رفتارشناسی اهالی مسجد؛ مسجد ما تعطیل نیست!
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا ، در سالهای مبارزات مردم ایران علیه رژیم ستمشاهی، شهید مفتح که امامت جماعت مسجد جاوید تهران را بر عهده داشت در این مسجد یک هسته مقاومت تشکیل داد و مبارزان سرشناسی از قبیل آیتاللَّه مطهری، دکتر باهنر، آیت الله خامنه ای و ... را برای سخنرانی به مسجد جاوید دعوت می کرد. فعالیتهای وسیع ضد رژیم در این مسجد باعث شد تا سرانجام در سوم آذر 53، پس از سخنرانی آیتاللَّه خامنه ای، مسجد جاوید با هجوم مزدوران ساواک تعطیل گردد و امام جماعت آن، آیتاللَّه مفتح، دستگیر و زندانی شود.
سالروز تعطیلی مسجد جاوید بهانهای شد تا طی گزارشی به بررسی ظرفیتهای مسجد در تحقق اهداف انقلاب و مشخصه های نیروهای مسجدی در حرکت های اجتماعی بپردازیم.
وقتی سخن از مسجد می شود، محیطی با شاخصه های مکانی و زمانی و محتوایی متفاوت در نسبت با دیگر فضاها در ذهن نقش می بندد؛ یعنی قرار است کاری انجام شود اما متفاوت. وقتی مختصات عوض می شود انتظارات، ثمرات، اهداف، کارکردها و وظایف دستخوش تغییرات می گردد و پر واضح است که تضادها، مبارزات و سختی رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد. بایستی مسجد را در سه فصل زمینه ها و ریشه ها، ساقه و عمل ها (فعالیت ها) و میوه و ثمرات بررسی نمود تا نکند انسان در این رویارویی بخشکد و بی رشد بماند.
وقتی با این خصوصیات مبنایی حرکتی شکل گرفت، آفت ها، تضادها و سختی ها و بحران ها از هر سو به تو هجوم می آورند که از پا در بیاورندت، اما رشد آنجا اتفاق می افتد که تو با بحران ها و سختی ها روبرو شوی و صبر کنی که هر چه که بحران ها بزرگ تر و صبر بیشتر باشد رشد عمیق تر، با ثبات تر و با صلابت تر می شود و این امر را در استقامت و استحکام درختان صحرایی و کویری بیشتر می بینیم.
زمینه ها و ریشه ها
زمینه ها شناختی است که حاصل می گردد و ریشه ها، باورها و عقیده هایی است که در این بستر و زمینه رشد می کند و می بالد. مسجد نیز با تاییدها، ردها، اصلاحیات، رشدها به این زمینه ها و عقیده ها رنگ حرکت و عمل می پوشاند.
اولین و مهم ترین زمینه و شناختی که در مسجد شکل می گیرد و به عبارتی با روح مسجد نیز عجین است، کار برای خداست و مهم ترین ریشه ای که در این زمین رشد می کند و می بالد اخلاص است. اینجاست که امام(ره) می فرماید که اگر کار برای خدا انجام شود از اینکه تنها بشوید و یا دیگران تعریف و همراهی نکنند هراس نداشته باشید و شما فقط به این فکر کنید که برای خدا کار می کنید یا خیر؟! در این زمین بارور است که انسان ها یکی یکی و دو تا دو تا قیام می کنند و حرکت شکل می گیرد و اخلاص (محدود کردن فقط برای خدا) عقیده ایست که فقط در این زمینه رشد می کند و حرکت های فردی جای خود را به تحول های اجتماعی می دهد و انقلاب بیرونی از دل انقلاب درونی می بالد و رشد می کند. (پل ارتباطی).
مسجد نیز در جای خود با چهار فعالیت ممتاز سعی در تحقق این زمینه و اعتقاد میکند:
بستر سازی تفکر: مسجد چنان بستر را فراهم می کند تا فکرها بارور شود و به ثمر برسد. هر حرکتی از دل تفکر گل می کند که این نکته را ما در این حدیث از حضرت امیر(ع) می بینیم که مواظب افکارت باش که گفتار و رفتارت می شود ... .
آموزش، مباحثات علمی و تفکر مبنا: مسجد فضا را برای تضارب فکرها فراهم می کند تا در این رویارویی غلط ها اصلاح شود و درست ها بارور و آنچه ضعیف است اصلاح گردد و این از دل گفتگوی مسلمانان و مومنان در مسجد شکل می گیرد و این را از رفتار های حضرت رسول(ص) آنجا که بین حلقه ها مسجد حلقه تفکر و مباحثه علمی را می گزیند مشاهده میکنیم.
مطالعه و پژوهش: در این تفکر است که سوالات، مسائل، مشکلات شکل می گیرد و مسلمان ها با دغدغه ها شان سعی به پاسخگویی دارند و اینجاست که مطالعه و پژوهش شکل می گیرد و حرکت به سمت اجتماع برای شناخت بیشتر و بررسی راه حل ها و شناخت اتفاقات صورت می پذیرد.
عبودیت و عبادت: هر حرکتی برای بارور شدنش نیاز به نیت، انگیزه و اراده دارد. عبودیت همان روح حاکم برای رسیدن به تقرب خداست و عبادت دستور عمل و اجراست و این تنها در مسجد به بهترین شکل اجتماعی اش شکل می گیرد. به قول حاج اسماعیل دولابی دل انسان ها همچون کاسه ای است که آب قلیل است و در برخورد با آفت ها کثیف می شود و حتی نجس. تنها آن زمان است که کاسه دل مسلمین و مومنین به هم متصل گردد و وصل به منبع حیات حضرت امیر(ع) گردد آب جاری می شود تا پالاینده هر ناپاکی شود. این امر در مسجد تحقق می یابد.
با این چهار فعالیت ممتاز مسلمانان برای حضور در اجتماع آماده می شوند تا بتوانند یک گام به سمت ثمر پیش بروند و عمل و فعالیتی با ده خصوصیت بدیع ارائه دهند که در این اعتقادات ریشه دارد:
عمل جان دار: آنان که در مسجد آموخته اند این نکته در نظر گرفته اند که عمل و کار روح دارد و روحش نیت اش هست. عملی جان دارد که روح و نیت داشته باشد و آنکه نیت دارد هدف دارد. انسان به مسیر نیت اش حرکت می کند و کسی که نیت تهران دارد به مشهد نخواهد رسید. درون مایه عمل نیت است و از جهت اخلاص با عقاید و زمینه ها ارتباط دارد.
کار بزرگ: تفکر مسجد محور می آموزد که بایستی به کار بزرگ تن داد و خود را به کم تر از بهشت نفروخت و کار بزرگ از برای خدا بودنش بزرگ نه از جهت مقدارش که گاه استکان شستنی از جهاد در میدان نبرد بیشتر مفید می شود و شیخ رجبعلی خیاط می سازد. این عمل جامعه را آگاه می کند.
استقامت: صبر، تلاش و توکل عامل شکل گیری استقامت هستند و با این تعریف استقامت قبل از اینکه ماندن و ایستادن باشد حرکت پویا و منسجم و سنجیده به سمت هدف است.
فعالیت جهادی: فعالیت بی وقفه در جهت حق طلبی است و این در بیدارخوابی و تلاش فرد تحقق پیدا میکند.
بازنگری مجدد: عمل ما محصول ماست و مانند گلی است که ما می کاریم. این عمل تا مادامی که ما هستیم نیاز به مراقبت دارد و چه بسا طلحه و زبیر ها که به سبب نگه نداشتن و مراقبت نکردن گل زندگی شان را از دست دادند. مراقبه خود ناظر به عمل است.
تشکیلاتی بودن: مسجد به فعالیت ها سمت و سوی نظم، انضباط، انسجام، شاکله بندی، هدفمندی و برنامه ریزی می داد تا هر کس در هر زمان و در هر مکان وظیفه و تکلیف خود را بداند.
تکلیف گرایی: هر عمل بردی دارد. برد عمل محصول انگیزه انجام عمل است. تنها عمل آزاد است که تکلیف مدار می باشد. عملی که به انگیزه حب و بغض صورت پذیرد تا عامل انگیزه اش باشد عمل وجود دارد و با از بین رفتن عامل انگیزه عمل نیز فراموش می شود.
ولایت مداری: هر فرد مسجدی فهمیده بود که ولایت امام جماعت در راستای ولایت امام جمعه و آن را در سمت ولایت فقیه و به تبع ولایت معصوم می دانست و خود را در این منظومه پویا می یافت و با تمام توان تلاش می نمود. ولایت مداری اطاعت بی چون و چرا نیست که انتخاب آگاهانه و اطاعت سنجیده است.
اثر اجتماعی: عمل باید باعث ایجاد، رشد و استحکام روابط اجتماعی شود و از این حیث که مردم ثمر مسجد را در روابط اجتماعی ببینند. از خصوصیت مساجد در بدو انقلاب اسلامی توجه اهل مسجد به زندگی و روابط همسایگان و سعی بر رفع مشکل آنان بوده است.
ثمر سیاسی: ثمر سیاسی مشخص کردن خط مشی هاست و نشان نمودن خطوط قرمز حق طلبی. به تعبیر آیت الله مدرس سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما.
آری مساجدی چون مسجد قبا، لرزاده، جاوید و الجواد در تهران و مساجد دیگری در شهرهای ایران به لطف حضور منسجم و بیدار روحانیت توانسته بودند که با این زمینه ها و ریشه و عمل ها شکل بگیرند و پایگاهی شوند برای رجوع. این مساجد حلقه واسط رهبری انقلاب و بدنه انقلابی و مردمی بوده است.
اما بعد از انقلاب به واسطه فاصله گرفتن از هر کدام از مولفه هایی که مطرح گردید مسجد از رسالت و کارکرد خود فاصله گرفت و به بی ثمری رسید که در این زمینه می توان به مواردی اشاره داشت:
عدم انتظار دولت از سیاست ها و خط مشی های مساجد: در زمان انقلاب با در خطر دیدن حاکمیت باطل و در این دوره و زمان با تهدید منافع مادی و انتظارات سیاسی باعث بسته شدن و کم رنگ شدن مساجد شده است.
تفکر سنتی و غیر پویا: نگاهی عبادتگاهی به مساجد و نگاه بنای تاریخی سبب شده که مساجدی همچون مسجد وکیل شیراز بنایی تاریخ شده و بسیاری از مساجد بیش از آنکه پایگاه اجتماعی و سیاسی باشند تا حد عبادتگاه صرف نزول منزلت داشته باشند.
جدایی علم و دین: تقلیل نگاه به مسجد سبب شده که مسجد مرکز آگاهی بخشی خود را از دست بدهد و علم از آبشخور خود که همانا دین و محل آن مسجد است فاصله بگیرد.
ظاهر بینی و رفاه طلبی: پرداختن به جنبه های ظاهری مساجد به دور از جنبه های محتوایی و کارکردی مسجد ثمرش رفاه طلبی و خلاصه شدن مسجد در حرکاتی نمادین گردیده است و کسی از نهاد مسجد انتظار رشد و حرکتی جدی ندارد.
پیش از انقلاب، رژیم پهلوی با شکستن حرمت مساجد، استفاده خاص و کانالیزه از مسجد، کنترل مسجد (امام جماعت، مردم و برنامه های انجام شده) و بستن مساجد، سعی در کم رنگ کردن حرکات مساجد داشت./1311/د102/ب6
منبع: هفتهنامه زاهدان امروز