۰۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۷:۰۱
کد خبر: ۲۸۴۲۷۳
حضور طلاب در عرصه‌های نوین کار و تبلیغ؛

از روحانی بالینی تا طلبه آیینی

خبرگزاری رسا ـ امروزه عرصه‌های نوینی برای حضور طلاب علوم دینی در سطح جامعه تدارک دیده شده و در واقع موقعیت‌هایی نو و بدیع وجود دارد که آن‌ها بایستی بهترین برخورد را با آن‌ها داشته و از همه امکانات با لحاظ زی طلبگی و شأنیت خویش، بهره‌مند گردند.
روحانيت

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، در اروپا و آمریکا، سال‌های سال است که طرح روحانی بالینی برای درمان امراض روحانی و مددگیری از روحیات معنوی و اعتقادات دینی بیماران در جهت تسهیل امر درمانگری آنان مورد توجه و اجرا قرار گرفته است.


در فضای مجازی و شبکه‌های ارتباطی نوین، در کنار شبکه‌های تلویزیونی مختلف که از سال‌های دور به این سو، برنامه‌ها و بحث‌هایی همچون کلیسای خانگی و... به ظهور رسیده بود، فضا و امکانات نو به نوی امروزین، هر چه بیشتر و دقیق‌تر مورد استفاده گروه‌ها و نحله‌های مختلف در جهت نشر عقاید و روحیات و سبک زندگی خاصی که مد نظر آن‌هاست، قرار می‌گیرد و... .

 

 

در کشور ما وقتی عنوان «طلبه» و «روحانی» به گوش می‌رسد به یاد چه می افتیم؟ نماهای زیبا و دل انگیزی از عالمی جلیل القدر که بر فراز منبر نشسته و مردم را وعظ و خطابه می‌کند؛ یا پیشوایی که در محراب ایستاده و قامت می‌بندد؛ یا مجاهدی که به سفر تبلیغی رفته و برای مردم آن سامان سوغات معارف الهی را به ارمغان برده است.


تصویر غالب طلبگی برای ما همین‌هاست. تصاویری سنتی و ارزشمند که قدمتشان به سال‌ها و قرن‌ها می‌رسد.

 

طلبه و طلبگی یک هویت صنفی است؛ هویتی که از متن و بطن دین بیرون می‌آید و در حقیقت آینه داری امر هدایت در مسیر دین و تحت فرامین آیین و جرگه متولیان این موضوع را در بر می‌گیرد.

 

فراگیری آموزه‌های دینی در مسیر رشد و هدایت معنوی جامعه


طلبه وظیفه دارد تا با رشد و نمو در میدان علم و عمل دینی، بتواند وظیفه خطیر، حساس و حیاتی ارشاد مردم و آگاه نمودن آن‌ها به حقیقت دین را بر عهده بگیرد. این وظیفه که به نوعی با حیات معرفتی و تنفس معنوی جامعه ارتباط جدی و همه جانب‌های دارد در درجه اول بر عهده طلاب علوم دینی است.


آن‌ها به سان شمعی که توانسته با جمع کردن آموزه‌های ربانی و حقایق روحانی در وجود خویش، توان نورافشانی را بالقوه در خود پدید آورد، تلاش می‌کنند تا با استفاده از قالب‌های متنوع این عرصه، هر یک به طریقی، آینه دار آن آموزه‌های ربانی و آسمانی باشند.

 

سنت و اصالت طلبگی در مسیر نوآوری و بداعت جذاب تبلیغی


همان‌طور که اشاره کردیم، در گذشته‌های دور و نه چندان دور، آموزه‌های دینی در مسیر فعالیت‌های تبلیغی طلبگی، بیشتر با شیوه‌ها و از مسیرهای سنتی‌اش پیگیری می‌شد و در منبر و وعظ و خطابه و تدریس و امامت جماعت و گاه هم روضه خوانی خلاصه می‌گشت؛ امروزه اما این شیوه‌های تبلیغی بسیار متنوع و گسترده‌تر شده است.

 


طلاب علوم دینی امروزه در عرصه فعالیت‌های تلیغی داخل و خارج از کشور حضوری جدی دارند؛ آن‌ها در عرصه رسانه‌های جدید، در شبکه‌های مجازی، در فضاهای جوانانه از دانشگاه گرفته تا محافل دیگری علمی و تفریحی و... و در سایر موقعیت‌های جامعه از مترو گرفته تا مراکز دیگر هم‌چون مراکز درمانی و... حضور می‌یابند.

حضوری که البته باید هدفمندتر و جامع و مانع تر دنبال شود. مثلاً چند سال پیش طرحی مطرح شده بود مبنی بر اینکه در هر بیمارستان، یک روحانی جهت پاسخگویی و تأمین نیازهای معنوی و روحانی و درخواست‌های مذهبی بیماران و به عنوان ملجأ و پناه گاهی برای برطرف کردن خواست‌های روحی آن‌ها حضور داشته باشد که البته تا به امروز به جایی که باید و شاید نرسیده است.

 

از روحانی بالینی تا حضور جدی در فضای مجازی و شبکه‌های تلویزیونی


این در حالی است که در بسیاری از کشورهای اروپا و در ایالت‌های آمریکا از روحانیون مسیحی و... برای برطرف کردن نیازهای روحی بیماران استفاده‌های متنوعی می‌شود.


حتی در برخی از این بیمارستان‌ها حضور روحانی دینی بر بالین بیمار به ویژه در مورد بیماران صعب العلاج ضروری تشخیص داده شده و بسیار هم مثمر ثمر بوده است.


تلاش در جهات آشنایی بیمار با حقوقش و توجه و بهره گیری درست از باورهای ذهنی و عقاید دینی در مسیر معاینه و نیز روش‌ها و چگونگی معالجه، از دستاوردهای حضور روحانی دینی در این مراکز بوده است.


این موضوع تنها به مباحث آخرتی و گستره نیازهای عاطفی فرد برای باور به آن دنیا شکل نمی‌گیرد؛ بلکه دستاوردهای ملموس و بسیار مهمی برای هر چه بهتر فرجام یافتن امر درمان بیمار و تشخیص بیماری و معالجه او در این دنیا دارد.


آنچنان که آمارها و اطلاعات گوناگون عرصه پزشکی گواهی می‌دهند، «در انگلستان بیش از 35 سال است که این رویکرد شکل گرفته و چنین مراقبت‌هایی با عنوان طب پالیاتیو دنبال شده است. متخصصان پالیاتیو در کلینیک‌های درد مشغول به کارند و به خصوص بیمارانی که به مرز بحران و بن بست(End Stage) می‌رسند، باید تحت نظر یک متخصص پالیاتیو قرار گیرند.

در چنین روشی در کنار پزشک و روان‌شناس و مددکار، عضو چهارم یعنی یک روحانی متبحر و مهارت‌دیده حضور پررنگ دارد. در بسیاری از بیمارستان‌های آمریکا به تازگی مشاوران روحانی مستقر شده و هم در تسکین آلام به بیماران مدد می‌رسانند و هم به بیماران مشاوره می‌دهند.»

 


طلاب علوم دینی؛ از رهبری قیام‌های مردمی تا معماری و طب و...


وقتی تاریخ را مرور می‌کنیم، به یاد می‌آوریم که طلبگی نه تنها در این موارد بلکه در آوردگاه‌هایی بس خطیر و مهم و حساس و پرخطر هم حضوری جدی و همه جانبه داشته است؛ مثلاً قیام‌های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی ادوار مختلف تاریخی همیشه با جلوداری طلاب علوم دینی همراه بوده است و به سرمنزل مقصود نائل گشته و نیز در سایر میادین اجتماعی هم می‌توان چنین حضور مثمر ثمری را دید.

 

از شیخ بهایی تا حسن زده آملی؛ حضور در عرصه‌های مختلف علم و عمل


در گذشته‌های نه چندان دور، عالمان دینی تنها به درس و بحث بسنده نمی‌کردند و در عرصه‌های مختلف، حضور علمی و عملی می‌یافتند؛ از طب و نجوم گرفته تا هیئت و هندسه و از معماری و ریاضی گرفته تا... از شیخ بهایی تا علامه حلی و از علامه حسن زاده آملی تا دیگر بزرگان عرصه فکر و خرد و عمل.


علمای ما به خصوص در عرصه قلم و ادبیات و شعر و نویسندگی نیز حضوری جدی و تام و تمام داشته‌اند؛ به راستی با یک غور و دقت کلی هم می‌توان به این حقیقت رسید که کمتر عالمی یافت می‌شود که دستی در شعر نداشته باشد.

 

سلسله علمایی که اهل شعر و شعور و ادب و هنر بودند


تقریباً و بلکه تحقیقاً می‌توان گفت اکثریت علما و حتی مراجع بزرگوار ما شعر می‌سروده‌اند و می‌سرایند و در این خود گواهی است بر توجه این بزرگان به عرصه‌های مختلف فکر و اندیشه و عمل.


چه بسیار مراکز رفاهی و درمانی و علمی که نتیجه خدمت و یادگارها و باقیات الصالحات عالمان ماست و در واقع نشانه‌ای بر این نکته که عالمان ما ملجأ و مأمن مردمان عصر خویش بوده‌اند و خواهند بود.

 

 

موقعیت‌هایی بدیع که فرصت سازی و استعدادیابی می‌کنند


اما امروزه عرصه‌های نوینی برای حضور طلاب علوم دینی در سطح جامعه تدارک دیده شده و در واقع موقعیت‌هایی نو و بدیع وجود دارد که آن‌ها بایستی بهترین و صحیح‌ترین برخورد را با آن‌ها داشته و از همه امکانات و ظرفیت‌ها با لحاظ زی طلبگی و شأنیت خویش، بهره مند گردند.


یکی از این موقعیت‌ها که امروزه بسیار هم مورد توجه مخاطبان بوده و به خصوص طیف و قشر جوان به آن گرایش و کشش خاصی نشان داده‌اند، بحث کافه داری و گعده‌هایی است که در این مراکز جوانانه شکل می‌گیرد.

 

از صفویه و پیش از آن، سنت کافه نشینی در دیار ما رواج داشته است


البته کافه نشینی سنت دیرینی در کشور ماست و حتی به ادواری همچون صفویه و پیش از آن برمی گردد و صبغه و سابقه قابل توجه و قابل مطالعه ای هم دارد که بخصوص از جنبه مردم شناسی و فرهنگ شناسی بسیار حائز اهمیت است.

یکی از طلاب علوم دینی در شهر اصفهان اقدام به راه اندازی یک کافه با ویژگی‌های قابل توجه کرده است.


او که هر روز پس از حضور در کلاس‌های درس و بحث دینی خود راهی کافه می‌شود چه در طراحی دکور داخلی و چه در تنظیم منو و نیز نوع مراوده با مشتریانش سنتی جالب و البته نیکو را مورد توجه قرار داده است.


سیدمحمدهادی که در زمان جنگ، کردستان بوده و بعد از آن به بیشتر استان‌های ایران سفر کرده و در برخی از آن‌ها زندگی.
در دانشگاه رشته اقتصاد خوانده و بعد از آن به حوزه علمیه رفته، بخشی از دوران طلبگی را در قم و بخشی را در اصفهان؛ و حالا در این شهر تحصیل، کار و زندگی می‌کند.


سید محمد هادی درباره خودش و کارش می‌گوید:
«تقریباً در تمام دوران درس خواندنم چه آنوقت که دانشجو بودم و چه حالا که طلبه هستم، کار کرده‌ام! از بازاریابی و مسافرکشی تا پرواز تفریحی و خبرنگاری. به نظرم جوهره انسانی کار است. اهل بیت هم با آنکه به در آمد خود چندان نیاز نداشتند، کار می‌کردند و ماحصل آن را می‌بخشیدند به فقرا.»

 


و درباره کافه داری و راهی که به این کار و بار انجامید می‌گوید:
«بعد از اینکه مجدد به اصفهان آمدم، همسرم کمی سرمایه داشت که می‌خواستیم کاری راه بیندازیم. چند گزینه مطرح شد، یکی تریا، یکی فست فود، یکی شرکت تجاری و یکی هم کافه! خیلی فکر کردیم و با اهل فن مشورت داشتیم، نتیجه‌اش راه اندازی کافه شد. البته در این تصمیم گیری یکی از دوستان خوبم –که اوهم طلبه است- به نام میلاد بسیار مؤثر بود. میلاد علاقه مند به راه اندازی کافه بود اما سرمایه لازم را نداشت و خلاصه این شد که ما هم به کمک دوستم میلاد، کافه دار شدیم...»


هادی اعتقاد اصلی که منجر به این رویکرد و انتخاب قابل توجه و جذاب شده است را نیز اینگونه توضیح می‌دهد:
«به نظرم طلبه باید در بین مردم باشند با آن‌ها کار کند و با آن‌ها زندگی کند. هرچه ارتباطش با لایه‌های مردم بیشتر باشد، اثرگذاری‌اش هم بیشتر است. با این طرز فکر طبیعی است که شغلی برایم بهتر است که ارتباط بهتر و بیشتری با مردم به ویژه جوان‌ها داشته باشد و این فرصت به خوبی در کافه ایجاد می‌شود. اینجا جوان‌ها با فکرها و تیپ‌های مختلف می‌آیند و ساعتی از روز خود را در آن سپری می‌کنند، این بهترین فرصت برای یک طلبه است.»

 

از امام خمینی تا عماد مغنیه و از جلال آل احمد تا حمید سبزواری


آذین بستن دیوارهای کافه به عکس بزرگان دین و آیین و هنر و ادبیات و مجاهدت و نیز برخورد مؤمنانه و مؤدبانه با همه مشریان که از جوانان امروزی تا اقلیت‌های دینی و از کوچک و بزرگ تا هر سطح و قشری را در طیف‌های مختلف دربرمی گیرد به نوعی تصویری امروزین از یک تعامل و مردم داری سنتی را یادآور می‌شود.


اینکه روحانیت در طول تاریخ همیشه به مردم داری و پناه بودن برای همه قشرها و طیف‌ها و گروه‌های مردمی معروف و شهره بوده است و مردم هرگاه از همه جا و همه کس رانده و مانده می‌شدند به خانه علما پناه می‌بردند خود گواه و نشانه ای است از مهم‌ترین جلوه و حساس‌ترین ویژگی و برجسته‌ترین نماد و نشانه طلبگی.

 

چه در محراب مسجد چه در کافه و بازار؛ خدا و خود را به یاد داشته باشیم


نکته آن است که طلبه چه در جامه امام جماعت، چه در هیئت وعظ و خطابه، چه در قامت تبلیغ امر دینی و چه در هر موقعیت و لباس دیگری می‌تواند و باید با رعایت حقوق این لباس و ارزش‌های این جایگاه، مروج و مبلغ زیبایی و درستی و راستی و مردم داری باشد و در این میان فراموش نکند که او میراث دار کدام سنت و عهده دار کدام وظیفه و تکلیف است.


البته نکته ای که در این میان اهمیت مضاعفی دارد این است که وقتی طلبه ای قدم به عرصه ای نو و بدیع می‌گذارد که در گذشته کمتر آزمایش شده و محسنات و مضرات احتمالی‌اش کمتر محک زده شده بایستی با احتیاط و دقت و حراست بیشتر و دقیق تر عمل کند و به اصطلاح بی گدار به آب نزند.


این البته به معنای انفعال یا دوری از ورود به عرصه‌های نوین نیست بلکه به معنای دقت و حساسیت لازم و کافی و وافی در امر صیانت و حراست از میراث سترگ و بی بدیلی است که بر دوش طلاب علوم دینی است.

 

/1327/ز502/س

ارسال نظرات