برق شهرت نظریه پردازان غرب چشم مان را کور نکند/ حرکت مسؤولان برای تحول علوم انسانی لاک پشتی است

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حسن رحیم پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در همایش «گذر از علوم انسانی غربی به علوم انسانی اسلامی» که امروز سه شنبه 24 مهرماه در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: بین مذاهب گوناگون با وجود شباهت ها تفاوت هایی است، در دین اسلام بین نگاه اهل سنت با اهل بیت (ع) و حتی بین جریان های شیعه تفاوت هایی وجود دارد.

رحیم پور ازغدی با اشاره به مکاتب نظری در کشورهای غربی، گفت: در علوم سیاسی غرب بین مکاتب و نظریات سیاسی تضادهای است، قرن 17 و 18 این نظریات مطرح و در قرن 19 گزینش و به کتاب های نوشته شد، بین نظریات افرادی مثل هگل و مارکس که ده نفر بیشتر نیستند تناقض هایی وجود دارد اینها پدران لیبرال هستند، وجه مشترک این نظریات این است که مفهوم اسلامی و شیعی در این مکاتب نیست و اختلافات مبنایی وجود دارد.

وی با انتقاد از حرکت لاک پشتی مسوولان در تحول علوم انسانی خاطرنشان کرد: سرفصل های کلی که ارائه می دهیم تا روز قیامت جواب می دهد، باید فضای گفتمانی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی  و جرات اندیشیدن ایجاد شود برق اسم نظریه پردازان چشم را کور نکند و از نقد نظریه نترسیم.

رحیم پور ازغدی با بیان این که از نظر عملی فلسفه دین اسلامی و شیعی جهان را متحول کرده است، عنوان کرد: رسانه ها به جریانات و اتفاق های جهان اسلامی می پردازند چرا که رژیم هایی تاکنون در جهان سرنگون و جهان تغییر فراونی داشته است، ارتش های جهان حواس شان به منطقه و علم سیاست آنها تغییر کرده است اما ما هنوز به نظریات کشورهای غربی می پردازیم، این منگولیسم دانشگاهی است که علی رغم تغییر و تحولات جهان دانشگاه های ما به نظریه های غربی می پردازند، عقب ماندگی در علوم انسانی و علوم سیاسی وجود دارد که دانشگاهیان جرأت نقد نظریه های غرب را ندارند.

وی با اشاره به انقلاب فرانسه افزود: بعد از انقلاب فرانسه شعار آنها این است وقتی دموکراسی حاکم می شود آخرین شاه را با آخرین روده کشش دار می زنند این یعنی اینکه هم مذهب و سلطنت از بین می رود، کشور فرانسه با اینکه جمعیت زیادی نداشت انقلاب می کند و بعد از انقلاب فرانسه رمان نوشته شد و حرف هایی زده شده که اتفاق نیفتاده بود، کتاب های حوزه علوم سیاسی نوشته شد در حالی که در انقلاب ما این شانس را نداشتم و هنرمندان و پژوهشگران حوزه علوم انسانی ما ضعیف عمل کردند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر این که باید بورس تفکر و گفت وگو  ایجاد شود، خاطرنشان کرد: هنر اروپاییان این بود که در اواخر قرن 19 و اوایل قرن بیستم تاریخ و تمدن خود را به نام تاریخ و تمدن علم بشریت نوشتند در حالی که در قرن 16 و 17 آمریکا برای اولین بار کشف شد تاریخ علم نوشته شده است اما اسم کشورهای چین، هند، ایران و مصر که جز تمدن های اولیه هستند برده نشده است، تاریخ نظریه پرداز اروپایی تاریخ سیاست جهان شده است و هر کس می خواهد صحبت کند باید پیش فرض هایش از این نظریه پردازان باشد، این بزرگ ترین مشکل است این دگم اندیشی ها اجازه فکر کردن نمی دهد و باید این موانع را با تولید نظریه و علم برداشت.

وی با اشاره به موانع تفکر سیاسی در دانشگاه، بیان کرد: برخی علوم سیاسی غربی را یک نظر واحد می دانند، در حالی که آنها که زمانی که این حرف ها زده اند آن را رها کردند ولی ما آنها را رها نمی کنیم، غرب اگر سکولاریسم نمی شد تعجب داشت مزخرفات کلیسای قرون وسطی با عقل و حقوق بشر سازگار نیست.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با انتقاد از آمار تعداد فارغ التحصیلان بیکار در جامعه، بیان کرد: از این همه دانشجوی علوم سیاسی چند صاحب نظر بیرون می آید؛ مسؤولان افتخار می کنند که تنها چند میلیون دیپلم بیکار را به فوق لیسانس بیکار تبدیل کرده اند، این گناهان حکومتی و گناه کبیره است که مسوولان انقلاب فرهنگی و وزارت علوم مرتکب شده اند.

 رحیم پور ازغدی با بیان این که نظریه های غربی که در کشور ما ترجمه می شود جزء کتاب های درجه سه در کشورهای غربی است، گفت: تقی ارانی اولین شخصی بود که این کتاب ها را ترجمه کرد، ما با توجه به این نظریات خود را در قفس مبحوس کرده ایم و نباید ملاک ارزش گذاری قرار گیرد درحالی که در غرب هیچ ایدئولوژی و تفکری وجود ندارد.

وی خاطرنشان کرد: در غرب تاریخ فلسفه سیاست است و به اخلاق و دین توجهی ندارد، تفکیک علم سیاست و اخلاق از دین منجر به سکولاریزه شدن علوم انسانی می شود.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به توجه صحیح به مفهوم هنر متعهد، گفت: در تعریف هنر متعهد باید دید هنرمندان به چیزی متعهد هستند به شهرت یا شهوت، در عین اینکه هنر بی تفاوت با عدل و ظلم ستیزی بیگانه است.

رحیم پور ازغدی در پایان صحبت های خود با قرائت بخش هایی از برخی نظریه های هگل و کانت، بیان کرد: دیدگاه کانت با هگل متفاوت است، کانت در فلسفه عقل مجرد قبول ندارد و در عین اینکه کانت طرفدار اخلاق و حقوق بشر است او بزرگ ترین ضربه را به فلسفه و اخلاق زده است و بسیاری از نظریه ها و متون نوشته شده همه کانتی و نو کانتی است، علوم غربی هگلی یا کانتی است و غیر از این دو نظریه را در غرب نداریم. /818/پ202/ج