رییسی جدید برای اتحادیهای نامتحد
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، اتحادیه عرب یا اتحادیه کشورهای عربی سازمانی است که در 22 مارس 1945 و با عضویت نخستین شش کشور عربی تشکیل شد و یمن کشور عربی بعدی بود که فقط چند روز بعد به آن پیوست تا آنکه به مرور دیگر کشورهای عربی هم وارد آن بشوند و اعضای آن به عدد 22 برسد، هرچند هدف اتحادیه از ابتدا در نزدیکتر کردن روابط بین کشورهای عربی و به اصطلاح ایجاد وحدت عربی بین تمام اعضا بوده اما تجربه بیش از یک دهه عمر این اتحادیه نشان میدهد کشورهای عربی تنها در نام عضو این اتحادیه هستند و در واقع امر خبری از وحدت عربی نیست.
شاید نمونه بارز چنین واقعیتی در نشست سران اتحادیه در می1990 بغداد رخ داد که صدام حسین ریاست نشست را به عهده داشت و وقتی که صدام بعد از نشست امیر کویت را بدرقه میکرد، به او گفت که دیدار بعدی در کویت خواهد بود که البته منظورش سه ماه بعد و اشغال کویت بود. این نمونه و البته نمونههای دیگر مثل نشست 2010 سران در سرت لیبی نشان داده که اعضای اتحادیه تنها در زبان وحدت دارند و نه در منظور و مقصود خود و اختلاف بین آنها تا قصد تجاوزگری و اشغال پیش میرود.
حالا وزیران خارجه اتحادیه در نشست روز پنجشنبه دهم مارس رئیس جدیدی را برای این نهاد به جای نبیل العربی تعیین کردهاند که ریاستش چهار ماه بعد تمام میشود. احمد ابوالغیط کسی است که برای ریاست او تعیین شد اما روند مذاکرات نشان داد که تصویب ریاست او چندان آسان نبوده است. جدای از اینکه کشور مغرب قبل از این خواستار تعویق نشست به زمان دیگری بود کشورهای سودان و قطر از مخالفان جدی ابوالغیط برای ریاست اتحادیه بودند. پادرمیانی عربستان و چند کشور دیگر سودان را راضی به ریاست او کرد اما قطر به این آسانی قبول نمیکرد و حتی نشست روز پنجشنبه پشت درهای بسته برگزار شد تا بیشتر وقت نشست صرف راضی کردن محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، وزیر خارجه قطر بشود.
او انگشت بر مواضعی گذاشته بود که ابوالغیط زمان ریاست جمهوری محمد مرسی در مصر و علیه اخوانالمسلمین و دخالت قطر در امور داخلی مصر گفته بود و میخواست دستکم ابوالغیط بابت آن مواضع از قطر عذرخواهی بکند. عذرخواهی در کار نبود و آخر کار هم ریاست ابوالغیط با اکثریت آرا و ثبت مخالفت قطر به دست آمد. شاید عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان، فکر نمیکرد که وقت نشست به این صورت بگذرد چون گفته میشد که او میخواست در همین نشست موضوع حزبالله و اتهامزنی علیه آن را مطرح کند تا رأی اعضا را برای تروریست خواندن آن به دست بیاورد اما در جایی که برای تعیین رئیس این قدر مشاجره در کار باشد، دیگر چه جایی برای این موضوع میماند.
این گذشته از مخالفتهای جدی برخی از کشورهای عربی مثل الجزایر، عراق، عمان و خود لبنان و عدماعتماد به رأی برخی از دیگر کشورها به خواست الجبیر بود. از قبل هم روشن بود که الجبیر نمیتواند در سطح اتحادیه عرب همان نتیجهای را به دست بیاورد که در شورای همکاری خلیجفارس به دست بیاورد چرا که جدای از عمان، اعضای این شورا مدتی است خود را مطیع و بنده اراده آلسعود کردهاند و برای این خواست هم تردیدی به خود راه ندادهاند، البته نباید گفت که الجبیر کوتاه آمده و باید منتظر بیست و هشتمین نشست سران بود که با انصراف مغرب و تعویق زمان برگزاری آن در نهایت قرار شده تا موریتانی در ماه ژوئیه میزبان آن باشد.
در هر صورت، الجبیر وضعیت فعلی را مناسب ندیده و اختلاف درون اتحادیه آن قدر بالا گرفته که نمیتواند موضوع پرتنش اتهامزنی به حزبالله را مطرح کند. این اختلافات به خصوص با وضعیت فعلی جهان عرب از جنگ سوریه، تجاوز عربستان به یمن، جنگ و نابسامانی در لیبی و قدرت گرفتن گروههای تروریستی در کشورهای عربی به اوج خود رسیده و باید گفت که ابوالغیط میراثدار چنین وضعیتی است. نبیل العربی برخلاف او ریاست خود را در وضعیت آرامی شروع کرد اما نامتحد بودن اعضای اتحادیه به او کمکی نکرد تا در برابر بحران جهان عرب از 2010 به این سو کاری بکند. همین هم باعث شد تا کارنامه پنج ساله العربی چیزی جز شکست نباشد تا آنجا که در قضیه سوریه به طور کلی کنار گذاشته شد و حتی در کنفرانسهای مربوط به سوریه هم دعوت نمیشد. این وضعیت برای ابوالغیط به ارث رسیده و باید دید که او در برابر جهان بحرانزده عرب چه میتواند بکند، آیا نقشی مثبت در قضیه سوریه خواهد داشت؟ آیا بازوی مؤثر مصر در مبارزه با تروریسم خواهد بود؟ آیا میتواند مانعی در بحرانآفرینی آلسعود باشد؟ این سؤالها و سؤالهای بیشمار دیگر در پیش روی او است اما با توجه به ضعف ریشهای نهاد تحت ریاستش نمیتوان از همین ابتدای کار انتظار زیادی از او داشت./998/102/ب3
منبع : روزنامه جوان