وجود تمام محدودیتی که داریم بروشورهایی را همراه با عکس سینه مبتلا به سرطان چاپ کردیم که هیچ محدودیتی ندارد. عکس اندام را کامل نشان نمیدهد و علامت را به وضوح نشان میدهد. سه سال است مؤسسه سرطان سینه تهران کانال اطلاع رسانیاش را راهاندازی کرده، در این کانال تلگرامی که بروشور چاپ شده نحوه خودآزمایی و غربالگری چاپ شده که اولاً به زبان فارسی و بسیار عامه فهم است و تمام مطالب تألیفی مدیران مؤسسه یا ترجمه از سایتهای بسیار معتبر است. ما ابتدا باورهای غلط (برای مثال پوشیدن لباس زیر یا استفاده از دئودورانت و لیزر که گفته میشود موجب سرطان میشود) را لیست کردیم و به آنها جواب میدهیم. این کانال راهاندازی شده تا یک مرجع بدون حاشیه باشد کسی که به کانال مراجعه میکند بهطور مستقیم و خالص فقط اطلاعاتی که لازم دارد را بدست میآورد.آدرس کانال تلگرامی که مخفف انگلیسی «همه با هم در کنترل سرطان سینه» است روی «همهباهم» تأکید داریم چون این یک کار فردی نیست.
همانطور که اشاره کردید سرطان سینه علاوه بر درد و رنج بیماری مسائل حاشیهای زیادی هم دارد. مردها در مواجهه با این بیماری چه واکنشی دارند. راحت کنار میآیند همسرشان سینهاش را تخلیه کند؟
این را باید تحقیق کرد. واکنش مردان گسترده است ما از کتک زدن همسری در حین شیمی درمانی یا بهخاطر عدم توانایی در پاسخگویی به نیازهای همسرش اطلاع داشتیم تا مردان شیفته و شیدایی که همه کار برای همسرشان انجام میدادند. اینها چیزهایی است که باید واقعاً برایش فرهنگسازی و آموزش داده شود.
زنان جوان، سرطان را از خود دور میبینند؟
طبق برآوردهایی که شده حدود 11 هزار مورد جدید در سال داریم تا 8 سال دیگر یعنی 1403 جمعیت ایران 6.5 درصد افزایش پیدا میکند و به 86 میلیون میرسد و متأسفانه سرطان سینه با 58 درصد افزایش به حدود 18 هزار نفر میرسد و این خیلی مهم است. ما برای 11 هزار نفر برنامه درست نداریم و این روند ادامه پیدا میکند. متولد دهه 60 تا آخر عمرش با سرطان مواجه خواهد بود. اگر در سن 20 تا 25 سال از هر یک میلیون خانم 5 نفر به سرطان مبتلا میشود وقتی به سن 60 سال میرسد یکدفعه تعدادشان به 450 نفرمیرسد پس هر چی سن بالاتر میرود افزایش موارد ابتلا بیشتر خواهد بود. همین چند روز پیش بود که آمار دادند فقط 6.5 درصد جمعیت ایرانی بالای 65 سال است. آمار دقیق دستمان نیست اما اگر میانگین سنی را31 سال در نظر بگیریم یعنی 50 درصد جمعیت زیر 30 سالاند و 65 سال به بالاها 6.5 درصداند پس 50 منهای 6.5 میشود 43.5 درصد جمعیتمان بین 30 تا 65 سال است خب انتظار داریم سرطانها در چه سنی باشند؟ در همین سنها هستند.
شیوع سرطان سینه چقدر جدی است؟
امید به زندگی ایرانیها به نسبت وضعیت بهداشتی در بین کشورهای جهان سوم وضعیت خوبی است. از طرفی جمعیت بیشتر شده در نتیجه تعداد موارد را بیشتر میبینیم اصلاً چیزی نیست که دست و پایمان بلرزد. اینکه بگوییم پارازیتها و آلودگی هوا زیاد شده اصلاً این خبرها نیست.
پس علت خاصی ندارد که بترسیم؟
هیچ علت خاصی ندارد. الان شیوع در ایران طبق آخرین گزارش اداره سرطان وزارت بهداشت 33 در صدهزار است. امریکا نزدیک 200در صد هزار است.مهم این است درست تشخیص و درمان کنیم.
به اعتقاد شما هزینههای درمان آنقدری هست که بیمار مبتلا به سرطان سینه همه زندگیاش را بفروشد یا حتی در معرض ورشکستگی قرار بگیرد؟
اتفاقی در طرح تحول افتاد که بسیار خوب بود اینکه درصد پرداختی مریض کم شد ولی این در مسائل بستری است مریضهایی که برای تشخیص و نمونهبرداری میآیند تهیه سوزن، وایر و نشانه بین 150 تا 350 هزار تومن هزینه دارد مریض این را باید از جیب پرداخت کند بعد نامه بگیرد و از بیمه پولش را بگیرد. این یک دردسر است. در هزینههای بستری خیلی به نفع مریضها میشود. گاهی اوقات مریض میگوید هزینه اورژانس بیمارستان از جراحی کمتر شده. ابتدای طرح تحول سلامت بازسازی سینه و جراحی سرطان در قالب جراحی زیبایی جزو بیمه شد ولی بعد متأسفانه حذف شد ولی گذشته از این هزینه ابزاری که برای تشخیص و درمان داریم قابل توجه است. با وجود اینکه بیمه درصدی را میدهد ولی درصدی که نمیدهد رقم قابل توجهی است و مریض باید از جیب پرداخت کند. درباره شیمی درمانی نیز بر حسب داروهایی که استفاده میشود فرانشیزی که مریض میدهد متفاوت و قابل توجه است. دولت برای داروهای شیمی درمانی سوبسید میدهد. مریض چه به بخش دولتی و چه خصوصی مراجعه کند داروها را با دفترچه و از داروخانه خاص میگیرد ولی باز همان فرانشیز قابل توجه است که واقعاً دردسر دارد. اگر خیریهها نباشند خیلیها توان پرداخت ندارند.
هزینههای شیمی درمانی و بازسازی سینه در این بیماران چقدر است؟
بستگی به دارو دارد. مریضهایی که هرسپتین باید بگیرند حتی اگر داروی ایرانی هم تزریق شود قیمتش تفاوت چندانی با نوع خارجی آن ندارد. مریض باید مبلغ چند صد هزار تومان را برای داروی هرسپتین پرداخت کند. کسی که پایه حقوقش زیر یک میلیون تومان است باید چکار کند. خانواده به پای یک نفر بسوزد؟ جزو حقوق بیمار است که هیچ خانوادهای بهخاطر هزینههای درمان به ورشکستگی نرسد. ایران هم قبول دارد ولی واقعیت این است که این اتفاق میافتد. رادیوتراپی هم فرانشیزی دارد که باید مریض پرداخت کند. فیزیوتراپی هم که هیچ سهمی را بیمه پرداخت نمیکند. فقط همین کافی است بدانید مراکز «لنف ادم» در تهران و کل کشور انگشت شمار است. مراکز«لنف ادم»جایی است که کسانی که تخلیه زیر بغل میشوند برای اینکه ورم دست نگیرند در آنجا فیزیوتراپی میشوند. مریض وقتی شیمی درمانی میکند مو و ابرو و مژه و هر آنچه زنانه است را از دست میدهد. چیزی که کمک میکند طبیعیتر باشد کلاه گیس است که خیلیها پول ندارند بخرند. همه جای دنیا هزینه کلاه گیس زمان شیمی درمانی را بیمه پرداخت میکند. در سیستم دولتی هر مرحله از بازسازی سینه بین 3 تا 4 میلیون تومان هزینه دارد. بهخاطر همین مسائل کمپین «همه باهم برای کنترل سرطان سینه» را راهاندازی کردیم./۱۳۲۵//۱۰۲/خ