جبهه مردمی؛ عبور از اختلافات حزبی
به گزارش خبرگزاری رسا، با تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، موضوع رقابت ها بر سر انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم وارد فاز تازه ای شد.
به گزارش دیدبان، واقعیت این است که تاکنون تنها افراد شاخص، احزاب و گروه های سیاسی بودند که با معرفی برخی نامزدهای نزدیک به خود و یا نقد عملکرد نامزدهایی که نامشان برای انتخابات اردیبهشت 96 مطرح است، سعی می کردند فضای سیاسی کشور را نسبت به انتخابات سال بعد حساس کنند. با این حال، اکنون با شکل گیری یک جبهه مردمی، عملا گام تازه ای برای اتحاد میان بدنه اجتماعی نیروهای انقلاب اسلامی برداشته شده و نیروهای اجتماعی تنها متوقف به گروه های سیاسی نمانده و امکان ابتکارعمل بیشتر پیدا می کنند.
آسیب شناسی روش های سنتی رقابت انتخاباتی
براساس آموزه های جامعه شناسی سیاسی، شکل گیری احزاب و گروه های سیاسی معمولا براساس شکاف های اجتماعی در یک کشور شکل می گیرند. مثلا وقتی در کشور شکاف های قومی، مذهبی، طبقاتی، جنسیتی و یا سنی وجود دارد، احزاب حول این شکافها شکل می گیرند تا منافع افرادی را که در یک سوی این شکاف قرار گرفته اند را نمایندگی کنند. بنابراین با شکل گیری چنین احزابی، در زمان انتخابات روشن می شود که اکثریت مردم از منافع کدام لایه اجتماعی موجود در کشور حمایت می کنند و چطور می شود اختلافات موجود در میان طبقات مختلف را با روش های مردمسالارانه کاهش داد و مانع از تشدید آن شد.
با این حال به نظر می رسد که در کشور ما، احزاب موجود سیاسی نه فقط براساس شکافهای اجتماعی شکل نگرفته، که بیشتر منافع فردی و یا گروهی را پوشش می دهند. در همین راستا پیشنهادات مختلفی برای تجمیع احزاب و شکل گیری گروه های فراگیر مطرح شده که البته تا به حال شکل عملیاتی به خود نگرفته است. بنابراین اگر بپذیریم که عملکرد احزاب در جریان رقابت های سیاسی – انتخاباتی تا به حال چندان قابل قبول نبوده است، آنگاه ضرورت شکل گیری جبهه های سیاسی خود را به نمایش می گذارد. جبهه هایی که یا حاصل اتحاد احزاب است و یا نمایشی از پیوند مردمی در بدنه یک جریان سیاسی به شمار می رود.
نکته مثبت جبهه های مردمی در مقایسه با احزاب سیاسی این است که همراهی بدنه مردمی با این جبهه ها بیشتر بوده و برای حمایت عمومی از چنین اتحادهایی، نیازی به عضویت در احزاب و پذیرش سایر مواضع اعضای آن حزب وجود ندارد. شاید برای همین است که جریانات مختلف سیاسی در ایران در هر دوره با کمک گرفتن از سبد رای خود در جامعه، ائتلافهایی فراحزبی را تشکیل می دهند تا به کمک آن، از اختلافات درون جریانی عبور کرده و بتوانند با گردهم آمدن حول یک شکاف سیاسی – اجتماعی مشخص - مثلا موافقت یا مخالفت با عملکرد یک دولت - بدنه رای خود را از سرگردانی درباره رای دهی به نامزدهای مختلف، بیرون آورند.
فرصتی برای بازگشت به ارزشهای انقلاب
اکنون در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، "جبهه مردمی انقلاب اسلامی" شکل گرفته است، نگاهی به اعضای اصلی تشکیل دهنده این جبهه نشان می دهد که هیچ یک به نام حزب مشخصی شناخته نمی شوند و سخنگوی افراد دیگر هم نیستند تا به نیابت از آنها لب به سخن بگشایند، چراکه معمولا شهره به اخذ گرایش های سیاسی مستقل هستند.
با این حال این جبهه ضمن برخورداری از استقلال مردمی و فرا رفتن از رقابت های حزبی، در فهرست 210 نفره حامیان خود، از حمایت چهره هایی سرشناس با وزن سیاسی و حزبی قابل قبولی برخوردار است که نشان می دهد این جبهه قرار نیست خود را در مقابل احزاب انقلابی که خواستار بازگشت به آرمانهای انقلاب اسلامی هستند، قرار دهد. بلکه می خواهد اتحادی میان گروه ها ایجاد کند تا بدنه رای آن احزاب و همه نیروهای انقلابی، فرصت بیابند با اتفاق نظر، بر سپهر سیاست ایران اثر بگذارند.
این جبهه مردمی همچنین می تواند راه را بر اختلاف افکنی رسانه هایی ببندد که با طرح نامزدهای خیالی، سعی می کنند رقبای سیاسی خود و حامیانشان را دچار سرگیجه کرده و در این میان، منافع سیاسی شان را پیش ببرند.
این جبهه همچنین خواهد توانست با فراتر رفتن از سهم خواهی های معمول حزبی در ائتلافهای سیاسی که میراث رقابت های غربی برای جریانات سیاسی ایران است، وحدت انتخاباتی را با شیوه های جدید گزینش نامزد نهایی ایجاد کند و هم احزاب و هم بدنه اجتماعی نیروهای انقلاب را قانع کند که پشت سر کاندیدای نهایی قرار گیرند. کاندیدایی که باید بتواند پرچم حفظ ارزشهای انقلابی را در فضای سیاسی کشور در دست گیرد.
اهمیت صف آرایی مردمی برای کنش سیاسی
شکل گیری جبهه های مردمی در فضای سیاسی، نه توده گرایی و فاصله گرفتن از نخبگان است، نه ایجاد تابلوی انتخاباتی یک شبه با هدف تضعیف نظام حزبی در کشور. به رغم انتقادات مطرح شده، این جبهه بندی ها، نوعی کمک بدنه نیروهای اجتماعی یک جریان به نخبگان حزبی و سیاسی همسو محسوب می شود که می خواهند عزم این نخبگان برای همگرایی را تقویت کنند.
بنابراین شکل گیری جبهه های مردمی را باید نشاندن تنه سیاسی یک جریان بر روی پاهای آن ارزیابی کرد و نه ایستادن بر سر. نوعی عبور از انتزاعیات و بازگشت به واقعیت های سیاسی. واقعیت هایی که مردم از آن آگاهی بیشتری دارند. استقبال فعالان سیاسی و رسانه ای همسو با جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی نیز که در نامه حمایت 210 نفر از نیروهای شناخته شده از جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی نمود یافته، حکایت از آن دارد که اتحاد مردمی، تاثیر خود را بر لایه های نخبگی گذاشته و اکنون باید منتظر برکات شکل گیری این اتحاد در حوزه های مختلف بود.
بنابراین تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی نه فقط روشی برای عبور از نخبگان سیاسی نزدیک به ارزشهای انقلاب نیست، بلکه ایجاد نوعی مشروعیت مردمی و مقبولیت از پایین به بالاست که کمک می کند نخبگان با اعتماد به نفس و اطمینان از سطح بالای حمایت مردمی، برای اثرگذاری انتخاباتی تلاش کنند و اسیر بازی های پنهان رقابت های سیاسی نشوند. شفافیت در تصمیم گیری و در نظر گرفتن خواست مردم نیز از دیگر برکات شکل گیری این جبهه است.
بنابراین کمتر از 150 روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، اکنون باید گفت که پارلمان، اتاق فکر مردمی و یا جبهه ای فراگیر از نیروهای انقلاب اسلامی شکل گرفته که بهترین متر و معیار برای هرگونه تصمیم گیری در این جریان سیاسی است. همه آنها که خود را متعهد به ارزشهای انقلابی می دانند، با حمایت از این جبهه، باید از فرصت های آن بهره ببرند. این جبهه مردمی، صدای مردم است. مردمی که نیروهای انقلابی همواره دغدغه حفظ حضور آنها در عرصه و پاسخ به نیازهایشان را داشته اند و از آنجا که در گفتمان انقلابی، نقش مردم در عرصه سیاست ورزی و آینده سازی برجسته است، باید شکل گیری این جبهه را به فال نیک گرفت و از ظرفیت های آن برای اتحاد سیاسی استفاده کرد.
علی رضایی
/924/د102/ج