۱۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۸
کد خبر: ۴۷۸۳۵۶
فقیه حقانی:

دشمن با هدف زیر سؤال بردن مفاهیم اساسی تشیع و اسلام فرقه سازی می کند

معاون پژوهش مؤسسه مطالعات تاریخ ایران با اشاره به برنامه دشمن برای آسیب زدن به اسلان ناب گفت: در فرقه سازی هدف زیر سؤال بردن مفاهیم اساسی تشیع و بعد اسلام بود از این رو ابتدا باب مطرح می‌شود و سپس مدعی می‌شوند که وی امام زمان بوده و ظهور کرده است.
موسی فقیه حقانی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، دومین نشست از سلسله نشست‌های گفتمان انقلاب اسلامی در سالن همایش‌های موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.

سخنران این برنامه موسی فقیه حقانی در ابتدا با اشاره به نقش فرقه ضاله بابیت و بهائیت در تاریخ معاصر ایران اظهار داشت: دو فرقه ضاله بابیت و بهائیت در تاریخ معاصر ما نقش زیادی داشتند و الان هم تبدیل به موضوع جدی برای روشنفکری دینی در ایران و جهان اسلام شده‌اند. چند ماه پیش نشستی در BBC با حضور چهار نفر برگزار شد و فردی به نام ماشالله آجودانی نویسنده کتاب مشروطه ایرانی بیان کرد که روشنفکری دینی موضوعیتی ندارد تا زمانی که تکلیف خود را با موضوع سیاست و بهائیت روشن کند.

وی در ادامه گفت: در خارج از کشور نیز افرادی که حتی سابقه حوزوی دارند معتقدند تا زمانی روشنفکری دینی تلکلیف خود را با مساله بهائیت روشن نکند، ما او را نمی‌پذیریم. خود جریان اصیل دینی درگیر این مساله شده است، چرا که جریان روشنفکری دینی سعی در ساختارشکنی دارد و به معضلی تبدیل شده است. لذا برخی که به صورت جسته و گریخته در انقلاب حضور داشتند نیز در این نحله‌ها قرار می‌گیرند.

مدیر گروه پژوهشی جامعه شناسی دوره پهلوی مؤسسه امام خمینی(ره) افزود: ابتدا با هجوم گسترده به مرجعیت شیعه و مبانی شیعه از طرق مختلف سعی داشتند تا ظرفیت‌های موجود را به فعلیت برسانند، زمانی که از این موضوع بهره‌ای نبردند، فرقه سازی را آغاز کردند.

وی تاکید کرد: در فرقه سازی هدف زیر سوال بردن مفاهیم اساسی تشیع و بعد اسلام بود از این رو ابتدا باب مطرح می‌شود و سپس مدعی می‌شوند که وی امام زمان بوده و ظهور کرده است، یا این که با اشاره به مسأله مهدی معتقدند هر دوره مهدی خودش را دارد که بالاخره خواهد آمد و برخی هم پیش رفتند، کمی افراط کردند و از متمهدی‌ها دفاع کردند یعنی رفتند نزد مهدی سودانی و گفتند باید در کنار او در مقابل انگلیس ایستاد و جنگید.

معاون پژوهشی موسسه مطالعات تاریخ ایران به تبیین اقدامات بابیت پرداخت و افزود: بابیت با صراحت ادعای ظهور و آمدن پیامبر جدید، کتاب جدید را مطرح کرد و به جنگ با نظام حاکم آمد و از جهت سیاسی، فکری و فرهنگی برخاستند، در حوزه سیاسی و نظامی نیز با قاجاریه وارد جنگ شدند و برخی شهرها را نیز تحت تسلط خود در آوردند و البته بعضی کشورها از این اقدام حمایت کردند. وقتی امیرکبیر خواست به زنجان برود و آنجا را از اشغال دربیاورد، شوروی جلو آمد ولی با ایستادگی مرجعیت شیعه، امیرکبیر و ناصرالدین شاه و سوما حمایت مردم از مرجعیت شیعه این موضوع ناکام ماند.

وی ادامه داد: مرحله بعدی اتحاد اسلام است. وقتی شکست را متحمل شدند، شعارهایی من باب اتحاد اسلام را مطرح کردند تا به هر طریقی از طریق نفوذ داخلی لطمه بزنند، در این طرح ایران شیعه زیر سلطه عثمانی می‌رفت و استقلال سیاسی از بین می‎رفت و تشیع کمرنگ می‌شد.

سردبیر فصلنامه تاریخ معاصر ایران با اشاره به دوران مشروطه گفت: در مقطع بعدی در میان خودشان اختلاف افتاد و حسینعلی نوری برادر میرزا یحیی نوری وصی باب شده بود و عملا رهبری را بر عهده داشت که اختلاف می‌افتد که در نتیجه فرقه جدیدی هم متولد می‌شود که بهائیت نام گرفت. در آستانه مشروطیت ایران طرفداران صبح ازل در کسوت مشروطه خواهی بر می‌آیند و بهایی ها موضع‌شان عدم دخالت در سیاست بود ولی از محمد علی شاه دفاع کردند و با قدرت کنار آمدند.

وی افزود: بهائیت مانند بابیت به صورت علنی فعالیت نمی‌کرد، بلکه سعی دارند تا ساختارشکنی  خود را در قالب دین ارائه بدهند و این مقطع خطیری است که به انحراف جدی می‌کشاند. افرادی همچون ملک المتلکمین، سید جمال واعظ، شریف کاشانی، ناظم الاسلام کرمانی که در شهرهای خودشان به بابی‌گری معروف بودند، در تهران مستقر می‌شوند و وارد جریان وعظ و خطابه می‌گردند. مرحله سوم کتاب تاریخ انقلاب مشروطیت به این ماجرا به خوبی اشاره می‌کند.

فقیه حقانی در ادامه به نفوذ برخی جریانات به نجف اشاره کرد و گفت: سعی داشتند تا روی سیدعبدالله بهبهانی، طباطبایی تاثیر بگذارند و از طرفی هم به حوزه نجف نفوذ کنند. لذا سید اسدالله خرقانی، سیدجمال واعظ اصفهانی و مساوات مامور می‌شوند تا به نجف بروند و در بیت آخوند نفوذ پیدا کنند و فقط خرقانی به مسأله توفیق پیدا می‌کند و دیگران به دلایل متعدد از این کار باز می‌مانند. این تصمیمات در مجالسی شکل گرفت که در باغ سلیمان خان میکده جریان داشت تا انقلاب مردمی به رهبری مرجعیت شیعه را چگونه منحرف کنند.

وی در پایان به شهادت شیخ فضل الله نوری اشاره و اضافه کرد: تا قبل از شهادت شیخ فضل الله نوری حرمت مرجعیت و علما نگاه داشته می‌شد ولی از زمانی که ایشان به بالای دار رفت، عصر همان روز در روزنامه حبل المتین مقاله‌ای به قلم فرزند خرقانی علیه علما نوشته می‌شود که کار تمام است و ما اجازه نمی‌دهیم روحانیت در سیاست و قضا دخالت کنن./881/پ202/ص

ارسال نظرات