رهبری تنها نیست
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، امام علی علیهالسلام با وجود حکومتی مبتنی بر عدالت و ارزشهای الهی، در واپسین روزهای عمر شریف خود با تنهایی و بیوفایی خواص مواجه شد. تنهایی امام علی علیه السلام نتیجه تضاد میان اهداف الهی ایشان و خواستههای دنیوی مردم و خواص بود. امام در پی اصلاحات و احیای ارزشهای نبوی بود، اما بسیاری از مردم به دنبال منافع شخصی بودند. خواص جامعه با هواپرستی و بدعتگذاری، فتنههایی را رقم زدند که حق و باطل را در هم آمیخت. ترک امر به معروف و نهی از منکر نیز موجب سلطه اشرار و انحطاط اجتماعی شد. امام علی علیه السلام با وجود حکومتی عدالتمحور، در برابر این انحرافات تنها ماند.
بر خلاف مردم صدر اسلام ملت ایران با ویژگیهای منحصربهفرد خود، بدون اتکا به قدرتهای خارجی و با تکیه بر اراده خود سنگ بنای انقلاب اسلامی را نهادند و در طوفانهای مختلف چهل سال گذشته، حضوری فعال و دفاعی جانانه از آرمانهای آن داشتهاند. این حرکت عظیم، از ایمان و غیرت دینی مردم سرچشمه گرفت که با دستهای خالی اما با قلبی سرشار از عشق به اسلام و امام خود، نظام طاغوت را سرنگون کردند.
مردم ایران پس از انقلاب در تمامی عرصههای دفاعی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حضوری فعال داشتهاند. از هشت سال دفاع مقدس تا حضور پرشور در انتخاباتهای مختلف و صحنههای مختلف انقلاب و کمک به مردم مظلوم غزه و لبنان و درجنگ 12 روزه، حماسههایی جاودان آفرید و همواره نشان داد که «قوام جمهوری اسلامی و عزّت جمهوری اسلامی و آبروی جمهوری اسلامی در دنیا متوقّف به حضورمردم است».
امام خمینی در بیانات مختلف، مردم عصر خود را اینگونه توصیف میکردند: مردمی بیدار و آگاه، مردمی متعهد و فداکار، مردمی مستقل و خودباور و مردمی که به اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه بازگشت کردند. امام خمینی رضوان الله علیه با این باور عمیق از ملت خود چنین گفت: «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله - صلی الله علیه و آله - و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی - صلوات الله و سلامه علیهم - میباشند» [صحیفه امام خمینی » جلد 21 » صفحه 410]
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای نیز در بیانات مختلفی به تبیین نقش، ویژگیها و جایگاه مردم در نظام جمهوری اسلامی پرداختهاند. از نگاه ایشان مردم، صاحبان اصلی انقلاب و نظام هستند که با ایمان، غیرت، شجاعت و تدبیر خود، نه تنها در گذشته انقلاب را به پیروزی رساندند، بلکه امروز نیز ستون اصلی اقتدار و امنیت ملی و سرمایه امیدوارکننده برای آینده به شمار میروند.
رهبری با درک عمیق از جنگ نرم دشمن، به منظور بصیرت افزایی و حفظ مردم در صحنه «جهاد تبیین» را به عنوان راهبرد کلیدی مطرح کردند. این جهاد، پاسخی است به تلاش دشمن برای «افسرده و مأیوس کردن ملت». با روشنگری به موقع و افشای پشت پرده دشمنیها، این جهاد توانسته با وجود همه قدرت رسانهای دشمن، نقشههای آنان را «نقش بر آب» کند. حفظ روحیه انقلابی و تقویت ایمان، دو هدف درهمتنیده هستند که جهاد تبیین به دنبال تحقق همزمان آنهاست. جهاد تبیین مانند اکسیژنی است که همزمان هم به تنفس و حیات فعلی جامعه (روحیه) کمک میکند و هم قدرت و سلامت بدن (ایمان) را برای یک مسافت طولانی (تمدنسازی و ظهور) تضمین مینماید.
رهبرحکیم با جهاد تبیین، هوشمندانه هر دو را هدف گرفته است. جامعهای که هم امیدوار و پرنشاط است و هم معتقد و بابصیرت، تنها چنین جامعهای میتواند مسیر طولانی و پرچالش تا تشکیل تمدن جهانی اسلام را طی کند.
مقام معظم رهبری بارها بر حضور مردم در همه صحنهها و گذشت از مال و جان در دفاع از انقلاب اسلامی تأکید کردهاند. اما این حضور، بدون روشنگری خواص، در معرض آسیب است. بر اساس آمار استخراج شده از پایگاه بیانات مقام معظم رهبری، به طور میانگین مقام معظم رهبری ماهانه 4 تا 5 سخنرانی و پیام مهم دارند که گوی سبقت در جهاد تبیین را از همگان ربوده است و این کم کاری در دیگران به وضوح مشاهده می شود.
اگر خواص جامعه از جهاد تبیین و روشنگری خودداری کنند؛ در برابر منکرات و نقض قوانین دینی سکوت نمایند؛ سخنان رهبری را نادیده بگیرند؛ از مسئولان مطالبه اجرای احکام الهی نکنند و... در دنیا و آخرت مسئولاند و باید پاسخگوی خون شهدایی باشند که برای حفظ آرمانهای اسلامی جان خود را فدا کردند.
در سالهای اخیر، جامعه اسلامی با چالشهای اجتماعی-فرهنگی جدی مواجه شده است؛ از جمله: کشف حجاب علنی و سازمانیافته در اماکن عمومی و فضای مجازی؛ برگزاری پارتیهای مختلط و مهمانیهای شبانه با تبلیغات گسترده؛ ترویج سبک زندگی غربی و بیتوجهی به ارزشهای اسلامی، در این میان، نقش برخی چهرههای مشهور و سلبریتیهای منحرف که با رفتارهای هنجارشکنانه، سبک زندگی غیر اسلامی را ترویج میکنند، قابل انکار نیست. همچنین، رفتارهای اشرافیگرایانه برخی مسئولان و ولخرجیهای آقازادهها، موجب شکاف اجتماعی، بیاعتمادی عمومی، و الگوسازیهای نادرست در جامعه شده است که اگر به درستی قوانین موجود و احکام شرعی اجرا نشود و امر به معروف و نهی از منکر و ارشاد و تقویت ایمانی و دینی مردم انجام نگیرد جامعه اسلامی از درون تهی شده و کشور به سقوط اخلاقی و اندلسی شدن و بی خیالی جوانان نسبت به سرنوشت کشور و درنهایت تسلط دشمنان منجر خواهد شد.
فقه اسلامی، در باب تعزیرات، مجازاتهایی چون شلاق، حبس، و محرومیت اجتماعی را برای حفظ نظم عمومی و صیانت از اخلاق جامعه مشروع میداند. علامه حلی در «تحریر الأحکام» و شهید ثانی در «شرح لمعه» بر مشروعیت تعزیرات تأکید کردهاند، مشروط به رعایت عدالت و تناسب جرم و مجازات. بنابراین، اجرای تعزیرات مؤثر، احیای حدود الهی، و برخورد قاطع با مظاهر فساد، نهتنها وظیفه شرعی، بلکه ضامن بقای فرهنگی و ایمانی جامعه است.
برای مقابله با بحران فرهنگی و جلوگیری از تکرار تجربه تلخ تنهایی امام علی(ع)، پیشنهادهای زیر قابل طرح است:
احیای جهاد تبیین در رسانهها و منابر: خواص دینی، فرهنگی و رسانهای با روشنگری مستمر، مردم را نسبت به خطرات فرهنگی آگاه سازند. اجرای قاطع تعزیرات شرعی در چارچوب قانون: دستگاه قضایی با استفاده از ظرفیتهای قانونی، مجازاتهای بازدارنده را در موارد کشف حجاب، تظاهر به فسق، و برگزاری مجالس فساد اجرا کند.
نظارت مردمی و مطالبهگری اجتماعی: مردم و نخبگان از مسئولان فرهنگی و قضایی مطالبه اجرای احکام الهی داشته باشند و در برابر انحرافات سکوت نکنند. تقویت آموزشهای دینی و اخلاقی در مدارس و دانشگاهها: نهادهای آموزشی با برنامهریزی دقیق، نسل جوان را با ارزشهای اسلامی آشنا کنند. تشکیل هیئتهای امر به معروف و نهی از منکر با رویکرد ایجابی و فرهنگی: این هیئتها با زبان نرم، منطق قوی، و حمایت قانونی، در اصلاح فضای عمومی نقشآفرینی کنند.
بدیهی است؛ تجربه تاریخی تنهایی امیرالمؤمنین(ع)، هشداری است برای خواص جامعه اسلامی که مبادا با سکوت، بیتفاوتی، و هواپرستی، زمینهساز انحطاط فرهنگی و سلطه اشرار شوند. امروز، در عصر انقلاب اسلامی، با وجود حضور پرشور مردم و رهبری حکیمانه مقام معظم رهبری، اگر خواص از جهاد تبیین، مطالبهگری دینی، و اجرای احکام الهی غفلت کنند، مسئولیت سنگینی در دنیا و آخرت بر دوش آنان خواهد بود.
بازگشت به تعزیرات شرعی، اجرای حدود الهی، و برخورد قاطع با مظاهر فساد، نهتنها وظیفهای فقهی و قانونی، بلکه ضرورتی حیاتی برای حفظ سلامت معنوی جامعه اسلامی است. این مسیر، تنها با بصیرت، شجاعت، و مسئولیتپذیری خواص، قابل تحقق خواهد بود.
علی اصغر مجتهدزاده مستشار بازنشسته دیوانعالی کشور