«مسافر غریب» روایتی از زندگی طلبه شهید
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، در هر نهضت و انقلاب الهى و مردمى، علماء اسلام اولین کسانى بودهاند که بر تارک جبینشان خون و شهادت نقش بسته است و روحانیت راستین اسلام و تشیع جز این انتظارى نمىرود که در دعوت به حق و راه خونین مبارزه مردم، خود اولین قربانىها را بدهد.
کتاب مسافر غریب (یادمان طلبه شهید محمد محمدی) نوشته علیرضا عالمی است که انتشارات عصر جوان آن را به چاپ رسانده است؛ این کتاب متشکل از یک مقدمه و شش گفتار است که شامل: «گفتار اول: خاطرات»، « گفتاردوم: ولایت فقیه »، « گفتارسوم: جهاد»، « گفتار چهارم: والدین»، « گفتار پنجم:نیایش»، « گفتارششم: خودسازی» و« ضمائم » است.
در گفتار اول این کتاب میخوانیم: شهید محمدی با تأسى به این آیات و روایات انس و علاقه زیادى به قرائت قرآن و عبادت قرآنى داشت و بر روى آیات منتخب از نظر شرح و تفسیر تحقیق مىنمود و در جهت گسترش فرهنگ توجه به قرآن، گاهى جهت هدیه به دیگران قرآن را انتخاب مىنمود.
یکى از همرزماش مىگوید شهید محمدی بعد از برگزارى تهجد شبانه و راز و نیاز با خالق خود در نیمههاى شب، براى بیدار نمودن افرادى که هنور به دلایل مختلفى در بستر خواب آرمیده بودند، نزدیک اذان صبح با صداى گرم و دلنشین خود شروع به تلاوت قرآن و مناجات مىنمود، و فضاى چادر را در سحرگاهان حالتى معنوى به آن مىبخشید.
شهید محمد محمدی در اوقات بیکارى در جبهه از خواندن کتابهاى گوناگون غفلت نمىورزید و در پشت جبهه نیز همانطور که عرض کردم با عشق و علاقه خاصى به یادگیرى علوم حوزوى مىپرداخت حتى قبل از اینکه به طور رسمى دروس حوزوى خود را شروع نماید در کنار دیگر برادران از جمله شهید بزرگوار شیخ محمد خونجگرى جامعالمقدمات را فرا مىگرفت.
در گفتار دوم میخوانیم: «شهید محمدی و ولایت فقیه» با توجه به اهمیت و ضرورت ولى فقیه در جامعه اسلامى طلبه شهید محمدى، بخش مهمى از گفتار و نوشتارهاى خود را بر محور ولایت فقیه متمرکز نموده است. و عینیت و تبلور ولى فقیه را در وجود امام خمینى(ره) مىدانند. و از او به عنوان منجى نسل و قائد اعظم و نعمت بزرگ یاد مىکنند.
در گفتار چهارم مطالعه میکنیم از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: «مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَاعِظٌ مِنْ قَلْبِهِ وَ زَاجِرٌ مِنْ نَفْسِهِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ قَرِینٌ مُرْشِدٌ اسْتَمْکَنَ عَدُوَّهُ مِنْ عُنُقِه؛ هر کس که در قلب و اندرون خود واعظى، و در نفس خویش بازدارندهاى نداشته باشد و او را همنشینى نباشد که به راه راست ارشادش کند، در حقیقت، دشمن خود، شیطان را بر خود فرمانروایى داده است».
یکى از راههاى رسیدن به سعادت دنیا و آخرت آن است که انسان خودسازى نماید و دائم مراقب اعمال و رفتار خود باشد. و دستورالعملى را آیینه روى خود سازد تا همیشه با نگاهى به آن، از درون متنبه شود. محاسبه و مراقبه از صفاتى است، که رعایت آن موجب خودسازى اعمال و کردار انسان مىشود.
برخى از بزرگان گفتهاند که: براى خودسازى، هر فردى مجموعهاى از اعمال خوب را که باید بدان عمل کند و اعمالى که باید از آنها پرهیز کند بر روى کاغذى بنویسد، صبحگاهان به آن نگاه کند و در طول روز بر رعایت انجام آنها اهتمام ورزد و در شامگاهان نیز در آن بنگرد و از خود حسابرسى کند.
طلبه شهید محمدى که تمام سعى و تلاش خود را در جهت خودسازى به کار مىبست. او نیز با استعانت از کلمات گهربار اهلبیت عصمت و طهارت(ع) مواردى را تحت عنوان «چند تذکر براى خودسازى» گردآورى نموده و آن را نصبالعین خود قرار داده تا با مرور و عمل به آنها، بتواند سیر و سلوک الىالله داشته باشد./978/ن602/ف