پاسخگوی سوالات ما چه کسی باید باشد؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، رادیو رژیم اشغالگر صهیونیستی، بخش فارسی رسانه رسمی حکومت اشغاگر مستقر در فلسطین است و از آنجایی که استدلال جمهوری اسلامی، متقن و مورد توجه جهانیان است، در اینجا بخشی از سخنان رادیو حکومتی رژیم صهیونیستی را به نقد کشیدهایم.
این برنامه پنجشنبه بیست و پنجم آذر ماه 1395، پانزدهم دسامبر 2016 از این رادیو پخش شد و با اتمام این برنامه، این مجموعه 13 قسمتی به پایان رسید.
پیش از این نیز رادیو اسرائیل یک مجموعه 12 قسمتی گفت و گو با آقای امیر طاهری در مورد مناسبات اسرائیل و ایران در طول تاریخ و چشم انداز آن به عمل آورده بود. بدین ترتیب دو مجموعه ای در 25 قسمت و با همکاری آقای امیر طاهری تهیه شده بود، پایان یافت.
در این برنامه، امیرطاهری به مسئله بی طرف بودن رژیم صهیونیستی در مسئله حمله به کربلا و نجف پرداخت و گفت: خراب کردن کربلا و نجف به دست نیروهای وهابی در سال 1802 میلادی که از نجد و حجاز در شبه جزیره عرب آمدند، سوزاندند و غارت کردند و کشتند، اصلا ربطی به رژیم صهیونیستی نداشت، چون در آن موقع اسرائیل (رژیم صهیونیستی) اصلا وجود نداشت. جنگهای مختلف داخلی که در ایران انجام شد، حملاتی که روسیه به ایران کرد و یک قسمت از خاک ایران را اشغال کرد، بخشی از خاک ایران را که انگلیس جدا و به افغانستان تبدیل کرد؛ قسمت دیگر از بلوچستان را به امپراطوری خودش در هند ضمیمه کرد.
رژیم صهیونیستی امنیت دنیا را به خطر نینداخته است!
وی در ادامه، ضمن اعتراف به جنایاتی که استعمارگران غرب و شرق در ایران انجام داده است، به تجاوزات دیگر انگلیس نیز اشاره کرد و گفت: گرفتن بحرین از ایران، ورود نیروهای انگلیسی به عنوان حامی راهزنان دریایی قواسم (یا «جواسم») در خلیج فارس، اینها هیچکدام ربطی به اسرائیل (رژیم صهیونیستی) نداشت. تازه از موقعی که اسرائیل دوباره پا گرفته است، تاریخ منطقه کمی آرامتر شده است و کشت و کشتار روند کندتری هم گرفته است -البته این بخاطر پیدایش اسرائیل نبود- ولی به خاطر تغییر جهان و تغییر زمانه بوده است.
وی، این جملات را در حالی بیان میکند که بیش از پنج جنگ در همین مدت کم اشغال و تجاوز به فلسطین، روی داده است و با این حال، نسل کشی مردم جنوب لبنان و فسطینیها در غزه و قتل عامهای خونین در شهرهای مختلف منطقه غرب آسیا ادامه دارد و انگار ایشان قانا و صبرا شتیلا و ... را فراموش کرده است.
وی در ادامه بیان میکند: در هر حال، شما هر تاریخی و هر روزی را که بخواهید در این هزار سال گذشته انتخاب کنید، خشونت و کشتار را در آن می بینید. حالا ما اگر برگردیم به اوایل اسلام، خشونت های بسیار بیشتری را در قرن ها قبل از شکل گیری کشوری به نام اسرائیل در این منطقه مشاهده میکنیم. این سخنان وی در تداوم شبهات مستشرقان وزارت مستعمرات انگلیس میباشد که برای رهایی از تربیت شدگان مکتب اسلام در غرب، اسلام را دین خشونت معرفی میکنند و حملات وحشیانه غرب صلیبی-یهودی به جهان اسلام در قرون دهم و یازدهم میلادی را فراموش کردهاند و همچنین، بیش از پنجاه جنگی که امریکا در جهان در قرن اخیر به راه انداخته است را نیز عامدانه از قلم میاندازند و همنطور جنگ اول و دوم جهانی را که جنگی درون تمدن غرب بود را نیز تعمدا به فراموشی میسپارند!
وی همچنین، با فراموشی تعمدی تاریخ اشغال فلسطین و جنایتهای امریکا و انگلیس و اشغالگران در صدسال گذشته ادامه داد: «اگر کسانی در جمهوری اسلامی ایران هستند که دلایلی دارند، بیایند این دلایل را با آرامش و با منطق مطرح کنند که بحث واقعی و متین صورت بگیرد تا همه ایرانیان مطلع شوند، ببینند صیونیسم چه هست، بدانند که اسرائیل (رژیم صهیونیستی) به راستی چیست، بدانند که تاریخ واقعی چه بوده است، یهودستیزی چه چیزی است، و پس از آن که افکار عمومی ایرانی از همه این امور از رهگذر یک بحث آرام و متین و مستدل آگاه شد، آنگاه تصمیم هایشان را بگیرند!»
نفرت مردم ایران به رژیم صهیونیستی کورکورانه است!
وی در حالی که دم از آرامش و بحث منطقی میزد، در ادامه مباحث، ادعا کرد: «این شعار و این سیاست کینه و نفرت کورکورانه ایران نسبت به اسرائیل، باعث شده که دشمنان زیادی برای خود درست کنیم – در حالی که ما در دوران معاصر یک کشور بیدشمن یا کم دشمن بودهایم. در این دوران که مدرنیته و فن آوری این همه اهمیت دارد، این سیاست اشتباه ما باعث شده که از دسترسی به تکنولوژی بین المللی، به منابع و به سرمایه بین المللی دور بمانیم.» البته وی توجهی به این نکته مسلم تاریخی نکرد که شروع کننده جنگهای صد ساله گذشته همین قدرتهای تکنولوژیک و ظالم امریکا و ... بودهاند! همچنین وی به این پرسش ذهنی شنوندگان پاسخی نداد که آیا ما شروع کننده جنگ و تحریم بودهایم یا اربابان غربی و صهیونیستِ وی.
وی در پایان ادعا کرد: «ایرانیان باید از طریق این بحث آزاد، متوجه باشند که این سیاست نفرت بی جهت نسبت به اسرائیل، مانع از آن شده است که امکانات سیاحتی ایران مورد توجه بازار بینالمللی توریسم قرار بگیرد، و خیلی چیزهای دیگر. در هیچکدام نتیجه مثبتی از این سیاست ها و شعار دادنها عاید ملت ایران و کشور ایران نشده است. یعنی به گونه ای عمل کردهایم که همان فلسطینیها که ما سنگشان را به سینه میزنیم، از ما متنفر هستند. رهبرشان که به تهران میآید حاضر نیست با ما حتی نماز بخواند! بنابراین، کسانی که میگویند شعار «مرگ بر اسرائیل» برای ایران فایده داشته، در یک بحث آرام و منطقی و مودبانه، همانطور که ما صحبت کردیم، و بگذاریم این بحث ادامه پیدا کند، بگویند چه فایدهای داشته است!؟
البته جالب است که امیرطاهری، در این سخنان که حتی ظاهر موجهی نیز نداشت، هیچ اشارهای به این مطلب نداشت که رفتارهای اشغالگران جنایتکار در فلسطین و لبنان و حمایت امریکا و اسرائیل از داعش و النصره در این نفرت پراکنی جهانی برعلیه امریکا و اسرائیل، چقدر تأثیر داشته است. همچنین ایشان موفقیت سیاست جمهوری اسلامی در منطقه و عقبنشینی تروریستهای اسرائلی-امریکایی را در سوریه و لبنان و فلسطین و یمن، تعمدا به فراموشی سپرده بود و حمایت منطقی جمهوری اسلامی از جبهه مقاومت در فلسطین و منطقه را نادیده انگاشت. همچنین، طاهری تعمدا اشتباهات برخی از کادر حماس مانند خالد مشعل را به حساب تمام جنبش های فلسطینی مینویسد؛ در حالی که درون کادر اصلی حماس هم امروزه برخی اقدامات دو سه سال گذشته خالد مشعل، طرفداران زیادی ندارد و حماس نیز سیاست نزدیکی بیشتر به ایران را امروزه در پیش گرفته است.
وی در ادامه گفت: «مردم ایران با هوش هستند، تحصیل کردهاند، مطلع هستند، می توانند خودشان برای خود تصمیم بگیرند، آقا بالا سر و قیم در هیچ زمینهای لازم ندارند، و به نظر من، این سیاست خارجی که جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفته است، یعنی کشاندن سنت تقیه به سیاست خارجی در مورد کشورهای بزرگ مثل ایالات متحده و یا کشورهای اروپایی از یک طرف، و آن کینه و نفرت بیسبب علیه اسرائیل از طرف دیگر، ما را به بن بست کشانده و باید راهی برای خروج از این بن بست پیدا کنیم!»
طاهری، البته به این نکته نیز هیچ گونه توجهی نداشت که هرگاه دولت های مستقل و ملی و مردمی در تاریخ ایران، بر ایران حاکمیت داشته است، سرعت رشد و پیشرفت جامعه ایران چند برابر بوده است و همان حرف غربزدگان وطنی و وادادگان به کدخدا را بر زبان آورد که «برجام تقریبا هیچ» به گفته طرفداران برجام، نتیجه آن بوده است. حقیقت تاریخ این است که هر گاه به کفار و دشمنان بشریت، اطمینان کردهایم ضربه خوردهایم و هرگاه روی پای خود ایستادهایم، پیروز شدهایم.
گفتنی است، مردم ایران به این دلیل با رژیم صهیونیستی دشمنی دارند که صهیونیستها با اسطورهپردازی های غیرموجه تاریخی و فرهنگی، کشور مستقلی را بدون هیچ دلیلی، اشغال کردهاند و در نتیجه مردمی را به زیر یوغ ستم خویش بردهاند، گرچه ملت فلسطین با حمایت ایران و سوریه و ... به مبارزه با اشغالگران روی اورده اند و در غره به موفقیت های خوبی هم رسیده اند.
نباید فراموش کرد که تنها در مدت کمتر از سی سال، این رژیم اشغالگر، بیش از پنج جنگ میان کشورهای گوناگون را رقم زده است و حال سخن از آرامش می گوید! مسئله بر سر مکان فیزیکی نیست، مسئله بر سر گروهی است که اکثر یهودیان را تشکیل میدهند و خود را حامی صهیونیسم میدانند و از این تفکر حمایت میکنند.
فراموش نمیکنیم که اسرائیل تنها در سیاست خارجی چقدر بر سر راه منافع جمهوری اسلامی ایران سنگ انداخته است و بارها تلاش داشته است تا با مذاکره با سران کشورهای موثر، مانع برطرف شدن تحریم و زورگویی ها علیه ملت ایران شود و دهها بار ایران را تهدید به حمله نظامی و اتمکی کرده است! حال ما باید کینه ها را به کناری بگذاریم یا سران رژیم صهیونیستی که تنفر و آدم کشی را در نیا رواج داده اند!؟
حقیقتا اگر امیر طاهری و دستان صهیونیستش، با ایرانی ها مشکلی ندارند، چرا دانشمندانی چون مجید شهریاری و شهید مطهری و هزاران جوان رشید این ملت را به شهادت رسانده اند و چرا حامی صدام و عربستان قلدر هستند؟ چرا از گروه های افراطی چون داعش و القاعده حمایت می کنند و چرا مریضان آنها را در خاک خود درمان می کنند؟!
البته طاهری و صهیونیست ها هیچ جوابی به این منطق ندارند ولی با بایکوت و کتمان میخواهند مردم ما را به خواب غفلت بخوابانند؛ انگار نه شیری بود و نه خالکوبی!
در مورد فلسطین هم مسئله ایران، نگاه داشتن سنگرهای مبارزه با دشمن مسلمین در کنار مرزهای خود رژیم صهیونیستی است، استراتژی شمشیر داموکلس، مهمترین موفقیت ایران در مهار این رژیم در نزدیکی مرزهای خویش است و لذا اشتباهات سیاستمداران در عالم سیاست باعث نمیشود تا سیاستهای کلی یک نظام خدشه دار شود. علاوه بر اینکه ما طبق اصول نوعدوستی و اسلامی موظفیم به تمام مظلومان عالم کمک کنیم، چرا که اگر کمک نکنیم، ظالمان فرداروزی هم به خودمان ظلم خواهند کرد و هیچ کس در کنار ما نخواهد بود.
تا زمانی که دولت اشغالگر صهیونیست، انتخابات آزادانه در میان ساکنین اصلی فلسطین، و نه اشغالگران را در فلسطین اشغالی برقرار نکند و تا زمانی که صهیونیست ها جوانان و سرداران ایرانی چون قاسم سلیمانی را که در لیست ترور قرار داده اند، از این لیست خارج نکنند، و تازمانی که تجاوز و اشغالگری و زورگویی و تهدیدها و تحریم ها به جای خود باقی باشد، مردم ایران، به آشتی با دشمن خونی خود حتی فکر هم نمی کنند؛ چرا که انسان آزاد و هوشیار هستند و مثل برخی غربزدگان، احمق نیستند که با اسرائیل تجاوزگر دست دوستی دهند./881/ 102/ ص