۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۸:۳۲
کد خبر: ۲۰۶۰۵۴
سنت های فراموش شده(4)؛

یتیم نوازی و تعامل اجتماعی با ایتام

خبرگزاری رسا ـ یتیم یک انسان است و باید تمام جهات معنوی و ویژگی‌های فردی او احیا شده، از نوازش‌ها و محبت‌ها، تشویق‌ها و تربیت‌هایی که یک کودک در دامن پدر و مادر از آن بهره‌مند است، برخوردار باشد و علاوه بر مراقبت‌های جسمی و تغذیه بدنی، به ارضای تمایلات روحی و تغذیه روانی او نیز توجه شود.
يتيم

به گزارش خبرگزاری رسا، در هرجامعه ای به سبب حوادث مختلف مانند جنگ، تصادفات و مرگ، وجود کودکان یتیم که سرپرست خود را از دست داده اند اجتناب ناپذیر است.

 

این کودکان باید برای همراهی و ورود به اجتماع تربیت شوند تا در آینده عضو مفیدی برای جامعه باشند. در غرب برای نگه داری و تربیت این کودکان، مقررات ویژه ای وضع شده و مؤسسات مخصوصی از آنها نگه داری می کنند. اما در اسلام دولت موظف است که هزینه های آنها را پرداخت کند و دستورات مختلفی دارد که پیروان این دین الهی را برای انجام آنها راهنمایی کرده است.

 

متأسفانه سنت یتیم نوازی و احترام و اکرام آنها، امروزه در جامعه روبه پیشرفت و مدرنیته اسلامی، در حال فراموشی است و دیگر کسی نه توجه، بلکه اطلاعی از این دستورات و راهنمایی ها ندارد.

 

 

یتیم چیست و به چه کسی یتیم می گویند؟

 

واژه یتیم در نظام ‌های حقوقی مختلف معنای متفاوتی دارد. چنان که مرحوم علامه طباطبایی(ره) می گوید: یتیم به کسی گفته می شود که پدرش را از دست داده و این واژه برای شخصی که مادرش مرده، به کار نمی رود. برخی معتقدند که در میان افراد انسان، یتیم کسی است که پدرش مرده و در حیوانات به کسی که مادرش را از دست داده اطلاق می گردد.(1)

 

محمد طاهر بن عاشور در معنای یتیم می نویسد: از نظر عرب ها، کودکی که تنها مانده و پدرش را که حامی و دفاع کننده و نفقه دهنده او بوده، از دست داده، یتیم است و این مطلب درباره مادر صدق نمی کند؛ زیرا با از دست دادن او بی سرپرست نمی ماند».(2)

 

معنای «یتیم» در لغت، اعم از معنای آن در شرع است؛ زیرا، در معنای لغوی، «یتیم» به کسی گفته می‌شود که پدرش را از دست داده باشد؛ خواه قبل از بلوغ باشد یا بعد از بلوغ؛ حتی اگر فرد هفتاد ساله‌ ای پدرش را از دست بدهد، از لحاظ لغوی به او «یتیم» گفته می‌شود. در لغت، از کسی که هم پدر و هم مادرش را از دست داده باشد به «لطیم» تعبیر می‌شود.(3) اما از لحاظ شرع، «یتیم» کسی است که پدر خود را از دست داده و هنوز به سن بلوغ نرسیده باشد و هنگامی که به سن بلوغ رسید، دیگر عنوان «یتیم» را ندارد.(4)

 

یتیم یک انسان است و باید تمام جهات معنوی و ویژگی های فردی او احیا شود. یتیم باید از نوازش ها و محبت ها، تشویق ها و تربیت هایی که یک کودک در دامن پدر و مادر از آن بهره مند است، برخوردار باشد. یتیم یک انسان است و علاوه بر مراقبت های جسمی و تغذیه بدنی به ارضای تمایلات روحی و تغذیه روانی نیز احتیاج دارد.

 

اسلام علاقه دارد که مردان و زنان به جای والدین کودکان یتیم، از آنان مراقبت و نگه داری نمایند و آنان را مانند فرزندان خویش، مورد محبت و عطوفت مخصوص به خود قرار دهند. حکومت اسلامی، در عصر رسول(ص) از نظر بنیه مالی آن قدر قادر و توانا بود که در هر شهری موسسه ای را به صورت کودکستان ایجاد نماید و از خزانه دولت اسلامی مصارف آنها را بپردازد و یتیمان هر شهری را در آنجا جمع کنند و از آنها نگه داری کند.

 

ولی پیغمبر اکرم(ص) این کار را نکرد؛ زیرا این مؤسسات برای پرورش کامل جسمانی و روانی کودک نارسا بودند و هستند و تنها محیط خانواده و عواطف مخصوص موجود در آن است که می تواند روان طفل را به طور جامع و کامل پرورش دهد؛ بنابر این به مردم و به پدران و به مادران و به اولیای خانواده ها با منطق مذهبی و ایمانی پیوسته سفارش می کرد که از یتیمان نگه داری کنید.

 

آنان را به خانه های خود ببرید و در کنار سفره خانواده خود بنشانید و مثل فرزندان خویش تربیت کنید؛ در ادب آنان بکوشید و با مهربانی و نوازش، پرورششان نمایید. ساختن دارالایتام و تهیه لباس و غذای یتیمان برهنه و گرسنه، بدون تردید، از عبادات بزرگ اسلامی است؛ ولی نوازش یتیم، مهربانی و عطوفت نسبت به او و تربیت و تأدیبش خود عبادت جداگانه ای است و در پیشگاه خداوند، پاداش مخصوص به خود را دارد.

 

با توجه به این تأکیدات، فراوان بوده که رهبران دینی به عنوان پیشروان عرصه علم و عمل، بر تقویت حس همدلی و ترویج فرهنگ الهی اکرام ایتام تأکید کرده و خود در این زمینه پیشقدم بوده و هستند. داستان ها و حکایات فراوانی از یتیم نوازی علما دین، که بسیاری نیز مخفیانه بوده و بعد از مرگ ایشان مکشوف شده است، در کتب تراجم نقل شده است. به عنوان یک نمونه کوچک از این دست، «مرحوم مجلسى(ره) - درباره شیخ عبدالله تسترى(ره)- گفته است: او در فضل و فضیلت داراى مقام والائى است، وقتى که به جوار رحمت خدا رفت، یکى از علما او را در خواب دید که وضع خوب و هیئت نیکویى دارد. از او سوال کرد به چه وسیله صاحب این رتبه و مقام شدى؟ پاسخ داد: من یک وقتى در مسجد جامع اصفهان درس حدیث مى گفتم، مردى بر من وارد شد که یکدانه سیب در دستش بود، آن را به من هدیه کرد، چون درس تمام شد، من از مسجد خارج شدم، در حالى که آن سیب در دستم بود. در بین راه کودکى(ظاهرا) یتیم را مشاهده کردم، آن سیب را به آن کودک دادم، آن طفل از گرفتن سیب بسیار خوشحال شد، به همین جهت خداوند به من این را عطا فرموده است.»(5)

 

 

تأکید قرآن بر احترام به ایتام

 

در قرآن23 بار راجع به یتیم سفارش شده است. در سوره بقره آیات 83، 177، 215، 220، در سوره نسا آیات 2، 3، 6، 8، 10، 36، 127 و همچنین در سوره ‌های انعام، انفال، اسراء، کهف، ضحی، بلد، ماعون نیز به یتیم نوازی سفارش شده است. یتیم نوازی فقط این نیست که به او آب و نان بدهیم، بلکه باید به یتیم احترام بگذاریم. «کَلاَّ بَلْ لا تُکْرِمُونَ الْیَتیمَ»(6) داریم: «فَأَمَّا الْیَتیمَ فَلا تَقْهَرْ»(7) یعنی یتیم را نشکن.

 

قرآن می‌گوید از یهودی‌ ها هم پیمان گرفته بودیم که به یتیم ‌ها احترام بگذارند. «وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی‏ إِسْرائیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینِ»(8) ما از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که به چند چیز احترام بگذارند. «لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ»

 

1- پرستش خدا و داشتن توحید.2- احترام به والدین و یتیمان و مسکینان «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ الْیَتامى والمساکین» یعنی مسأله توجه به یتیم مخصوص قرآن نیست.

 

در روایات نیز معارف و رهنمودهای فراوانی درباره یتیمان آمده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود.

 

 

یتیم نوازی

 

رسول خدا(ص) فرمود: خدا بر نیکی به یتیمان به سبب جدایی آنان از پدرانشان ترغیب فرمود؛ پس هر کس از آنان حفاظت کند، خدا از وی حفاظت می کند.(9)

 

امیرمؤمنان(ع) نیز فرمود: خدا را، خدا را در باره یتیمان؛ در نظر داشته باشید تا مبادا دهانشان از غذایتان محروم شود و در حضور شما تباه شوند.(10)

 

رسول خدا(ص) فرمود: برترین خانه های شما خانه ای است که در آن به یتیمی نیکی می شود و بدترین خانه های شما خانه ای است که در آن بر یتیم بدی می شود.(11)

 

تربیت یتیم

 

امام علی(ع) فرمود: یتیم را همانند کودک خود به ادب وادار.(12)

 

سرپناه برای یتیم

 

امام باقر(ع) فرمود: چهار چیز در هرکس باشد خدا برای او خانه ای در بهشت بنا می کند؛ کسی که به یتیمی پناه دهد، به ضعیفی رحم کند، با پدر و مادرش مهربان باشد و با برده خود مدارا کند... .(13)

 

 

حفظ مال یتیم و چگونگی آن

 

یتیمان را بیازمایید تا آنگاه که به حد ازدواج برسند. پس اگر در آنان بصیرتی یافتید که می توانند بر اساس آن در مصرف مال خردورزی کنند، اموالشان را به آنان بدهید و آن را به اسراف(بی آنکه حق و حقوقی در آن داشته باشید) مخورید و مبادا از ترس این که چون بزرگ شوند شما را از تصرف در اموالشان باز دارند، اینک فرصت را مغتنم شمرده از آن بهره برداری کنید و اگر اموالشان را در تجارت به کار می برید، هر که توانگر است، از گرفتن کارمزد خود داری کند و هر که بینوا است، به قدر متعارف از آن بخورد و هنگامی که اموالشان را به آنان باز می گردانید، بر آنان گواه بگیرید و خدا حسابرسی کافی است.(14)

 

امام صادق(ع) فرمود: پایان دوره یتیمی یک یتیم، بلوغ او است که دوران قوت او می باشد و اگر جنابت حاصل شد و در وی رشدی احساس نشد و همچنان در سفاهت و ضعف بود، سرپرست و ولی او باید دارایی وی را حفظ کند.(15)

 

 

خوردن مال یتیم

 

اگر کودک یتیم از ارث پدر یا مادر مالی دارد، شخصی که به عنوان سرپرست از طرف مقام صلاحیت دار حکومت اسلامی تعیین شده است، مصارف لباس و مسکن و مخارج زندگی او را از مال خود کودک می پردازد و اگر کودک فقیر و بی بضاعت باشد، خزانه دار دولت اسلام موظف است مصارف او را تقبل نماید و طبق قانون مالی اسلام، زندگی یتیمان از در آمدهای مختلف، قابل تأمین است؛ ولی مطلب قابل ملاحظه این است که اسلام سعادت یتیمان را تنها در تأمین زندگی مادی و تهیه غذا و لباس و مسکن نمی داند.

 

خوردن مال همه کس بدون مجوز شرعی حرام است؛ ولی این حکم در مورد یتیمان بسیار مۆکدتر است؛ چرا که نیاز شدید آنها از یکسو و نداشتن سرپرست از سوی دیگر و عدم امکان دفاع از خویش، از سوی سوم، سبب می شود که مسأله از اهمیت فوق العاده ای برخوردار گردد.

 

قرآن کریم درباره خوردن مال یتیم سهمناک ترین آیات را بدون هرگونه پرده و پوششی چونان خورشید روشن، در معرض دیدگان جهانیان قرار داده و می فرماید: "إن الذین یأکلون أموال الیتامی ظلما إنما یأکلون فی بطونهم نارا وسیصلون سعیرا"(16)؛ به راستی آنان که اموال و دارایی یتیمان را به ستم می خورند، جز این نیست که آتشی در شکم خود فرو می برند و به زودی در آتشی فروزان درآیند.

 

و سیصلون سعیرا: به زودى گرفتار آتشى مى شوید که براى سوزانیدن، برافروخته شده است. و سیصلون سعیرا "سیصلى" در اصل از ماده "صلى" (بر وزن درد) به معنى داخل شدن در آتش و سوختن است و "سعیر" به معنى آتش شعله ور است.

 

در این جمله، قرآن مى گوید: علاوه بر اینکه آنها در همین جهان در واقع آتش می خورند، به زودى در جهان دیگر داخل در آتش برافروخته اى می شوند که آنها را به شدت می سوزاند. اینکه در آیه، کلمه «بطون؛شکم ها» ذکر شده و چنین افاده کرده است که: مال یتیم خوردن و شکم را به آن انباشتن. برافروختن آتش در شکم است، به عنوان تاکید است و گرنه خوردن براى پر کردن شکم است.

 

 

آثار یتیم نوازی

 

برطرف کننده قساوت قلب: قساوت در زبان عربی از ریشه قسی و قسوه است که در لغت به معنی خشونت و نفوذ ناپذیری می‌باشد؛ لذا به سنگ ‌های خشن و سخت، قسی می ‌گویند و در اصطلاح قرآنی به قلب‌ هایی که در برابر حق، تواضع، خشوع و انعطافى نداشته باشند و نور هدایت در آن نفوذ نمى‏ کند، قاسیه می ‌گویند.(17) در فارسی از قساوت به سنگدلی تعبیر شده که در مقابل نرم دلی قرار گرفته است.(18)

 

قساوت، یکی از مهمترین عواملی است که انسان ‌ها را از شناخت خداوند و سیر به سوی او باز می ‌دارد؛ رسول خدا(ص) درباره از بین بردن قساوت قلب فرمود: هر یک از شما به سنگدلی خود پی برده است، به یتیمی نزدیک شود و با وی مهربانی کند و بر سرش دست کشد؛ در این صورت قلبش به اذن خدا نرم شود؛ زیرا برای یتیم حقی است. در حدیثی دیگر فرمود: وی را بر سر سفره خود بنشاند و بر سرش دست کشد، تا قلبش نرم شود.(19)

 

گرامی شدن: رسول خدا(ص) فرمود: هر کس یتیمان را گرامی داشت، خدا وی را گرامی خواهد داشت.(20)

 

شایستگی ورود به بهشت: رسول خدا(ص) فرمود: هرگاه یتیم بگرید، عرش خدا برای او بلرزد و پروردگار متعال می فرماید: کیست آنکه بنده مرا -که در کودکی پدر و مادرش را از او گرفته ام- به گریه درآورده؟ به عزت و جلالم سوگند کسی او را آرام نمی کند، جز آنکه بهشت را بر او واجب می کنم(21)؛ همچنین فرمود: ای علی، هر کس با مال خود نیازهای یتیمی را برآورد تا او بی نیاز شود، البته بهشت بر او واجب می شود.(22)، هر کس یتیمی را به خانواده مسلمانی ضمیمه کند تا بی نیاز گردد، البته بهشت بر او واجب است.(23)

 

کسب بهترین جایگاه در بهشت: امام باقر(ع) فرمود: چهار چیز است که در هریک از مؤمنان باشد خدا وی را در برترین درجه در غرفه ای برتر از همه غرفه ها در جایگاهی بسیار شریف جای می دهد؛ کسی که یتیم را پناه دهد و به او توجه کند و برایش پدری مهربان باشد.(24)

 

رسول خدا(ص) فرمود: هر کس سه یتیم را سرپرستی کند، همانند کسی است که شب ها را عبادت کند و روزها را روزه بگیرد و مانند کسی است که هر روز شمشیرش را در راه خدا از نیام بکشد و من و او همانند دو برادر در بهشت هستیم.(25)

 

سربلند در قیامت: رسول خدا(ص) فرمود: هر کس دست خود را از روی مهربانی بر سر یتیمی بکشد، خدا در برابر هر تار مویی که دستش بر آن بگذرد، برایش نیکی می نویسد و اگر او را گریان یافتی با لطف و مدارا آرامش کن؛ همچنین فرمود: ای علی! هر کس از روی رحمت دستش را بر سر یتیمی بکشد، خدای عزیز در برابر هر تار مویش در قیامت نوری به وی عطا کند.(26)

 

 

کیفر یتیم آزاری

 

خدا در قرآن فرمود: کسانی که دارایی یتیمان را به ناحق می خورند، جز این نیست که آتشی در شکم خود فرو می برند و دیری نمی گذرد که به آتش سوزان دوزخ می سوزند.(27)

 

رسول خدا(ص) فرمود: چون به معراج برده شدم، گروهی را دیدم که آتش در شکمشان ریخته می شد و از پشت آنان خارج می شد. پرسیدم ای جبرئیل! اینها کیانند؟ فرمود: کسانی هستند که از روی ستم اموال یتیمان را خورده اند.(28)

 

امام باقر(ع) فرمود: به راستی خدا خوردن مال یتیم را به دو کیفر تهدید کرده است؛ کیفری در دنیا و کیفری در آخرت.(29)

 

امام صادق(ع) فرمود: در کتاب علی(ع) آمده است که کیفر خورنده مال یتیم در دنیا پس از وی به فرزندانش می رسد و وبال آن در آخرت دامن گیر خودش می شود.(30)

 

 

بررسی ضرورت تربیت ایتام در کنار خانواده

 

عوامل موثر در تربیت

 

عوامل مؤثر در تربیت، عواملى اند که به نحو اقتضا ساختار تربیتى و شخصیت روحى انسان را سامان مى دهند که عبارتند از وراثت، محیط، سختی ها و شداید، کار، عوامل ماوراى طبیعت و اراده انسان. هیچ یک از این عوامل علت تامه تربیت نیست؛ بلکه این عوامل به نحو اقتضاء در تربیت مؤثرند و آن چیزى که در تربیت آدمى اصیل و غیر قابل تغییر است و همه چیز آدمى به نحوى به آن باز مى گردد، فطرت آدمى و در تربیت، اصالت با فطرت است؛ بنابراین با توجه به اصالت فطرت، هر انسانى مى تواند روى به کمال مطلق کرده و پرده هاى غفلت و ظلمتى را که به دست خود و تحت تأثیر عوامل بیرونى بر فطرت خویش کشیده است، پس زند. اما در هر صورت این عوامل نقشى جدى در تربیت آدمى دارند و همین عوامل شخصیت روحى و شاکله انسانى را سامان مى دهند. پس باید به درستى شناسایى و در جهت تربیت مطلوب بهره گیرى شوند.

 

 

اثرات تربیت در کنار خانواده

 

محیط خانه و خانواده نخستین محیط تربیتى است که انسان را تحت تأثیر خود قرار مى دهد و به ساماندهى شاکله تربیتى انسان مى پردازد. این محیط به دلیل مناسبات و روابط عاطفى و الگودهى و فرهنگ سازى در آن، پایدارترین تاثیرات عاطفى، روحى، اخلاقى و رفتارى را در ساختار تربیتى انسان فراهم مى کند. فضاى خانه و خانواده، مناسبات انسانى در آن، ساختار محبتى آن، اعتدال و عدم اعتدال در آن، فرهنگ خانوادگى، آرامش و عدم آرامش محیط خانه و خانواده، آسایش و عدم آسایش در آن، رفتارهاى اعضاى خانواده، نحوه مدیریت خانه، بهداشت خانواده، آموزش هاى درون خانوادگى، دیدگاه ها و رفتارهاى تربیتى، باورها و اعتقادات...، همه و همه به شدت فرد را تحت تأثیر قرار مى دهند؛ به ویژه آنکه دوران ارتباط هاى خانوادگى طولانى است و به خصوص در سال هاى اول زندگى فرد که دامنه این تاثیرات بسیار گسترده تر و نفوذشان بسیار بیشتر است. بنابراین نقش خانه و خانواده در تربیت آدمى در جهات مختلف- به نحو اقتضا و نه علت تامه- نقشى اساسى است و هر چه ساختار آن از سلامت و اعتدال و محبت و آرامشى بیشتر و بنیان هایى محکمتر برخوردار باشد، شاکله تربیتى فرد نیز مطلوب تر خواهد بود.

 

یتیم به بچه ای اطلاق می گردد که در مقطع خردسالی یا کودکی و حتی نوجوانی پدر یا والدین خود را از دست می دهد؛ در شرایطی که نیاز شدید عاطفی و مادی به انان دارد، نیازمند کانون گرم خانواده است. نیاز به هویت دارد و نیاز به عرض اندام در مقابل هم سانان و هم سن های خود دارد. نیاز به توجه وافر و از روی عشق دارد که فقط و فقط مختص خانواده است.

 

یتیمی در شرایط امروز ایران به ماننده گذشته نیست و شکل های مختلف پیدا کرده و بایستی یتیمی را درجه بندی کرد. مضاف بر این که شرایط اقتصادی و عاطفی امروز ایران هم بمانند 40 سال پیش نیست و محبت خانواده ها نسبت به هم کم شده و بعضا مادران و خانواده مادری یا پدری از پذیرش طفل پس از فوت یا جدائی سر باز می زنند و کودک را در دنیایی از بلاتکلیفی و بی مهری ها رها می کنند و اطفال یتیم احیانا با منت و سرکوفت های بسیاری برای ادامه زندگی با خانواده پدری یا مادری مواجه خواهند شد که تاثیرات نامطلوبی را بر آینده ایران خواهد گذاشت.

 

دولت بایستی در امر بهزیستی چیزی فراتر از سازمان بهزیستی، کمیته امداد و از این ردیف مؤسسات عمل کند. دولت باید در این زمینه و برای برطرف کردن مشکلات، برنامه ریزی، هزینه و تحقیقات علمی کند. سازمان بهزیستی عملا یک تشکلات ناکارآمد گشته که با ورود مدیران گزینشی از طرف این نماینده و آن حزب در هر دوره از کارآیی آن کاسته شده است.

 

با توجه به معضلات گسترده اجتمائی و زخم هایی که در لایه لایه این مردم پخش گردیده و اثرات روحی و روانی آن در حال گسترش است، چه تمهیداتی توسط این مدیران حزبی و سیاسی برای امروز و فردای این سرزمین صورت پذیرفته؟ آیا صرف تأسیس چند مرکز توان بخشی و پخش اعانه می تواند مرحمی باشد به این زخم های گسترده روحی در اجتماع که هنوز هم ادامه دارند؟ آیا با همین میزان بودجه سازمان و این همه پرسنل نمی شود بهتر از این عمل کرد؟ با داشتن این حجمه فارق التحصیلان گرایش های مختلف روانشناسی، جامعه شناسی، علوم بهداری، بهزیستی و پزشکی که بسیاری بیکار هستند و با حداقل حقوق حاضر به همکاری می باشند، می توان بیشترین بهره وری را داشت.

 

 

نقش مرد به عنوان پدر در تربیت فرزندان

 

کودک در مسیر رشد از افراد بسیاری اثر می‌پذیرد و تحت تأثیر دیده ها و شنیده های بسیاری قرار می گیرد. همه آنهایی که در اطراف او هستند و به نحوی در او اثرگذارند، مدل و الگوی کودک ‌اند. پدر به عنوان مرد خانواده از همه‌ آنها مهم تر و مؤثرتر است و این اهمیت و تأثیر تا سنین نوجوانی هم چنان ادامه دارد.

 

«رفتار پدر برای فرزند خردسال همه چیز است؛ درس است، اخلاق است، تربیت است، سازندگی یا ویرانگری است. طفل در سنین خردسالی همه چیز را از او کسب می کند. محبت، شفقت، وفاداری، خلوص و صفا، رشادت، شهامت، ادب و تواضع، عزت نفس، سجایای اخلاقی، درستکاری، پشتکار، سربلندی، شرافت، صداقت، را از او فرا می گیرد. این امر از نظر روانشناسان تربیتی گسترش دارد که برخی از آنها رفتار فرزندان را انعکاسی از رفتار پدران دانسته اند و گفته اند: تو اول کودک خود را به من بنمای، تا بگویم تو که هستی. نحوه استدلال پدر، به کارگیری وسایل و ابزار، کینه توزی و خود خواهی او همه در کودک نقش دارد. بر این اساس پدران در برابر رفتار شخصی خود مسئول اند. هر آنچه را که می یابند به فرزندان یاد می دهند. افکار و رفتار او را بر این اساس جهت می دهند، موجبات رشد و یا سقوط شخصیت فرزندان را فراهم می آورند.»

 

با این حجم و عمقی که رفتار پدر بر کودک دارد، می‌ توان به تأثیر رفتار پدر با مادر، بر روی روح و روان فرزند، پی برد. احترام پدر، احترام می ‌آفریند، عشق او، اعتماد به نفس، قدردانی ‌اش، قدردانی و . کودکان آیینه‌ تمام نمای رفتار ما هستند.

 

 

نقش زن به عنوان مادر در تربیت فرزندان

 

کودکان به هنگامی که در خانه تنها می شوند، ادای زندگانی پدر و مادر را در می آورند و این خود صحنه ای تماشایی است. حتی گفته شده که اگر می‌خواهید نقاط قوت و ضعف ارتباط درون خانواده ‌ای خود را ببینید، به بازی‌ و نقاشی کودکانتان توجه کنید. در این میان مادر می تواند با رفتار خود، امانت، صداقت، وفای به عهد، حقجویی، حقدوستی و را در کودک احیا کند و یا آنها را بمیراند. مادر می تواند زمینه را برای هدایت فطری طفل فراهم سازد و یا موجب انحرافش از صراط مستقیم گردد. در جنبۀ عاطفی نیز مادران تأثیر بسیاری به روی کودکان دارند. اگر مادری دچار ترس باشد، نمی تواند کودک شجاع بپروراند.

 

با این تفاسیر می توان این نتیجه را گرفت که هیچ کدام از نهادها، مؤسسات، یتیم خانه ها و خانه های کودک و نوجوان نمی توانند مانند وجود خانواده افراد را تربیت کنند؛ کارشناسان اجتماعی در جهان نیز معتقدند، مراکزی که کودکان بی سرپرست را نگه می دارند، نمی توانند جانشین خانواده شوند؛ حتی برخی از اساتید می گویند خانواده های شکسته، بهتر از خانه های کودکان هستند. در حقیقت خانه های کودکان و نوجوانان باید آخرین تصمیم در فرآیند خدمات دهی به ایتام باشند.

 

حسین اسکندری

 

/9462/703/ر

 

منابع:

1- المیزان فى تفسیر القرآن، علامه سید محمد حسین طباطبایى، ج1، ص219.

2- تفسیر التحریر والتنویر، محمدالطاهر بن عاشور، ج4، ص219، الدار التونسیه للنشر.

3- لسان العرب، ج12، ص645.

4- تحریر الأحکام، ج2، ص541.

5- علی بن عبدالله علیاری تبریزی، بهجة الامال، تهران، بنیاد فرهنگ اسلامی حاج محمدحسین کوشان پور، ج 5 ص 219.

6- سوره فجر، آیه 17.

7- سوره ضحى، آیه 8.

8- سوره بقره، آیه 83.

9- التفسیر المنسوب الی الامام العسکری(ع)، ص 338؛ بحارالانوار، ج 72، ص12.

10- الکافی، جلد7، ص 51.

11- مستدرک الوسائل، ج2، ص 474.

12- وسائل الشیعه، ج 21، ص 479.

13- ثواب الاعمال، ص133.

14- سوره نساء، آیه 6.

15- الکافی، جلد7، ص 68.

16- سورهی نساء، آیه ی 10.

17- سوره مائده، آیه۱۳.

18- شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، مؤسسۀ چاپ ونشر آستان قدس رضوی، چاپ اول، ج۳، ص ۶۷۳.

19- الفقیه، جلد 1، ص 188.

20- بحارالانوار، جلد 72، ص94.

21- ثواب الاعمال، ص 200.

22- الفقیه، جلد4، ص 372.

23- مشکاة الانوار، ص 167.

24- الأمالی، مفید، ص 167.

25- کنز العمال، ج15، ص177.

26- الفقیه، جلد4، ص 372.

27- سوره نساء، آیه10.

28- وسائل الشیعه، ج 17، ص 248.

29- الفقیه، ج3، ص 565.

30- وسائل الشیعه، ج17، ص247.

ارسال نظرات