آسیب شناسی عملکرد نخبگان اصولگرا
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از صبح نو، برخلاف اصولگرایان طیف اصلاحطلب نه تنها از قدرت تشکیلاتی فوقالعادهای برخوردار است بلکه ابزارهای لازم برای اعمال اراده تشکیلات بر نامزدها و زیرمجموعه خود را نیز تا حدودی در اختیار دارد. مطالعه در انتخابات پشت سر گذاشته شده از یک سو این ادعا در مورد اصلاحطلبان را روشن میسازد و از دیگر سو پایگاه اجتماعی اصولگرایان را ثابت و با تغییرات اندک حتی نسبت به انتخابات 92 که ناکامی آنان رقم خورد- نشان میدهد. این درحالی است که ضعف تشکیلاتی موجب سردرگمی بسیاری از اعضای با انگیزه بدنه اجتماعی آنان شده و روند اقناع قشر غیرسیاسی جامعه توسط آنان به شدت کند گردیده است. همچنین آسیبشناسی عملکرد اصولگرایان در انتخابات 92 به طور مشخص نشان میدهد که حرکت دیرهنگام در کنار عدم برخورداری از تشکیلاتی که بتواند نامزدهای مربوط به طیف خود را تا آخرین ساعات قبل از برگزاری انتخابات هدایت کند، چنین نتیجهای را برای آنان رقم زد. نامزدهای اصولگرایان با این استدلال، پر تعداد به صحنه آمدند که شور انتخاباتی ایجاد کنند و در فرصت مناسب به نفع نامزدی که بیشترین اقبال مردمی را بر اساس نظرسنجیها از آن خود ساخته کنار روند. این وعده نه تنها محقق نشد بلکه ضعف تشکیلاتی سبب گشت تا برخی مخالفان وحدت اصولگرایان به هدایت نامزدها بپردازند و برای نیل به اهداف خود، آنان را از وفای به عهد بازدارند. اما در مقابل، زمانی که اصلاحطلبان شانس کاندیدای اصلی خود را برای پیروزی غیرمحتمل یافتند به عملگرایان طیف خود امید بستند تا شاید با چنین ائتلافی سهمی از قدرت را از آن خود سازند. بر این اساس زمانی که کاندیدای اصلی اصلاحطلبان بحق اراده تشکیلات را غیرمنطقی یافت و در برابر آن مقاومت کرد این ایستادگی به کمک ابزارهای فشار تشکیلات، شکسته شد. اخلال پرقدرت در اجتماعات انتخاباتی و فشارهای همهجانبه و مؤثر دیگر نشان داد که اصلاحطلبان از قدرت بازدارندگی نیز برخوردارند. این ائتلاف زورمدارانه! که البته در آن فکر و اندیشه اصلاحطلبان در پیش پای کسب سهمی از قدرت قربانی شده بود همراه با شرایطی که از اصولگرایان ترسیم شد، بسیار شکننده آقای روحانی را به پیروزی رساند. طبعاً اگر اصولگرایان با سه خطای فاحش پایگاه اجتماعی خود را دچار سردرگمی نمیساختند این نتیجه حاصل نمیشد. اولین اشتباه اساسی این طیف تن دادن به تکثیر نامزدها بدون برخورداری از قدرت هدایت آنان بود. دومین خطا را عدم پایبندی نامزدها به عهد و پیمان خود با یکدیگر باید عنوان کرد. تنها فردی که از این جمع انصراف داد دکتر حداد عادل بود، اما حتی وی نیز به تعهد خود به صورت کامل یعنی سوق دادن هوادارانش به سوی نامزد برتر عمل نکرد. آخرین خطای استراتژیک سازمان اصولگرایی اجازه دادن به صحنهگردانان سیاسی خارج از این طیف برای هدایت برخی نامزدها با هدف دامن زدن به اختلافات اصولگرایان بود. این بازیگران سیاسی مخالف نه تنها توانستند در مناظرات انتخاباتی، نامزدهای اصولگرایان را از مسیر تقویتکنندگی یکدیگر خارج سازند بلکه آنان را به نقد جدی یکدیگر مشغول ساختند.
انتخابات سال 94 مجلس ثابت کرد اصولگرایان علیرغم خطاهای تشکیلاتی بیشمارشان همچنان از بالاترین پایگاه اجتماعی برخوردارند.
آسیبشناسی عملکرد نخبگان اصولگرا و حرکت در جهت اصلاح آن میتواند در سرنوشت انتخابات پیشرو تعیینکننده باشد منوط به آنکه زمانی برای تدبیرها و تمهیدات باقی مانده باشد./836/د102/ل