ریشههای اضطراب
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، علی جعفری، پژوهشگر مرکز رشد، در نوشتاری به بررسی ریشه های اضطراب و تشویش روحی در مبانی دینی پرداخت که در ذیل تقدیم خوانندگان محترم می شود.
1 نگاه خود محور و استقلالی: نگاه استقلالی یعنی خود را بریده از عالم و منقطع از تدبیر حاکم بر آن یافتن و خود را مدبّر خویشتن دانستن! یعنی انسان خود را در حوادث جهان رها شده می پندارد، رویداد های جهان را اتفاقی و تصادفی تلقی می کند. احساس می کند که موجودی مستقل و تنها در میان طوفان متلاطم جهان است و این امر باعث می شود همیشه نگرانی و اضطراب از جهل نسبت به لحظه لحظه حوادث پیش رو او را نگران سازد.
این در حالی است که در بینش توحیدی، جهان هستی در تدبیرخداوند متعال است. خداوند علیم و حکیم است. تدبیر و اراده خداوند خیر مطلق و رحمت بی انتها است. هرچه از اوست نیکوست. و هرچه در در تقدیر الهی و سنت های عالم به ما می رسد حسن و خسر است. برای هر فرد بهترین چیزی که مصلحت او است و در مسیر سعادت او لازم است رقم می خورد.و اگر نقص و بلایی به انسان می رسد، اگرچه نتیجه عمل خود اوست، اما همین ابتلا برای او خیر محض است.
باور این مساله برای اکثر مؤمنین نیز کمی مشکل است که خداوند متعال از مادر مهربان تر است، از...مادر...مهربانتر...! رابطه کودک و مادر را دیده اید؟ کودک باور دارد به رحمت و مهربانی و دلسوزی پدر و مادر و تکیه گاه خود را آنان قرار داده است. به همین جهت هیچگاه نگران گم شدن خود در شلوغی جمعیت نیست چون چشمانی را مراقب خویش می یابد و هیچگاه اضطراب اینکه چه بپوشد و چه غذایی بخورد ندارد چرا که پدر و مادر را مدبّر امور خویش می داند.
اما هر چه بزرگتر می شود و احساس استقلال بیشتری می کند، نگرانی های او رفته رفته شکل می گیرد. انسان اگر خداوند را ربّ العالمین دانست، در ذیل مالکیّت و تدبیر حق، مانند کودکی که در نقطه کانونی والدین است، آرامش می یابد. اما اگر احساس کرد رها است... در عالم هستی مثل کودکی که از پدر و مادر دور افتاده است گم می شود!
2 جهل: جهل و نادانی نسبت به امور نیز موجب اضطراب می گردد. نقطه مقابل این جهل علم و یقین است، انسان اگر نسبت به جوانب امور آگاهی پیدا کند از اضطراب و نگرانی های خود می کاهد. در بیان فوق نیز ریشه اضراب انسان در واقع جهل نسبت به تدبیر حاکم بر عالم هستی است. جهل نسبت به سنّت های الهی و... نیز عامل بسیاری از نگرانی ها است. انسان وقتی به یقین برسد، اطمینان قلبی در وجود او حاکم می گردد. لذا مسیر معرفت یکی از مهمترین را های کاهش اضطراب است. انسان ها نسبت به آینده نگران هستند چون نسبت به آینده علم ندارند، و به تدبیر مدبّر آن نیز یقین ندارند!
3 نقص و ضعف: نقص و ضعف درونی باعث کاهش اعتماد به نفس در انسان می شود. راه مقابله با این مسأله تقویت نیّت و اراده است که از طریق اتّصال به اراده الهی و اعتماد به خداوند متعال به دست می آید. در رویکرد اسلامی اعتماد به خداوند جایگزین اعتماد به نفس می گردد. نفسی دارای اراده محکم است که به خداوند متعال اعتماد نماید. کسی که خود را متّصل به منبع بیکران الهی می داند، خود را بی نیاز از ما سوی الله و فقیر و نیازمند حق تعالی می یابد. در نگاه او همه چیز خداست، و غیر از خدا همه، هیچند!
اضطراب از احوال قلب است، قلب انسان دائماً در حال انقلاب و تحوّل است و گاهی متوجه دنیا و گاهی متوجه آخرت است. گاهی به علل مادّی دل می بندد گاهی به عوامل معنوی چنگ می زند و تا وقتی قلب متوجه خداوند متعال نگردد دائماً در حال اضطراب و انقلاب است. و الا بذکر الله تطمئن القلوب، . لذا تنها راه اساسی درمان اضطراب توجه دائم به خداوند متعال و ذکر او است. خداوندی که حکیم، مدبّر، رحیم و خلاصه همه کاره عالم هستی است و عالم به همه حقایق بوده و هر اثر و فعلی ناشی از اراده او است. نه خداوندی که فقط خالق است و یک گوشه عالم نشسته و کار تدبیر عالم را رها کرده است!
پس تنها راه خروج از اضطراب دنیا ذکر خداوند متعال و ایمان حقیقی و توّکل تامّ به حق تعالی است و را های دیگر اگرچه ممکن است آرامش موقتی ایجاد کند اما نمی تواند اضطراب را در دل انسان ریشه کن نماید.
انسان تا وقتی برکه ای کوچک است، با اصابت سنگریزه ای به تلاطم می افتد! باید به بی کرانه دریا بپیوندد تا امواج سهمگین طوفانی را نیز در آرامش بی انتهای خود هضم کند!/۸۴۳/د۱۰۱/س