کتاب را با هدف ادای دین به شهید آوینی نوشتم/ تحلیلهای نویسنده کاریزسینما از سینمای دینی، هنر و ادبیات، سرانه کتابخوانی
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، کتاب «کاریز سینما» مجموعه مقالات و نقدهای سینمایی محمدرضا محقق، طلبه نویسنده و منتقد سینمایی است که به تازگی منتشر و به بازار نشر عرضه شده است.
در این کتاب که دربرگیرنده 12 مقاله و یادداشت و گفتوگو در حوزه سینماست، موضوعات متنوعی در حوزه سینما و دین، فلسفه فیلم، مفهوم عشق در ادبیات و سینما، تجلی امر قدسی در میدان تصویر، بازآفرینی متون مقدس در حوزه هنر هفتم و... را میتوان شاهد بود.
از جمله ویژگیهای مقالات این کتاب، واکاوی و نقد مفاهیم مندرج در بطن هویت سینمای ایران همچون معناگرایی، معنویت پردازی و نیز ردیابی و پیجویی تعامل میان هنر سینما و سایر هنرها، خاصه ادبیات و شعر است.
نقدهای سینمایی نیز علاوهبر زبان معیار خاص خود، بعضاً به آثار مهم تاریخ سینمای ایران (همچون «شبهای روشن») اشاره دارند و خود رهیافتی بر ارزشهای سخت افزارانه و نرمافزارانه این آثارند. گرچه این نوشتارها به جهت قالب ارائهشان در مطبوعات از حس و حال ژورنالیستی خالی نیست، در عین بار معنایی و فکری، از بیان و مصادیق ژورنالیستی هم بهرهمند است.
از جمله عناوین مقالات و مطالب کتاب می توان به تحقیقی درباره تصویرسازی سینمایی شعر معاصر، نقد و تحلیل فیلم سینمایی «شبهای روشن»، بزرگداشتی برای علی حاتمی، تأملاتی در باب زیرساختهای مبانی فکری آوینی و هیچکاک، درآمدی بر جلوههای دراماتیک عاشورا در سینما، تأملاتی در مواجهه سینمای ایران و آرمانهای ملی، درنگی در مقوله بازآفرینی هنرورزانه مفاهیم و معارف معنوی و متون دینی، تاملاتی درنشانه شناسی سینما و قرآن، بازاندیشی مبادی و اصول سینما در بستر تجربه دینی، درنگی در سیر تطور تصویر روحانیت در سینمای ایران و... اشاره کرد.
به نوشته ناشر در مقدمه این کتاب، «کاریزسینما» اثر نویسنده جوان محمدرضا محقق متشکل از تعدادی از نقدها و یادداشت سینمایی اوست که مجموعا در حوزههای مهم و خطیری که هم بار اندیشگی دارد و هم هویت سینمایی و ادبی، طی سالهای گذشته، شکل گرفته است.
این یادداشتها و نقدها با فواصل زمانی گوناگون و با موضوعات متنوعی به رشته تحریر درآمده، اما همگی دارای اشتراکاتی ساختاری و محتوایی است که انتشار آنها را در یک کتاب، برای ما مطلوب و ارزشمند نمود.
اغلب مضامین و مفاهیمی که در این نوشتارها مورد توجه نویسنده قرارگرفته در حوزه اندیشه و هویت دینی و ملی تعریف میشود و همگی نیز از بیانی جدی و محکم و واژگانی درخور برخوردار است.
روحیه جستوجوگری برای رسیدن به عمق حقیقت هنر و ادبیات و تلاش در جهت شناخت پیوستگیها و هم افزاییهای ممکن میان این دو وادی با عرصه دین و آیین، از امهات دغدغههای نویسنده بوده که میتوان رگههایی از آن را در این مجموعه نوشتارها پی گرفت.
کتاب «کاریزسینما» چهارمین اثر محقق پس از کتابهای «هنر معنا»، «آسمانیها» و «نسل نمیران» است که در 235 صفحه و با شمارگان 1000 نسخه و به قیمت 12 هزار تومان از سوی انتشارات فتوح منتشر شده است.
خبرگزاری رسا نیز به سبب ماهیت و هویت حوزوی خود تصمیم گرفت در اولین فرصت ممکن با محمدرضا محقق نویسنده کتاب «کاریز سینما»، منتقد و کارشناس سینما و البته تحصیلکرده حوزه علمیه قم گفتوگویی تفصیلی و صمیمانه داشته باشد.
این گفتوگو از دو بخش مجزا تشکیل شده است: بخش نخست درباره انگیزه، اهداف و دلایل وی برای تألیف کتاب «کاریز سینما» و محتوای آن است؛ بخش دوم نیز به بررسی سینمای دینی، راههای رسیدن به این نوع از سینما، فاصله کنونی سینمای کشور با وضعیت مطلوب و ... میپردازد.
در ادامه بخش نخست تقدیم علاقهمندان میشود؛
رسا ـ انگیزه شما از تألیف کتاب «کاریز سینما» چه بود؟
در ابتدا عرض میکنم که کاریز سینما یک تلنگر ناشی از احساس تعهد نسبت به امر دین در حوزه هنر سینما و ادبیات است. موضوعی که شاید در سوالات شما باشد و در ادامه بتوانیم تفصیلیتر درباره آن صحبت کنیم.
رسا ـ حتما در این باره که مسئله مهم و خطیری هم هست صحبت خواهیم کرد ولی اگر ممکن است در ابتدا، درباره ویژگیهای اصلی کتاب بفرمایید.
مقالات و نقدهای منجر به این کتاب، چیزهایی است که طی 15 سال گذشته در فواصل و به مناسبتهای مختلف تألیف شده است. ناشری نیز این مقالات و نقدها را پسندید و روی آن سرمایهگذاری کرد؛ به همین دلیل کتاب «کاریز سینما» بدون یک ریال استفاده از بودجه عمومی یا بودجه نهادهایی که وصل به بیت المال هستند منتشر شده و فکر میکنم مهمترین ویژگی این کتاب نیز همین موضوع است و خیال ما راحت است به کسی در این زمینه بدهکار نیستم و بنا نیست مردم و صاحبان اصلی بیت المال در آن دنیا یقه ما را بگیرند و بگویند: «شما به چه حقی پول پنیر پیرزنی که در روستا زندگی میکند را برای انتشار کتابت مصرف کردهای» این مهمترین ارزش کتاب «کاریز سینما» است و شاید هیچ ارزش دیگری نداشته باشد ولی این ارزش به عقیده بنده بسیار مهم است و ترجیح میدهم مقداری درباره آن صحبت کنم.
کتاب «کاریز سینما» یک گام بسیار بسیار کوچک در یک مسیر بسیار بسیار بزرگ و طولانی است، یعنی صنعتی شدن واقعی چرخه نشر کتاب. به این معنا که یک نفر حاضر میشود سرمایه خود را برای چاپ یک کتاب هزینه کند و قاعدتا این کار را به شکل سالم و نه بیمارگونه که در ایران کاملا شایع است و همه از روشنفکر گرفته تا مذهبی، آلوده به این بیماری مسری هستند و قریب به اتفاق آنها عادت کردهاند که با پول مفت بیت المال کارهای خود را چاپ کنند و به دروغ یک چرخه دروغین و کاذب به وجود بیاورند. از اینرو میبینید یک مرتبه همه پس گردنی میخوردند، انواع و اقسام کتابها چاپ و فیلمها ساخته میشود ولی مردم را با کتک نیز نمیشود وادار کرد که این کتابها را بخوانند و فیلمها را ببینند. همه این افراد و طیفها، در این چرخه معیوب، آلوده و انگلی -که فکر میکنم عبارت انگلی مناسب این وضعیت باشد- مقصر هستند.
کتاب «کاریز سینما» از این جهت یک گام بزرگ در این مسیر طولانی است و آن نیز رفتن به سمت یک حرکت سالم است. یعنی فردی از یک چیزی خوشش میآید و از جیب خودش هزینه میکند تا منتشرش کند و این پدیده، تمام سلسله مراتب سلامت خود را پیدا میکند، یعنی فرد به دنبال پخش، توزیع و تبلیغ کتاب خود میرود تا مردم واقعی پیدا شوند و کتاب او را بخرند. نه جماعت در حقیقت هزار رنگ، باندها و مافیاهای چاپ کتاب که جنسهای بنجل خود را به نام کتاب در کشور منتشر میکنند و هیچ فردی نیز آنها را نمیخواند.
البته ما ملتی هستیم که با سرانه مطالعه کمتر از 2 دقیقه در شبانه و روز، به دنبال رسیدن به پیشرفتهای فردی و جمعی در تمام عرصهها هستیم و همینجا باید اشاره کنم بخشی از این وضعیت فوق الذکر نیز زایده همین سیستم معیوب است و امیدوارم کتاب «کاریز سینما» این قدم کوچک را بتواند بردارد؛ در اینجا کوچک و بزرگی مهم نیست، مهم این است که فرد در مسیر باشد.
وضعیت نشر کتاب و یا هنر سینما در ایران به گونهای است که اگر بخواهم در قالب یک مثال بیان کنم باید بگویم بناست ما از قم به سمت تهران حرکت کنیم؛ ادعا، شعار و آرزویمان نیز این است ولی در حقیقت در یک جاده کاملا مخالف حرکت میکنیم و به هر میزان تندتر میدویم از مسیر بیشتر دور میشویم و 180 درجه خلاف مسیر حقیقی حرکت میکنیم؛ یعنی به هر میزان فیلم میسازیم و برای آن هزینه میکنیم فیلمها حالت بنجلتری به خود میگیرند و ریزش مخاطب بیشتر میشود و قس علی هذا.
رسا ـ یعنی برداشتن سوبسید سبب بهتر شدن وضعیت کتاب و سینما میشود؟
البته این حوزه دخلی به من ندارد و در آن تخصصی هم ندارم ولی به نظرم میرسد اگر یارانه و سایر امکانات،به شکل قانونی و یکسان برای همه پرداخت شود قابل دفاع است؛ ولی این سیستم که یک ناشر دولتی یا شبه دولتی بیاید کتابهای یک عدهای را چاپ کند که برایش مهم نباشد بخوانند یا نه، همانند فیلمهای دولتی و شبه دولتی که ساخته شود ولی مهم نباشد که اکران شود یا خیر. اکنون بسیاری از فیلمها هستند که ساخته میشوند ولی اکران نمیشوند، در حقیقت سود سینمای ایران در تولید است نه در اکران و این یک ویژگی منحصر به فرد در تمام عالم خلقت است که تنها در سینمای ایران رخ میدهد.
انگیزه بنده نیز در نوشتن مقالات و نقدها مواردی بود که بیان کردم و الا هیچگاه انگیزهای برای نوشتن کتاب نداشتم؛ این کتاب در حقیقت مجموعهای از مقالات و نقدهای سینمایی است که بنده برای نوشتن تک تک آنها انگیزه داشتم و میتوان بر روی هر یک از این موارد بحث کرد؛ مواردی که درباره شهید آوینی وجود دارد نتیجه چیزی حدود 20 سال مطالعه، تتبع و تمحض در آثار آوینی است. اگر مقالهای درباره علامه عسکری نوشته شده به دلیل دورانی است که بنده با ایشان و آثارش آشنا شدم و در حقیقت یک یادنامهای برای ایشان را سردبیری کردم و به همین مناسبت علاقهمند شدم تا درباره آثار ایشان مقالهای نیز داشته باشم.
آنجایی که درباره سینما و آثار ملی صحبت شده با انگیزه بوده است، همیشه برایم سؤال بوده که چرا سینمای ایران حاضر نشد هیچگاه به مردم و آرمانهای آنها روی خوش نشان دهد، البته منظورم بخشی از سینمای ایران است و تک تک مقالات و نوشتههای دیگر اینگونه است. مهمترین مقاله کتاب «کاریز سینما» نقد فیلم «شبهای روشن» است که تکمیل شده آن چیزی است که پیشتر در فصلنامهها و کتابهای قبلی منتشر شده است. اینها در حقیقت انگیزههای نوشتن تک تک نوشتههای کتاب است و یک کششی در ایده وجود داشت که منجر شد من دست به قلم برده و مقالات را بنویسم و تعداد اندکی از مقالات در این کتاب منتشر شود.
رسا ـ مخاطب هدفتان در این کتاب چه کسانی هستند؟
در هنگام تألیف مقالات مخاطب خاصی را مدنظر نداشتم و قاعدتا این اثر مخاطب خود را پیدا میکند. ولی این را میتوانم بگویم بیان و زبان نوشته یک چیزی ما بین مباحث تئوریک و قلم ژورنالیستی است، برای نمونه یکی از جدیترین مقالات «کاریز سینماست» که درباره فلسفه فیلم صحبت میکند شما در آن هم مباحث محض تئوریک درباره فرم در سینما را میخوانید و هم بیان در حقیقت یک بیان ژورنالیستی است و خسته نمیشوید؛ احتمالا جذابیتهای قلمی را در آن مشاهده میکنید و این خود سبب میشود تا یک طیف گستردهای از مخاطبان را داشته باشید.
رسا ـ خروجی کتاب شما چیست؟ فردی که این کتاب را مطالعه میکند در نهایت به چه چیزی میرسد؟
خواننده این اثر احتمالا به یک شناخت درباره تک تک آن مقولات و افراد میرسد و افزونبر این شناخت، نسبت به تک تک حیثها، مسلما دانش سینمایی او ارتقا مییابد و فکر میکنم اینها دستاوردهای بزرگی برای کتابی در حد «کاریز سینما» باشد.
رسا ـ در تألیف کتاب از چه آثاری متأثر شدید؟
تمام فیلمهای که تاکنون دیدم، تمام کتابهای که تاکنون خواندم، تمام اساتیدی که تاکنون دیدم و تمام لحظات زندگیم در این کتاب مؤثر بودند و تمام آنها مسلما پی نوشتها و ارجاعات این کتاب هستند. ولی اگر به طور مشخص بخواهم اشاره کنم نوشتهها و فیلمهای سید مرتضی آوینی و دورانی که در محضر استاد مسعود فراستی بودم مشخصا در این کتاب و اساسا در نگاهی که من نسبت به سینما دارم تأثیر داشته و خواهد داشت.
این کتاب یک ادای دین به شخصیتهایی همانند مرتضی آوینی و علی حاتمی است که اینها سر آمد بودند، افراد منحصر به فردی بودند که کارهای منحصر به فردی هم انجام دادند، قاعدتا در هر کدام از مقالات ادای دین مطرح بوده و من این قصد را داشتم. همیشه دوست داشتم که به علی حاتمی ادای دین کنم و همچنان اگر کار دیگری از دستم بر آید کاملا ملهم از عواطف و اشتیاقات فردی خودم، این ادای دین صورت میگیرد که میتواند یک گستره جمعی را هم در برگیرد و دیگران نیز در این تجربه شریک شوند.
رسا ـ چه عاملی سبب ارتباط مقالات و نقدها با یکدیگر شد که شما آنها را در یک کتاب جمعآوری کردید؟ دغدغه اصلی برای تبدیل شدن این مقالات و نقدها به کتاب چیست؟
فکر میکنم عنوان کتاب «کاریز سینما» خود بتواند گویای این نکته باشد؛ آنچه حلقه وصل اینها شد «سینماست» و ترکیب کاریزما و سینما و در حقیقت اصالت یک سینما در جهان پس از ابداع سینما و دوران معاصر است؛ به تعبیر زیبای یوسفعلی میرشکاک «سینما آموزگار تفکر بشر مدرن و معاصر است». در این کتاب حلقه وصل سینما است و تلاشی که من انجام دادم در شناخت خود سینما با وجه منشوری که در آیینهها، مناظرها، جلوهها و موقعیتهای گوناگون از نگاه آوینی گرفته تا نگاه هیچکاک و تا بازآفرینی متون دینی، تا امر قدسی در سینما، تا قرآن و در حقیقت متون مقدس و مواجهه آن با سینما و ... در تمام این مسائل قطعا مهمترین نقطه خود سینما است.
رسا ـ به نظرتان کتاب «کاریز سینما» به چه میزان مورد استقبال افراد قرار میگیرد؟
یکی از دوستان اخیرا به بنده میگفت در اروپا کتابی با تکنولوژی و دستاوردهای امروزی بشر منتشر شده که دو ماه پس از گشوده شدن، جوهر آن پاک میشود و دیگر نمیتوانید آن را مطالعه کنید؛ از اینرو موظف هستید که در مدت دو ماه آن را مطالعه کنید! بنده نیز امیدوارم کتاب «کاریز سینما» توسط مخاطب واقعی و جدیاش خوانده شود و گشایش و تلنگر و یا تأملی هرچند کوچک، برای مخاطب از منظر خود مخاطب به وجود آورد.
راستش در تألیف مطالب این کتاب هیچگاه مخاطب در ذهن من نبود چون هیچگاه مخاطب در ذهنم نبوده است؛ چون معتقدم در خلق یک أثر هنری به لحاظ ماهیت با تمام احترامی که قائل هستم مخاطب هیچ جایگاهی ندارد، ولی از منظر مخاطب امیدوارم کتاب خوانده شود و هر کدام از این مقالات یک تلنگر به همراه بیاورد که دستاورد بسیار بزرگی برای کتاب «کاریز سینما» است. امیدوارم یک گشایشی در نقطهای که کتاب به سمت آن میرود، شاید یک نگاه سالمتر و صحیحتر نسبت به سینما در کشور و فضاهایی که سینما حضور و تأثیر دارد و همه قاعدتا با آن درگیر هستند داشته باشد و اگر این اتفاق رخ دهد به نظرم اتفاق مهمی است، چه خوش آیند بنده باشد و چه نباشد.
ممکن است فردی کتاب بنده را بخواند و از کتاب متنفر شود و یا نسبت به کتاب نقادیها و نفیهای جدی داشته باشد و این طبیعت حضور زنده و اکتیو است که خود این موضوع برای کسانی که شعور داشته و آن را بفهمند بسیار ارزشمند است. ولی اگر راستش را بخواهید و بخواهم دروغ نگویم -همانند بسیاری از مصاحبههای دورغین- خیلی امیدوارم نیستم این اتفاق بیفتد.
احتمالا این کتاب خوانده نخواهد شد مگر توسط عده معدودی از کسانی که من و آثارم را دنبال میکند؛ نمیدانم این خوب است یا بد ولی بسیار بعید میدانم که کتاب واقعا خوانده شود و به دلیل آلرژی که نسبت به پروپاگاندای دروغین در کشور دارم بسیار دوست دارم به صراحت در اینجا اشاره کنم به این پادشاه لخت و بگویم این کتاب خوانده نمیشود، چون بحثهای جدی مدتهاست صورت نمیگیرد و همه دچار یک محافظه کاری و عافیت طلبی نخوت آلود و حسرت زده شدهاند و به همین دلیل این کتاب نیز در این فضا ورود پیدا میکند، مگر اینکه اتفاق بسیار خاصی بیفتد و امیدوارم آن اتفاق خاص رخ دهد.
رسا ـ شما از یک سو تأکید میکند مخاطب در خلق أثر هنری نقشی ندارد ولی از سوی دیگر بیان میکنید مخاطب کتاب را مطالعه کند، حس نمیکنید میان سخنان شما تناقض وجود دارد؟ یعنی گویی شما به مخاطب شناسی علاقه چندانی ندارید؟
شما اشتباه برداشت کردید، بنده عرض کردم در خلق أثر هنری که البته نقد را نیز یک أثر هنری میدانم مخاطب جایگاهی ندارد؛ ولی در امتداد و بازآفرینی اثر هنری در ذهن و ضمیر کسانی که با آن مواجهه پیدا میکند در این صورت قطعا مخاطب ارزش و جایگاه پیدا میکند و اگر بخواهیم این موضوع را ادامه دهیم وارد مسائل تئوریک میشویم که گویی اینجا مجال بیان چنین موضوعاتی نیست و مقصود بنده این است نه آن چیزی که شما برداشت کردید.
رسا ـ شما مدعی هستید که کتابتان سبب آشنایی بیشتر مخاطبان با سینما میشود، مسلما بسیاری از نویسندگان نیز همین ادعا را دارند، ولی هر کتابی برای دیده شدن باید امتیازهای داشته باشد، جز مواردی که بیان کنید امتیازات دیگر کتاب شما چیست؟
مجموعه مقالات این کتاب افزونبر سینما به موضوعات دیگری همانند اندیشه دینی، ماهیت دین در مواجه با هنر سینما، بازآفرینی متون دینی در سینما، متون مقدس و همچنین گنجینهای که از اندیشه دینی در اختیار ما است و مواجه و تعامل مثبت اینها با مقوله سینما توجه داشته و اینها مواردیست که جزو دغدغههای نویسنده بوده و در مقالات به آن اشاره شده است. فکر میکنم تمام این مسائل میتواند به غنای سینمای ما، باز شدن منظرهای بدیع و نوینی در مقابل هنرمندانمان کمک کند. ناگفته نماند در این کتاب مباحث در حد طرح موضوع مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در حد مجالی که مقالات یک کتاب دارد به آن اشاره شده و شاید فضایی برای بزرگان، اهل اندیشه و خبرگان این عرصه مهیا شود که وارد شده و این موضوعات را دقیقتر، مفصلتر و جامع و مانعتر بیان و بررسی کنند.
رسا ـ آیا دغدغهای برای تألیف کتاب دیگری دارید؟
در مقدمه کتاب آمده علاقه اصلی من انتشار رمان و داستانهای کوتاهم است، مقداری از این داستانها در مطبوعات منتشر شده ولی همیشه دوست داشتم اینها را در یک کتابی تجمیع کنم، و حقیقت امر این است که سینما ابتدائا در اولویتم نبود ولی سپس به دلایلی این کار انجام و منتشر شد. به شدت مشتاقم تعدادی از شعرهایم که اکثر آنها هم در حوزه شعر نو هستند و داستانهای کوتاه و رمانم منتشر شود و اینها اکنون در اولویت هستند. همچنین اولویت بعدی، چند جلد از نقدهای برگزیدهام است که منتشر شود.
ادامه دارد... .
گفتوگو از: محمد راستگردانی، حسین سعدی
/402/993/ع