انواع سفر در اسلام/ دلیل تأکیدات شریعت بر سفر حج و عمره
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، سال گذشته پس از حادثه منا که صدها ایرانی مظلومانه و در بدترین شرایط کشته شدند، روشنفکران مجازی کمپین تشکیل داده و تبلیغ کردند که وقتی جان ایرانی امنیت ندارد حج واجب نیست! حتی مانند فقها و علما استدلال میآوردند که حج را باید تعطیل کرد! این گروه با ذوق روشنفکری میگفتند: بجای حج رفتن، پولها را خرج فقرا و بچه یتیمان کنیم نه خرج جیب عربها!
ولی اکنون ساکتند؛ اکنون که فرودگاههای ترکیه ناامن است و هر ماه در کعبه آنها یعنی آنکارا و آنتالیا بمبگذاری میشود چرا سفر ترکیه میروند؟ چرا احدی از این روشنفکران نمیگوید پولها را بدهید به فقرا، به یتیمها! نه خرج جیب ترکها. مگر واجب است که پول ایرانی خرج بازارها و دیسکوهای ترکیه شود و کودک ایرانی گرسنه بماند؟ و سکوت این افراد آیا چیزی جز تناقص در گفتار و کردارشان است!
البته اسلام مخالف تفریح و سفر رفتن نیست و قرآن کریم نیز در اینباره میفرماید: «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ بگو در زمين بگرديد و بنگريد چگونه آفرينش را آغاز كرده است سپس [باز] خداست كه نشانه آخرت را پديد مىآورد خداست كه بر هر چيزى تواناست.»(عنکبوت 20) ولی باید بررسی کرد که جایگاه سفر حج و سفر به کشوری مانند ترکیه چگونه است؟ آیا این دو سفر با یکدیگر نقاط اشتراک دارند یا خیر؟ باید بررسی کرد که هر کدام از این سفرها از دیدگاه اسلام چه جایگاهی دارند به همین منظور نگاه اجمالی به دیدگاه اسلام و روایات درباره سفر خواهیم داشت.
انواع سفر در اسلام
سفر از دیدگاه اسلام و روایات به طور عمده به پنج نوع واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح تقسیم میشود. سفر واجب همانگونه که از نامش مشخص است به سفری گفته میشود که شرعاً واجب باشد مانند سفر حج تمتع. حج از ارکان دین و ترک آن از گناهان کبیره است و به حکم اصل شرع در طول عمر انسان جز یک بار واجب نمیگردد و در اصطلاح به آن حَجَّةُ الاسلام گفته میشود.
در این نوع سفر منع و ممانعت دیگران حکم الهی را از گردن فرد ساقط نمیکند، برای نمونه اگر شوهر، همسر خود و والدین فرزندان خود را از این سفر منع کنند حکم الهی از فرد ساقط نمیشود و باید آن را به جا آورد. البته در سفر واجبی مانند حج باید شرایط آن از جمله باز بودن راه و امنیت مسیر فراهم شود تا سفر صورت گیرد. در صورتی که شرطی مانند تأمین نبودن امنیت فراهم نشود میتوان به تشخیص حاکم اسلامی این سفر را ترک کرد. امام راحل در اینباره میفرماید: «حكومت[حاکم اسلامی] مىتواند از حج، كه از فرايض مهم الهى است، در مواقعى كه مخالف صلاح كشوراسلامى دانست موقتاً جلوگيرى كند.»(صحیفه امام، ج 20،ص 451و 452 )
از سوی دیگر حکومت اسلامی باید تمام تلاش خود را برای تأمین امنیت حجاج فراهم کند تا خانه خدا خالی از زائر نباشد. امام صادق(ع) در اینباره میفرمایند: «لَوْ أَنَالنَّاسَ تَرَكُوا الْحَجَّ لَكَانَ عَلَى الْوَالِي أَنْ يُجْبِرَهُمْ عَلَىذَلِكَ وَ عَلَى الْمُقَامِ عِنْدَهُ وَ لَوْ تَرَكُوا زِيَارَةَ النَّبِيّ(ص) لَكَانَ عَلَى الْوَالِي أَنْ يُجْبِرَهُمْ عَلَى ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْلَهُمْ أَمْوَالٌ أَنْفَقَ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْتِ مَالِ الْمُسْلِمِينَ؛ اگرمردم حج را ترک کنند، بر والی [امت اسلامي] است که آنان را به انجام حج و اقامت درکنار کعبه مجبور کند؛ همچنین اگر زیارت قبر رسول خد(ص) را کناربگذارند، بر والی است که آنان را به این کار مجبور کند و اگر مردم اموالی برای اینکار نداشتند، از بیت المال مسلمانان برای این کار هزینه کند.»(وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج11، ص24، ابواب وجوب الحج، باب5، شماره14149، ح2، ط آل البیت.)
بنابراین اگر حکومت اسلامی تمام تلاش خود را برای تأمین امنیت زائران خانه خدا انجام دهد ولی به نتیجه مطلوب نرسید در این صورت بنابر تشخیص حاکم اسلامی حج تعلیق میشود همانگونه که امسال جمهوری اسلامی ایران در اقدامی مناسب به دلیل تأمین نبودن امنیت حجاج ایرانی به سبب کارشکنی سعودیها که سال گذشته سبب کشته شدن صدها نفر شد، حج را تعلیق کرد و این کار نیز با حمایت مراجع تقلید همراه شد و اگر مسلماً کارشکنی سعودیها نبود دلیلی بر تعلیق حج امسال وجود نداشت.
ممکن است اکنون پرسشی در ذهن مخاطب ایجاد شود که پول حجاج ایرانی توسط آل سعود و وهابیت خرج کشته شدن مسلمانان بیگناه یمن، سوریه، عراق و... میشود، بنابراین چگونه میتوان عمل واجبی مانند حج را به جا آورد و از کمک کردن به قدرت گرفتن آل سعود که از ظالمان به شمار میآیند، جلوگیری کرد؟ همان بهتر که حج تعلیق شد و آیا بهتر نیست همین پول صرف فقرا و نیازمندان کشور شود؟
دلیل تأکیدات شریعت بر سفر حج و عمره
در پاسخ به این مطلب باید به چند نکته توجه کرد؛ نخست، حج واجب است و باید آن را به جا آورد ولی آیا نمیتوان از انجام موارد غیر ضروری که سبب قوت گرفتن ظالم میشود جلوگیری کرد؟ چه نیازیست هر زائری که به خانه خدا میرود در هر سفر خود میلیونها تومان صرف خرید سوغاتی برای اقوام کند؟ خرید سوغات از دیدگاه اسلام نهی نشده بلکه بر آن تأکید نیز کردهاند ولی چرا باید سوغاتی خرید که به نفع بلاد اسلامی نباشد؟ چرا باید سوغاتی خرید که اقتصاد بلاد کفر را قدرتمندتر کند یا پول این خریدها صرف خرید اسلحه توسط وهابیت و صرف کشتن مردم یمن، سوریه و... شود؟ آیا نمیتوان این سوغاتی را از کشور خود تهیه کرد؟ مگر باید تنها به فکر تهیه سوغاتی مادی بود، نمیشود سوغاتی معنوی مانند به جا آوردن حج عمره به نیابت از دیگران را انجام داد؟ و...
بنابراین میتوان اینگونه نتیجه گرفت که به جا آوردن حج واجب است مگر به تشخیص حاکم اسلامی تعلیق شود، ولی انجام برخی از کارها مانند خرید سوغاتی یا بازارگردی که سبب خروج ارز از کشور، تقویت اقتصاد کفار و یا قدرت گرفتن ظالم میشود واجب نیست. هیچ یک از مراجع تقلید نیز خرید سوغاتی را از شرایط قبول اعمال حج بیان نکردهاند! اگر اینگونه ـ تقویت کفار و ظالمان با خریدهای غیر ضروری ـ عمل شود موضوع تقویت آل سعود و وهابیت که دشمن شیعه هستند، حقیقت دور از ذهنی نخواهد بود ولی خب بسیاری از هزینههای ضروری به دست وهابیت نمیرسد.
رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «من با سوغاتی خریدن مخالف نیستم، اما با این بازارگردیها چرا؛ خیلی بد است. یک عدهای عطش بازارگردی دارند؛ اینها ملت شما را، مردم شما را سبک میکند؛ حیف است... برای حجاج جنس بدلی و بی کیفیت درست می کنند می آورند توی این بازارها می ریزند، شما هم می روید این ارز خودتان را و عِرض خودتان را میریزید برای اینکه این کالاهای بی کیفیت را خریداری کنید... بعضیها قبل از اینکه سفر مکه بروند، سوغاتی های سفر را در اینجا میخرند ـ کار خوبی است ـ نگه میدارند؛ بعد که برگشتند، همانهائی را که در بازار شهر خودشان تهیه کرده اند، به عنوان سوغاتی میدهند... بعضیها به عنوان چیز متبرک، از آنجا سوغاتی می آورند؛ تبرکی ندارد. این جانمازهایی که در سنندج و کردستانِ خودمان می بافند، به مراتب از جانمازهایی که از آنجا می آورند، بهتر است...»(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران حج 11/07/1390)
دوم، در وجوب حج استطاعت مالی واجب است و افرادی که به حج مشرف میشوند دارای این استطاعت هستند و مسلماً اینگونه افراد افزونبر به جا آوردن یکی از ارکان پنجگانه اسلام یعنی حج، در کارهای خداپسندانه و خیریه نیز شرکت میکنند. از سوی دیگر بخشیدن تمام دارای به فقرا واجب نیست ولی به جا آوردن حج تمتع واجب شرعی است. همچنین این افراد مانند سایر مردم حق مسافرت داشته و نمیتوان مجبور به بخشیدن تمام دارای و مالشان به فقرا و نیازمندان کرد. به همین دلیل نمیتوان فردی را به بهانه کمک به نیازمند از انجام واجب الهی منع کرد و انجام این واجب الهی با موضوع کمک به فقرا منافاتی ندارد.
در روایت نیز آمده: «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ص) إِنَّ نَاساً مِنْ هَؤُلَاءِ الْقُصَّاصِ يَقُولُونَ إِذَا حَجَّ رَجُلٌ حِجَّةً ثُمَّتَصَدَّقَ وَ وَصَلَ كَانَ خَيْراً لَهُ فَقَالَ كَذَبُوا لَوْ فَعَلَ هَذَا النَّاسُ لَعُطِّلَ هَذَا الْبَيْتُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ هَذَا الْبَيْتَ قِياماً لِلنَّاسِ؛ محضر مبارك حضرت امام صادق(ع) عرضه داشتم، گروهى از اين معركه گيرها مىگويند: وقتى شخص يك بار حج به جا آورد و ديگر به حج نرود و به جاى آن پولش را صدقه داده و صله رحم كند از حج برايش بهتر است. حضرت فرمودند: دروغ میگویند، اگر مردم اين كار را بكنند، اين بيت تعطيل مىشود، در حالى كه خداوند متعال کعبه را براى استوارى و سامان بخشيدن به كار مردم قرار داده است.»(وسائل الشیعه، ج 8، ص 14، ح 8.)
نوع دیگر از سفرها سفر مستحب است که اگر دایره آن را گستردهتر بگیرم از سفر عمره مفرده گرفته تا زیارت قبور مطهر اهلبیت(ع)، امامزادگان، صله رحم و... را شامل میشود و در این نوع سفر نباید موانعی مانند عدم رضایت شوهر از زن و یا والدین از فرزندان وجود داشته باشد. نوع سوم سفر نیز سفر مکروه است که در اینباره میتوان به سفر بعد از طلوع فجر روز جمعه تا زوال اشاره کرد. سفر مباح نیز به سفری گفته میشود که واجب، حرام، مکروه و یا مستحب نباشد مانند سفر برای تفریح.
ولی نوع پنجم سفر، سفر حرام است که به دو بخش تقسیم میشود؛ نخست، اصل مسافرت حرام است. همانند مسافرت فرزند با نهی پدر و مادر و یا مسافرت زن، بدون اجازۀ شوهر. دوم، اصل مسافرت حرام نیست، اما هدف از مسافرت کار حرام است مانند کسی که برای خریدن وسایل گناه یا استفاده از ابزارهای گناه به سفر برود و... که در تمام این دو مورد سفر معصیت است و نماز فرد هم کامل میشود.
اهداف سفرهای توریستی!
اکنون باید دید سفر به کشوری مانند ترکیه یا تایلند که سالانه میلیونها نفر ـ بر اساس گفته سفیر ترکیه در ایران افزایش توریسم از ایران به ترکیه به میزان 30 درصد در سال گذشته(93) رخ داده و به 6 میلیون نفر رسیده است ـ از مردم کشورمان به آنجا سفر میکنند، جزو کدام نوع از سفرها به شمار میآید؟
نخست اینکه مسلماً سفر به ترکیه یا تایلند و... جزو سفرهای واجب نیست، مگر در مواردی که تبلیغ دین مبین اسلام و مذهب حقه تشیع شود ولی چند نفر از این مسافران با هدف تبلیغ اسلام یا تشیع به ترکیه یا تایلند مسافرت میکنند؟! دوم، جزو سفرهای مستحب نیز نیست، مگر در صورتی که فرد برای تجارت یا تفریحات سالم مانند بازدید از آثار تاریخی، کتابخانههای بزرگ، مقبره مشاهیر و... به این کشورها سفر کند که در این نیز جای تأمل است و باز باید این پرسش را تکرار کرد که چند درصد ایرانیان با این هدف به شهرهایی مانند آنتالیا، آنکارا یا کشوری مانند تایلند سفر میکنند؟!
سوم، دور از ذهن است سفر به شهری مانند آنتالیا، آنکارا یا کشور تایلند که بیشتر سفرها به این شهرها و کشورها با هدف فساد اخلاقی، جنسی و... صورت میگیرد را سفر مکروه بدانیم، فارغ از آنکه ارز زیادی نیز از کشور خارج میکند. چهارم، مسلماً جزو سفرهای مباح نیز به شمار نمیآید.
پنجم، با چند دلیل میتوان اثبات کرد که سفر به ترکیه به ویژه شهر آنتالیا یا کشور تایلند ـ اگر جزو سفرهای واجب، مستحب و مکروه نباشد ـ جزو سفرهای حرام به شمار میآید. چرا که در این سفر اکثر افراد به منظور فسادهای جنسی، اخلاقی و... سفر میکنند که این سفر معصیت است و پول خرج کردن برای چنین سفری نیز معصیت است چون این سفر بذاته حرام است و هزینه کردن برای حرام خود حرام دیگری است. دوم، ارز فراوانی از کشور خارج میشود به اقتصاد کشور لطمه زده و سبب تقویت بلاد دیگر که برخی نیز کافرند میشود؛ از جمله بلادی که به کمک آل سعود و دیگر مرتجعان منطقه دست به جنایات مختلف در کشورهای اسلامی مانند سوریه میزند.
آسیبهای جدی برخی سفرهای توریستی
سوم، متأسفانه در این سفرها چهره اسلام و تشیع، ایران و ایرانی نیز مخدوش میشود چون برخی از این مسافران به سبب رفتارهای زشت و غیر اخلاقی ـ که برخی حتی کفار را نیز به تعجب وا میدارد ـ در زمینههای جنسی و... نیز از حد گذشته و چنان غرق در این مسائل میشوند که نمیتوان به آنها نام انسان گذاشت چه رسد مسلمان و در این صورت حتی آبروی اسلام و تشیع میرود که آبروی ایران و ایرانی نیز به تبع آن نابود میشود. چهارم، فرهنگ مبتذل بلاد کفر را وارد بلاد اسلامی میکنند.
پنجم، تأمین نبودن امنیت جانی مسافران به دلیل انفجارهای مختلف و یا کودتا ـ بنابر گفته سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور در زمان کودتا 10 هزار مسافر ایرانی در شهرهای مختلف ترکیه حضور داشتهاند ـ که در شهرهای ترکیه رخ میدهد. اهمیت موضوع تأمین امنیت جان افراد از دیدگاه اسلام به قدری اهمیت دارد که در صورت نبودن آن واجب الهی نیز از گردن فرد ساقط میشود چه رسد به عمل حرام. در صورت تأمین نبودن امنیت اگر فردی به سبب مسافرت حرام جان خود را به خطر بیندازد مسلما گرفتار دو حرام الهی میشود؛ نخست، مسافرت حرام. دوم، به خطر انداختن جان خود.
حال پرسش این است آیا بهتر نیست پول هنگفتی که خرج این سفرها میشود به فقرا و مستمندان کشور داده شود؟ سفر حج واجبتر است یا سفر به تایلند یا ترکیه؟ مگر سفر به ترکیه و تایلند واجب الهی بوده و سفر به حج حرام؟! چرا عدهای حاضرند جان خود را به خطر بیندازند ولی برای مدتی نیز شده از رفتن به این سفرها صرف نظر نکنند!
چرا اکنون احدی از روشنفکران مدعی که فریادشان درباره خرج نکردن پول برای سفر به حج عالم و آدم را کر کرده، نمیگوید پولها را بدهید به فقرا، به یتیمها! نه خرج جیب ترکها. مگر واجب است که پول ایرانی خرج بازارها و دیسکوهای ترکیه شود و کودک ایرانی گرسنه بماند؟
/993/703/ر