غدیر در آینه قرآن
به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا ، منصور حسینی کارشناس شبکه وهابی نور و کلمه در برنامه آیات روشنگر شبکه نور مدعی شد که آیه تبلیغ و اکمال در مورد حضرت علی (ع) نمی باشد .
وی همچنین مدعی شد هیچکدام از علمای اهل سنت در منابع حدیثی خود نسبت به این دو آیه که در خصوص ماجرای غدیر خم است اظهار نظر نکرده اند.
وی در حالی این ادعا را می کند که شأن نزول آیه 67سوره مائده و ماجرای غدیر خم از مسلمات تاریخی و مورد اتفاق همه ی مسلمانان از شیعه و سنّی می باشد.
در این بخش به بررسی اسامی افرادی که تصریح کردهاند، آیه تبلیغ و اکمال در روز غدیر نازل شده است خواهیم پرداخت.
از آیاتی که به طور خاص در شأن امامت امیر المومنین و اولاد طاهرینش (ع) نازل شده، آیه ی 67 سوره ی مائده معروف به «آیه ی تبلیغ» می باشد. نزول این آیه در خصوص ماجرای غدیر خم است که در هجدهم ذى الحجّة سال حجّة الوداع نازل شده است. شأن نزول آیه و ماجرای غدیر خم از مسلمات تاریخی و مورد اتفاق همه ی مسلمانان از شیعه و سنّی می باشد.
« یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ؛ اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد»
علاوه بر تمامی علمای شیعه که اعتقاد دارند این آیه درخصوص ولایت علی ابن ابیطالب ذکر شده است، 30 تن از علمای اهل تسنن برآنند که این آیه، در غدیر خم نازل شده است و این موضوع را در کتاب های خود آورده اند، این علما عبارتند از:
1- حافظ ابو جعفر محمّد بن جریر طبرى
2- حافظ، ابن ابى حاتم، ابو محمّد حنظلى رازى
3- حافظ، ابو عبد اللّه محاملى در کتاب «امالى» خود
4- حافظ ابو بکر فارسى، شیرازى، در کتاب خود به نام «ما نزل من القرآن فی امیر المؤمنین»
5- حافظ، ابن مردویه،
6- ابو اسحق ثعلبى، نیشابورى در تفسیر خود به نام «الکشف و البیان»
7- حافظ ابو نعیم اصفهانى در تألیف «ما نزل من القرآن فى على علیه السّلام»
8- ابو الحسن واحدى نیشابورى در کتاب «اسباب النزول ص 150»
9- حافظ، ابو سعید سجستانى در کتاب «کتاب الولایه»
10- حافظ، حاکم حسکانى، ابو القاسم در «شواهد التنزیل لقواعد التفصیل و التأویل»
11- حافظ، ابو القاسم ابن عساکر شافعى
12- ابو الفتح نظنزى در «خصایص العلویّه»
13- ابو عبد اللّه فخر الدین رازى شافعى، در «جلد 3 تفسیر کبیر ص 636»
14- ابو سالم نصیبى، شافعى، در «مطالب السؤال ص 16»
15- حافظ، عزّ الدین رسعنى موصلى، حنبلى، در کتاب تفسیر خود
16- شیخ الاسلام، ابو اسحق حموینى در «فراید السمطین»
17- سید على همدانى در «مودّة القربى»
18- بدر الدین ابن عینى حنفى در کتاب «عمدة القارى»
19- نور الدین ابن صباغ مالکى مکى در «فصول المهمّه ص 27»
20- نظام الدین قمى نیشابورى در «ج 6 تفسیر خود در ص 170»
21- کمال الدین میبدى، در «شرح دیوان امیرالمؤمنین علیهالسّلام در ص 415»
22- جلال الدین سیوطى، شافعى، در «ج 2 «الدرّ المنثور ص 298»
23- سیّد عبد الوهاب بخارى
24- سیّد جمال الدین شیرازى در «اربعین» خود
25- محمّد محبوب العالم در تفسیر خود مشهور به «تفسیر شاهى»
26- میرزا محمّد بدخشانى در «مفتاح النجا»
27- قاضى شوکانى، در تفسیر خود «فتح القدیر ج 3 ص 57»
28- سید شهاب الدین آلوسى، شافعى، بغدادى، در ج 2 «روح المعانى ص 348»
29- شیخ سلیمان قندوزى، حنفى در «ینابیع الموده ص 120»
30- شیخ محمّد عبده مصرى در ج 6 تفسیر «المنار ص 463»
اکمال دین به ولایت
آیه 3 سوره مائده که معروف به «آیه اکمال دین» است، از جمله آیاتی است که دلالت بر امامت و ولایت امیر المومنین علی (ع) دارد. لازم به ذکر است که آیه 3 سوره مائده، بین 2 حکم فقهی آمده است،
این یکى از شیوه هاى بیانى قرآن کریم است که گاهى در وسط یک مطلب، مطلب دیگرى را به عنوان جمله معترضه مى آورد تا اهمیت خاص آن مطلب را برساند و آن مطلب همانند یک تابلو بدرخشد و جلب نظر کند.
خداوند کریم در این آیه می فرمایند: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً؛ امروز دین شما را برایتان کامل و نعمتخود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آیینى برگزیدم».
امامیّه به طور عموم و بدون استثناء اتفاق دارند به اینکه: این آیه کریمه پیرامون نصّ غدیر نازل شده است.
روایات بسیاری وجود دارد که این آیه در خصوص غدیر خم آمده است، برخی از علمای اهل سنت آن را در کتاب های خود آورده اند که تعدادی از آنان را معرفی می نماییم.
1- حافظ، ابو جعفر، محمّد بن جریر طبرى، در «کتاب الولایه»
2- میرزا محمّد بدخشى، در «مفتاح النجا»
3- حافظ، ابو نعیم اصفهانى، در کتاب خود به نام «ما نزل من القرآن فى على علیه السّلام»
4- حافظ، ابو بکر، خطیب بغدادى، در «تاریخ خود، جلد 8 ص 290»
5- حافظ، ابو سعید سجستانى، در کتاب «الولایة»
6- ابو الحسن ابن المغازلی شافعی، در «مناقب»
7- حافظ، ابو القاسم، حاکم حسکانى
8- حافظ، ابو القاسم ابن عساکر شافعى، دمشقى
9- اخطب خطبا، خوارزمى، در «مناقب ص 80»
10- ابو الفتح نطنزى در کتاب خود «الخصایص العلویّه»
11- ابو حامد سعد الدین صالحانى، در «توضیح الدلایل على ترجیح الفضایل»
12- ابو المظفّر، سبط ابن جوزى، حنفى، بغدادى، در «تذکره خود ص 18»
13- شیخ الاسلام حموینى حنفى، در باب دوازدهم از «فراید السمطین»
14- عماد الدین ابن کثیر قرشى دمشقى شافعى ، در «جلد 2 تفسیرش ص 14»
15- جلال الدین سیوطى شافعى، در «جلد 2 «درّ المنثور ص 259»
/1406/1409/ح