انتخاب بهترین زمان و مکان و روش اطلاعرسانی برای معرفی جانشین/ اقدام جالب یک مستبصر برای دفاع از غدیر
هر فردی که یک مکتب علمی یا سیاسی یا فرهنگی-اجتماعی را ایجاد میکند، به عنوان موسس و پایهگذار ان مکتب، نسبت به دوام و بقای آن از هر فرد دیگری حساستر و علاقمندتر است و بیش از هر کس دیگری نسبت به آینده مکتب و جنبش خود توجه میکند. در این بین پیامبران الهی که بزرگترین مکاتب بشری را پایهگذاری کردند بیش از دیگر مکاتب مدنظر هستند؛ چراکه آنها با اهدافی الهی و متعالی در فکر ساختن جامعه بشری و کمال انسان بودند و اهداف آنها در امور دنیوی، حکومتی و دستیابی به قدرت نبود.
در این بین عملکرد پیامبر اسلام بیش از پیامبران دیگر اهمیت دارد؛ زیرا او پیامبر خاتم است و قرآن آخرین وحیی است که از طرف خدا نازل میشود. البته پایان نزول وحی به معنای پایان ارتباط خدا با انسانها نیست بلکه با تبیین امامت در تداوم مسیر نبوت، امام به عنوان قرآن ناطق، همه امور جامعه از جمله امور معنوی و عبادی را در دست میگیرد و اوست که مفسر اصلی و همه جانبه قرآن میشود. بنابراین پایان نبوت به معنای پایان نزول وحی است و الا جریان تبیین و تفسیر وحی الهی همواره توسط نماینده الهی، امام معصوم، در جریان است و ادامه دارد.
سختیهای تعیین جانشین برای پیامبر
پیامبر برای معرفی نماینده الهی خود که راه نبوت را بعد از او در مسیر امامت ادامه دهد، دشواریهای زیادی داشت؛ چراکه جریان نفاق در کنار جریان یهود قصد داشت مانع از تداوم کامل دین اسلام شود. در آن دوره تحریفگریها بسیار زیاد بود و پیامبر برای ارتقای فرهنگ عمومی مردم کار بسیار دشواری داشت. فراموش نکنیم که شبه جزیره به هیچ عنوان سرزمینی فرهنگی و تمدنی نبود. آمار باسوادان در آن بسیار کم بود، نظام اجتماعی در آن بسیار پایین بود، صحرانشینان بیقاعده نظام شهرنشینی ضعیفی داشتند، نظام سیاسی در مورد حکومت و سلسله مراتب قدرت در آنها در بهترین شکل آن در نظام قبیلهای بود. به دلیل همین مسائل است که بنیامیه و بنیعباس بیش از آنکه بر نیروها و مشاوران عرب تکیه کنند، بر کارگزاران رومی و ایرانی تکیه داشتند.
پیامبر تا به حال در مورد ارتقای اخلاقی این مردم بسیار تلاش کرده بود ولی حالا او کار بسیار سختی داشت؛ باید فرهنگ سیاسی و اجتماعی مردم را در بستری دینی ارتقا میداد و به جنگ تمام عیار با ذهنیتهای نظام قبیلهای آنها در این موارد میرفت.
رسول الله این دغدغهها را داشت که خداوند بر او وحی فرو فرستاد که بیمناک نباش و رسالتت را با معرفی جانشین الهی تکمیل کن؛ زیرا در غیر این صورت دشمنان منافقت که اکنون همگی در لباس اسلام درآمدهاند با کمک دشمنان پنهان بیرونی(یهودیان شکستخورده بیرون رانده شده که انگیزههای بسیار زیادی برای انتقام دارند) اسلام را از بین خواهند برد؛ چه از نظر ظاهر و باطن و چه فقط از نظر باطن ولی با حفظ ظاهر.(تحریف محتوایی)
راههای مقابله پیامبر با دشمنان خلافت
پیامبر برای این منظور و مقابله با بازتابهای منفی احتمالی راههای مختلفی برای تکمیل رسالتش با معرفی جانشین الهی خود داشت.
ایشان میتوانست سران قبائل را جمع کند و برای آنها در این مورد سخن بگوید یا برای آنها نامه بنویسد و یا اینکه نمایندهای برای آنها بفرستند تا پیغام رسول الله را به آنها ابلاغ کند؛ ولی همه این روشها در مظان تحریفگری و عدم پذیرش بود. گذشته از این، جانشین پیامبر و تبعیت از او مربوط به عموم جامعه است و مردم هستند که با مقبولیت عمومی، مشروعیت الهی را در عرصه جامعه عملی میکنند. پیامبر میخواستند در حضور عوام و خواص این معرفی را انجام دهند تا همه در حضور پیامبر نظرشان را اعلام کنند و پیامبر عکس العمل آنها را بدون هیچ واسطه و شائبهای شاهد باشد.
بنابراین این سخن درست نیست که پیامبر به خوبی پیام غدیر را برای مردم بازگو نکرد و نتوانست در زمان و مکان مناسبی پیام را به مردم بازگو کند تا آنها به آن عمل کنند. چرا که پیامبر بهترین زمان و مکان را برای بیان پیام غدیر برگزید و پیشرفتهترین اصول اطلاعرسانی و تبلیغات را به کار بست.
بخشی از اصول پیامبر در اطلاعرسانی غدیر
زمان: ایام حج که بعدا حجة الوداع نام یافت، بهترین فرصت بود؛ زیرا بیشترین حضور مردم از سراسر شبه جزیره را در بر داشت. هیچ زمان دیگری جمع کردن جمعیتی بیش از صد هزار نفر در یک جا به این آسانی فراهم نمیشد. در این اجتماع همه مردم خودشان از زبان رسول الله شنیدند که ایشان چه کسی را برای پس از خود نصب میکند.
مکان: غدیر خم مکانی جدا شدن حاجیان از جهات مختلف است. بنابراین بهترین مکان برای جمع حداکثری جمعیت است. در این مکان میتوان طوایف مختلف را گردآورد قبل از اینکه از هم جدا شوند. مسلمانان بیش از یک ماه بود که با پیامبر بودند ولی ایشان مکه را برای این کار انتخاب نکرد و یا حتی مکانهایی مثل منا یا عرفات را. طبعا در ذهن مسلمانان این سوال ایجاد میشد که ما بیش از یک ماه است که با پیامبر هستیم و ایشان چیزی به ما نگفتند؛ حالا چه چیز مهمی پیش آمده که پیامبر ما را در این سرزمین متوقف کرده است؟!
روش: پیامبر برای ارسال پیام غدیر از روش حضوری و چهره به چهره استفاده کرد نه ارسال نماینده یا نامه(مکتوب)؛ زیرا به این ترتیب امکان هر گونه تحریف از سخنان خود را به حداقل رساند. ایشان جمعیت مسلمانان را برای دریافت پیام غدیر به خوبی آماده کرد. ایشان فرمود به کسانی که جلوتر رفته اند بگویید بازگردند و به کسانی که عقب ماندهاند بگویید زودتر بیایند. مسلمانان سه روز در غدیر خم اردو زدند. در این مدت همواره در ذهن آنها این سوال مهم قرار داشت که پیامبر برای چه منظور مهمی ما را اینجا نگه داشته است؛ در حالی که بعد از ایام حج، حاجیان برای بازگشت به موطن خود بسیار عجول هستند.
به این ترتیب اجتماع فراوانی از مسلمانان شکل گرفت در حالی که همه آماده بودند تا سخنان پیامبر را بشنوند. شنیدن سخنان بدون واسطه از پیامبر، تاثیر و قدرت پخش آن را زیاد میکرد؛ مانند اینکه پیامبر بیش از صد هزار پیامرسان به سراسر شبه جزیره ارسال کند.
بنابراین روش و برنامه پیامبر برای تبیین پیام غدیر بسیار هوشمندانه و عالی طراحی شده بود.
جریان نفاق مانعی بر مسیر غدیر
اما متاسفانه تاریخ شاهد غلبه شیطنت جریان نفاق بر جریان حق است که با عوامفریبی و سوء استفاده از عدم فهم و دانش و تجربه سیاسی اجتماعی عوام، در تاریخ انحراف ایجاد میکند.
راه یافتن به این تقلب بزرگ تاریخی از این معبر ممکن است که در منطق میگویند آخرین حربه برای پوشاندن حق در آنجا که حق روشن و آشکار است و نمیتوان آن را انکار کرد، این است که ملازمه را نفی کنی نه طرفین ملازمه را؛ یعنی وقتی نمیتوان غدیر را نفی کرد و وقتی نمیتوان مقام و منزلت علی را پوشاند، بگویید غدیر در مورد ولایت به معنای سرپرستی نبوده است بلکه غدیر برای ولایت به معنای محبت و دوستی است!
چندی پیش در خدمت یکی از مستبصرین بودم. خاطرهای برایم نقل کرد و گفت:
روزی یکی از اقوامم از اهل سنت نزد من آمد و پس از چند روز به شهرش بازگشت. در میان راه با او تماس گرفتم و گفتم کار بسیار مهمی با شما دارم. اگر میشود برگرد. گفت عجله دارم اگر امکان دارد تلفنی حرف مهمت را بگو. گفتم نمیشود باید حضوری بیایی. با زحمت و سختی از میان راه برگشت. وقتی آمد به او گفتم شما را بسیار دوست دارم. ایشان با تعجب و ناراحتی گفت این همه راه با این همه زحمت من را برگرداندی که این حرف را به من بزنی؟! در حالی که چند روز در منزل شما بودم و شما میتوانستید در آن مدت این حرف را به من بزنید. به او گفتم چطور میپذیرید رسول الله در حجة الوداع این همه مسلمان را با آن همه سختی در یک جا جمع کرد که فقط به آنها بگوید علی را دوست داشته باشید؟!!
975/702/ر