ویژه نامه اینترنتی «یا زینب کبری» منتشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژهنامه اینترنتی «یا زینب کبری» شامل بخشهای مختلفی همچون مقالات، گالری، نرمافزار، کارت پستال، پیامک، پرسش و پاسخ، چندرسانهای و مقالات مرتبط در پایگاه اینترنتی راسخون منتشر شد.
از جمله مقالات این ویژهنامه میتوان به «جایگاه علمی و مقام روایی بانو حضرت زینب(س)»، «حضرت زینب(س) و اخبار عاشورا»، «میلاد حضرت زینب(س)»، «شمهاى از کمالات معنوى حضرت زینب(س)»، «عاشورا نقش بى همتاى زینب(س)»، «نگاهی به آموزه سیاسی اجتماعی حضرت زینب(س)»، «زینب بیدادگر و بیدارگر»، «زینب کبرى(س) اسوه فضائل»، «پرستار نهضت و انقلاب حسینى»، «نظرى بر سیماى روایى حضرت زینب(س)»، «پیام هایی به مناسبت ولادت حضرت زینب(س)» و «خردمند بانوى بنى هاشم » اشاره کرد.
حضرت زینب علیها السلام
در این مقاله آمده است: «الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّااللَّهَ؛ کسانی که رسالتهای خدا را تبلیغ میکنند و از او میترسند، از هیچ کس جدا خداوند بیم ندارند.
حضرت زینب(س) به حق یکى از بارزترین مصادیق این آیه شریفه هستند. «زینب» دختر على بن ابى طالب و فاطمه زهراعلیهمالسلام بود و بدین جهت مورد توجه مسلمانان قرار داشت. او در بزرگترین حماسه نبرد حق علیه باطل، نقش مهم و سرنوشتساز داشته و پیام رسان انقلاب عاشورا بود.
زینب(س) علاوه بر شخصیت خانوادگى، از نظر اخلاقى و معنوى داراى کمالات فراوان بود. او عالمه غیر معلّمه، سخنورى کم نظیر، زاهدى شب زنده دار، مجاهدى نستوه و الگوى کامل زن در قرآن معرفى شده بود. او با شجاعتى تحسین برانگیز، رو در روى یزید و مزدورانش ایستاد و پیروزى نهضت حسینى و شکست امویان را اعلام کرد. ایمان محکم و استوار زینب(س) در طول تاریخ بیمثال و تحسین برانگیز است.
بدون تردید نقش و تأثیر شخصیت زینب کبرى (علیها السلام) در شکلگیرى و موفقیّت نهضت خونین عاشورا بسیار چشمگیر بوده است. این بانوى شجاع و پیام آور نهضت کربلا در سخنرانى خود در برابر حکومت خودکامه یزید به آیه 39 از سوره احزاب استدلال کرد تا کافران گمان نبرند که در امان بودن آنان از قهر خدا بعد از به شهادت رساندن اهل بیت، علامت محبوب بودن آنان در نزد خداست، بلکه بدانند که این مهلتى است از سوى خدا تا آنان به جنایاتشان ادامه دهند و به ناگاه خداى مقتدر آنان را به عذاب بگیرد.
آن حضرت که با الگوى عبادى مادر بزرگوارشان، دختر رسول گرامى اسلام به کمال مطلوب و متعالی دست یافته بود و به درجهاى از رشد عبادى رسیده بودند که حتى در سختترین شرایط، عبادت به درگاه خداوند و سنّت شب زنده داری و احیا که یادگاری به جا مانده از مادر بزرگوارشان بود را رها نکرد.
جایگاه علمی و مقام روایی بانو حضرت زینب(س)
در مقاله دیگری از این ویژهنامه میخوانیم: بانو حضرت زینب(س) را باید در فصاحت، بلاغت، زهد، عقل، دانش و صبر پس از مادرش زهرا(س) سرآمد زنان دانست. اشتهار اوبه نقش آفرینی در کربلا و در کاروان اسراء و تأثیر حضورش در مغلوبه کردن آثار جنگ طف، م.جب غفلت از دیگر ابعاد شخصیّتی وی شده است و صبر و شکیبایی بی نظیری که وی در ماجرای کربلا از خود به ثبت و ظهور رسانید، جمیع صفات حمیدة وی را تحت السعاع قرار داده است.
مقدمه
هنگامی که به صفحات تاریخ می نگریم، در می یابیم که حضور مردان در تاریخ، بسیار بیشتر از زنان است. بسیارند بانوان بزرگ، ادیب، فاضل و خردمند که درلابه لای صفحات تاریک تاریخ، به دست فراموشی سپرده شده اند؛به طوری که تاریخ یا از احوال و آثار زندگی آنان بی اطلاع است یا به طور مقطعی و درشرایط خاص، مورد توجه قرار گرفته و سپس فراموش شده اند. شاید بتوان گفت که در بسیاری از موارد، برخی حقایق در مورد آنها به تحریف کشیده شده است.
این بی مهری به بانوان فاضل در عرصة تاریخ اسلام نیز به چشم می خورد. با تورّقی در میان صفحات کتب تاریخی مربوط به آن عصر می بینیم اکثر مورّخین مسلمان به تفصیل، به بررسی و بحث احوال همسران پیامبر، اهتمام کرده و به شرح و بسط زندگی آنان پرداخته اند، متأسفانه از شرح حال برخی از زنان صحابه و دختران و زنان خاندان رسالت، اخبار زیاد و موثقّی در دست نیست.
قطعاً دلایل زیادی در این خصوص وجود دارد؛ اما از میان آنها به دو نکته می توان اشاره کرد:
1) از بین رفتن کتب و منابع تاریخی حاوی آثار و شرح حال بزرگان.
2) وجود حیا و عفّت که پیوسته، مانع از حضور در میان مردان، جز به ضرورت، شده است.
در هر حال، این دلایل و عوامل دیگر مارا از دستیابی به تاریخ این بانوان بزرگ محروم کرده است.
حضرت زینب(سلام الله علیها) دختر ارشد امیرالمؤمنین(علیه السلام) و فاطمة زهرا(علیها السلام) یکی از بانوانی است که اگر چه تاریخ درخشیدن بی نظیر او پس از کشته شدن برادرش در کربلا نتوانسته مخدوش یا گم کند، امّا از شرح حال این بانوی فاضلة فرزانه پیش از این واقعه و پس از آن، اخبار موثّق و زیادی در دست نیست. مورّخان حتّی در مورد محلّ دفن وی نیز همچون مادر بزرگوارشان، اختلاف نظر دارند.
تنها در همین برهة کوتاه می توان فضل و کمال وی را بررسی کرد؛ یعنی از آغازین لحظة قیام او بر تلّ زینبیّه تا بازگشت به موطن اصلی اش شهر مدینه. در همین زمان است که بلاغت، فصاحت، علم، فضل ،زهد و شجاعت بانو متجلّی شد. خطبه های کوفه و شام وی تنها نشان دهندة نقش او در احیای دین جدّش و تداوم نهضت برادرش نبود، بلکه در تبلور این خطبه ها فصاحت و بلاغت و علم او جاری شد.
او همچون مادرش زهرا(علیها السلام) و پدرش علی( علیه السلام) با تکیه بر قرآن و علوم نبوی، برای تداوم نهضت احیاسازی دین پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در معیّت اممام علی بن الحسین(علیه السلام) به استدلال با حاکمان وقت و افشاسازی ماهیّت ضدّدینی حکومت اموی پرداختو پس از آنکه امور را به برادرزادة خود علی بن الحسین(علیه السلام) سپرد، همچون گذشته، در تاریخ ناپدید شد.
بی تردید، تاثیر شگرف حضور حضرت زینب(سلام الله علیها) در کربلا و کاروان اسراو نقش وی در مغلوبه کردن آثار جنگ طف، منظور نظر بسیاری به طور خاص و عام بوده و بررسی شده است. این مقاله قصد دارد تنها به گوشه ای از جایگاه علمی و مقام روایی حضرت زینب(سلام الله علیها) در شش بخش از منابع معتبر و معاصر شیعی و اهل سنّت بپردازد:
1) جایگاه علمی حضرت زینب(سلام الله علیها)؛
2) بانوی راوی ؛
3) حضرت زینب(سلام الله علیها) و اخبار عاشورا؛
4) کسانی که حضرت زینب(سلام الله علیها) از آنها روایت کرده است؛
5) آنان که از او روایت کرده اند؛
6) برخی از احادیث مروی از حضرت زینب(سلام الله علیها).
جایگاه علمی حضرت زینب(س)
زینب، زینب پدر، دختر امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب(عبد مناف) بن عبدالمطّلب بن بنی هاشم قرشی، مادرش فاطمه زهرا(علیها السلام)، دخت گرامی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است. در زمان حیات پیامبر به دنیا آمد. کنیه هایش امّ کلثوم، امّ عبدالله و ام، الحسن است. برایش کنیه های مخصوصی همچون امّ المصائب، امّ الرزایا، امّ النوائب ذکر کرده اند.هاشمی ان در تاریخ او را «عقیله»ی خود معرفی می کنند و این لقب منحصراً به حضرت زینب(سلام الله علیها) تعلّق دارد.(ص:8، 91) لقب دیگری را نیز به وی اختصاص داده اند که بازگو کننده علم و فضل فراوان است:«لیبه».
نام مبارکش به وسیلة جبرئیل بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عرضه شدو پیامبر فرمود: وصیّت می کنم حاضران و غادبان را که حرمت این دختر را پاس دارید؛ همانا وی به خدیجة کبری مانند است.
در خانة وحی، در دامان فاطمه(علیها السلام) و علی(علیه السلام) دوران عمر را سپری کرد تا آنکه پدر،بنا به صلاح امّت، در کوفه رحل اقامت گزید. آن گاه بود که کوفیان متوجّه مرواریدی در صدف بیت علی(علیه السلام) گشتند. زنهای کوفه توسط شوهرانشان، از امیرالمؤمنین(علیه السلام) خواهش کردند اجازه فرمایند که آنان به حضور حضرت زینب(سلام الله علیها) شرفیاب شوندو از علم او بهره مند گردند. امیرالمؤمنین(علیه السلام) اذن فرمود و زنها می آمدند و تفسیر قرآن مجید را از حضرت زینب(سلام الله علیها) فرا می گرفتند.(ص:12، 82)
این اوّلین تجلّی دانش حضرت زینب(سلام الله علیها) در جامعة آن روز مسلمانان بود. اجازة امیرالمؤمنین(علیه السلام) به دانش آموز مکتبش برای تفسیر قرآن به زنان کوفه، خود بالاترین سند برای بیان جایگاه والای علم این بانوست.
پس از آن بهترین، سند در بیان جایگاه رفیع علمی وی، کلام معصوم معاصر او، امام علی بن الحسین(علیه السلام) است. امام سجاد(علیه السلام) پس از خطبة عمّة بزرگوارش در شهر کوفه می فرماید:«...أنتِ بِحَمدِ الله عالِمهٌ غیرُ مُعَلَّمِهٍ وَ فَهِمَهٌ غَیرُ مُفَهَّمَهٍ. تو بحمدالله، عالم آموزگار ندیده و خردمند نیاموخته هستی!(ج:14 ص:2 ،301)
با تکیه بر این کلام مهصوم، بی تردید، می توان گفت حضرت زینب(سلام الله علیها) متعلّم به علوم اکتسابی نبوده، بلکه بدون واسطه، علم را دریافت کرده است و این عجیب نیست؛چرا که این خاندان خزان علم و معادن حکمت اند. (زیارت جامعه کبیره). شاید به دلیل همین ویژگی است که برخی معتقدند عقیلة بنی هاشم دارای علم منایا و بلایا بوده است.
نکتة دیگر در بیان مقام علمی حضرت زینب(سلام الله علیها) این است که به نظر می رسد، کلام او با یزید در مورد تعداد کشته شدگان سپاه کوفه تکیه بر مقام علمی وی دارد؛ آنجا که یزید گفت:« حسین با یارانش به کوفه آمد و مابه آنها تاختیم. آنها درحالی که به یکدیگر پناهنده شده بودند ماهمه را کشتیم.» حضرت زینب(سلام الله علیها) بی درنگ فرمود:« ای دروغگو! شمشیر برادرم خانه ای را در کوفه نگذاشت، مگر اینکه اهل آن گریان اند.»
با عنایت به اینکه غلوّ و زیاده گویی در کلام خاندان نبوّت جایی ندارد و دقّت به این موضوع که حضرت زینب(سلام الله علیها) تمامی خانه های کوفه را در سخنان خویش، بدون استثنا، عزادار شمشیر امام حسین بن علی (علیه السلام) دانسته و تذکّر این نکته که در آخرین وداع سیّد الشهدا(علیه السلام) با اهل بیت، آنان از جانب او مأمور به استقرار در خیام شدند و پس از کشته شدند از خیمه بیرون آمدند، می توان گفت این اطّلاع دقیق و آگاهی از حجم عظیم کشته شدگان سپاه کوفه، تکیه بر علم غیر طبیعی آن مخدّره دارد.
اما نکتة آخر اینکه در کتاب کمال الدین و تمام النعمه، درباب توقعیات، مرحوم شیخ صدوق(اعلی الله مقامه) حدیثی از حکیمه خاتون دختر امام جواد(علیه السلام) و عمّة بزرگوار امام عصر(عج) نقل می کند و ضمن آن یادآور می شود:« حسین(علیه السلام) خود را در ظاهر به خواهرش حضرت زینب (سلام الله علیها) سپرد؛ برای پنهان کردن امامت پسرش علی بن الحسین(علیه السلام) (ودرامان ماندن جان او).» (4:ج2 ص178) این را نیز دلیل دیگری برای تبیین جایگاه علم رفیع عقیلة بنی هاشم می توان شمرد؛ چرا که از سوی امام حسین بن علی(علیه السلام) محرم سرّ ولایت و پاسبان آن گشت.
از علم وفضل این بانوی ارجمند هرچه گفته شود، قطره هی از درریاست.آن چنان که سیّد محسن امین، در اعیان الشیعه، در توصیف او می گوید:«جلالت شأن و مقامش، قوّة استدلال و برتری عقلش و ثبات و پایداریش را از خطبه هایش در کوفه، می توان ادراک کردو فصاحت زبان و بلاغت کلامش در خطبه های کوفه و شام و... چنان است که گویا از زبان پدرش امیرالمؤمنین(علیه السلام) سخن می گوید.»(9 ج:7 ص:137)
بانوی راوی
گنجینة علوم و معارف رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و خاندان پاکش مجموعه ای از احادیث و روایاتی است که از طریق راویان و محدّثین موثّق و متعدّد، به دست ما رسیده است. اینکه کدام حدیث از احادیث معتبر است یا اینکه آیا راویان آن موثّق بوده اند یا نه، علوم گسترده ای را همچون علم حدیث و علم رجال، به خود اختصاص داده که بحث دربارة آنها در این مجال کوتاه نمی گنجد.
امّا آنچه ذکر آن خالی از لطف نیست، نقش مهم و ارزنده ایست که هر یک از محدّثین و راویان حدیث، در انتشار و انتقال علوم و اسرا معارف محمّدی(صلی الله علیه و آله) واستمرار دین مبین اسلام و مذهب ناب تشیّع جعفری ایفا کرده اند، به طوری که بدون تردید، می توان گفت اکثر احکامشرعیّة اسلام و علوم ومعارف شیعه مدیون آنها و احادیث نقل شده از آنهاست.
سلسلة راویانی که از پیامبر خاتم(صلی الله علیه وآله) و دخترگرامی(علیها السلام) و وصیّ بزرگوارش امیر المؤمنین (علیه السلام) و فرزندان معصومشان و همچنین بعضی از صحابه، همچون سلمان، مقداد، ابوذر و برخی از همسران پیغمبر، مانند امّ سلمه با واسطه های اندک یا بدون واسطه، حدیث یا احادیثی را روایت کرده اند، به لحاظ صحّت روایت و مستند بودن احادیثشان، بسیار مورد توجّه علما، فقها و دانشمندان قرار گرفتهاند.
حضرت زینب(سلام الله علیها) یکی از راویان مورد وثوق شیعه است که بودن واسطه به بیت زهرا(علیها السلام) و علی(علیه السلام) متصل بوده است.«محدّثه» یکی از القابی است که برای بانو ذکر شده است و این خود به تنهایی، بیانگر نقش وی در نقل احادیث و روایات است. اگر چه از روایات منقول از وی اطّلاع زیادی در دست نیست، امّا همان روایات معدود باقی مانده از آن حضرت نشان دهندة مقام روایی وی است.
اکنون به گوشه ای از گواهی مورّخان، علما و محدّثان به مقام روایی حضرت زینب(سلام الله علیها) اشاره می کنیم.
1) ابن سعد در الطبقات الکبری، حضرت زینب(سلام الله علیها) را جزء راویانی ذکر می کند که از همسران پیامبر و دیگران(و آنها از پیامبر(صلی الله علیه و آله) حدیث نقل کرده اند.(6:ج8،ص461)
2) علّامه جعفر نقدی به نقل از عمادالمحدّثین آورده که او (حضرت زینب(سلام الله علیها)) از مادرش روایت می کرده است.. مرحوم طبرسی در اعلام الوری بر این قول تأکید می کند و می گوید:« او از مادرش فاطمه(علیها السلام) حدیث نقل می کرده است.
3) علّامه مامقانی اورا از محدّثان شمرده و دربارة آن علیا مخدّره نوشته است:صدوق او را در مشیخا نام برده.... و ابن اثیر در اسدالغابه او را از صحابه دانسته است.....و من می گویم:»
زَینَبُ، وَما زَینَبُ وَ ماادریک:َ ما زَینَبُ! هِیَ عِقیلَهُ بَنی هاشِمٍ وَ قَد حازَت مِنَ الصِّفاتِ الحَمیدَ]ِ مالم یَحزها بَعدَ أُمّها حتّی حقّ أن یقال هی الصدّیقه الصغری.
زینب! زینب کیست؟! توجه می دانی که زینب کیست ؟ اوعقیلة بنی هاشم است که در صفات ستوده، برترین است و کسی جز مادرش براوبرتری ندارد؛ تا جایی که اگر او را صدّیقة صغری بخوانیم، حق گفته ایم.
4) ابوالفرج اصفهانی، صاحب مقاطل الطالبیّین، در مورد آن حضرت از ابن عباس این گونه می نویسد: «حدّثنا عقیلتنا: عقیلة ما برایمان روایت کرد.»(7:ص91)
5) ابن اثیر نام حضرت زینب(سلام الله علیها) رادر زمرة اصحاب رسول الله(صلی الله علیه و آله) ذکر کرده و دربارة او می گوید:« کتنَت زَینَبُ امرَأهً عاقِلَه جَزلَه... و کلامها لیزید... مشهور مذکور فی التاریخ، و هو یدّل علی عقل و قوّه جنان: زینب زنی عاقل، خردمند و بامنطق قوی بود... وسخن اوبا یزید، مشهورو مذکور در تاریخ استو این سخنان دلیل بر عقل و قوّت قلب اوست.(5:ج5،ص300)
با استناد به احادیث نقل شده از عقیلة بنی هاشم و سخن محدّثین و مورّخین بزرگ شیعه و سنّی در مقام روایی آن حضرت، میتوان گفت، این بانوی بزرگ، جزو محدّثان بی واسطه از بیت وحی بوده است.
حضرت زینب(س) و اخبار عاشورا
در این مقاله آمده است: پس از حادثه عاشورا، امویان تلاشهای فراوانی در بی اهمیت جلوه دادن، مخفی کردن و دفن این واقعه کردند، اما علی رغم این تلاشها، شرح این واقعه از طریق افراد گوناگونی، سینه به سینه، نقل شد. افرادی مانند: عبدالله حرّجعفی، دوتن از اصحاب سیّدالسهداء(علیه السلام) که تاظهر عاشورا در معیّت آن حضرت بوده و ظهر روز دهم آن حضرت را ترک کردند، چندتن از یاران سیّدالشهداءکه براثر جراحات زیاد بیهوش شده بودندو از گزند سپاه عمرسعد درامان ماندند، تعدادی از افراد سپاه عمرسعد و...
اینها کسانی بودند که به ذکر وقایع عاشورا پرداختند و گفتار آنان از راه دست نوشته هایشان یااز سینه ای به سینه دیگر به ابی مخنف،سیّدبن طاووس، محمدبن چریرطبری، شیخ مفید،علامه مجلسی و دیگران رسید تااوّلین مقاتل معتبر و مکتوب از این طریق به ما برسد.
امام علی بن الحسین(علیهالسلام) و یکایک بانوان حرم حسینی و اسرای بازماندة این کاروان نیز نقش شگرفی درخنثی کردن تلاشهای امویان وبازگوکردن وقایع علشورا داشتند. این بزرگواران از هر فرصتی برای شرح جزئیات ما وقع این قیام، از نامه نگاریها و دعوت کوفیان تا قتل سیدالشهداء(علیه السلام) و اصحابش و غارت اموال و صدمه خوردن کودکان و اهل حرم استفاده کردند به تبیین مبانی قیام سیّدالشهداء(علیه السلام)پرداختند.
یکی از راویان این واقعه –که شاهد حوادث اسفناک کربلا بود- حضرت زینب(سلام الله علیها) است. او خود عامل اصلی اقامة عزا در میان زنان مدینه بود. اما عمر کوتاه بانوو فشار و خفقان موجود از سوی حکومت بنی امیّه در این خصوص، مارااز دسترسی به اسرار نهفته در سینة آن بزرگوار محروم کرده؛ به طوری که دستیابی به اخبار عاشورا، منقول از حضرت زینب(سلام الله علیها) بسیار محدود است.
حدیث طولانی امّ ایمن یکی از احادیثی است که حضرت زینب(سلام الله علیها) در روز عاشورا برای علی بن الحسین(علیه السلام) بازگو کرد. این حدیث در کتاب کامل الزیارات ابن قولویه به طور کامل، نقل شده وطیّ آن برخی از مصائب خاندان وحی-که جبرئیل برای رسول خدا(صلی الله علیه و آله) باز گفته بود- بیان شده است.(7:ص566-571)
کسانی که بانو از آنها روایت کرده است.
شاید بتوان گفت به دلیل زمان کوتاه زندگی حضرت فاطمة زهرا(علیها السلام) . جوّ حاکم برشهر مدینه و اوضاع سیاسی زمان، خصوصاً پس از رحلت نبیّ مکرّم اسلام(صلی الله علیه وآله)، حضرت زینب(سلام الله علیها) از جمله راویان معدود واندکی است که احادیثی را از حضرت فاطمة زهرا(علیها السلام) نقل کرده است. از جمله احادیثی که او از مادرش زهرا(علیها السلام) نقل کرده، خطبة مشهور فدکیّه است که در این مجال، اشارة مختصری به سند آن می کنیم:
شیخ صدوق(اعلی الله مقامه) در «علل الشرایع» و همچنین «من لایحضره الفقیه» خطیة فدکیّة حضرا فاطمة زهرا(علیها السلام) رابا سه سند مختلف ذکر می کند که در هر سة آنها سرسلسلة روات، عقیلة بنی هاشم است. در اینجا به سلسلة راویان یکی از این سندها اشاره می شود:
حدّثنا محمّد بن موسی بم المتوکّل، قال حدّثنا علی بن الحسین السعدآبادیّ، عن أحمد بن ابی عبدالله البرقیّ، عن اسماعیل بن مهرانّ عن أحمدبن محمّد بن جابر، عن زینب بنت علیّ،قالت،قالت فاطنه فی خطبتها...(2:ج1،ص330؛3:ج3،ص:576)
درتأیید نقل شیخ در علل الشرایع، ابوالفرج اصفهانی در کتاب مقاتلش این گونه آورده است:« العقیلهُ هی التی روی ابن عباس، عنها کلام فاطمه فی فدک : عقیله همان است که ابن عباس کلام فاطمه رادر مورد فدک از او روایت کرده است.(8: ص91)
ابن ابی الحدید معتزلی نیز در شرح نهج البلاغه اش(نامة 45) در توضیح این عبارت امیر المؤمنین(علیه السلام( :«بَلی کانَت فی ایدینا فدک.» می نویسد:
قال أبوبکر، حدّثنی محمّد بن زکریّاء، قال حدّثنی جعفربن محمّد بن عماره الکندیّ، قال حدّثنی أبیّ عن الحسین بن صالح بن حیّ، قال حدّثنی رجلان من بنی هاشم، عن زینب بنت علیّ بن ابی طالب(علیه السلام)...(1:ج21،ص211)
درهر حال، به گواهی تاریخ و آنچه به دست مارسیده، حضرت زینب(سلام الله علیها) یکی از راویام اصلی خطبه غّرای حضرت زهرا(علیها السلام) در خصوص فدک است.
دیگر کسانی که آن حضرت از آنها روایت نقل کرده ئ در سلسله روات حدیث کم و بیش به آنها اشاره شده است عبارتنداز:
علیّ بن ابی طالب(علیه السلام)
حسن بن علی(علیه السلام)
حسین ابن علی (علیه السلام)
همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله) (6:ج8 ص461)
امّ ایمن(7»:ص567)
امّ هانی
اسماء بنت عمیس
آنان که از او روایت کرده اند.
از میان کسانی که از او روایت نقل کرده اند، می توان به روایات نقل شده از امام زین العابدین(علیه السلام) اشاره کرد.(7:ص567)در اینجا به اختصار، اشاره ای می کنیم به نام کسانی که به جز امام چهارم،از او نقل حدبث کرده اند وتاریخ نام ایشان را ذکر کرده است؛ کسانی همچون:
فاطمه،بنت امام حسین بن علیّ بن ابی طالب(علیه السلام)(10:ج21،ص345)
عبدالله بن عبّس بن عبدالمطّلب مشهور به ابن عباس(8:ص91)
زیدبن علی بن حسین
احمد بن محمدبن جابر(2:ج1،ص320-321)
عطاءبن سائب
محمد بن عمرو
عبّد عامری
جابربن عبدالله انصاری
عبدالله بن جعفرو...
برخی از احادیث مروی از علیا مخدره، حضرت زینب(سلام الله علیها)
همان طور که گفته شد، به دلیل عمر کوتاه بانو، خفقان حکومت بنی امی،ه، درگیری برادر بزرگوارش با آل امیّه و همراه بودن این بزرگوار در اکثر لحظات با برادر، احادیث نقل شده از وی در تاریخ آن چنان که درخور مقام علمی و روایی آن عزیز است، به چشم نمی خورد؛ اما از میان همان تعداد احادیث اندک نقل شده، دُرَرِ گرانبهایی به دست شیعه رسیده که از میان آنها می توان به احادیث زیر اشاره کرد:
1) حدیث نزول مائده بر مادرش زهرای اطهر(علیها السلام)
2) حدیث الجار ثمّ الدار
3) حدیث مشتمل بر کیفیّت دفن پدر بزرگوارش(7:ص567)
4) حدیث متضمّن بر کیفیّت دلادت برادرش امام حسین بن علی(علیه السلام)
5) حدیث امّ ایمن(7:ص566-571)
بر دوستی آل محمد(صلی الله علیه وآله) بمیرد، شهید است.»(10:ج21،ص345)
میلاد حضرت زینب علیهاالسلام
در این مقاله از ویژهنامه یا زینب کبری(س) مطالبی از زندگی این بانوی گرامی و برزگوار آمده که به این شرح است:
غنچه گل یاس
بوستان عصمت نبوی چشم به راه شکفتن غنچه دیگری است بر شاخه گل یاس؛ همان یاسی که بر دامانش کوثر عصمت جاری است و بر شاخسارش گلهای امامت هویدا. اگرچه پیامبر در مدینه حضور ندارند، امّا برای آمدن این میهمان لحظهشماری میکنند. چشمها در انتظارند و ملایک جای جای خانه به خدمت ایستادهاند. بوی عطری بهشتی در فضای خانه زهرا میپیچد و زینب دختر علی بن ابیطالب، علیه السّلام، بانویی از جنس نور و زاده فاطمه زهرا علیهاالسلام ، چشم به دنیا میگشاید و عالم را به حضورش نوری تازه میبخشد. میلاد این نور تابان، گل خوشبویِ خاندان عصمت بر شیعیان و شیفتگان آن بانوی بزرگ مبارک باد.
بشارت ولادت
جناب سلمان خبر ولادت نورسیده مولا علی بن ابیطالب علیهالسلام ، را به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، میرساند و در انتظار میماند تا شادی و شعف این بشارت را در چهره ایشان ببیند. امّا اشک مجال شادی به چشمان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نمیدهد و در پاسخ حیرت سلمان، پیامبر به مصیبتهایی اشاره میکند که آن کودک شیرین و نو رسیده باید در آینده تحمّل کند. میلاد مبارک و خجسته او آغاز راه صبوری بود و زینب علیهاالسلام ، اسوه صبر الهی و بانوی بردباری و رضا، آمده بود تا از همان کودکی دشواری را تحمّل کند و دلش را از صبر و تحمل لبریز سازد.
نامی از آسمان
در خانه نورانی و آسمانی مولا علی علیهالسلام شادیِ آمدنِ نورسیدهای برپاست. حضرت فاطمه علیهاالسلام ، نوزاد را در آغوش مولا نهاده، از او میخواهد اکنون که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم در مدینه حضور ندارند، ایشان نامی برای کودک برگزیند. امام علی علیهالسلام ، میفرمایند: «من بر رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، در نامگذاری او پیشی نمیگیرم». چند روزی از تولد نوزاد میگذرد تا آنکه پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، به مدینه بازگشته و چون همیشه، ابتدا به خانه دردانهاش فاطمه زهرا علیهاالسلام ، وارد شدند. اندکی بعد نوزاد در آغوش جدّش آرام خفته است و چشمان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بر آسمان است. فرشته مقرب خدا، جبرئیلِ امین، نازل میشود. سلام و تهنیت خدا را میرساند و میفرماید: «نام این مولود را زینب بنه که این نام را خدا در لوح محفوظ نوشته است».(وصیت فراموش شده)
چند روزی از تولد خجستهات میگذرد. اینک تو در آغوش گرم پر مهر پیامبر آرام خفتهای. جبرئیل امین نام زینب را برایت از سوی خدا تحفه آورده است. در آمدنت خدا نیز تهنیت میگوید. چقدر پیامبر تو را دوست میدارد و به تو مهر میورزد: تو را به سینه میچسباند؛ چشمانت را میبوسد؛ تو را میبوید و سفارش میکند به همه امّت که حرمت این دختر را پاس بدارند. علاقه پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم به تو وصفناشدنی است. تو زینب دردانه و عزیز دل رسول خدایی؛ هرچند جاهلان و کوردلان و کوته فکران امّت حرمت تو را پاس نداشتند و سفارش پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم را به فراموشی سپردند.
زینت پدر
خوش آمدی ای زینت پدر؛ ای مایه فخر عالم؛ ای تسلای دردهای مادر؛ خدا نام تو را زینب نهاد که تو زینت پدری. تو نگین زیبا و درخشان خلقتی؛ گل خوشبوی زیباترین بوستان آفرینشی؛ پدر خود زلال حیات در عالم است و تو زینت و مایه فخر او. در همه نیکیها از پدر میراث بردهای، در شجاعت و شهامت، در فصاحت و بلاغت، در ادب و کمال و در عبودیت و تسلیم خدا بودن. پدر به تو فخر میکند و تو شایسته این افتخاری.
راهنمای سعادت
امروز روز ولادت بانوی بزرگ اسلام زینب کبری علیهاالسلام ، نمونه کامل زن مسلمان و مسلمان راستین، الگوی خداپرستی و تسلیم امرِ ولایت بودن، اسوه حیا و تقوا، ایمان و اطمینان درونی و عصاره توکل و عشق به خداست. روز میلاد خجسته و نیک او فرصتی است تا جوانان و بانوان ما به راهی که او روشن کرد و شناساند قدم نهند. از دریای وجودش مروارید کمال برگیرند و در نسیم یادش سرمست کمال و سعادت شوند. باشد که این سرمستی بهانه دلهامان باشد برای قدم نهادن در وادی سعادت.
فردایی نه چندان دور
زینب کبری ـ که سلام و درود خدا بر او باد ـ امروز میآید؛ میآید در فردایی نه چندان دور، در روز رحلت جدش پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، مونس مادر باشد و چند روزی بعد شاهد پهلوی شکسته مادر و رنجوری او گردد. زینب چهار ساله آنروز صبر میکند و میماند تا در فردایی نه چندان دورتر پرستار فرق شکافته و محاسن بخون خضاب شده پدر باشد. امّا صبر میکند و میماند تا در غربت و تنهایی برادرش حسن یاوری استوار و غمخواری همدم گردد. او میماند تا در عاشورا با صبوری خویش صبر را خجل نماید و سرود جاودانه «ما رَأیْتُ الاّ جَمیلاً» را به تاریخ هدیه کند. آری او ماند تا پاسدار حریم آل اللّه باشد و تیماردار کاروانی زخم دیده و مصیبت کشیده، اما سربلند و سرافراز گردد.
بهانه قساوت
عافیتطلبی، نشستن در کنج آسایش، شیفته زندگی آرام و دلخواه بودن، دل باختن در برابر برق سکههای سرخ و زرد و تمایل به اندکی بیشتر از دنیا بهره بردن، چشم بستن به روی حقایق و گوش سپردن به خواهش نفس، همان انگیزهای بود که کوفیان را به جنگ با خاندان رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، کشانید، چنان که در پیِ آن همه سفارش پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، حرمت زینب علیهاالسلام دُردانه پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را بشکنند، گوشواره از گوش دختران رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم بکشند و در همان حال از آنچه بر اهل بیت میرود بگریند و در پاسخ حیرت زینب علیهاالسلام ، که فرمود: «اگر میدانی و میشناسی چرا چنین میکنی؟» ابلهانه پاسخ گوید: اگر من گوشواره را نَبَرم دیگری میبرد! راستی شیطان تا کجا در دل انسان حاکم میشود و هوای نفس تا چه حد سرکش و ظلمانی است!
مِهر مادری
مادری که از فرزند دل برکَنَد و او را به وادی شهادت بسپارد و در راه خدا فدا کند، در ایثارگری گوی سبقت ربوده و در فداکاری پرچم فتح برگرفته است. امروز ما میلاد مادری را جشن گرفتهایم که معلم فداکاری و آموزگار مکتب ایثار است. در تمام رنجها و مصایب زینب کبری علیهاالسلام ، آن قدر صبوری و بردباری جاری است که کمتر از دو فرزند شهید او یاد میشود داغ مصایبی که بر دل زینب علیهاالسلام نشست آن قدر سنگین و دشوار بود که داغ دو فرزندش را از یاد میبرد. سوز مظلومیت بیحد مولایش و امام زمانش حسین علیهالسلام ، درد جهالت اسلامیان و عافیتطلبیشان، رنج مهجوری حق و فزونی باطل، آتشی است که لحظه به لحظه در جانش شعلهور میشود و او که در وادی ایثار پیشتاز بود، در شهادت فرزند حتی به سوگ ننشست تا مبادا ذرهای شرم یا اندوه بر دل عزیز برادرش حسین علیهالسلام بنشیند. درود خدا بر او و بر اهل بیت عصمت.
نسیم مهر
روز عاشورا با همه دردها و رنجهایش گذشته است. کاروان با تنها امیدی که برایش مانده است به سوی کوفه به راه میافتد. امام سجاد علیهالسلام ـ تنها حجّت خدا بر زمین، همه امید زینب علیهالسلام به ماندن و بودن و همه بهانه خلقت در برجا ماندن و پایداری کردن ـ رنجور و داغدیده و بیمار است. آن قدر بیمار که دشمن سنگ دل از کشتن او دست کشیده و به خیال خود به بیماریاش وا نهادهاند. کاروان به راه میافتد و امام به سوی قتلگاه چشم میدوزد که این گونه ساکت و آرام است و از آن همه غوغایش دیگر خبری نیست. بدن عزیزترین بندگان خدا را میبیند که تکه تکه بر زمین افتاده است؛ اشک امان نمیدهد؛ سینه امام تنگ میشود؛ زینب علیهاالسلام هراسان خود را به امام میرساند؛ اینک او نه تنها از تن بیمار امام پرستاری میکند که دل زخمدیده امام را نیز مرهم مینهد. او با یادآوری حدیثی از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در رضایت خدا از اهل بیت و پاداش بی نهایت آنها و عذاب دشمنان آنها، روحی تازه در کالبد بی رمق امام جاری میکند. اینک زینب علیهاالسلام ، در پس آن همه رنج و مصیبت صبور و مقاوم به امام و اهل کاروان دلداری میدهد.
بندگی و تسلیم محض
بنده محض خدا بودن یعنی یکسره تسلیم امر او شدن، از غیر او دل بریدن و به او پناه جستن؛ و زینب کبری علیهاالسلام ، پیشتاز در وادی رضایت و تسلیم و علمدار عبودیت و بندگی محض خدا، تجلی روشن این معناست. آن جا که آن بانوی بزرگ در بند اسارت دشمن، پس از تحمل داغ گران شهادتِ برادران و فرزندان و یاران و پس از آن همه قساوت دشمن با اهل کاروان، پس از آنکه از سوز درون سر به چوبه محمل زده و به خون سر آتش دل را آرام کرده است، در دربار یزید چنین تسلیم محض خدا بودن را متجلی میکند. او میگوید: «سپاس و ستایش خدایی را که در ابتدا سعادت عطایمان کرد و در پایان رحمت و شهادت نصیبمان فرمود». آری درون کمال یافته زینب علیهاالسلام چیزی جز نیکی از سوی خدا نمیبیند و تواضع زینب او را به سوی سائیدن سرِ تسلیم و سپاس بر درگاه خدا میکشاند.
عرفان زینبی
دریای عرفان زینبی آن چنان ژرف و پرگهر است که میارزد همه عمر در آن غوص کنی. اینک همه از عشق بی حد زینب کبری علیهاالسلام به برادرش امام حسین علیهالسلام آگاهند. در ظهر عاشورا جز این برادر کسی دیگر برای او نمانده است. حسین علیهالسلام محور هستی زینب علیهاالسلام است و بی او جان در بدن زینب علیهاالسلام آرام نمیگیرد. امّا در مقام بندگی خدا، زینبِ آسمانی، این بنده پاک و خالص خدا، هیچ جز معبود، نمیبیند. پس آن گاه که برادر جان فدای معبود میکند، او در برابر معبود زانو میزند، و از خدا میخواهد که این قربانی را از اهل بیت بپذیرد.
طوفان عفاف
زینب کبری علیهاالسلام بزرگ میراثدار حیا و عفت فاطمی و شهامت و فصاحت علوی اسوه حضور پاک و روشن زن مسلمان در جامعه است. آن دم که دفاع از ولایت و زنده داشتن پیام خون برادرش حسین علیهالسلام مطرح است او آگاهانه و مقتدر طوفان به پا میکند. در مقابل جبّارترین حاکم زمان مردانه میایستد و چنان بر او فریاد میزند که مستی پیروزی از سر او برون میشود و خوار و بی مقدار زبان به ندامت میگشاید. این شیر بیشه شجاعت و این سدّ پولادین دفاع از ولایت و حمایت از اسلام همان زینب عفیف سراپا آزرم است که گاهِ زیارت مزار جدّش در مدینه در پس حجاب حضور دو برادر و در پناه آنان به کوچه قدم مینهد. همان فریادگر عفاف و تقوا که از ساربان کاروان اسرا میخواهد که سرهای شهدا را از میان کاروان بیرون برد تا مردم کمتر به آنان چشم بدوزند. این همان زینب است که در دفاع از اسلام مردانه میخروشد و شجاعانه قد علم میکند. درود خدا بر او و بر اهل بیت عصمت باد.
آتش ندامت
اینک دُردانه علی مرتضی علیهالسلام ، پاره قلب فاطمه زهرا علیهاالسلام ، بانوی قهرمان کربلا، داغدار و مجروح و دل شکسته، امّا لبریز از شهد ولایت و سرشار از عشق به اسلام، در مجلس یزید، در مقابل این حاکم جبّار ایستاده است و آتش ندامت بر دامن او میافکند: «هان ای یزید! به خدا قسم که پوست خود را شکافتی و گوشت خود را بریدی. به زودی بر رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم وارد شوی در حالی که گناهِ ریختن خون اولاد او برگردن توست و تاوان هَتک حرمت او بر دوش تو»
پردهدار لوح عفاف
این بانوی بزرگ عالم، پردهدار لوح عفاف و یکهتاز وادی ایمان و توکل، زینب کبری علیهاالسلام است که اینک در برابر فرومایهترین حاکمان زمان ایستاده است در حالیکه در بند اسارت و سوخته دل از هجران برادر است.
تن رنجور و دل سوخته او هرگز راه بر فریاد عاشورایی او نخواهد بست؛ فریادی که تا امروز در گوش زمان تکرار میشود: «ای یزید! اگر امروز ما را غنیمت خود دانستی به زودی این غنیمت تو را به سوی غرامتی سخت خواهد کشاند. آن روز که جز آنکه پیش فرستادی چیزی نخواهی یافت. خداوند بر بندگانش ستم نمیکند و ما شکایت خود را به سوی او میبریم. اینک تو هرچه در توان داری در دشمنیِ با ما بکوش و هرچه مکر در توشه داری به کار بر که به خدا سوگند نخواهی توانست که نام ما را محو کنی و حقانیت ما را به پنهان داری و این ننگ را از دامن خود پاک کنی. اندیشهات دروغ و حکومتت کوتاه است و جمعیتت پراکنده است، آن روز که منادی ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد.
ویژه نامه اینترنتی «یا زینب کبری» به مناسبت ولادت حضرت زینب کبری(س) در پایگاه اطلاعرسانی راسخون منتشر شده است و علاقهمندان به مشاهده و استفاده از این ویژهنامه میتوانند به نشانی اینترنتی www.rasekhoon.net مراجعه کنند./907/پ202/ی