۱۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۰
کد خبر: ۴۲۹۶۹۶

عيار اصلاح‌طلبي

سرانجام پس از ماه‌ها فضا‌سازي رسانه‌اي جريان اصلاحات درباره انتخابات مجلس خبرگان رهبري و مجلس دهم شوراي اسلامي، نتيجه به دست آمده درباره ترکيب هيأت ریيسه اين دو نهاد، عيار اصلاح‌طلبي را روشن ساخت و حباب کاذب ايجاد شده خيلي زودتر از پيش‌بيني‌ها ترکيد.
اصلاح طلبان

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، چند روز پس از آنکه اعضاي مجلس خبرگان رهبري در تصميمي انقلابي به رياست آيت‌الله جنتي رأي دادند و توهم اصلاح‌طلبان را براي اين نهاد غيرحزبي و غيرجناحي باطل کردند، نمايندگان مجلس دهم نيز روز گذشته گام دوم را محکم‌تر برداشتند و با انتخاب علي لاريجاني به عنوان رئيس موقت مجلس نشان دادند بين واقعيت و آرزو فاصله بسيار است.

 

جريانات اصلاح‌طلب و رسانه‌هاي پرتعداد آنها طي روزها و ماه‌هاي اخير تلاش فراواني به کار بستند تا اين قاعده را القا و تثبيت کنند که منتخبان اول تهران (خبرگان و مجلس) پيروز نهايي رياست مجلسين هستند اما آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني پس از آنکه دريافت از مقبوليت چنداني نزد خبرگان ملت برخوردار نيست، ترجيح داد هزينه شکست خود را به حداقل برساند و با رايزني با برخي اعضاي محترم خبرگان آنها را براي حضور نيابتي در انتخابات هيئت رئيسه خبرگان متقاعد نمايد که البته اين سياست هم فرجامي براي او نداشت.

 

اين سرانجام البته در مجلس به شکل معنادارتري براي دکتر عارف رقم خورد. محمدرضا عارف که در انتخابات رياست جمهوري سال 92 به‌رغم ميل باطني و تحت فشار پدرخوانده‌هاي اصلاحات مجبور به کناره‌گيري از رقابت‌ها شد، خرداد امسال با انديشه رياست مجلس دهم نامزد انتخابات مجلس شوراي اسلامي شد. به صورت طبيعي شايد او اين انتظار را در خود تقويت کرده بود که با توجه به ترکيب مجلس دهم (که فاقد اکثريت جرياني است) با حمايت اصلاح‌طلبان و طيف نزديک به دولت راه همواري براي رئيس شدن دارد، اما اتفاقات روز گذشته دو واقعيت را براي دکتر عارف آشکارتر ساخت؛ اول اينکه برخلاف القائات رسانه‌اي، اعتدال و اصلاحات قرابت چنداني با هم ندارند و هر کدام از آنها راه خود را مي‌پيمايند، ولو اينکه در مواردي اشتراک منافع آنها را به هم نزديک کند.

 

چه آنکه اگر غير از اين بود اکثريت ادعايي اصلاحات و اعتدال مي‌بايست عارف را بر کرسي رياست مي‌نشاند. بنابراين برخلاف توجيهات پس از شکست اصلاح‌طلبان که از خلوص و انسجام 103 نفره آنها مي‌گويد، فراکسيون ادعايي آنها بسيار شکننده و تابع حوادث است.(به اين ادعاي خنده‌دار اضافه کنيد که گاهي تعداد نمايندگان اصلاح‌طلب مجلس را تا 145 نفر هم افزايش دادند!) چنانکه مصطفي کواکبيان در اظهارنظري طعنه‌آميز به اعضاي ليست ادعايي اميد، پس از اشاره به اين نکته که 50 نفر از اعضاي اين ليست به لاريجاني رأي دادند، گفت: «آنها گرچه ميثاق‌نامه اميد را امضا کرده بودند و عکس يادگاري با ما گرفتند اما زنبيل را جاي ديگري بردند!»

 

واقعيت ديگري که مي‌توان اشاره کرد، نوع نگاه پدرخوانده‌هاي اصلاحات به عارف است. همان‌ها که او را «اصلاح‌طلب بدلي» مي‌خوانند و از تکرار آن هم ابايي ندارند. اين جماعت همواره کساني را اصلاح‌طلب واقعي مي‌دانند که سابقه عبور از ساختارهاي رسمي نظام داشته باشند. اينان خود را نه «در نظام» که «بر نظام» تعريف کرده‌اند. بنابراين هرچه ساختارشکن‌تر، اصلاح‌طلب‌تر! بنابراين عارفي که همواره خود را درون نظام تعريف کرده و مي‌کند، نمي‌تواند مطلوب اين جريان باشد.

 

در خوشبينانه‌ترين حالت کارکرد دکتر عارف در انتخابات مجلس براي آنها اين بود که توانستند پشت مقبوليت او پنهان شوند و راه بازگشت خود را به حاکميت هموار سازند، اما اتفاقات ديروز نشان داد که اصلاح‌طلبان براي بار دوم پس از انتخابات 92 از دکتر عارف عبور کردند.

 

در کنار اينها اگر دکتر عارف در سال 92 با «کناره‌گيري» از رقابت‌هاي انتخاباتي توانست اصلاح‌طلبان را شريک پيروز معرفي کند، «حضور» ديروز او در انتخابات هيئت رئيسه مجلس دهم براي مشخص کردن وزن جريان اصلاح‌طلب تا اندازه‌اي توانست توهم پيروزي اصلاح‌طلبان را از بين ببرد و القاي پيروزي دروغين را برطرف کرد که آن ادعاها طبل توخالي بيش نبوده است.

 

اکنون سؤال اساسي اين است که آيا زماني خواهد رسيد که اصلاح‌طلبان از روحاني هم عبور کنند؟(کما اينکه دکتر محمدرضا تاجيک، تئوريسين جريان اصلاحات چندي پيش در يادداشتي در روزنامه اعتماد به تلويح و تصريح، دکتر روحاني را تهديد کرد که اگر سوداي پيروزي در انتخابات آينده رياست جمهوري در سر دارد، راهي ندارد جز اينکه حمايت خود را پشت سر دکتر عارف آورد و تلاش کند او رئيس مجلس شود؛ وگرنه حمايت خود را از او پس خواهند گرفت.) آينده به اين پرسش پاسخ خواهد داد. براي اصلاح‌طلبان چندان اهميتي ندارد که اهداف جناحي خود را با کدام چهره‌ها پيش ببرند، آنچه که براي آنها اصالت دارد، پيشبرد اهداف اصلاح‌طلبانه (بخوانيد ساختارشکنانه) است.

 

نکته پاياني اينکه انتخابات هيئت رئيسه مجلس دهم اين واقعيت را عيان کرد که چگالي وزن اصلاح‌طلبان بسيار پايين‌تر از آني است که تبليغ و بزرگنمايي رسانه‌اي مي‌شود. تصميم نمايندگان خانه ملت بار ديگر توهم «اين هماني» نزد مدعيان اصلاحات را فروپاشيد و ثابت کرد ايران، تهران نيست. ضمن اينکه تصميمات خانه ملت در بهارستان گرفته مي‌شود نه در کف خيابان و صفحات روزنامه‌ها./998/102/ب3

 

منبع : روزنامه جوان

ارسال نظرات