دین و زیباییهای آن(2)؛
داشتن انگیزۀ سالم برای «امر به معروف و نهی از منکر» در گرو درک زیبایی دین است
خبرگزاری رسا ـ حجت الاسلام پناهیان گفت: مؤمن باید آنقدر از دین لذّت برده باشد و لبریز از زیبایی دین باشد که به دنیای دیگران نگاه هم نکند. مؤمنین گاهی به اشتباه تصوّر میکنند که دنیای دیگران زیبا است. کشش دنیا به این تصوّر باطل برمیگردد که اهل دنیا، از دنیای خود خیلی لذّت میبرند.
به گزارش خبرگزاری رسا، بخشهایی از دومین سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان را در حسینیه آیت الله حق شناس با موضوع «دین و زیباییهای آن» در ادامه میخوانید:
درک زیبایی دین به اذن خدا ممکن است
· درک زیبایی دین، یک امر حصولی است و نیاز به اذن و لطف الهی دارد ولی مقدّمات آن تحصیلی است. نتیجه این مقدمات را خدا باید عنایت کند که همان درک زیبایی دین است. با توجه به آیۀ شریفه « وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ(حجرات/7)» معلوم میشود که این زیبا قرار دادن ایمان، هدیۀ ویژۀ الهی است و از امدادهای غیبی خدا محسوب میشود. درک شیرینی ایمان، قطعهای از بهشت و رضوان الهی است که در این دنیا محقق میشود و اجر و پاداشی است که خدا در همین دنیا به مؤمنین میدهد و این، کار خداست. ما مقدّمات درک زیبایی دین را فراهم میکنیم و زیبایی دین و ایمان را خدا در دل ما قرار میدهد. آن چیزی که کار ماست و باید با آن مقابله کنیم، بیشتر در طرف دیگر این زیبایی قرار دارد. نقطۀ مقابل زیبایی دین، زیبایی دنیا و زیبایی اعمال ما است.
زیبایی دین، یک عبارت قرآنی است، نه یک بحث ذوقی
· وقتی صحبت از زیبایی میشود، اینگونه نیست که به بحثی ذوقی پرداخته باشیم، چون وقتی بحثی را ذوقی بدانیم، از اهمیّت آن کاستهایم. زیبایی دین، یک عبارت قرآنی است و ریشۀ قرآنی دارد. زینت ایمان در قلوب مؤمنین، یک کار عبث نیست، چون خدا کار عبث نمیکند. از طرف دیگر زیبایی دنیا و زیبایی اعمال در نزد کافران هم، کلامی ذوقی نیست و مورد توجّه قرآن کریم بوده است. زیبایی جایگاهی جدّی در حیات بشر و در دین دارد.
عُجب و حسادت، خطر بیتوجهی به زیبایی دین
· این نگرانی جدی وجود دارد که اگر کسی به زیبایی دین نپردازد، لذّتش از دینداری کم شود، و اگر لذّت کسی از دنیداری کم شود، دچار عُجب میشود؛ چون به حدّ لازم بهره و لذّت نبرده است. در صورت لذّت نبردن از دینداری نه تنها عُجب پیدا میشود، بلکه حسادت هم ایجاد میشود و فرد دیندار به فرد بیدین حسادت میکند. فرد مذهبیای که از دین لذّت کافی نبرده است، وقتی گناه یک فرد بیدین را میبیند، در ظاهر از رفتار گناهکار ناراحت میشود ولی علّت واقعی ناراحتیاش، ریشه در دینداری ندارد بلکه بخشی از آن از روی حسادت است. او با خود میگوید: چرا گناهکار کیف میکند ولی من کیف نمیکنم؟!
داشتن انگیزۀ سالم برای «امر به معروف و نهی از منکر»، در گرو درک زیبایی دین است
· یک فرد مذهبی به جای حسادت به گنهکار، باید دلش برای گناهکار بسوزد. نهی از منکر مبتنی بر حسادت نسبت به گناهکار نیست، بلکه باید بر مبنای دلسوزی باشد. اگر کسی لذّت کافی از دینداری برده باشد و زیبایی آن را درک کرده باشد، حسادت نمیکند. چنین فردی مانند کسی است که به مجلس امام حسین(ع) رفته و چون لذّت بالایی از روضه برده است، به کسی که به این جلسه نرفته، حسادت نمیکند؛ چون مطمئن است که او به اندازۀ خودش خوش نگذرانده است ولی دلش برای او میسوزد. اگر کسی از عبادات، تقیّدات و بطور کلّی از دین لذّت نبرد، به احتمال زیاد وقتی میبیند دیگران از گناه و یا از دنیای خودشان لذّت میبرند، به آنها حسودی میکند. چنین حسادتی، خطر دیگری هم دارد؛ ممکن است در اثر حسادت، رقابتی هم شکل بگیرد که انسان سعی کند شبیه گناهکار شود.
زیبا پنداشتن دنیای دیگران؛ عامل کشش به دنیا
· مؤمن باید آنقدر از دین لذّت برده باشد و لبریز از زیبایی دین باشد که به دنیای دیگران نگاه هم نکند. چرا مؤمنین گاهی نسبت به دنیا میل و کششی احساس میکنند؟ چون به اشتباه تصوّر میکنند که دنیای دیگران زیبا است. کشش دنیا به این تصوّر باطل برمیگردد که اهل دنیا، از دنیای خود خیلی لذّت میبرند.
آسیب اخلاقی و اجتماعی لذت نبردن از دینداری
· در اثر لذّت نبردن از دینداری روحیاتی پیش میآید که امیرالمؤمنین علی(ع) در نهجالبلاغه شریف میفرمایند: گناه غیر خود را بزرگ مىشمارد و بیشتر از آن را که خود مرتکب شده کوچک مىانگارد، و بندگی خودش را زیاد مىداند و همان را از دیگران ناچیز به حساب مىآورد. (یَسْتَعْظِمُ مِنْ مَعْصِیَةِ غَیْرِهِ مَا یَسْتَقِلُّ أَکْثَرَ مِنْهُ مِنْ نَفْسِهِ وَ یَسْتَکْثِرُ مِنْ طَاعَتِهِ مَا یَحْقِرُهُ مِنْ طَاعَةِ غَیْرِهِ؛ نهج البلاغه/حکمت150). چنین فردی گناه دیگران را نابخشودنی و گناه خودش را بخشودنی میداند. گناه زیادش خودش را نادیده گرفته و گناه کم دیگران را نمیتواند نادیده بگیرد. این نگاه روابط اجتماعی انسان را مخدوش میکند. مؤمن باید اینطور باشد که گناه کم خودش را غیرقابل بخشش و گناه زیاد دیگران را کم و قابل بخشش بداند.
· در روایت دیگری از پیامبر اکرم نقل شده است که اگر کسی بگوید خدا فلانی را نمیبخشد، خدا همان فلانی را میبخشد و تمام گناهان او را به پرونده این فرد گوینده منتقل میکند.( إِنَّ رَجُلًا قَالَ یَوْماً وَ اللَّهِ لَا یَغْفِرُ اللَّهُ لِفُلَانٍ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ ذَا الَّذِی تَأَلَّى عَلَیَّ أَنْ لَا أَغْفِرَ لِفُلَانٍ فَإِنِّی قَدْ غَفَرْتُ لِفُلَانٍ وَ أَحْبَطْتُ عَمَلَ الثَّانِی بِقَوْلِهِ لَا یَغْفِرُ اللَّهُ لِفُلَانٍ؛ وسایل الشیعه/ج15/336)
کسی که لذت زیبایی دین را دیده و از آن لذت برده، امر به معروفش هم اثر دیگری دارد
· کسی که خودش لذّت کافی از دین برده و زیبایی آن را درک کرده، امر به معروف و نهی از منکرش هم اثر دیگری دارد؛ انبیاء و اولیاء الهی همینطور بودهاند. در اثر همین لذّت بردن از دین است که در روایت میفرمایند: الْمُؤْمِنُ غَرِیزَتُهُ النُّصْح(غررالحکم/70)؛ نصیحت کردن غریزۀ مؤمن است، نه اینکه وظیفۀ او باشد. مؤمن بهصورت غریزی برای دیگران دلسوزی میکند. نصیحت، به معنای دلسوزی کردن است. دلسوزی، ناشی از لذّت بردن بسیار زیاد از شرایطی است که در آن قرار داری ولی دیگری خودش را از آن محروم کرده است. دلسوزی در این شرایط مانند این است که ماشین مدل بالایی از معنویت را سوار شدهای و وقتی کنار جاده میبینی عدهای پیاده میروند و خسته شدهاند، دلت برای آنها بسوزد و آنها را هم سوار این ماشین کنی تا راحتتر به مقصد برسند. برای رسیدن به چنین شرایطی باید غرق زیبایی دین بشویم.
· غرق زیبایی دین شدن، کار سادهای نیست و درک زیبایی آن، یک هدیه ویژه الهی است. ما مستقیماً نمیتوانیم زیبایی دین را درک کنیم. این امر، تحصیلی نیست؛ حصولی است ولی در طرف مقابل زیبایی دین، مستقیمتر میتوانیم عمل کنیم. طرف مقابل زیبایی دین، دیدن نازیبایی غیردین است؛ زیبا نبودن کفر، فسوق و عصیان و زشت بودن آن را باید درک کنیم. باید با این امر مقابله کنیم تا مبادا شیطان این موارد را پیش ما زیبا قرار دهد.
زیبا جلوه کردن اعمال بد خودمان، مانع دیدن زیبایی دین
· این موضوع برای خداوند متعال خیلی مهم بوده است؛ آیه قرآن میفرماید: و ما پیغمبرانى به سوى امتهای پیش از تو (اى پیغمبر خاتم) فرستادیم و (چون از آنها پیروى نکردند) به بلا و مصیبت گرفتارشان ساختیم شاید که (دعا و) گریه و زارى کنند، و چرا وقتى که بلاى ما به آنها میرسید تضرع و زارى نکردند (تا نجات یابند)؟! و چون تضرّع نکردند دلهایشان را قساوت گرفت و شیطان کارهایی را که انجام میدادند، برای آنها زیبا نشان داد؛ «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ * فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَ لکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (انعام/ 42 و 43)». آنها قلبشان قساوت پیدا کرده بود چون شیطان، عمل و شیوۀ زندگی، فرهنگ و سبک زندگیشان را برایشان زیبا جلوه داده بود. شیطان موفق شده است سبک زندگی و رفتار و عملکرد این افراد را برایشان زیبا جلوه بدهد؛ چنین فردی دیگر آدم شدنی نیست. زیبایی اعمال و رفتار ما نزد خودمان باید از سکّه بیفتد.
· در آیۀ دیگری خداوند متعال میفرماید: «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا (بقره/212)». با توجه به آیه قبل و این آیه میتوان گفت در نگاه قرآن برای آدمهای بد دو چیز زیبا جلوه داده میشود: 1. اعمال بد 2. حیات دنیا. دنیا نزد کسانی که کافر هستند، خیلی زیبا میشود. خداوند گاهی زیبا جلوه دادن دنیا را به شیطان و گاهی به خودش نسبت میدهد. وقتی یک نفر اینقدر رذل است که کافر میشود، خداوند هم دنیا را برایش زیبا قرار میدهد تا دنبال دنیا برود و سرگرم آن باشد.
امام حسین(ع) آغازی بر زیباییها
· امام حسین(ع) آغاز کننده خوبی برای زیباییها است و محبت به این زیبایی و درک آن، ما را از کفر و فسوق و عصیان دور نگه میدارد. کسی که محبت امام حسین(ع) را میچشد، محبت دنیا هم نزدش بیارزش میشود.../916/د102/ع
ارسال نظرات