آفت ثروت که باید از آن جلوگیری کرد، ایجاد فساد است
اشاره: رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیرشان معیشت مردم را یکی از دغدغه های بزرگ خود و تنها راه حل بهبود آن را توجه عملی به اقتصاد مقاومتی دانسته اند. اتکاء به توان داخلی بسیاری از کشورهای دنیا از جمله هند را به کشور توسعه یافته تبدیل کرده است. حال با کمی تأمل و داشتن تجربه شکست خورده برجام زمینه های خوبی برای به کارگیری تمام ابزارها جهت اجرای عملی اقتصاد مقاومتی فراهم گردیده که با همت مضاعف، هم زبانی، همدلی و روحیه انقلابی میسر خواهد شد.
در تبیین این موارد، خبرنگار خبرگزاری رسا بخشی از کتاب«الزامات فرهنگی پیشرفت» با عنوان شناخت اهداف نظام اقتصادی اسلامی(بخش سوم) را در ذیل آورده است که به خوانندگان رسا تقدیم می شود.
مجاهدت در تأمین رفاه عمومی، امنیت و بهبود وضع زندگی مردم
اقتصاد، پیشرفت اقتصادی، رونق اقتصادی ارتباط مستقیم دارد با معیشت مردم. معیشت مردم جزو اولین اهداف همهی دولتهاست در همه جای دنیا و در همهی دوران تاریخ؛ البته دولتهای علاقهمند به مردم؛ آن دولتهای مستأثر و زورگو و جبار، مورد نظرمان نیستند. هر دولتی که بخواهد به مردمِ خودش خدمت کند، اولین مسئلهاش، مسئلهی معیشت مردم است، که بتواند مردم را اداره کند. خب، این به اقتصاد وابسته است. یک اقتصاد خوب، سالم، وافر و پیشرو میتواند وضع زندگی مردم را خوب کند. خب، این یک دلیل است مبنی بر اینکه لازم است ما در کار اقتصاد مجاهدت کنیم.
افزایش تولید و ثروت ملی و توزیع عادلانه و رفع محرومیت
ما وقتی به صورت کلان به زمینهی اقتصاد اسلامی نگاه میکنیم، دو تا پایهی اصلی مشاهده میکنیم. هر روش اقتصادی، هر توصیه و نسخهی اقتصادی که این دو پایه را بتواند تأمین کند، معتبر است. هر نسخهای هر چه هم مستند به منابع علیالظاهر دینی باشد و نتواند این دو را تأمین کند، اسلامی نیست. یکی از آن دو پایه عبارت است از «افزایش ثروت ملی». کشور اسلامی باید کشور ثروتمندی باشد؛ کشور فقیری نباید باشد؛ باید بتواند با ثروت خود، با قدرت اقتصادی خود، اهداف والای خودش را در سطح بینالمللی پیش ببرد. پایه دوم، «توزیع عادلانه و رفع محرومیت در درون جامعهی اسلامی» است. این دو تا باید تأمین بشود. و اولی، شرط دومی است. اگر تولید ثروت نشود؛ اگر ارزش افزوده در کشور بالا نرود، ما نمیتوانیم محرومیت را برطرف کنیم؛ نخواهیم توانست فقر را برطرف کنیم. بنابراین هر دو تا لازم است. شما که متفکر اقتصادی هستید و پایبند به مبانی اسلامی، طرحتان را بیاورید؛ باید این دو تا در آن طرح تأمین بشود. اگر این دو در آن طرح تأمین نشد، آن طرح اختلال دارد؛ ایراد دارد.
توجه اسلام به«تولید ثروت» و «نحوه تولید و استفاده از ثروت»
دو چیز را با هم نباید مخلوط کرد. یکی، تولید ثروت است. کسی فعالیت کند به شکل صحیحی و ثروت تولید کند. یکی، نحوهی تولید و نحوهی استفاده است. بخش اول قضیه، چیز مطلوبی است؛ چون هر ثروتی که در جامعه تولید میشود، به معنای ثروتمند شدن مجموع جامعه است. بخش دوم که بخش حساس است، این است که چگونگی تولید مورد توجه قرار بگیرد؛ از راههای غیرقانونی، با استفادهی از تقلبات و تخلفات نباشد؛ مصرف او، مصرف نامطلوبی از نظر شرع نباشد؛ بتواند مثل خونی در رگهای جامعه جریان پیدا کند؛ صرف در فساد نباشد. این آیهی شریفه را ملاحظه کنید - سورهی قصص، آیات مربوط به قارون - قارون یک نمونهی کامل و یک ثروتمند نامطلوب از نظر اسلام و قرآن و شرع و همه است. از قول قوم قارون، (یا بزرگان و متدینین بنیاسرائیل، یا حضرت موسی) قرآن نقل میکند؛ «قال له قومه» - این حرفها از آدمهای عامی و معمولی نیست؛ بنابراین حرفهای معتبری است؛ علاوه بر اینکه خودِ قرآن این حرفها را تقریر میکند؛ یعنی بیان و اثبات میکند - که به او میگویند: «و ابتغ فیما اتاک الله دار الأخرة»؛ آنچه که خدا به تو داد، این را وسیلهی به دست آوردنِ آخرت قرار بده. در روایات ما هم هست: «نعم العون الدّنیا علی الأخرة»؛ از این ثروت برای آباد کردن آخرتت استفاده کن.
توصیهی دوم: «و لا تنس نصیبک من الدّنیا»؛ سهم خودت را هم فراموش نکن. خود تو هم سهمی داری، نصیبی داری؛ آن را هم ما نمیگوییم که استفاده نکن؛ خودت بهرهمند نشو از این ثروت؛ نه، بهرهمند هم بشو؛ مانعی ندارد.
سوم: «و أحسن کما أحسن الله إلیک»؛ خدا به تو این ثروت را داده؛ تو هم وسیلهای بشو که بتوانی این ثروت را به دست مردمی که نیازمندند، برسانی. یعنی سهمی از این را به مردم بده.
آفت ثروت که باید از آن جلوگیری کرد، ایجاد فساد است
چهارم: «و لا تبغ الفساد فی الأرض»؛ فساد ایجاد نکن. آفت ثروت که باید از آن جلوگیری کرد، ایجاد فساد است. مترف نشو. به او نمیگویند ثروت جمع نکن، یا از این ثروتی که داری، برای ازدیاد آن استفاده نکن؛ یا آن را به کار تولید و سازندگی و تجارت نزن؛ میگویند سوءاستفاده نکن؛ از این ثروتت استفادهی خوب بکن، که بهترین استفاده این است که آخرتت را با این آباد کنی. نصیب خودت را هم داشته باش؛ سهم خودت را هم داشته باش. منطق اسلام این است./874/ت303/ی