۱۵ تير ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۸
کد خبر: ۲۷۲۴۹۷

اهداف فرامتنی غرب در مذاکرات هسته‌ای

خبرگزاری رسا ـ توافق هسته‌ای احتمالی میان ایران و گروه 1+5 از چه ماهیت و ویژگی‌هایی برخوردار خواهد بود و در عین حال،‌ آثار و پیامدهای احتمالی آن در چه حوزه‌هایی قابل توجه و اهمیت خواهد بود در یادداشت زیر مورد توجه قرار گرفته است.
روز فناوري هسته اي شهداي هسته اي
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، دیپلماسی هسته‌ای ایران و گروه 1+5 با مدیریت دولت یازدهم از حدود 20‌ماه پیش آغاز شد و در این مدت شاهد فشرده‌ترین و بی‌نظیر‌ترین اتفاقات و حوادث دیپلماتیک در روابط ایران و قدرت‌های بزرگ جهانی بر سر پرونده هسته‌ای کشورمان بودیم. اکنون که در روزهای آخر و وقت اضافه پایان ضرب‌الاجل 11 تیر 1394 (30 ژوئن 2015) قرار داریم، کلیدی‌ترین پرسشی که می‌توان مطرح کرد و به نظر می‌رسد پاسخ آن نیازمند داشتن درک و فهم راهبردی نسبت به فضای مذاکرات می‌باشد، آن است که توافق هسته‌ای احتمالی میان ایران و گروه 1+5 از چه ماهیت و ویژگی‌هایی برخوردار خواهد بود و در عین حال،‌ آثار و پیامدهای احتمالی آن در چه حوزه‌هایی قابل توجه و اهمیت خواهد بود؟ واقعیت این است که شناخت ماهیت و ویژگی‌های توافق هسته‌ای احتمالی از ابعاد مختلف «فنی- حقوقی» و «سیاسی- استراتژیک» قابل بحث است. در مورد ابعاد فنی و حقوقی مذاکرات جاری هسته‌ای، حداقل دو نوع ارزیابی و نظریه کارشناسی و اطلاعاتی قابل مشاهده است: نظریه اول مربوط به ارزیابی رسمی و نیمه‌رسمی ناظر بر نهایی شدن بخش قابل توجهی از متن توافق جامع هسته‌ای است که در برخی اظهارنظرها از جمله هیئت دیپلماتیک روسیه قابل رؤیت است. آنجا که مقامات روسی توافق در این بخش را تا 90 درصد اعلام کردند یا در اظهارات نیمه‌رسمی خود نیز نوشته‌اند که متن توافق در حدود 80 صفحه و پنج ضمیمه آماده شده است.
 
نظریه دوم ارزیابی رسانه‌ای و نیمه‌رسمی ناظر بر باقی‌ماندن اختلافات طرفین بر سر مسائل و موضوعات اساسی است که عمدتاً در مواضع دیپلمات‌های ناشناس غربی بیان می‌شود اما پذیرش این سطح از توافق با اخباری که به بیرون درز پیدا کرده است، چندان سنخیتی ندارد، چرا که می‌دانیم حداقل در سه بخش پیش‌نویس تحریم‌ها، مسئله تحقیق و توسعه و فرآیند بازرسی‌ها هنوز مذاکرات در بن‌بست قرار دارد. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران دیدگاه‌های خود را به طور صریح و شفاف در رابطه با مسائل مورد اشاره بیان نموده و ترسیم خطوط قرمز هسته‌ای در بیانات مقام‌معظم رهبری در دوم اردیبهشت ماه جاری ناظر بر همین نکته است. اما آنچه در این مقطع و حتی در طول مذاکرات در 20 ماه گذشته وجود داشته است، بعد سیاسی- استراتژیک پرونده هسته‌ای ایران است. بدون تردید رویکرد سیاسی- استراتژیک ایران در مذاکرات جاری هسته‌ای متمرکز بر اهداف مهمی از جمله این موارد است: 1- حفظ امکان توانمندی هسته‌ای 2- رفع تحریم‌ها 3-حضور در چارچوب‌های حقوقی و قانونی 4- عادی‌سازی مناسبات بین‌المللی. در نقطه مقابل، رویکرد غرب بر اهداف زیر تمرکز دارد: 1- برچیدن توانمندی‌های فنی 2- اعمال استانداردها و بازرسی‌های بی‌سابقه بر ایران 3- تداوم تحریم‌ها و حفظ زیرساخت‌های آن 4- تسری دامنه چالش هسته‌ای به سایر حوزه‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی ایران در راستای استراتژی دیرینه مهار دوجانبه.
 
از طرف دیگر، به نظر می‌رسد اهداف «فرامتنی» که غرب در این مذاکرات دنبال می‌کند، بیانگر ماهیت سیاسی- استراتژیک توافق هسته‌ای باشد. نکاتی که اخیراً در اظهارات «آنتونی بلینکن» قائم‌مقام وزیر خارجه امریکا مورد اعتراف قرار گرفته است، بیانگر این واقعیت است. بلینکن می‌گوید: «در صورت عدم توافق، اولاً امریکا دیگر قادر به حفظ رژیم تحریم‌ها نخواهد بود. ثانیاً مشروعیت ادعاهای امریکا درباره برنامه هسته‌ای ایران به شدت مورد تردید قرار خواهد گرفت. ثالثاً برنامه هسته‌ای ایران با سرعتی غیرقابل پیش‌بینی احیا خواهد شد. رابعاً امریکا با افزایش سطح تنش از امکان همکاری با ایران در حوزه‌های منطقه‌ای محروم خواهد شد و در نهایت، امریکا گزینه مؤثری برای مقابله با ایران تحت آن شرایط نخواهد داشت. صرف‌نظر از شناخت ماهیت و ویژگی‌های توافق هسته‌ای احتمالی در ابعاد گفته شده «فنی- حقوقی» و «سیاسی- استراتژیک» به نظر می‌رسد تحولات هسته‌ای و فرآیند مذاکرات ایران با 1+5 بیانگر آن است که آثار و پیامدهای یک توافق هسته‌ای احتمالی بسیار مهم‌تر و کلیدی‌تر از ماهیت و جنس توافق باشد، چرا که روند مذاکرات هسته‌ای در همه ابعاد سیاسی، فنی و حقوقی آن نشان داد که موضوع «اراده سیاسی» در دستیابی به توافق از نقش و تأثیر قابل‌توجهی برخوردار بوده و به همین دلیل به نظر می‌رسد طرفین در اهداف کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت خود، فرآیند مذاکرات را معطوف به آثار و پیامدهای آن دنبال می‌کنند. از این رو بررسی آثار و پیامدهای جامع هسته‌ای احتمالی در سطوح زیر قابل توجه خواهد بود:
 
1-      وضعیت برنامه هسته‌ای:‌ مسئولان نظام جمهوری اسلامی به درستی می‌دانند که غربی‌ها در توافق هسته‌ای تعطیلی کامل زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را نشانه رفته‌اند. به همین دلیل تمامی مطالبات و درخواست‌های آنان در حوزه‌های فنی و حقوقی به این منظور طراحی شده است. در مقابل، ایران نیز پذیرش هرگونه مطالبه غرب در این خصوص را به عنوان خطوط قرمز خود معرفی کرده است.
 
2-      وضعیت تحریم‌ها: مواضع امریکایی‌ها در مورد آثار توافق بر حوزه تحریم‌ها بیانگر آن است که: 1- ادامه فشار تحریم‌ها را بهترین راه تضمین پایبندی ایران به توافق احتمالی می‌دانند. 2- از آنجا که توافق احتمالی بر بستر بی‌اعتمادی‌ها شکل خواهد گرفت،‌ بازگشت‌پذیری تحریم‌ها برای امریکا یک اصل اساسی است. 3- امریکایی‌ها بارها تأکید کرده‌اند که تحریم‌های غیرهسته‌ای را با قدرت ادامه خواهند داد. بنابر این در خوشبینانه‌ترین وضعیت، به نظر می‌رسد غرب به دنبال اجازه دسترسی ایران به بخشی از پول‌های بلوکه ‌ شده‌اش است ولی بعید است در الگوی رفتاری غرب نسبت به ایران پس از توافق استاندارد تحریم‌ها حذف شود.
 
3-      چالش‌های منطقه‌ای: اگرچه در طول مذاکرات هسته‌ای طرفین از پرداختن به مسائل منطقه‌ای خودداری کرده‌اند، ولی بررسی ماهیت سیاسی- استراتژیک توافق هسته‌ای احتمالی، بیانگر اهمیت رابطه‌ای است که میان مذاکرات هسته‌ای با مسائل منطقه‌ای وجود دارد. در این خصوص، «مارتین ایندیک»، عضو برجسته ایپک رژیم صهیونیستی معتقد است: مذاکرات اوباما با ایران تنها به اینکه ایران به سلاح هسته‌ای- بخوانید فناوری‌های هسته‌ای- دست خواهد یافت یا خیر مربوط نمی‌شود، بلکه مذاکرات به آینده خاورمیانه مربوط می‌شود، حتی مقامات غربی در پیش‌فرض ذهنی خود امیدوارند از مسیر دستیابی به توافق هسته‌ای، به دستاوردهای بزرگ منطقه‌ای نائل آیند. در همین راستا، رئیس‌جمهور فرانسه چندی پیش ابراز امیدواری کرده بود که توافق احتمالی هسته‌ای نقش سازنده‌ای در حل مشکلات منطقه‌ای ایفا کند.
 
4-      سطح عملیات روانی: شاید بتوان مهم‌ترین ویژگی فضای هشتمین دور مذاکرات وین را که قاعدتاً روزهای پایانی خود را سپری می‌کند، در این عبارت خلاصه کرد: «مانور مؤلفه‌های نامحدود در فضای محدود». بدین معنی که مجموعه بسیار زیاد و پیچیده‌ای از مؤلفه‌ها در سطوح مختلف رسانه‌ای و غیررسانه‌ای موجب تولید فضای مبهم و کلی از مذاکرات وین شده‌اند و این امر بیانگر بازی‌های پیچیده عملیات روانی غرب علیه ایران در فرآیند مذاکراتی است که به صورت فشرده در شرایط حساس در حال انجام است. کاملاً روشن است که غرب در فضای مذاکراتی وین مجموعه‌ای از تاکتیک‌های جنگ روانی را برای اعمال بیشترین فشار به تیم مذاکراتی کشورمان به کار گرفته‌ است که به برخی از مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود:
 
1-      مقصرسازی در صورت شکست مذاکرات، 2- تهدید به ترک مذاکرات، 3- ارائه دورنمای امید و ناامیدی در شرایط حاضر، 4- القای بی‌اعتمادی نسبت به ایران، 5- القای دورنمای مبهم در مورد پساتوافق
 
بنابر این کاملاً بدیهی است که بسیاری از مفاهیم مانند «شکست»، «پیروزی»، «توافق خوب»، «توافق بد» و بسیاری از واژه‌های ساختگی در سطح رسانه‌ای و عملیات روانی صرفاً یک حرکت مفهوم‌سازی برای رسیدن به هدف است. بنابراین دور از انتظار نیست که از هم‌اکنون باید شاهد تلاش رسانه‌ای غرب برای مصادره کردن دستاوردهای مذاکرات و توافق هسته‌ای احتمالی و خالی بودن دست ایران پس از مذاکرات باشیم. از این رو باید گفت که توافق هسته‌ای از جهاتی خیلی دور و از جهات دیگر خیلی نزدیک است. اما آنچه اهمیت دارد، هوشمندی و مدیریت است که باید در سکانس سکانس این مذاکرات و احیاناً توافق حاصل شده آن صورت داد و در این مسیر همه وظیفه داریم نقش خود را به درستی ایفا کنیم تا دچار فریب و اغواگری‌های دشمن نشویم./836/د102/س
 
منبع : روزنامه جوان
ارسال نظرات