باب توبه در تمام حالات زندگی انسان باز است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حجت الاسلام سیدحسن ضیایی، استاد سطح عالی حوزه علمیه خراسان در ادامه مباحث تهذیب نفس یا مدیریت بر خویشتن از کتاب وسایل الشیعه جلد پانزدهم که پیش از ظهر امروز در جمع طلاب مدرسه علمیه مرحوم آیت الله خویی برگزار شد، بیان کرد: صفت ماندگار نیست ولی خصلت ماندگار است. صفت به دو قسم؛ حمیده و رذیله تقسیم میشود و خصلت هم بر دو قسم خصلت های پسندیده و خصلت های ناپسند است.
وی در ادامه افزود: صفت مثبت ماندگار خصلت پسندیده می شود مثل انجام واجبات، مستحبات، مستحبات مؤکد. گاهی خصلت صفت منفی ماندگار است، صفت ناپسند ماندگار که به صورت خوی و صفت ثانوی تبدیل درآمده است که به آن خصلت ناپسند گویند گاهی حرام است و گاهی کراهت شدید است و گاهی مکروه است.
حجت الاسلام ضیایی اظهار کرد: اگر کسی توبه نصوح کرد و واقعا پشیمان شد و استغفار کرد، خدا هم غفران دارد و هم عفو. اگر خدا از بنده اش گذشت ولی پرونده اش را بایگانی کرد غفران خدا شامل حالش شده است و اگر پرونده اش را پاره کرد و پرونده ی سفید و از سر نو را به او بدهد عفو خداوند شامل حالش شده است.
باب توبه به روی مؤمن همیشه باز است
وی با بیان این که بعضی مؤمنان می گویند به بن بست رسیده اند، گفت: در همه موارد شخص نباید مایوس از درگاه خدا شود زیرا همیشه باب توبه باز است. فرمایش حضرت علی(ع) در تحف العقول ص 214 «مایوس از رحمت خدا نشو به خاطر گناهت، حال این که در توبه ای که خدا می پذیرد عذر شرعی ات را و اگر توبه ات نصوح باشد می پذیرد و باب توبه همیشه برای مؤمنان باز است.» اگر تمام سختی ها و بلاهای دنیا به او نازل شود باز هم در بن بست نیست. شمع وجودت را با یاد الهی همیشه نورانی نگه دار.
انسان با دید سطحی و خودبینی به ورطه ظلمات چندگانه می رسد
استاد حوزه علمیه به بیان نتایج سطحی نگری انسان اشاره و اظهار کرد: اما اگر در خودت بنگری علم من، تجربه من و دید سطحی نگر داشته باشی و خود را به ظلمات چند گانه بردی مقصر خودت هستی که خودت را در تاریکی قرار دادی. برای همین است که تصمیم های انسان نا بجا می شود و اراده ناصحیح می شود و توان انسان ضعیف و کاری از فرد برنمی آید و بعد دچار افسردگی می شود و بن بست و آلت دست دشمنان می شود.
وی در ادامه افزود: اگر توکل و توسل انسان به خدا و به 14 معصوم باشد و از طریق 14 معصوم به خدا وصل شود هیچ وقت به بن بست نمی رسد. حتی اگر بیماری های شدید دردناک داشته باشد. باز با توسل به رسول الله و دعای خیر او و ذکری از قرآن کریم شفا می یابد.
عقاب نتیجه اهمال در امر خداست
حجت الاسلام ضیایی به بیان عقاب در صورت اهمال در امر و حکم خدا پرداخت و گفت: در عمل وقتی از انسان می خواهند که کاری انجام دهد نباید بگوید فلسفه اش چیست؟ وقتی به جبهه حق آمد چون در مقام حکم و امر است باید اطاعت کند. چون با حکم انتخاب آمد. مثل این که برای شغلی آمده اگر فکر کرده و مشورت گرفته باید پای کار بیاید و هر کاری که رییس گفت باید انجام بدهد وگرنه عقاب دارد.
وی در ادامه افزود: وقتی خدا به انسان تفضل کرده و در عافیت و امنیت قرار دارد و همه ابزار قدرت و اسباب هدایت هم به انسان داده باید کار خوب انجام دهد نه این که هنگام کار خوب خودش را معطل کند و یا به تاخیر بیندازد که عقاب دارد مثل این که عمدا نماز اول وقت را به تاخیر بیندازد.
استاد حوزه علمیه به بیان انتظار واقعی امام زمان پرداخت و اظهار کرد: وقتی می گوید قبل از ظهور من منتظر مولایم صاحب الزمان هستم یعنی کارهایم را انجام میدهد و منتظر واقعیتم. افراد بشر که می گویند ما منجی را می خواهیم پس باید خود را آماده کنند نه این که معصوم تشریف بیاورد و بعد بگویند حالا ببینم چه میشود.
طمع، استکبار و حسد پایه های کفرند
حجت الاسلام ضیایی به مبحث اصول کفر عملی پرداخت و بیان کرد: طمع زیاد، استکبار و حسد از اصول کفر عملی است، کسی که مؤمن واقعی است باید روحیه استکبارستیزی داشته باشد باید با ظالمین عالم مبارزه کند نه این که خودش جاده صاف کن استکبار جهانی باشد. استکبار یعنی بزرگ بینی. شخصی که طلب تکبر می کند و نه تنها متکبر بالفعل است همیشه طلبش کبر است.
وی با بیان این که استکبار زمانه ما هیأت حاکمه آمریکاست اظهار کرد: همه مردم دنیا از هر مذهبی که هستند از دست این ها خنده شان گرفته و از طرفی ناراحتند هر جا به گونه ای عمل می کنند. هر جایی از دنیا مردم با زبان ها و نژادهای مختلف حق رای دارند تا حکومتشان آن گونه که می خواهند باشد ولی اینان می گویند؛ نه باید این گونه که ما می خواهیم باشد. متکبر بالفعل هستند. آیا انسان باید با این رانت خواری، زیر میزی و رومیزی یا دین فروشی یا وطن فروشی با مستکبر باشد یا باید با مستکبر مبارزه کند؟ دین می گوید باید با مستکبر مبارزه کنید.
استاد حوزه علمیه به بیان اصل دیگری از کفر پرداخت و گفت: غبطه بخورید و از خدا بخواهید این همه نعمت به دیگری داده به شما هم بدهد. چیزی که خدا به همه داده است تلاش سازنده است. جهاد دفاعی، جهاد اقتصادی تا مثبت بی نهایت معنوی است که از مثبت بی نهایت ریاضی و نجومی بالاتر است.
وی در ادامه افزود: غبطه اشکالی ندارد ولی اگر از رحمت خدا مایوس شوید و توی دل دیگران را خالی کنید آن وقت همه چیز حتی آب خوردن به توافق بستگی دارد. از اول انقلاب تاکنون مردم در محاصره اقتصادی بودند حتی در محاصره نظامی هم بودند مگر بیش از 300 گروه فتنه نمی کردند، بمب گذاری یا ترور نمی کردند. حالا که توان شیعه بیشتر شده باید توان سازنده بیشتر شود نه این که افت تلاش سازنده شود. 2 درصد از تحقیقات و پژوهش کاهش یابد و بودجه لازم به شرکت های دانش بنیان داده نشود. وقتی مملکتی در خاورمیانه در ردیف اول جهش علمی قرار دارد و یونسکو در بحث پیشرفت علمی کشور می گوید، اگر همین جور ادامه یابد سال 2025 ایران در دنیا در بحث مقام علمی اول می شود، یعنی دنیا از ایران گدایی می کند.
ایمان باعث عزتمندی است
حجت الاسلام ضیایی به فرمایش پیامبر اکرم (ص) در مورد یکی از نشانه های ایمان که سبب عزت مؤمن می شود پرداخت و بیان کرد: «خوش قولی و خوش عهدی از ایمان است.» ایمان یعنی باورت صحیح است. کسی که ایمان ندارد مخصوصا اگر ایمانش راسخ نباشد صددرصد بدقول و عهد شکن می شود. عهدی که با اقوام یا دوستان یا با مردم یا با چهارده معصوم یا با خدا بسته است.
وی در ادامه افزود: چه فرد معمم باشد یا کت و شلواری، چه بنی صدر باشد یا هر فرد سیاسی دیگر، هم از چشم خدا می افتد و هم از چشم مردم و هم از چشم فامیل و همکار و هرکسی به وی رای مثبت دارد. وقتی انسان ایمان را بالفعل نگه دارد عزیز خواهد ماند و همه قلب ها را به او نزدیک خواهد کرد ولی وقتی ایمان نباشد بلافاصله ذلت می آید چون سقوط است.
پایه های کفر حب دنیا، ترس از مردم، ناخشنودی و غضب بی جا
استاد حوزه علمیه به پایه های کفر اشاره کرد و گفت: یکی از چیزهایی که سبب ایجاد کفر در انسان می شود؛ توجه و شوق به دنیا و حب دنیاست و سرآمد هر خراب کاری است.
وی ترس از مردم را نیز سبب ایجاد کفر دانست و بیان کرد: مؤمن باید به اصول عمل کند. اصول یعنی علم و یقین آن علم. ناخوشنودی از آن چه که در اختیار دارد یکی دیگر از پایه های کفر است. مخلوقات همه شاکر خدا هستند، هیچ مخلوقی کفران نعمت نمی کند. چون به خود و به کمال خدا یقین دارد. با تمام وجود تسبیح خدا را می گوید نعماتی که خدا در اختیارش قرار داده مثل زمان، مکان، طول عمر و توان را شکر عملی نعمات موجود می کند. هیچ گاه متکبر نیست و هیچ گاه نسبت به نعماتی که دارد زیاده خواه فرصت طلب مرموز نیست. اما انسان وقتی دیندار واقعی نباشد یا اخلاق حسنه واقعی نداشته باشد و تربیت صحیح و رشد یافته نداشته باشد متضرر است چون از نعماتی که خدا به او داده ناخشنود است و همیشه از دست خدا و چهارده معصوم عصبانی است.
حجت الاسلام ضیایی اظهار کرد: غضب بی جا یکی دیگر از پایه های کفر است. گروه های سلفی و داعش می گویند پول از هر راهی به دست آید، هتک ناموس و کشتن هر انسانی. آن ها هیچ کدام از گنج های درونشان؛ نه شعور، نه درک و فهم عمیق و عقل هیچ کدام را به کار نمی اندازد. وقتی دستگیر می شوند به دروغ می گویند توبه کردند. اما همان خبیث قبلی است. اگر آزادش کنند همان درنده خویی را دارد. فیلم ها، سریال ها و کارتون های هالیوودی همه اش ایجاد خشونت های بی جا می کند.
حب دنیا و ریاست نخستین گناهان مقطعی که از بشر صادر شد
استاد حوزه علمیه به بیان نخستین گناهانی که روی سطح زمین واقع شد اشاره کرد و گفت: معصیت، مقطعی بوده، از نوع ذنب نبوده یعنی دنباله دار نبوده. از افراد بشر اولین گناهان مقطعی که صادر شد: نخستین، حب دنیا، بعد حب ریاست؛ امیرالمؤمنین در کلمات قصارش دارد هرکس ریاست طلب باشد خود را هلاک خواهد کرد.
وی به ادامه گناهان مقطعی اشاره و اظهار کرد: حب طعام سومین گناه است، یعنی کاری به سالم، بهداشتی، تازه و حلال، طاهر و طیب بودن ندارد. عبد البطن است شکم از هر راهی پرشود. ربا، غش، احتکار، مانده، غیر بهداشتی باشد. خوردن مال یتیم، مال مسکین و بدتر از همه آدم خواری است. چهارمین گناه حب نوم است، اوقات صلات که مکروه است وی خواب است که بیماری روحی و روانی است. حب به راحتی پنجمین معصیت است. راحت طلب و عیاش و هرزه و دارای شب نشینی های مبتذل و دوستان ناباب است. کاری نمی کند ولی می خواهد در رفاه و آسایش باشد. حتی کار دنیوی صحیح هم انجام نمی دهد. با بی بندوباری بیشتر دچار بیماری می شوند. آخرین گناه حب نساء به روش حرام است. چشم چرانی می کند، روابط نامشروع دارد و در بهم زنی بین ازدواج های صحیح نیز هست.
حجت الاسلام ضیایی به عواملی که برکت را از عمر و امکانات و زندگی می گیرد اشاره و بیان کرد: خیانت، خوردن مسکرات، زنا، خوردن حق الناس، گناه عمدی، سرقت و جنایت از عواملی است که برکت را دور می کنند.
وی پرداخت زکات، مواسات در اموال و امکانات، صله ارحام و جلب رضای خدا را عوامل برکت دانست و گفت: از مشکلات جامعه ما پرخوری، بد خوری، بی تحرکی است که اگر زکات شرعی بدن را بدهند یعنی روزه بگیرند مشکلات رفع خواهند شد.
استاد حوزه علمیه در پایان، جلب رضای خدا را بسیار برکت آور دانست و اظهار کرد: هنگامی که خدا اطاعت شود از بنده اش راضی می شود. وقتی خدا از بنده اش راضی شود به او برکت می دهد. برای برکت و رضایت خدا هیچ حدی نیست. نه از حیث زمان و نه از حیث مکان، وزن و تعداد هیچ نوع محدودیتی نیست. چون خدا بی نهایت معنوی مثبت از هر حیث و این که دارای صفات سلبیه را است و برکاتش غیر قابل تصور است./861/201/ب1