۲۵ تير ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۲
کد خبر: ۲۱۳۴۰۵
به مناسبت شب بیست و سوم؛

نگاهی به محتوای سوره عنکبوت و روم

خبرگزاری رسا ـ امام صادق علیه‌السلام: هر کس سوره عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم ماه رمضان تلاوت کند، به خدا سوگند اهل بهشت است و من هیچ کس را از این مساله استثناء نمى‏کنم و نمى‏ترسم که خداوند در این سوگند من گناهی برای من بنویسد و مسلما این دو سوره در پیشگاه خداوند، بسیار ارج دارد.
نگاهی به محتوای سوره عنکبوت و روم
سوره‌های مبارکه عنکبوت و روم از سوره‌هایی هستند که سفارش شده در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان خوانده شوند و تلاوت آن‌ها از فضیلت زیادی برخوردار است؛ از این‌رو در این یادداشت به محتوای این دو سوره اشاره می‌شود تا شاید قدری مشخص شود که چرا به آن سفارش شده است.
حدیث شریفی که توصیه به قرائت آن می‌کند به این صورت است: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْعَنْکَبُوتِ وَ الرُّومِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَیْلَةَ ثَلَاثَةٍ وَ عِشْرِینَ فَهُوَ وَ اللَّهِ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ لَا أَسْتَثْنِی‏ فِیهِ‏ أَبَداً وَ لَا أَخَافُ أَنْ یَکْتُبَ اللَّهُ عَلَیَّ فِی یَمِینِی إِثْماً وَ إِنَّ لِهَاتَیْنِ السُّورَتَیْنِ مِنَ اللَّهِ مَکَاناً؛ هر کس سوره عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم ماه رمضان تلاوت کند، به خدا سوگند اهل بهشت است و من هیچ کس را از این مساله استثناء نمى‏کنم و نمى‏ترسم که خداوند در این سوگند من گناهى بر من بنویسد! و مسلما این دو سوره در پیشگاه خدا، بسیار ارج دارد. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال/ ص109
 
این حدیث شریف گویای این است که این دو سوره باید از ویژگی خاصی برخوردار باشند که تلاوت آن‌ها در شب بیست و سوم چنین فضیلتی را به همراه دارد.    
 
سوره عنکبوت
این سوره در "مکه" نازل شده و داراى 69 آیه است.
مشهور در میان جمعى از محققین این است که تمام این سوره در مکه نازل شده و به این ترتیب محتواى آن هماهنگ با محتواى سوره‏هاى مکى، سخن از مبدء و معاد است، سخن از قیام انبیاى بزرگ پیشین و مبارزه آنها با مشرکان و بت‏پرستان جبار و ستمگر و پیروزى آنها و نابودى این گروه ظالم است.
سخن از دعوت به سوى حق و آزمایش‌هاى الهى و بهانه‏جوئی‌هاى کفار در زمینه‏هاى مختلف است. نامگذارى این سوره به "سوره عنکبوت" از آیه 41 آن گرفته شده که بت‏پرستان را که تکیه بر غیر خدا مى‏کنند، تشبیه به عنکبوت مى‏کند که تکیه‏گاهش، تارهاى سست و بى‏بنیاد است.
به طور کلى مى‏توان گفت بحث‌هاى این سوره در چهار بخش خلاصه مى‏شود:
1- بخش آغاز این سوره که پیرامون مساله "امتحان" و "وضع منافقان" است و این دو پیوند ناگسستنى با هم دارند؛ چرا که شناخت منافقان جز در طوفان‌هاى امتحانات و آزمون‌ها ممکن نیست.
2- بخش دیگرى که در حقیقت براى دلدارى پیامبر صلی الله علیه و آله و مؤمنانِ اندکِ نخستین، از طریق بیان گوشه‏هایى از سرنوشت پیامبران بزرگى همچون نوح و ابراهیم و لوط و شعیب است که در برابر گردنکشانى همچون نمرود و ثروتمندان خودخواه قرار داشتند؛ ابزار این مبارزه، کیفیت این مبارزه و پایان آن، مشخص شده است تا هم دلدارى براى مؤمنان باشد و هم هشدارى براى بت‏پرستان سنگدل و ستمگر که در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله بودند.
3- بخش دیگرى از این سوره که مخصوصاً در اواخر سوره قرار گرفته، از توحید، نشانه‏هاى خدا در عالم آفرینش و مبارزه با شرک سخن مى‏گوید و جدان و فطرت انسان‌ها را در اینجا به داورى مى‏طلبد.
4- قسمت دیگرى از این سوره، مباحث متنوعى پیرامون ضعف و ناتوانى معبودهاى ساختگى و عابدان "عنکبوت صفت" آنها است و همچنین عظمت قرآن و دلائل حقانیت پیامبر اسلام و لجاجت مخالفان و نیز یک سلسله مسائل تربیتى همچون نماز، نیکى به پدر و مادر، اعمال صالح و طرز بحث و برخورد منطقى با مخالفان دور مى‏زند. تفسیر نمونه/ج‏16/ ص 198
غرض سوره به طورى که از اول و آخرش و سیاق جارى در سراسرش استفاده مى‏شود، این است که غرض خداى تعالى از ایمان مردم تنها این نیست که به زبان بگویند ایمان آوردیم، بلکه غرض، حقیقت ایمان است که تندباد فتنه‏ها آن را تکان نمى‏دهد و دگرگونى حوادث، دگرگونش نمى‏سازد؛ بلکه هر چه فتنه‏ها بیشتر فشار بیاورد، پا بر جا و ریشه‏دارتر مى‏گردد.
پس غرض سوره اعلام این معنا است که مردم خیال نکنند به صرف اینکه بگویند ایمان آوردیم، دست از سرشان برمى‏دارند و در بوته آزمایش قرار نمى‏گیرند؛ نه، بلکه حتما امتحان مى‏شوند تا آنچه در دل مخفی دارند ظاهر شود و معلوم شود، ایمان است یا کفر. "فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبِینَ؛ پس خدا حتما باید معلوم کند آن کسانى را که در دعوى ایمان راست مى‏گویند و آنهایى که در این دعوى دروغگویند".  
 پس فتنه و محنت یکى از سنت‏هاى الهى است که به هیچ وجه و در باره هیچ کس از آن گذشت نمى‏شود. همان طور که در امت‏هاى گذشته از قبیل قوم نوح، عاد، ثمود، قوم ابراهیم، لوط، شعیب و موسى جریان یافت و جمعى استقامت ورزیده و جمعى دیگر هلاک شدند و در امت‏هاى حاضر و آینده نیز جریان خواهد داشت و خدا به کسى ظلم نکرده و نمى‏کند؛ این خود امت‏ها و اشخاصند که به خود ظلم مى‏کنند.
پس کسى که مى‏گوید من به خدا ایمان آوردم، باید در برابر ایمانش صبر کند و خداى یگانه را بپرستد و چون قیام به وظایف دینى برایش دشوار و یا غیر ممکن شد، باید به دیارى دیگر مهاجرت کند؛ دیارى و سرزمینى که در آنجا بتواند به وظیفه‏هاى خود عمل کند، چون، زمین خدا وسیع است.
هرگز نباید به خاطر ترس از گرسنگى و سایر امور زندگى از مهاجرت چشم بپوشد؛ براى اینکه رزق بندگان به عهده خدا است. "وَ کَأَیِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُها وَ إِیَّاکُمْ؛ و چه بسیار جنبده که خودش متحمل رزقش نیست بلکه خدا است که رزق آنها و رزق شما را مى‏دهد." ترجمه‌المیزان/ ج‏16/ص146
 
سوره روم                       
این سوره در "مکه" نازل شده و داراى 60 آیه است.
از آنجا که این سوره مطابق مشهور، تماماً در مکه نازل شده است، محتوا و روح سوره‏هاى مکى در آن منعکس است؛ یعنى بیش از همه چیز بحث از مساله "مبدا" و "معاد" مى‏کند؛ چرا که دوران مکه، دوران آموزشى اعتقادات اصیل اسلامى، توحید و مبارزه با شرک و توجه به معاد و دادگاه رستاخیز بود و در لابلاى این مباحث، مطالب دیگرى در ارتباط با آنها نیز مطرح شده است.
در حقیقت مطالب این سوره را در هفت بخش مى‏توان خلاصه کرد:
1- پیشگویى از پیروزى رومیان بر ایرانیان در جنگى که در آینده درگیر مى‏شد، به مناسبت گفتگویى که میان مسلمانان و مشرکان در این زمینه روى داده بود که مشروح آن به خواست خدا خواهد آمد.
2- گوشه‏اى از طرز فکر و چگونگى حالات افراد بى‏ایمان و سپس تهدیدهایى نسبت به آنها در مورد عذاب و کیفر الهى در رستاخیز.
3- بخش مهمى از آیات عظمت خداوند در آسمان و زمین و در وجود انسان‌ها از قبیل خروج حیات از مرگ و مرگ از حیات، خلقت انسان از خاک، نظام زوجیت و آفرینش همسران براى انسان‌ها و رابطه مودت در میان آنها، آفرینش آسمان و زمین، اختلاف زبان‌ها، نعمت خواب در شب و جنبش در روز، ظهور رعد و برق و باران، حیات زمین بعد از مرگ و تدبیر امر آسمان و زمین به امر خدا.
4- سخن از توحید فطرى بعد از بیان دلائل آفاقى و انفسى براى شناخت خدا.
5- بازگشت به شرح و تبیین حالات افراد بى‌ایمان و گنهکار و ظهور فساد در زمین، بر اثر گناهان آنها.
6- اشاره‏اى به مساله مالکیت و حق ذى القربى و نکوهش از رباخوارى.
7- بازگشت مجددى به دلائل توحید و نشانه‏هاى حق و مسائل مربوط به معاد.
روى هم رفته در این سوره همچون سوره‏هاى دیگر قرآن مسائل استدلالى و عاطفى و خطابى چنان بهم آمیخته شده است که معجون کاملى براى هدایت و تربیت نفوس فراهم ساخته است. تفسیر نمونه/ج‏16/ص355
غرض سوره وعده دادن قطعى خدا به یارى دین است و اگر قبل از بیان این غرض، مساله وعده‌ غلبه روم را در چند سال بعد ذکر کرد، براى این است که مؤمنین وقتى دیدند که وعده غلبه روم عملى شد، یقین کنند که وعده دیگر خدا نیز عملى خواهد شد و نیز یقین کنند که وعده آمدن قیامت هم، مانند سایر وعده‏هایش عملى مى‏شود. آرى، عقل هر عاقلى حکم مى‏کند که وقتى خداى تعالى دو تا از وعده‏هایش را عملى کرد، سایر وعده‏هایش نیز عملى مى‏شود و باید از خطرهایى که وعده آن را مى‏دهد بر حذر بود. ترجمه المیزان/ج‏16/ص233
بدون شک محتواى پربار این دو سوره و درس‌هاى مهم توحیدى آن و برنامه‏هاى سازنده عملى که در این دو سوره ارائه شده، کافى است که هر انسانى را که اهل اندیشه و الهام و عمل باشد به بهشت جاویدان سوق دهد؛ بلکه شاید تنها اگر از نخستین آیه سوره عنکبوت الهام بگیریم، مشمول سوگند امام صادق علیه‌السلام شویم؛ همان آیه‏اى که مساله امتحان عمومى انسان‌ها را مطرح مى‏کند و مى‏گوید: همه بدون استثناء در بوته آزمایش‌ها قرار مى‏گیرند تا سیه‏روى شوند آنها که غش دارند.
چگونه ممکن است انسان این آزمون عظیم را کاملاً باور داشته باشد و خود را براى آن آماده نسازد و اهل تقوا و پرهیزگارى نگردد. تفسیر نمونه/ج16/ص200
 
آیه عبرت انگیز
در سوره روم آیه‌ای هست که عاقبت خطرناک گناه را بازگو می‌کند و باید به طرز جدی از آن عبرت گرفت و از عاقبت شوم گناه کردن ترسید. آیه این است: «ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذینَ أَساؤُا السُّواى‏ أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُن؛ سپس سرانجام کسانى که اعمال بد مرتکب شدند، به جایى رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به مسخره گرفتند.»
در مجلس یزید زمانی که این ملعون به سر مقدس امام حسین علیه‌السلام جسارت می‌کرد، حضرت زینب سلام الله علیها این آیه را خطاب به این ملعون قرائت کرد که اعمال زشتش کارش را به این‌جا رسانده که این جنایات را نسبت به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله مرتکب شود و به حجت خدا بی‌احترامی می‌کند.
نتیجه گناه -نعوذ بالله- به تکذیب آیات الهی و تمسخر آن منجر می‌شود. چه افرادی بودند که زمانی اهل عبادت بودند و بعدها بواسطه اعمال ناشایست، کارشان به جایی رسید که به عبادات خودشان می‌خندیدند!
و الحمدلله رب العالمین
/999/702/ر
ارسال نظرات